انشا در مورد تابستان را چگونه گذراندید

انشا در مورد تابستان را چگونه گذراندید ، یک موضوع خیلی آشنا می باشد که هر سال در مهر ماه و با باز شدن مدارس ؛ به عنوان یک تکلیف از طرف معلم ها به دانش آموزان در پایه های مختلف تحصیلی از اول ، دوم ، سوم ، چهارم گرفته تا ....، در این مطلب از توپ تاپ و در مهر ماه سال 1402 شش انشا جدید و متفاوت و مفید گردآوری شده است .

انشا در مورد تابستان را چگونه گذراندید

انشا اول :

امسال تابستان بر خلاف سال های قبل تصمیم گرفتیم تا به همراه خانواده به مشهد مقدس سفر کنیم ، مدت ها بود که دوست داشتم به همراه اعضای خانواده ی به زیارت و پابوس آقا امام رضا علیه اسلام دعوت شوم که انگار همه چیز دست به دست هم داده بود که تابستان 1402  به این مهم و توفیق بزرگ دست پیدا کنم ، از همان اوایل تیر ماه تمام برنامه های سفر را با همدیگر مرور کردیم و قرار شد تا 15 تیر ماه به مشهد مقدس مشرف شویم ، شور و ذوق خیلی زیادی داشتم که در این سفر در کنار پدر مادر و برادر و خواهر خود هستم و میدانستم که یک سفر لذت بخش و خاطره ساز خواهد شد ، ما 15 تیر ماه بلیط قطار رزرو کرده بودیم و صبح پنجشنبه از تهران به سمت مشهد حرکت کردیم ، بعد از چند ساعت به مشهد مقدس رسیدیم و به هتلی که از قبل رزرو کرده بودیم رفتیم ، لحظه شماری میکردیم که بعد از اینکه کمی خستگی از تن بیرون کردیم دسته جمعی به سمت حرم حرکت کنیم ، وقتی که به طرف حرم حرکت میکردم برای پدر و مادر خودم و برای دوستان و آشنایانی که التماس دعا داشتند از صمیم قلب دعا کردم ، به مدت یک هفته در مشهد بودیم ، سحرها مرتب به همراه خانواده به زیارت می رفتیم ، و واقعا لذت بخش و فراموش ناشدنی بود ، میدانستم که امام رئوف خانواده ام توفیق زیارت را نصیب خانواده ی ما کرده بود . به باغ پرندگان واقع در مشهد هم رفتیم و عکس های خیلی زیاد و جالبی را در آن منطقه گرفتیم و الان با تماشای آن عکس ها خاطرات زیبای سفر مشهد برای من تداعی می شود. 

تابستان امسال من برخلاف سال های قبل با یک سفر معنوی آغاز شده بود که تاثیر خوبی روی روحیه ام داشت . در مرداد و شهریور ماه هم به دیدار بستگانم در سایر شهر ها رفتیم. این بود خلاصه ای از انشای من با موضوع : انشا در مورد تابستان را چگونه گذراندید.

انشا دوم :

تقریبا هر دانش آموزی و هر کسی که در حال حاضر یک دانش آموز شناخته می شود ، با تابستان و با خاطرات زیبای آن آشنایی کامل دارد ، این فصل شاید برای دانش آموزان خیلی دوست داشتنی و زیبا باشد ، چرا که بعد از چندین ماه تحصیل و فعالیت درسی ، حالا یک فرصت سه ماهه در فصل تابستان که یکی از بهترین فصل های خداوند مهربان است ، برای استراحت دارند ، هر کسی برای این سه ماه برنامه ریزی میکند تا به بهترین شکل ممکن از آن استفاده کند. قشنگی های فصل تابستان ، شور و ذوق بچه ها ، صدای آواز و سرمستی پرندگان ، سرسبزی و شادابی درختان و گیاهان ، همه و همه به یاد ماندنی و جذاب هستند ، خیلی ها تصمیم میگیرند تا سه ماه تابستان را در مسافرت باشند و در این سه ماه به دیدار اقوام و نزدیکان خود می روند ، برخی ها تصمیم میگیرند تا به اماکن و جاهای دیدنی و توریستی واقع در ایران سفر کنند ، خیلی ها هم بدون اینکه به مکانی خاص مسافرت کنند در منزل خود و در کنار خانواده ی خود هستند . اما امسال ما به صورت دسته جمعی به کیش مسافرت کردیم از کیش و جاهای دیدنی آن از دوستان خود بسیار شنیده بودم ، و واقعا در این سفر به ما خوش گذشت . امیدوارم تمامی مردمان سرزمینم همیشه حال خوبی داشته باشند و در آرامش و آسایش باشند.

انشا سوم :

من از پدر و مادرم قول گرفته بودم که وقتی تابستان رسید به فریدن مسافرت کنیم ، فریدن یکی از نقاط بسیار خوش آب و هوا در ایران می باشد و واقعا هوای بسیار تمیز و مطبوعی دارد ، در ابتدای این شهر و در ورودی شهر روی یک تابلوی بزرگ نصب شده است که به فریدن شهر هوای پاک خوش آمدید ، دسته جمعی در همان روزهای اول تابستان به شهر فریدن سفر کردیم ، در آنجا به منزل پدربزرگم رفتیم که اتفاقا باغ انگور خیلی بزرگی داشت ؛ دیدن آن باغ انگور در فصل تابستان واقعا تماشایی و لذت بخش است ، عصر ها همیشه به سمت باغ حرکت میکردیم ، یک حوض خیلی بزرگ هم در وسط باغ وجود داشت که در آن حوض میوه ها را میشستیم و روی بالکن شروع به خوردن خوراکی های خوشمزه میکردیم . مردم خیلی زیادی همه سال در تابستان به سمت فریدن حرکت میکنند و از آب و هوای تمیز و خوب آن استفاده میکنند. شغل مردم فریدن کشاورزی و دامپروری می باشد. ما دو ماه از تابستان را در فریدن بودیم ، در نهایت در شهریور ماه از پدربزرگ خود خداحافظی کردیم ، برای پدربزرگ و مادربزرگ خودم و همه ی مردم ایران آرزوی سلامتی و تندرستی دارم . 

انشا چهارم : 

تابستان را بچه ها خوب می شناسند ، تعطیلات تابستان در دفتر خاطرات بزرگتر ها و حتی پدر و مادر های ما هم ثبت شده است ، این فصل یکی از نعمت های قشنگ خداوند است ، حالا ما تصمیم داشتیم که تابستان امسال به جمکران و قم سفر کنیم ؛ قدم زدن در صحن مسجد جمکران ، آرامش عجیبی دارد ، از امام زمان عج خواستم تا همیشه مراقب من ، پدر و مادرم و مردم خوب سرزمنیم باشد، برای تعجیل در فرج آقا دعا کردم . امسال تابستان به قم هم مسافرت کردیم و توفیق زیارت حضرت معصومه س هم نصیب من شد . باید قبول کنیم که هر چقدر تابستان هم لذت بخش باشد اما باز هم در دلتنگ دوستان مدرسه ای خود ، دلتنگ بچه ها ، دلتنگ خانم معلم و مدیر و دلتنگ حیاط مدرسه و ... می شویم ، حالا در شهریور ماه من دوست داشتم تا هر چه زودتر مهر ماه شروع شود و دوباره دوستان خودم از از نزدیک ببینم . پدر و مادرم به من همیشه نصیحت میکنند تا در مورد نعمت هایی که خداوند به ما بخشید تامل و تفکر کنم ، از دیدن فصل هایی که پشت سر هم می آیند و میروند درس بگیرم و بدانم که باید از لحظه به لحظه ی عمر و زندگانی خودم درست استفاده کنم ، و همیشه به نحوی زندگی کنم که مورد رضای خداوند باشد ، و برای طی کردن مراحل پیشرفت و موفقیتم چه در امر تحصیل و چه در سایر مراحل زندگانی، فقط و فقط به خداوند متعال تیکه و توکل کنم.

انشا پنجم :

با اینکه تعطیلات تابستان خیلی زودتر از چیزی که از قبل فکر میکنیم سپری می شود و رو به اتمام می رود ، اما خاطره هایی که در این سه ماه به یادگار باقی مانند زیاد هستند ، طبیعت بسیار زیبا ، رودخانه ها و صدای چشمه های آبی که در اطراف درختان جاری هست ، عطر زندگی را به آدمی هدیه میکنند ، خوشبختانه در کشور ایران مکان های بسیار زیاد و دیدنی وجود دارد ، تقریبا هر شهری برای خود مکان مشخص و معروفی را برای تماشا کردن دارد ، جای جای ایران می تواند دیدنی باشد و یک انتخاب خوب برای مسافرت باشد ، با اینکه تلویزیون و رسانه در تابستان فعالیت پرشوری دارد و برنامه های مختلف و قشنگی را برای پر کردن اوقات فراغت دانش آموزان تدارک دیده است ، اما با این حال باز هم دوست داریم تا به نقاط دیگر سفر کنیم و از سایر شهر های ایران دیدن کنیم ، به طور مثال همدان ، شیراز ، مشهد ، کرمان ، قم ، کیش ، و ... هر کدام زیبایی های خاص خودشان را به همراه دارند و حتما هر کسی به هر یک از شهر های ایران مسافرت کرده است ، حرف های زیادی برای تعریف کردن دارد ، از خاطراتی که داشته ، از لحظه های با هم بودن و از مهمان نوازی مردمان عزیز ایران ، بزرگتر ها و پدر و مادرم همیشه به من گوشزد میکنند که باید قدر تک تک لحظه های زندگی خودم را بدانم و به درستی از آن استفاده کنم ؛ آن ها تاکید میکنند که عمر زودتر از چیزی که تصور میکنیم در حال سپری شدن می باشد و باید به این امر مهم توجه ویژه ای داشته باشم و غرق در دنیای مادی نشوم ، در مرحله ی اول و مهمتر از هر چیزی به قدرت خداوند و خالق این جهان هستی و خالق این همه زیبایی که بدرستی انسان از وصف آن عاجز است ، فکر کنم و همیشه شکرگزار خدا باشم ، اگر قرار است من در اینده موفق شوم و یا فرد مهمی باشم باید حتما خدا را در زندگی خودم داشته باشم و لحظه به لحظه به یادش باشم ، به درستی که وقتی معلم و استاد از شاگردان خود میخواهد تا در مورد موضوعی مثل انشا در مورد تابستان را چگونه گذراندید، مقاله یا متنی تهیه کنند ، قصد دارند تا دانش آموز به تفکر وادار شود ، قصد دارند تا دانش آموزان را با محیط پیرامون خود بیشتر آشنا کنند ، به لطف و به توفیق خداوند امسال تابستان به کربلای معلی سفر کردیم ، آرزویی که شاید باور نداشتم به آن دست پیدا کنم ، گفتنی های این سفر به قدری زیاد و شنیدنی است که هیچوقت نمیشود در یک صفحه و در غالب یک انشا آن را وصف کرد ، پیاده روی اربعین و آن حال و فضا را فقط کسانی که به کربلا مشرف شده اند درک میکنند ، هر کسی که توفیق زیارت حرم امام حسین علیه السلام در اربعین داشته ، همیشه دوست دارد تا از خاطرات شیرین آن برای دیگران و برای دوستان خود تعریف کند ، بدون شک یکی از بهترین تابستان هایی که من تجربه کردم ، تابستان امسال بود که توفیق داشتم به همراه خانواده ی خودم به کربلای معلی مشرف شوم ، در کربلا بهترین دعاها و بهترین آرزوها را برای همکلاسی ها خودم برای پدر و مادرم و برای تمامی کسانی که التماس دعا داشتند کردم ، من زیارت اولی بودم و همیشه شنیده بودم که زیارت اولی ها دعای مستجاب دارند ، بنابراین سعی کردم اول از همه برای تعجیل در فرج اقا امام زمان دعا کنم. من مدت یک هفته کربلا بودم و از مکان های مختلفی دیدن کردیم . وقتی که به منزل خودمان بازگشتیم تا مدت ها بعد از خاطرات آن سفر تعریف میکردم و امیدوارم که دوباره خداوند توفیق زیارت کربلا را نصیب من کند.

 انشا ششم :

ما اقوام خیلی زیادی داریم و خوشبختانه یک خانواده شلوغ و پر فامیل هستیم ، همیشه در ایام تعطیلات اقوام ما از شهر های مختلف به سمت منزل ما حرکت می کنند ، و شاید به خاطر همین زیاد فرصت نمی شود تا خودمان به جایی مسافرت کنیم و البته همیشه از این بابت که یک میزبان برای خویشان خودمان هستیم خوشحال هستم ؛ هر سال تابستان لحظه شماری میکنم تا فامیل های ما به منزل ما بیایند ، وقتی ان ها می آیند ، جاها و مکان های دیدنی شهر خودمان را به آن ها نشان میدهم ، یکی از اقوام که هر سال به منزل ما می اید دبیر هست و همیشه من نکات درسی مهم و سوالاتی که در مورد درسهای خود دارم از او میپرسم و من را راهنمایی میکند ، امسال دسته جمعی تصمیم گرفتیم تا به یکی از روستاهای سرسبز و با صفا که چند کیلومتری با شهر خودمان فاصله داشت سفر کنیم. و اتفاقا در این سفر به من خیلی گذشت ، تابستان همیشه برای بچه ها دوست داشتنی است ، امیدوارم که حال دل همه مردم خوب باشد ، امیدوارم که همیشه مردم سرزمینم در نعمت ، آسایش و آرامش باشند ، آرزو دارم که هیچ خانواده و هیچ پدر و مادری در مقابل فرزندان و جگر گوشه های خود شرمنده نباشد ، امیدوارم که همه دانش آموزان بتوانند بدون مشکل خصوصا مشکلات مالی به تحصیل بپردازند و آینده ای درخشان برای خودشان رقم بزنند. امیدوارم که مدیر و دبیر خودم و تمامی معلم هایی که برای دانش آموزان زحمت می کشند عمر با عزت داشته باشند. بدون شک هر کسی در هر مقامی که باشد مدیون زحمات غیرقابل وصف معلمان خود و کسانی هست که برای او زحمت کشیده اند تا همینک به جایی برسد.

مطالب مرتبط...

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...