زیباترین متن در وصف مادر از دست رفته

مادر فرشته ای هست که مانند نداره، مادر فرشته ای زمینیست که ما با دیدن اون میتونیم اطمینان پیدا میکنیم که فرشته ها وجود دارن، مادر عشق به معنای واقعیست. خدا نکند که مادرت از پیش برود، وقتی این فرشته پر کشید و از زندگی ات رفت آن موقع تو میمانی و دریایی از غم که زندگی ات را غرق کرده.

در ادامه این مطلب متن ها و جملات زیبایی در وصف مادر از دست رفته تهیه کردیم که شما رو دعوت به خوندن اونها میکنیم.

جملات درباره مادر از دست رفته

مادر عزیزم، تو کجایی، چرا همه می گویند که رفته ای و سایه ات از سر من کم شده؟ مادر، یعنی میخوای بگویی که آنها راست میگویند؟ یعنی میخواهی بگویی که برای همیشه مرا ترک کرده ای؟ مگر نمی دانی که جانم به جان تو وابسته است؟ مگر نمی دانی که بدون تو زندگی برای من سخت است؟ تو برای من به مانند اکسیژن بودی و اکنون که تو را ندارم بگو که چطور نفس بکشم؟ مادرم، زود از پیش من رفتی و اکنون این دنیا و نبودنت هر دو دارند مرا خفه میکنند.

*******************

مادر، دوست دارم بمیرم و این روزها را نبینم، دوست دارم دیگر نباشم و از این به بعد زندگی نکنم، دوست دارم که به مانند تو به زیر خروارها خاک بیایم و دیگر زنده نمانم. مادر، زندگی بدون تو چه فایده ای دارد؟ من زندگی را با وجود تو بود که زندگی می کردم و اکنون که تو نیستی چیزی جز حال بد و احساس اندوه برای من باقی نمانده. تو برای من تمام دلیل حال خوبم بودی و اکنون که نیستی هیچ حال خوبی را تجربه نمی کنم و حتم دارم که تجربه هم نخواهم کرد. کاش به پیش تو می آمدم و این عذاب تمام میشد.

*******************

مادرت را که از دست می دهی آن موقع میفهمی معنای واقعی مهربانی یعنی چه، آن موقع هست که میفهمی معنای واقعی محبت یعنی چی و آن موقع هست که میفهمی معنای حقیقی عشق یعنی چه. مادرت را که از دست می دهی و مهر و محبت او هم از دست می رود آن موقع می فهمی که معنای واقعی تمام این احساسات خوب چه بود. مهربانی مادر، محبت او و عشقش را در هیچ جایی نمی توانی بیابی. برای خیلی ها ممکن است که این مهربانی، محبت و عشق تبدیل به عادت شده باشد اما کافیست لحظه ای از مادرشان جدا شوند تا بدانند که از چه عشق عظیمی بهره می برده اند.

*******************

مادر منشا تمام مهربانی هاست، هر چه عشق، محبت و مهربانی را می خواهی بیابی می توانی در وجود مادر ببینی. عشق مادر و مهر و محبت او به فرزندش پایانی ندارد. وقتی که مادرت از دست میرود واقعا احساس میکنی که کوهی از غم روی دوشت قرار داده شده و این غم لحظه به لحظه کمرت را خم و خم تر میکند. مادر تا وقتی که هست چنان تو را با عشقش لبریز میکند که ذره ای غم و اندوه احساس نمیکنی اما خدا نکند که از پیشت برود، آن موقع مهر و محبت هیچ کسی به اندازه او برایت تاثیرگذار نخواهد بود و با کوله باری از غم در این دنیا رها خواهی شد.

*******************

کاش وقتی که خدا قرار است مادران از فرزندان شان جدا کند به این فکر کن که قرار است چه به سر فرزندان شان بیاید، آن فرزندان قرار است چگونه زندگی کنند و چگونه در این دنیا نفس بکشند. نفس های فرزند در این دنیا به دو چیز وابسته است که یکی اکسیژن است و دیگری مادر. مادر که نباشد، گویی دیگر فرزند نمی تواند نفس بکشد و به درستی زندگی بگذراند. از وقتی که مادرم را از دست داده ام به این نتیجه دست یافته ام. کاش خدا سرنوشت هیچ انسان دیگری را به مانند من نکند.

*******************

نداشتن مادر غم عجیبی است، تو را تبدیل به انسانی می کند که همه فکر میکنند زنده است، نفس میکشد و زندگی میکند در صورتی که روحت همان ابتدا با مادرت پر میکشد و برای همیشه می رود. زندگی انسان تا وقتی که مادر هست به بهشتی بی بدیل شباهت دارد اما خدا نکند که مادرش از پیش او برود، از آن لحظه به بعد جهنم برای او تداعی خواهد شد و او معنای واقعی و حقیقی جهنم را درک خواهد کرد. به امید اینکه دیگر هیچکس غم مادر را به جان نخرد.

*******************

مادرم، کاش خدا مرا به جای تو می برد، خدا چرا گل ها را می چیند؟ کاش مرا به جای تو میبرد وتو گل سرسبد خانه مان که به فضای خانه عطر و بوی خوش میبخشدی را نمی برد. مادر، نمی دانی که از وقتی که رفته ای خانه چقدر سوت و کور شده، هوایی که تنفس میکنیم چقدر متعفن شده و همه چیز چقدر نفرت انگیز شده! تو گلی بودی که با وجودت خانه را تبدیل به گلستان و بهشتی به بدیل کرده بودی اما اکنون که نیستی خانه ما تبدیل به شوره زار و جهنمی شده که مثال ندارد.

*******************

مادر عزیزم، هنوز هم وقتی که هوایت را می کنم چادر گل گلی ات که با آن نماز می خواندی را بر می دارم و آن را می بویم. نمی دانی که چقدر آرام می شوم و چقدر حال دلم خوب می شود. این عطر و بو مرا می برد به سال هایی که تو در کنارم بودی، من آغوشت را داشتم و این عطرو بو را در آغوش تو استشمام میکردم. مادر، حتی اگر در سرسخت ترین شرایط هم قرار گرفته باشم چادر گل گلی تو مرهم وجود درد دیده من است. تو از پیش من رفته ای اما چادر گل گلی ات به یادگار پیش من مانده، مین چادر گل گلی کافیست تا عشق مادرانه ات را دوباره برای خود به یاد آورم و با همان آرام شوم.

*******************

مادرم، آرامش ندارم، سختی های دنیا مرا احاطه کرده اند و اکنون به فقط به یک چیز نیاز دارم و آن هم آغوش توست! به من بگو که چطور می خواهی آغوشت را به من هدیه دهی وقتی زیر خروارها خاک خفته ای؟ به من بگو که چطور می توانی مرا آرام کنی وقتی که از این دنیا پر کشیده و رفته ای؟ مادر، دل من بد هوای تو را کرده و اکنون که نیستی غم نبودنت با آن سختی ها اضافه می شود و مرا به معنای کامل عذاب می دهد.

*******************

مادر عزیزم، روزهاست که این دل در آرزوی یک بار دیدن توست، یک بار شنیدن صدای توست، یک بار در آغوش گرفتن توست اما چه حی، که همه این ها بر من حرام شده. مادر، تو از پیش من رفتی و با این کار مرا از مهر مادرانه ات که زیبایی دنیایی که در آن زندگی میکردم را به رخم میکشید محروم کردی. می خواهم بدانی که روی ماهت تا ابد در ذهنم خواهد ماند و صدای دلنشینت همیشه در ذهنم تکرار خواهد شد. مادر عزیزم، تو کسی هستی که در زندگی ام دیگر تکرار نمی شود و من دیگر نمی توانم جای خالی تو را با هیچ کسی پر کنم، من فقط می توانم چهره زیبایت و نشینت را به یاد آورم و با همان ها مهر مادرانه ات را دوباره برای خود تداعی کنم.

*******************

مادر، می دانی که عشق چیست؟ عشق همان احساس من به توست، عشق همان احساس پاکیست که در آن هیچ کینه و نفرتی وجود ندارد، عشق همان حس خوبیست که وقتی به تو فکر میکنم تمام وجودم را در بر می گیرد، اما می دانی کجای این عشق اکنون برای من عذاب آور شده است؟ اینکه تو دیگر نیستی و من مانده ام و عشقی که در دلم است. مادر، تو معشوق من بودی و خدا تو را از پیش من برد و اکنون مانده ام و عشقی از تو در دلم که هر لحظه و هر ثانیه وجودم را عذاب می دهد.

*******************

مادر، دلتنگ تو هستم، دلتنگ تمام عاشقانه های مادرانه ات، دلتنگ تمام مهر مادری ای که به پای من ریختی و دلتنگ صدای دلنشینت که به آن به من آرامش می دادی. مادر، اکنون از تمام تو فقط برای من خاطره هایت مانده و این خاطره ها هر لحظه و هر ثانیه دلتنگی ام را بیشتر از قبل می کنند. کاش زمانی که خدا تو را از من می گرفت می دانست که با رفتن تو عشقی که به تو دارم با احساسی به نام دلتنگی جایگزین خواهد شد.

*******************

مادر، حتی حالا که زیر خروارها خاکی، حتی حالا که به دنیای دیگری رفته ای و فرزندت را تنها گذاشته ای و حتی حالا که پیش خدایی و دیگر پیش من نیستی باز هم می خواهم بگویم که وجودم به تو وابسته است! مادرم، تا وقتی که بودی صدای خنده هات و حرف زدن های دلنشینت بود که مرا وابسته تو کرده بود و اکنون نیز فقط یاد و خاطر توست که به من آرامش می دهد و مرا وابسته خود کرده. هر لحظه که به تو فکر میکنم آرامشی دو چندان می گیرم و همین است که باعث شده تا به اکنون بتوانم با غم دوری تو کنار بیایم.

*******************

مادر، غمی دارم در سینه ام، غمی که بی نهایت است، غمی که انتهایی ندارد، غمی که برای فراق توست. مگر وقتی می رفتی نمی دانستی که فرزندی دارد که از فراق تو ذره ذره وجودش آب می شود و از بین می رود؟ مادرم، تو به یک باره رفتی و غم و اندوهی به جان نخریدی اما نمی دانی که غم واندوه تو با من چه ها که می کند، نمی دانی وقتی به رفتنت فکر میکنم چقدر دلم می سوزد و نمی دانی وقتی یاد و خاطرت به ذهنم می آیند چقدر حالم خراب می شود.

*******************

مادر، در یک کلام می خواهم بگویم که وابسته ات بودم و وقتی که موجودی وابسته را از عشقش جدا کنی دنیا برای او جهنم خواهد شد. خدا تو را از من جدا کرد، خدا بدون توجه به اینکه من به تو وابسته هستم تو را از من جدا کرد و اکنون دنیا برای من به مانند جهنمی بی پایان است. هر کجا که میروم جهنم است و هر لحظه که می گذرد گویی آتش این جهنم شعله ور تر می شود. مادرج ان، نه مکان و نه زمان می تواند شعله های این آتش را تسلی بخشد. فقط آمدن به پیش توست که مرا آرام میکند و کاش زودتر زمانش سر برسد.

*******************

مادرم، از عشق به توست که اکنون اینگونه پریشان حالم، از عشق به توست که اکنون غمی بزرگ در سینه دارم و از عشق توست که اکنون بی قرارم. شاید دیگرانی که تا به اینجای دلنوشته هایم را خوانده اند بگویند مگر عشق چنین احساسات بدی در وجود آدمی شکل می دهد؟ می خواهم بگویم که بله، وقتی که معشوقت زیر خروارها خاک باشد، وقتی که معشوقت دیگر پیشت نباشد و دستانت را رها کرده و به دنیای دیگری رفته باشد عشق تو نسبت به او وجودت را ذره ذره آب خواهد کرد و از بین خواهد برد.

*******************

مادرم، کاش فقط یکبار دیگر صدایت را بشنوم، صدای تو برای من به مانند لالایی بود، لالایی زیبایی که دیگر تا اخر عمرم آن را نخواهم شنید. مادر، هر بار که با تو صحبت میکردم گویی برای تمام غم هایم لالایی می خواندی و درد آنها را آرام می کردی، وقتی که با تو حرف میزدم گویی مسکن تمام دردهایم میشدی و وقتی که با تو به صحبت می نشستم گویی مرا از تمام رنج هایم رها می کردی.

*******************

مادر عزیزم، حتی حالا که از من فاصله گرفته ای و فرزندت را رها کرده ای می خواهم بگویم که عاشقت هستم و دوستت دارم. عشق فرزند به مادر بی انتهاست و حتی اگر مادر در دنیایی و فرزند در دنیایی دیگر باشد باز هم این عشق از بین نخواهد رفت و تا فرزند زنده است عشق مادرش در وجود او غلیان خواهد کرد. مادر، تا وقتی که بودی با خودت حس خوب زندگی را برای خود تداعی میکردم و حالا که نیستی با همان عشقی که به تو دارم زندگی می گذرانم.

*******************

مادر عزیزم، تو برای من چیزی فراتر از عشق بودی، احساسی که من نسبت به تو داشتم را نمی توانم عشق بنامم چرا که حتم دارم این احساس بسیار بزرگتر از عشق بود! فکر میکنم که تا به حال برای چنین احساسی اسمی قرار داده نشده چرا که این حس بسیار زیبا و نایاب است. مادر، کاش برای همین احساسی که به تو داشتم هم مرا ترک نمی کردی و دستان فرزندت را در این دنیای نامرد رها نمی کردی.


در ادامه تماشا کنید :

متن و عکس برای مادران فوت شده مادرانی که در این دنیا نیستند

گلچینی از متن های زیبا درباره مرگ مادر (3)

مجموعه متن در مورد مادر فوت شده (2)

متن روز پنجشنبه برای مادر فوت شده

متن برای جای خالی عزیزان از دست رفته

متن زیبا در مورد سالگرد فوت مادر


هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...