جمله سازی با کلمه شانه ای کلاس اول

جمله سازی با کلمه شانه ای کلاس اول : مقاله ای کامل با موضوع جمله سازی با کلمه شانه ای ، در این قسمت آماده شده است که برای دانش آموزان کلاس اول قابل فهم و روان است.

جمله سازی با کلمه شانه ای

شانه ای از کوه بر فراز شهر خودنمایی می کرد.

او شانه ای از لباسش را بالا زد و ساعتش را چک کرد.

او شانه ای به من زد و گفت: "باشه، باشه."

او شانه ای از مسئولیت را بر دوش گرفت.

او شانه ای به من داد و گفت: "روی من حساب کن."

شانه ای از ابرهای تیره آسمان را پوشانده بود.

او شانه ای از درد را بر دوش می کشید.

او شانه ای از تجربه را داشت.

او شانه ای از دانش را به اشتراک گذاشت.

او شانه ای از همدلی را به من داد.

شانه ای به معنای یک بخش از بدن انسان است که از گردن تا آرنج امتداد دارد.

شانه ای به معنای یک شیء یا قسمتی از یک شیء است که شبیه شانه انسان است.

شانه ای به معنای یک مسئولیت یا وظیفه است.

شانه ای به معنای یک همدرد یا تکیه گاه است.

کلمه شانه ای در معنی "قسمت بالای هر چیزی که شکلی شبیه شانه آدمی دارد"

شانه ای از کوه در زیر نور خورشید می درخشید.

شانه ای از درختان سر به فلک کشیده بودند.

شانه ای از کوهستان در دوردست دیده می شد.

شانه ای از ابرها آسمان را پوشانده بود.

شانه ای از پلکان به سمت بالا می رفت.

کلمه شانه ای در معنی "قسمتی از لباس که روی شانه قرار می گیرد"

شانه ای از پیراهنش پاره شده بود.

شانه ای از بلوزش گلدوزی شده بود.

شانه ای از کتش چرم بود.

شانه ای از لباسش گشاد بود.

شانه ای از لباسش تنگ بود.

کلمه شانه ای در معنی "تنه درختان که در کنار هم قرار گرفته اند"

شانه ای از درختان کنار رودخانه رشد می کردند.

شانه ای از درختان در پارک سایه افکنده بودند.

شانه ای از درختان در جنگل صدای باد را می شکستند.

شانه ای از درختان در دشت جلوی باد را می گرفتند.

شانه ای از درختان در کنار جاده زیبایی آن را دوچندان می کردند.

کلمه شانه ای در معنی "کسی که حامی و یاور دیگری است"

او در سختی ها شانه ای برایم بود.

او همیشه شانه ای برای گریه کردن روی آن داشتم.

او همیشه شانه ای برای تکیه دادن داشتم.

او همیشه شانه ای برای کمک کردن داشتم.

او همیشه شانه ای برای همدلی داشتم.

جمله های ترکیبی با کلمه شانه ای

شانه ای از کوه با شانه ای از ابرها درآمیخته بود.

شانه ای از درختان شانه ای از نور خورشید را بازتاب می کرد.

شانه ای از پلکان شانه ای از امید را به من نشان می داد.

شانه ای از لباسش شانه ای از محبت را به من نشان می داد.

شانه ای از درختان شانه ای از زیبایی را به طبیعت بخشیده بود.

او شانه ای برای من بود و من شانه ای برای او.

بیشتر بخوانید :

جمله سازی با شام کلاس اول

جمله سازی با زنبورعسل کلاس اول

جمله سازی با روی دریا کلاس اول

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...