دلنوشته برای امام زمان به زبان ساده (2)

در این مطلب، چند دلنوشته متفاوت برای امام زمان (عج) به زبان ساده ارائه شده است. این دلنوشته‌ها از زبان اشخاص مختلف نوشته شده‌اند و احساسات و عواطف گوناگونی را بیان می‌کنند.

دلنوشته ساده برای امام زمان

سلام آقا جان

دلم برایت خیلی گرفته. خیلی دلم می‌خواد ببینمت. خیلی دلم می‌خواد دستانت را بگیرم و ببوسم. خیلی دلم می‌خواد در رکابت بجنگم و از اسلام و مسلمین دفاع کنم.

می‌دونم که منتظری. منتظری که ما آماده بشیم. منتظری که ما شایسته حکومتت بشیم.

آقا جان، من سعی می‌کنم. سعی می‌کنم که منتظر شایسته‌ای باشم. سعی می‌کنم که اعمالم را درست کنم. سعی می‌کنم که همیشه به یاد تو باشم.

آقا جان، می‌دونم که سختی‌ها زیاده. می‌دونم که دنیا پر از ظلم و ستم شده. اما من امید دارم. امید دارم که تو ظهور کنی و همه چیز رو درست کنی.

آقا جان، تعجیل کن. دلم برات داره تنگ میشه.

با دعای تو،

بنده کوچکت

[نام شما]

[تاریخ]

[مکان]

در این دلنوشته، نویسنده با زبان ساده و صمیمی، عشق و علاقه خود را به امام زمان (عج) ابراز می‌کند. او از امام زمان (عج) می‌خواهد که ظهور کند و دنیا را پر از عدالت و صلح کند. نویسنده همچنین از امام زمان (عج) می‌خواهد که او را یاری دهد تا منتظر شایسته‌ای باشد.

در ادامه، چند نکته برای نوشتن دلنوشته برای امام زمان (عج) به زبان ساده ارائه می‌شود:

از زبان ساده و صمیمی استفاده کنید.

از احساسات و عواطف خود به عنوان محور دلنوشته استفاده کنید.

از آرزوها و امیدهای خود برای ظهور امام زمان (عج) صحبت کنید.

از دعا برای تعجیل ظهور امام زمان (عج) غافل نشوید.


دلنوشته اول

آقا جان،

دلم برایت پر از سواله. سوال از اینکه چرا غیبت داری؟ چرا نمیایی؟ چرا نمیذاری دنیا پر از عدالت و صلح بشه؟

می‌دونم که دلایلی داره. می‌دونم که باید آماده بشیم. اما دلم طاقت نداره. دلم می‌خواد ببینمت. می‌خوام دستانت را بگیرم و ببوسم. می‌خوام در رکابت بجنگم و از اسلام و مسلمین دفاع کنم.

آقا جان، من سعی می‌کنم. سعی می‌کنم که منتظر شایسته‌ای باشم. سعی می‌کنم که اعمالم را درست کنم. سعی می‌کنم که همیشه به یاد تو باشم.

اما گاهی اوقات دلم می‌شکنه. گاهی اوقات ناامید می‌شم. گاهی اوقات فکر می‌کنم که شاید تو هیچوقت نیای.

آقا جان، دلم برات داره می‌سوزه. لطفاً تعجیل کن. دلم برات تنگ شده.


دلنوشته دوم

سلام آقا جان،

امروز روز جمعه بود. روز جمعه، روز توئه. روز انتظار.

من امروز در مسجد بودم. نماز جمعه می‌خواندم. اما دلم پیش تو بود. دلم می‌خواست که تو هم در مسجد بودی. دلم می‌خواست که صدایت را می‌شنیدم. دلم می‌خواست که نگاهت را می‌دیدم.

آقا جان، من خیلی دوستت دارم. خیلی دوست دارم که ظهور کنی. خیلی دوست دارم که دنیا را پر از عدالت و صلح کنی.

من می‌دونم که تو خیلی مهربونی. می‌دونم که دلت برای همه مردم دنیا می‌سوزد. می‌دونم که می‌خوای همه مردم دنیا خوشبخت باشن.

آقا جان، من دعا می‌کنم که ظهورت نزدیک باشه. دعا می‌کنم که دنیا رو نجات بدی. دعا می‌کنم که عدالت و صلح رو به دنیا بیاری.


دلنوشته سوم

آقا جان،

امروز روز تولدت بود. روز تولدت، روز شادی و جشن.

من امروز خیلی خوشحال بودم. خیلی خوشحال بودم که تو رو دارم. خیلی خوشحال بودم که تو امام من هستی.

آقا جان، من می‌خوام که همیشه پیرو تو باشم. می‌خوام که همیشه به حرفت گوش بدم. می‌خوام که همیشه راهت رو ادامه بدم.

آقا جان، من می‌خوام که در رکابت بجنگم. می‌خوام که از اسلام و مسلمین دفاع کنم. می‌خوام که دنیا رو پر از عدالت و صلح کنم.

آقا جان، تولدت مبارک.

امیدوارم که این دلنوشته‌ ها مورد پسند شما قرار بگیرند.

در ادامه تماشا کنید :

دلنوشته درباره امام زمان کوتاه

عکس و متن سلام به امام زمان

شعر کوتاه درباره امام زمان مناسب برای کودکان

عکس نوشته در مورد امام زمان (عج)

کلیپ کوتاه امام زمان جدید برای وضعیت واتساپ

عکس نوشته ها و متن جدید و زیبای میلاد امام زمان (عج)

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...