همه چیز درباره تعبیر خواب مهمانی (2)

آیا می دانید تعبیر خواب مهمانی چیست؟

شاید برای شما هم اتفاق افتاده که در میان جمعی از دوستان و یا اقوام خود نشسته اید و ناگهان یکی از آن ها درباره خواب رفتن به مهمانی خود با جزئیات برایتان تعریف می کند. آیا می دانید تعبیر چنین خوابی چیست؟ پیشنهاد می کنیم این بخش از مطلب ما را مطالعه کنید تا به اطلاعات جامعی درباره تعبیر خواب مهمانی دست پیدا کنید.

تعبیر خواب مهمانی چیست؟

قطعاً تعبیر خواب مهمانی از آن دسته تعابیر جالب و شنیدنی است که معبران بسیاری با دلایل منطقی و روان‌شناسانه خود، درباره آن اظهار نظراتی داشته اند. این نوع خواب نیز همانند سایر خواب های دیگر حالتی از زندگی انسان را تشکیل می دهد که فرد هیچ گونه توانایی در کنترل آن ندارد. از آنجایی که مهمانی یا همان ارتباطات اجتماعی احساس خوب شناخته شدن را در فرد به وجود می آورد و باعث می شود که جایگاه و موقعیت او در بسیاری از فرصت ها دیده شود از این دیدن خواب مهمانی رفتن نیز به مراتب تعابیری این‌گونه دارد. اگر شخصی در خواب خود بیند که به مهمانی رفته است که در آن احساس شادی و خوشحالی می کند تعبیرش آن است که بین وی اهالی مهمانی صلح و صفا برقرار می گردد.

تعبیر خواب مهمانی از دیدگاه معبران اسلامی

بسیاری از معبران اسلامی تعبیر خواب مهمانی همراه با شادی و نشاط را غم و اندوه و مصیبت می دانند. البته در بسیاری جاهای دیگر آمده است که رفتن به مهمانی در خواب با توجه به جوانب و محوریات شخص خواب بین متفاوت است. بنابراین برای تعبیر آن بایستی تمامی این جوانب در نظر گرفته شوند. برخی معبران بر این باورند که اگر شخصی در خواب بیند که به مهمانی رفته است که در آن به شیرینی خوردن مشغول است معنی اش آن است که در گفت و گویی به مشاجره و رفع اختلافات می پردازد.

تعبیر خواب مهمانی شاد و لذت بخش

بسیاری کتب غربی تعبیر خواب مهمانی شاد و لذت بخش را معاشرت با افراد گرم و صمیمی می دانند. در برخی از این کتب چنین روایت شده است اگر شخصی در خواب خود بیند که به یک مهمانی مسرت بخش و با صفا دعوت شده است نشانه آن است که به زودی یک ماجرای رضایت بخش و خوشایند را تجربه خواهد کرد. بسیاری معبران غربی دیگر این نوع خواب را چنین تعبیر می کنند. اگر در خواب بینید که در یک مهمانی شاد و لذت بخش به سر می برید دلیلش آن است که به زودی با افرادی ماجراجو و هیجان انگیز آشنا می شوید. به عنوان مثال اگر دختر مجردی چنین خوابی بیند تعبیرش این است که با مردی خوش مشرب آشنا می شود.

تعبیر خواب مهمانی شاد ، تعبیر خواب مهمانی دادن مرده

تعبیر خواب آماده شدن برای مهمانی

اگر شخصی در خواب خود بیند که برای یک مهمانی آماده می شود و در حال آراستن سر و وضع خودش است. چنانچه از آماده شدن خود راضی و خرسند باشد تعبیرش آن است تا در آینده نزدیک اتفاقی برایش می افتد که باعث خوشحالی و لذتش می گردد. علامه مدنی درباره تعبیر این خواب چنین روایت می کند که اگر شخصی خود را برای یک مهمانی شاد و هیجان انگیز آماده می کند تعبیرش به چند معنی دلالت دارد: اول دست یابی به رزق و روزی حلال دوم تجربه چند اتفاق خوب و مسرت بخش، سوم شنیدن پیغام هایی شاد و هیجان انگیز از جانب دیگران و چهارم دریافت خبرهایی با عجله و شتاب فراوان.

تعبیر خواب مهمانی رفتن با مرده

در حالت کلی مهمانی رفتن در خواب نشانه یک جشن و یا رویداد جدید است. اما تعبیر خواب مهمانی رفتن با مرده ممکن است اندکی تفاوت داشته باشد. اگر در خواب خود بینید که شخص مرده ای به مهمانی رفته اید نشانه آن است که دچار بدشانسی و بدبیاری کوتاه مدتی می شوید. جابر مغربی درباره دیدن چنین خوابی بیان می کند: تعبیر خواب رفتن به مهمانی همراه با مرده، اگر شخص فوت شده مرد باشد به این دلالت دارد که یک شخص غریبه به زندگی‌تان وارد می شود که ممکن است با خودش اتفاقات منفی وارد زندگیان کند. اما اگر شخص مرده زن باشد نشانه آن است که یک اتفاق ناگوار در زندگی‌تان تجربه خواهید کرد. چیزی مانند یک بیماری یا فوت یکی از بستگان.

تعبیر خواب مهمانی و سفره غذا

اگر شخصی در خواب خود بیند که به مهمانی دعوت شده و سر سفره غذا نشسته است نشانه آن است که در مسیری که قدم بر می دارد منفعت زیادی نصیبتان می شود. اما اگر در خواب بیند که در مهمانی و ضیافتی حاضر گشته که سفره آن خالی از طعام است نشانه آن است که در بیداری با مواردی ناخوشایند مانند سوء تفاهم یا ناامیدی مواجه می شود.

تعبیر خواب مهمانی و سفره غذا

تعبیر خواب مهمانی و سفره غذا به روایت امام صادق(ع)

امام صادق (ع) می فرمایند: اگر در خواب خود بینید که به مهمانی رفته اید که در آن سفره پرضیافتی برپا است تعبیرش آن است که با افراد خوب و بامحبت دوستی های پایدار برقرار می کنید. اما اگر خوابتان چنین باشد که در آن مهمانی به قهقهه و شادمانی مشغول هستید تعبیرش آن است که در آینده ای نزدیک مصیبتی بر شخص میزبان وارد می آید.

تعبیر خواب مهمانی گرفتن

چنانچه در خواب خود بینید که در منزلتان در حال مهمانی گرفتن هستید و افراد بسیاری را به مهمانی خود دعوت کرده اید، تعبیرش آن است به یک کار گروهی مشغول می شوید که به خاطر آن نمی توانید به کارهای دیگری رسیدگی کنید. همچنین اگر در خواب بینید که یک مهمانی اغراق آمیزی برپا کرده اید و مهمانانتان به طرز بسیار خوشایندی به دعوت شما پاسخ می دهند دلیلش آن است که در بیداری درباره کارهایتان تعریف و تمجید بسیاری می شنوید.

تعبیر خواب مهمانی سر زده

به طور کلی تعبیر خواب یک مهمانی سر زده بر آمدن یک خواستگار ناگهانی یا وارد شدن یک دوست جدید به صورت کاملا اتفاقی دلالت دارد. اگر در خواب خود بینید که مهمان سر زده به منزلتان آمده است و به طرز ناباورانه ای به شما محبت می کند تعبیرش آن است از جانب همان شخص در بیداری با شما برخوری می شود که انتظارش را ندارید. این برخورد ممکن است باعث آزارتان شود.

تهیه کننده : توپ تاپ

مطالب مرتبط...

106 نظر

  1. FrnzFrnzsays:

    سلام من خواب دیدم یه خونه قشنگ و سرسبز نشسته بودم با کل فامیلامون یهو یه هشت پای بزرگ از یه سوراخ ریز زیر زمین بیرون اومد و بین اون همه آدم حمله کرد بمن مامانم اومد و با دستاش خفش کرد من رفتم نگاش کردم دیدم روی پاهاش پلاک سر شیر طلا داره و رنگ هشت پاعه هم بنفش خیلی خوشگل بود تعبیرش چی میشه؟؟؟خیلی دنبال تعبیرشم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      ممکن است در موقعیت هایی قرار بگیرید که موجب شادیتان شود

  2. نسترننسترنsays:

    سلام خواب دیدم پدر و مادر و برادر و زن برادر همسرم که باهاشون رفت و آمد نمیکنیم اومدن خونه ما خیلی ناراحتم به خودم میگم اینا با چه رویی پاشدن اومدن فکرمیکنم که چیکار کنم میگم ولش کن بیرونشون که نمیتونم بکنم ازشون پذیرایی میکنم و احترامشون رو نگه میدارم ولی حتی وقتی ازم تعریف و تمجید میکنن نمیتونم تشکر کنم یا بخندم و حتی حس بدی بهم دست میده با تشکر

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است به دورهمی شادی دعوت شوید

  3. ******says:

    سلام خواب ديدم كه به مهماني خونه خالم دعوت شده بودم كه فاميلا جمع بودن موقع خوردن غذا كه شد با دختر خالم رفتيم دسر بكشيم و بعد گذاشتيم رو ميز و برگشتم كه غذاي اصلي رو بكشم كه ديدم تموم شده و چيزي براي من نمونده بود ناراحت شدم و غر زدم به مامانم و وقتي به ميز برگشتم ديدم حتي دسرمم نيست و فقط نوشيدنيمو خوردم تعبيرش چيه

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      ممکن است به مهمانی کوچکی دعوت شوید

  4. ******says:

    سلام خواب ديدم كه به مهماني خونه خالم دعوت شده بودم كه فاميلا جمع بودن موقع خوردن غذا كه شد با دختر خالم رفتيم دسر بكشيم و بعد گذاشتيم رو ميز و برگشتم كه غذاي اصلي رو بكشم كه ديدم تموم شده و چيزي براي من نمونده بود ناراحت شدم و غر زدم به مامانم و وقتي به ميز برگشتم ديدم حتي دسرمم نيست و فقط نوشيدنيمو خوردم تعبيرش چيه

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      ممکن است مهمانی بگیرید و یا به مهمانی دعوت شوید

  5. حجت رضاییحجت رضاییsays:

    دیدم میخوام برم به خونه یکی از اقوام و فامیلهای نزدیک سر بزنم ،چون تو زندگی خیلی احساس تنهایی داشتم میخواستم با دخترشون که تو واقعیت اصلا هیچ تمایلی بهش ندارم وارد یک رابطه دوستی و عاطفی بشم اما وقتی رسیدم جلوی درشون کاملا از این کار منصرف شدم و برگشتم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      تعبیر خوابتان نشانه دعوت شدن به مهمانی است

  6. عاطفهعاطفهsays:

    سلام خواب دیدم مهمانی دورهمی همه فامیل های نزدیک کم و بیش بودن فقط همسرم و خانواده اش نبودن. بعد داشتیم غذامیخوردیم دایی مامانم لیوان منو برداشت باهاش نوشابه خورد تو دلم گفتم این که لیوان ننه یعنی ندید توش قطره نوشابه هستش تمیزنیست بعد پسرشم باهمون لیوان نوشابه خورد بعد گفت چرا رژ لب مالیده بهش و بهم گفت. بعد بابام فیلم سینمایی گذاشت همه ببینیم کمی دیدیم و اونطرف تر دوباره بابام با یک نفر دیگه که یادم نیست کی بود گفت کفن هامون رو هم خریدیم. بعد منو دوختر خاله مامانم زیر یه طاقچه قایم شده بودیم که بارون گرفت خیسمون کرد من کلاه کاپشنم رو گذاشتم سرم اما خیس شد سرم اون دوید یه طرف که بارون بهش نخوره منم بدو بدو دویدم سمتش یه فضای تاریکی بود مثل پارک بود انگار بعد به یه جارسیدیم دیدم کلی سنجاب ریز کنار یه جاگلدانی هستن بلوط هاشونم کنارشون دختر خالم سنجاب روگرفت دستش اونم با دندونش گازش می‌گرفت رو دستش رو زخم کرد منم یه چند تا عنکبوت یهو دیدم و کشتمشون برای سنجاب ها گردو آسیاب کردیم دادبهشون بلوطشونم آسیاب کردیمو داد بهشون یه جا دیگه هم چند تا لاک پشت پشت سبز خیلی خیلی خیلی ریز دیدیم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام نشانه آن است که در مسیری که قدم بر می دارد منفعت زیادی نصیبتان می شود. اما اگر در خواب بیند که در مهمانی و ضیافتی حاضر گشته که سفره آن خالی از طعام است نشانه آن است که در بیداری با مواردی ناخوشایند مانند سوء تفاهم یا ناامیدی مواجه می شود.

  7. نرجس خانمنرجس خانمsays:

    سلام خواب دیدم رفتم ب مهمانی مامان کسی که قرار بود باهم ازدواج کنیم و اونا بهم زدن همه اقواممونم بودن سفره بزرگ و کلی غذاهم بود ولی کسی ب من تعارف نکرد ک برم بخورم حتی خانوادمم داشتن میخوردن منم خودمو مشغاول کاری کردم و گفتمم بپرسن بگم شام خوردم بعد شامم میوه آروردن بازم منو فراموش کردن بعد ک بعد مهمونی کلی خجالت کشیدن گغتن ما اصلا یادمون رفت ازت پذیرایی کنیم و منم کمکشون کردم ظرفارو شستم تعبیر داره خوابم؟

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است با افراد جدیدی در زندگیتان که ماجراجو هستند اشنا شوید

  8. مهریاس سیاوشمهریاس سیاوشsays:

    توپ تاپ سلام خدا قوت خواب دیدم ازدواج کردم(من مجرد هستم) همسرم در خواب مردمعروف در سریال های تلویزیونی بود عروس تازه بودم که یک مهمانی گرفتم و خانواده ی همسرم رو دعوت کردم به صرف نهار خانواده ی مهمان هم هنرپیشه ی پیر و جوان سریالها بودند خیلی با من بد رفتار می کردند منو کلی تحقیر می کردند منو دوست نداشتند همسرم هم هیچ دفاعی از من نداشت تنها کسی که از من دفاع میکرد داماد آنها بود که وکیل بود سکوت کرده بودم با بغض فروخفته تحملم که از نیش وکنایه ها تمام شد رفتم وسایلم رو جمع کردم که برم همسرم آمد که نزاره برم ولی با گریه گفتم باید برم دستش رو بلند کرد روی صورتم پای چشمم کبود شد و گوشه ی لبم خونی انگاری از آن منزل پرواز کردم تا رسیدم به در منزل پدربزرگم زنگ در رو زدم باران شروع به بارش کرد خیس باران شدم تا درب رو برام باز کردند رفتم داخل منزل با دلی تنگ و شکسته با احترام به شما

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام نشان دهنده به وجود امدن دورهمی های شاد در زندگیتان است و به رویای پریشان تعبیر میشود

  9. حسينحسينsays:

    سلام.خواب ديدم رفتيم مهموني خونه عموم اينا ولي عمو و زن عموم ميخواستن برن مراسم دقيق نميدونم چ مراسمي بود ولي فك كنم مراسم عذا برا امام حسين (ع) خلاصه رفتن ما تنها تو حياط خونه شون نشستيم هيچ كس از خانوادشون نيومدن پيشمون. ولي ما ميگفتيم ميخنديديم ك بعدش من مامانم بلند شديم رفتم خونه بغلي خونه مامان بزرگم. رفتيم پيشش ميگفتيم حرف زديم ك اخر رسيد به رفتن ما اومديم بيرون بقيه خانواده ك خونه عموم بودن هم اومدن بيرون. ك يهو بهم گفتن اخر كار. پسر عموت اومد گفت كه حسين كجاست و ميخواين برين از اين حرفا ك ما هم براهمون به سمت خونه ادامه داديم ممنون ميشم تعبيرش كنيد

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است در اینده ای نزدیک مهمانی و دورهمی شادی در اطرافیان شما ایجاد شود که باعث شادکامیتان خواهدشد

  10. هانیههانیهsays:

    سلام وخسته نباشید.من خواب دیدم که دوس پسرم ،من وخانوادم به مهمانی افطاری دعوت کرده.وقتی وارد مهمانی شدیم پر بود از خانمهای چادری،و مردان زیادی بودن.که من چادر مشکی سرم بود و مقنعه سیاه که به آینه نگاه میکردم درس میکردم که دوس پسرم دیدم که بهم نگاه میکنه و یکدست کت وشلوار به رنگ سفید پوشیده بود نمازش بسیار زیبا و جوان شده بود که بهم نگاه میکرد.که در آن مهمانی ازم خواستگاری کرد و حلقه بدستم کرد.سپس دیدم سوار یک ماشین دونفره شدیم که به آسمان رفتیم و ستاره هارو می دیدم.و خوشحال بودیم.ممنون بابت تعبیر خواب.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام به نظر میرسد در بعضی مسائل سعی در پوشاندن دارید و ممکن است به دورهمی دوستانه دعوت شوید

  11. MasomeMasomesays:

    سلام ظهر بخیر . خواب دیدم مهمان دارم از بستگان دور خونه مون هستند براشون سفره پهن کردم برنج و خورشت درست کردم . ممنون از زحماتتون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است به دورهمی خانوادگی دعوت شوید

  12. نفیسهنفیسهsays:

    سلام خدمت شما و تیم توپ تاپ، خواب دیدم به یک انجمن مخفی دعوت شدم که زیر زمین بود وقتی رفتم داخل تالارهای بزرگی بودن که افراد زیادی اونجا نشسته بودن مثل یک مهمانی بود اما اکثریت ماسک داشتن، بعد به من کیک تعارف کردن دوتا از کیک ها بی مزه بود اما سومین کیک فوق العاده خوشمزه و شیرین بود، تعبیر خوابم چیه؟

  13. ناشناسناشناسsays:

    سلام خدا قوت و وقت بخیر،من چند دقیقه پیش خواب دیدم در یک عروسی که بیشتر شبیه به مهمونیه حضور دارم و افراد نزدیک در اون عروسی اونجا حضور ندارن برای همین دختر عمه م وسایل پذیرایی رو میاره و پذیرایی میکنه،به من که می رسه میخواد که برم کمکش، منم می رم و میگه این کارتن های زیر گل رو باید در بیاریم و گل هاشو بتکونیم بعد داخلش کیک و آبمیوه بچینیم،بعد از کلی تلاش تونستم گلا رو پاک کنم و کیک و آبمیوه ها رو بچینم.ولی در واقعیت عروسی های ما اصلا به این شکل برگزار نمیشه. ممنون از زمانی که برای پاسخگویی به سوالات می گذارید.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است به واسطه ی دوستانی به مراسمی شادی بخش و دورهمی دعوت شوید که باعث مسرت شما خواهدگشت

  14. سیماسیماsays:

    سلام خواب دیدم خونمون مهمان اومدن تووهال خونمون دورتادور زنومرد نشسته بودن خیلی رو هم نمیشناختم عروس خالم وعروسش که دخترداییم میشه هم بودن ودخترداییم باچند تادختر که نمیشناختم به اپن تکیه داده بودن وهرهر میخندیدن عروس خالمم همینجوری توو هال قدم میزد وشوهرم وخانوادشون توو پذیرایی دورهم نشسته بودن منم توو آشپزخونه بودم وشعله ی گاز خیلی کم بود وآب واسه چایی گذاشته بودم وجوش نمی آمد وتقریبا دو ساعت از حضور مهمونا گذشته بودوخیلی استرس داشتم دوتاگاز داشتم وجفتشون مشکل گاز داشتن ویه دفعه متوجه شدم وشوهرمو صداکردم که بیا کپسولشو عوض کن ممنون از تعبیرشما

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است موقعیتی برای دورهمی خانوادگی برایتان ایجاد شود که باعث اشنایی های جدیدی در زندگیتان خواهدشد

  15. سوگلسوگلsays:

    با سلام دیشب خواب دیدم در یک مهمانی خانوادگئ هستم و من کیک یا شایدم سالاد الویه بود ولی در کل چیزی شبیه کیک بود ولی مزه کیک نمیداد ،،،روی این کیک به ترتیب عکسهای شوهرم بود ومن مرتب میخوردم و نقش عکسها هم رؤی کیک بهم میخورد وقتی باچنگال برمیداشتم و مامانم هم داشت نگاهم میکرد

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است دورهمی های شاد و خوشایند برای شما ایجادشود

  16. زهرازهراsays:

    سلام، خواب دیدم خانواده عموم اومدن خونه مون، جمعیت زیادی دارن و تقریبا همشون اومده بودن، هر کسی دوبه دو یا چند نفری باهم حرف میزدن و من بودم که فقط با همشون حرف میزدم، پسرعموم (که اظهار عشق کرده بود و الان نامزد کرده،) توی خواب از من فراری بود انگار خجالت میکشید، باهاش حرف زدم، جوری بود که انگار دوستداشت من قبولش میکردم و انگار حاضر بود نامزدیشو بهم بزنه ، ولی هیچکدوم مستقیم حرفشو نمیزدیم، دیدیم هیچکس نیست هر چی نگاه کردم کسی دیگه جز پسرعموم نبود تو خونه، انگار رفته بودن جایی دیگه از خانه، پسرعموم رفت حمام، ازم برگه قیسی خواست و من رفتم براش خریدم و اون تو حمام بود در روزباز کرد و من لای در بهش دادم چندتایو مادرم امد پرسید چکار میکنید و من گفتم براش اینو خریدم بهش دادم و قبول کرد

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سعی کنین اگ کدورتی از این شخص دارید ببخشینش

  17. زهرازهراsays:

    سلام، خواب دیدم خانواده عموم خانه ما مهمانن، هر کسی به گروهی داره حرف میزنه و فقط من بودم که با همه شون حرف میزدم، پسر عموم که منو دوسداشت و الان نامزد کرده، توی اتاق پیش بابام بود و انگار خجالت میکشید منو ببینه، رفتم باهاش حرف زدم، یجوری میخواست بگه اگه قبولش کنم نامزدیشو بهم میزنه، با بابام بشوخی منو نامزدشو مقایسه میکرد، ، دیدم خانه خالی شده و فقط منو پسرعموم هستیم، خواست بره حمام و خواست براش برگه قیسی بخره و بخوره، رفتم خریدم یه نایلون زیاد، و چندتاشو پشت در حمام بهش دادم، مامانم امد تو و گفت چکار میکردید منم گفتم اینو براش خریدم و قبول کرد و عادی بود

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      فکر های گذرا و احساسات سطحی نسبت به یکدیگر دارید که به مرور زمان فراموش میشه

  18. ریحانهریحانهsays:

    سلام خواب دیدم شب یلدا هست تو خونه قدیمی پدریم یه میز رو تزیین کردن از رنگ قرمز هم‌زیاد استفاده شده خونه هم پر مهمونه منم‌ باهاشون داشتم دست میدادم و احوالپرسی میکردم و تو این فکر بودم که برم عکس بگیرم اونجا یه کیلو پسته بود میخواستم بزارم تو کشو که خواهرم گفت اونجا دم دسته ببینن می خورند تمومش می کنن که یه پسر بچه که عقب مانده ذهنی بود دید منم یکم پسته برداشتم و بهش دادم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      به مسائل مالی و تشریفاتی زیاد فکر می کنین و اعتقاد دارین که درست و به ابعاد دیگه ی خودتون توجه ندارین

  19. هستی جعفریهستی جعفریsays:

    سلام من دیشب خواب دیدم که خوابم و وقتی چشمامو باز میکنم توی خونه دور تا دورم پر از مهمونه و من جلوی اونا رو به اونا خوابیده بودم و اونا داشتن منو نگاه میکرون بعدش همش هندونه میخوردم رفتم سر یخچال و شروع کردم به جدا کردن هسته های هندونه و وقتی شروع کردم به خوردن حتی یه هسته توش نبود البته هم از یه هندونه ی خیلی قرمز که هسته داشت میخوردم هم بعدش از یه هندونه که تو یخچال بود که تقریبا بی رنگ تر بود ولی همه ی هسته هاشو جدا کردم میخودم، البته بیشتر برام مهمه که بدونم تعبیر اون قسمت از خوابم که جلوی مهمونا خوابیده بودم رو به روشون و چشممو باز کردم دیدم همشون دور تا دورم دارن منو نگاه میکنن چیه

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است فرصت های جدیدی در زندگیتان ایجادشود که برایتان همراه با لذت خواهدبود

  20. vafavafasays:

    سلام خواب دیدم رفتم مهمونی کسی که دوستدارم انگارمادرش برنج ومرغ پخته بودگذاشت توسفروبعدهم خودشم اومدنشست من ازخواب بیدارشدم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است به دورهمی شاد و خوشحال کننده دعوت بشوید

  21. فاطمه کوهیفاطمه کوهیsays:

    با عرض سلام به معبر عزیز من و مادرم چند شب پشت سرهم هر دو خواب میبینیم که در ضیافتی هستیم و به سختی در آن ضیافت که حالا معلوم نیست چه مجلسی است به ما غذا میرسد تعبیرش چیست

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      با تلاش و کمی زمان طولانی به موفیت می رسین

  22. نگارنگارsays:

    سلام. دیشب خواب میدیدم که تو خونه ی کسیکه بهش علاقه دارم مهمان شدم. اونم همسر داره و یه پسر کوچولوی بامزه. توی خواب سر درگم بودم. همسرش با چادرنماز و کاملا محجبه بود اما‌من برخلاف همیشه اونطوری نبودم.‌ انگار حجابم کمتر بود.بچه اش رو خیلی دوست داشتم و بغلش میکردم. خیلی شیرین بود.شب هم موندم خونشون. یه تخت خواب توی اتاق مجزا داشتم. خانومش ازم باچایی پذیرایی کرد. خونشون یا ساختمونی که توش خونه داشتن بعد از یه مدت پر شد از ادم و مهمون و من اومدم‌بیرون. دیگه حوصله نداشتم بمونم.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است به دورهمی شاد و فامیلی دعوت شوید که برایتان مسرت بخش خواهدبود

  23. نگارانگاراsays:

    سلام.من خواب دیدم انگار عروسی دایی کوچیکم در خانه ی یکی از اقوامه که همه در رفت و امد هستن و من یه گوشه ای نشستم دور از همه و مشغول گوشیم شدم وقتی پاشدم برم اشپزخونه اب بخورم دیدم عموم و پسر عموم وارد شدن منم ازشون رد شدم و تعجب کردم که عموم عروسی داییم چیکار می کنه اخه یه مهمونی صمیمی انگار شبیه نامزدی بود وقتی برگشتم دوباره سر جام نشستم و زیر چشمی نگاهشون کردم که دیدم با بی توجهی به من دارن در مورد دستگاهی با هم حرف می زنن پسر عموم هم که دکتره توضیح علمی می داد تو مجلس و هر بار نگاهم می کرد با غرور و رو برمی گردوند منم ناراحت و عصبانی شدم که اینقدر خودشو می گیره.و پز می ده.من امسال کنکور تازه دارم.ممنون از تعبیرتون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است در روزهای اخیر به دورهمی شاد و فامیلی دعوت شوید

  24. فاطمههفاطمههsays:

    سلام من مجردم و پسری رو دوست دارم ومن چند بار خواب دیدم که این پسر همراه با خانوادش به خونه ما اومدن ( ما و خونواده این پسر فامیلیم ) و این پسر به من خیره شده و منو نگاه می‌کنه . با تشکر

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام اشاره دارد به توجهی که این شخص به شما داره

  25. ساراساراsays:

    سلام .وقت بخیر دیشب خواب دیدم سیزده بدر هست و تمام اقوام مادرم رفتیم خونه پدربزرگم که درواقع چندساله فوت کردن..قرار بود همگی بریم اونجا و نزاریم تنها باشه .حتی دایی مادرم که فوت کردن با یه ماشین مدل بالا قدیمی اومد مهمونی خونه پدربزرگم. ولی مادربزرگمو که ایشون هم فوت کردن رو ندیدم. خلاصه همه با بچه و عروس و دوماد و نوه بودن.بعد یه گوسفند سربریدن و اونو خوردیم و بمن گفتن حساب کن نفری چقدر میشه پول گوسفند رو بدیم. منم دقیق داشتم حساب میکردم (گرچه تو خواب شمردن برام سخته همیشه) یه مقداری هم از گوشت موند واسه پدربزرگم.شاخ گوسفند(در واقع گوسفند قاعدتا نباید شاخ داشته باشه) رو پسرداییم میخواست ولی مث غضروف نرم بود کمی.. مهمونی در آرامش و خوبی برگزار شد و منم آمار افراد و چقدر دونگشون میشه رو میگرفتم. ممنون از شما مدیر محترم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام اشاره داره به اینکه شما باید صله رحم داشته باشین و برایشان خیرات کنید خیر زیادی براتون خواهد داشت

  26. یه بنده خدایه بنده خداsays:

    سلام یکی از اقوام  یه خواب دیده اگه میشه تعبیرش کنید . از زبون خودش: خواب دیدم انگار خونمون یه آموزشگاهه و من و خواهرم و مادرم باهم داریم زندگی میکنیم  و من همش خواب های بد میبینم و توهم میزنم بعضی وقتا میز ها جابه جا میشه و میترسم که مامانم خونمون رو عوض میکنه و دختر خالم میاد پیش من . یه روز که از بیرون با دختر خالم میایم داخل انگار مامانم چند تا مهمون داره

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است دورهمی های شادمانی در زندگی برایتان ایجادشود

  27. روژینروژینsays:

    سلام وقتتون بخیر . دیشب خواب دیدم که قراره مهمون بیاد خونمون و مامانم گفت برو کم کم اماده شو . من هم داشتم جلوی اینه صورتمو اماده میکردم که ارایش کنم این خواب تعبیری داره؟ ممنونم از وقتی که میگذارید✋

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام این رویا بیانگر صلح و صفا در زندگیتان است

  28. یه بنده خدایه بنده خداsays:

    هرجی پله هارو بالا پایین میکنیم پیداش نمیکنیم . با یه خانومی آشنا میشیم و ازش میپرسیم میدونه طبقه4 کجاس که میگه نه اما با دختر خالم آشنا میشه و شمارشو میده که اگه لازم شد بهش زنگ بزنیمو. این گشتن هامون همش توی بیمارستان بود .

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام موقعیتی براتون بوجود میاد که باعث سردرگمی و پریشانی تون میشه

  29. MahdieMahdiesays:

    سلام خواب دیدم که رفتیم خونه عموم و با دخترعموم تو اتاقش بودیم البته تو خواب اون اتاق مثل اتاق دخترعموم نبود...دخترعموم بهم گفت که بمون خونمون و من می گفتم شاید بابام اجازه نده فردا میام..اخر دیگه داشتیم از خونشون میومدیم بیرون و پسرعموم یواشکی نگاهم میکرد و دیدم یه حیوون زیردرخت افتاده به نظرم مرده بود..یکم نگاهش کردم بعد رفتیم خونمون..تعبیرش چیه؟

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ناراحتی کوچیکی خواهین داشت

  30. ZahraZahrasays:

    سلام من قراره با آقایی ازدواج کنم رسمی نشده ولی خانواده ها در جریانن من دیشب خواب دیدم مهمونی ای رفتم خواهر ایشون هم بود و تو کل مهمونی ک خیلیم طولانی بود همش پیش هم بودیم و حرف میزدیم تعبیر چیه؟

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام به جریان و کیفیت ارتباطی که با هم دارین اشاره داره و به نظر مثبت

  31. آرزوآرزوsays:

    سلام .وقت بخیر خواب دیدم داییم و خانوادش اومدن خونم مهمونی بعد دیدم جنگ شده البته خوابم درست یادم نیس تیکه ای یادمه ما توشهر داشتیم پنهونی از دشمن فرار میکردم نمیدونم کیا بامن بودن فقط میدونم یه عده ای بودیم شهر رو آب گرفته بود تا کمر تو آب بودیم انگار انگیلیسا حمله کرده بودن بعد از خواب پریدم حس نگرانی بدی داشتم وقتی خوابیدم ادامه خوابم رو دیدم که دوباره درست یادم نیس فقط میدونم تو جنگ بودیم همونجوری توشهر پنهونی میخواستیم از دشمن فرار کنیم بعد انگار صحنه قطع شد دوباره خودم روتو خونموم دیدم که مهمون داریم همون داییم مهمون بود یعنی ادامه همون مهمونی که اول خواب دیدم من داشتم هندونه قاچ خورده تو بشقاب رو میخوردم با ملچ ملوچ میخوردم هندونش قرمز کمرنگ بود خوش آب و رنگ نبود بعد به مادرم گفتم چرا گل های تو اون گلدون رو برداشتی که من و مادر و برادرم یه مشاجره ای داشتیم ببخشید تعبیرش چی میتونه باشه خیلی ممنون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام اختلافی بین شما و یکی از بستگانتون پیش میاد که حل میشه

  32. موژانموژانsays:

    سلام من دو سال پیش با خواهر همسرم و دوستش مشکل داشتم دیشب خواب دیدم که دوستش یه مهمونی گرفته و منو خواهرهای همسرم رو هم دعوت کرده مهمونی عزاداری نبود اتفاقا همه خیلی شیک و خندان بودن اما نمیدونم چرا این حسو داستم که انگار پدرش فوت شده و بعد از چند دقیقه دوباره دیدم که همون خانوم اتوبوسی کرایه کرده و دوستاش رو داره میبره قم و منم توی اون اتوبوس کنار خواهرهای همسرم هستم اما جام راحت نیست.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام به تفکر و نظر شما راجب اون شخص اشاره داره و اینکه در کل فردی است که از درون افسرده است

  33. مهرمریم سیاوشمهرمریم سیاوشsays:

    توپ تاپ سلام خواب دیدم که مامانم مهمان دعوت کرده دوستش با بچه هایش نهار براشون چند تا مرغ شکم پر درست کرده بود من کلافه بودم از شلوغی و مهمانی رفتم توی اتاقم مهمان ها اومدند سرو صدا و خنده و حرف و پذیرایی توی هیاهوی اینهمه صدا،،،صدایی به گوشم خورد که ((منتظر باش)) بلند شدم و رفتم از سفره یی که پهن شده بود دو تا بال مرغ و گردن مرغ رو برداشتم مامانم گفت چرا مرغ تزیین شده رو اینجوری کردی؟گفتم سهم خودم رو از سفره و نهار امروز برداشتم گفت باشه و برگشتم تو اتاقم بعد مجدد دیدم مهمانی هست اینبار با دایی هایم و زن دایی هایم دور یک سفره هستیم شاد بودیم و عکس گرفتیم و حرف های خوب و اینکه دایی ام منزل جدید خریده و مبارک باد این منزل نو و ..... چنین خوابی تعبیر داره توپ تاپ؟ مرسی اوپ تاپ

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است به دورهمی دعوت شوید که باعث صلح و صمیمت نیز دربین شما و اطرافیانتان خواهدشد

  34. یاس مریم سیاوشانیاس مریم سیاوشانsays:

    سلام توپ تاپ خواب دیدم رفتم مهمانی پیش خاله ام بعد همراه با خاله ام میریم روی بلندترین تپه ی اون منطقه انگار میان ابرها و آسمان هستیم زمین زیر پایمان بود می دیدم که تعدادی به عنوان مهمان می آیند به منزل و می روند در ادامه ی خوابم دیدم در منزل خودمان هستم و تعداد مهمان داریم غریبه بودند فقط عمه ام آشنا بود باز در خواب دیدم مهمان آمده اینبار دیگه هیچ آشنایی نبود کاملا غریبه بودند یک زن و یک مرد اگر اشتباه نکرده باشم جوان بودند کلا در خوابم همش رفت و آمد مهمان بود چه آشنا چه غریبه مچکرم از توپ تاپ برای تعبیرخوابم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام به موقعیت خوبی دست پیدا می کنین که شما رو نسبت به بقیه برتر می کنه و نیز با افرادی آشنا میشین که ارتباطات جدیدی میانتان اتفاق می افتد

  35. آآsays:

    سلام خواب دیدم پسری که دوسش دارم و حس میکنم این حس دوطرفس ولی ابراز علاقه ای بینمون صورت نگرفته با خانوادش اومده خونمون تو خواب خیلی صمیمی بودیم هم با خودش و هم با خوانوادش ولی خونه ای که تو خواب برای ما بود در واقعیت به اون شکل نیست یعنی یه جای خوش ابو هوا تو کوه بود که ما توی کوه همچین خونه ای نداریم تعبیرش چی میشه

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام به معنی موفقیت ها و خوش شانسی ها در این مسیر است

  36. حجت رضاییحجت رضاییsays:

    سلام ...خوابی عجیب دیدم...دیدم همراه تیم رئال مادرید تو ماشین میرفتم و بهم گفتن تو رو با فلان میلیون دلار میخریم و منم علیرغم اینکه بارسا رو دوست داشتم چون پول خوبی میدادن گفتم گور بابا ی بارسا و من بازیکن شما خواهم بود و بعد از دقایقی رسیدیم یه جا که یه مهمونی بود و من تو رویای خودم بودم که یهو مهمونی بهم خورد و حسم بهم گفت احتمالا اون داستانا خالی بندی بوده و همه فرار کردن و منم فرار کردم و دیدم یه یخچاله همه دارن میوه بر میدارن وسوسه شدم بر دارم اما گفتم کار درستی نیست و بعد دوستم داد زد گفت بجنب بابا زود باش و منم رفتم سراغ کفش دیدم قرو قاطیه و بزور کفشمو از روی حدس پیدا کردم و رفتم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام رویای پریشان و درهم است

  37. سیماسیماsays:

    سلام خواب دیدم یه جایی سفره پهنه وزنا سریه سفره ومردا سریه سفره دیگه بودن پسرعموهام خیلی بهم توجه داشتن وکلا به نشستو برخاستای من زوم کرده بودن منم خجالت میکشیدم که نگام میکنن دوتا از دوستام رفته بودن غذا آورده بودن ولی چون دونفربودن توزیع غذا با متعلقاتش طول میکشید منم بلند شدم که برم کمکشون وچندتا ظرف غذا از دم در برداشتم وآوردم به خانوما دادم یه دوتا غذارم بدون نوبت ونظم به قسمتی که مامانم باچندتا پسربچه بودن اول به اونا دادم ظرفای یه بار مصرف تحت فشار یه کم وارفته بود،بعد توزیع غذا ما سه نفر تصمیم گرفتیم سوپم توو چندتا پارچ بریزیم وسر همه سفره ها بذاریم که همه یاهر کی خواست توو همون ظرفش بریزه وبخوره بردن سوپم یه کم طول کشید همشم حس میکردم همه غذاشونو خوردن وممکنه ظرفاشونم جمع کرده باشن ممنون از تعبیرتون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام در مهمانی خواهید بود

  38. رویارویاsays:

    سلام خسته نباشید . دیشب خواب دیدم رفتیم خونه ی عمه کوچیکم . اونجا من داشتم روی گاز یه شیرینی محلی سرخ میکردم داخل روغن و دوتا گوسفند هم توی هال بودن من و داداش کوچیکم گوسفند هارو بردیم گذاشتیم داخل آشپزخونه که داخل حیاطه .که یهو زنگ در رو زدن و خونه عمه بزرگم اومدن داخل و خونه پدر بزرگم هم همراهشون بود که من اصلا باکسی صحبت نکردم و داخل آشپزخونه به سرخ کردن کلوچه ها ادامه دادم و دختر عمه ام اومد باهام یه خورده حرف زد

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام این رویا نشان دهنده منفعت و خیر و روزی در زندگیتان است که برایتان ایجاد خواهدشد

  39. مهدیهمهدیهsays:

    سلام..چیز زیادی از خوابم یادم نیس فقط یادمه که تو یه مهمونی هستم تقریبا مثل عروسی بود و یه لباس مجلسی قرمز بلند که روش پولک داشت پوشیده بوده بودم و سرلخت بودم و خیلی خوشکل شده بودم و به کسایی که اومده بودن خوشامد میگفتم..پسرعمومم اونجا بود و خیره نگام میکرد..علاوه بر اون بقیه هم خیلی نگاهم میکردن..تعبیرش چیه؟

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است به دورهمی فامیلی دعوت شوید

  40. الالsays:

    سلام خواب دیدم به مهمانی یک سلطان دعوت شده بودم، غذا رو خوردیم و سلطان من را دیده بود و عاشق من شدا بود و می خواست با من رابطه جنسی داشته باشه ولی من خیلی می ترسیدم قرارشد یکی دونفر منو فراری بدن اما تا شب منو چرخوندن و نتونستن کاری کنن آقای رامبد جوان و همچنین یه بازیگر زن رو دیدم و قرار شد اونا منو فراری بدن. ممنون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام این رویا نشان دهنده دعوت شدن به دورهمی فامیلی و خانوادکی است

  41. الالsays:

    سلام در بیداری پسری که دوسش دارم کارمند آقای بیرانوند( فوتبالیست معروف) است، خواب دیدم آقای بیرانوند برای کاری به تهران آمده و در منزل ما چند روزی مهمان شده و ما از او با برنج ب پخته و چای و غیره پذیرایی می کردیم. و انگار فامیل دور پدری ام بود. برای کاری ایشان من و ایشان به دانشگاه مراجعه کردیم و سر کلاس نشستیم. بعد قرار شد من در سالن همایش سخنرانی داشته باشم که من با یکی از خانم های مشهور اینستاگرام مشورت می کردم. ممنون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام این رویا بیانگر درگیری های ذهنی است

  42. مریممریمsays:

    سلام من متاهل هستم خواب دیدم که با خواهرم (متاهل هست) رفتیم خونه همسایمون( در عالم بیداری چند سال هست که همسایمون از اونجا رفته)بعدش زن همسایمون برامون تخم مرغ درست کرد و همچنین ناهار پلو و مرغ درست کرده بود تو ظرف ته دیگ هم بود نشستیم سر سفره خواهرم ته دیگ ها را برداشت من بهش میگفتم واسه منم بزار یکم برام گذاشت ولی دیگه نفهمیدم خوردم یا نه در ضمن من و خواهرم در انتظار باردار شدن هستیم این خواب تعبیرش چی هست؟

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام به خواستتون می رسین

  43. a.ba.bsays:

    سلام امروز صبح قبل از طلوع افتاب خواب دیدم یه جایی بودیم منوومامانم باچندتاازفامیلامون که میشن نوه های دایی مامانم باشوهراشون ولی یکی ازشوهرااونی که الان همسرشه نبودویکی دیگه بودبعدانگارعید نوروز شده بود وتصمیم گرفتیم بیایم خونه ی ما ازهمونجایی که بودیم اینم بگم که ما بامادر بزرگم زندگی میکنیم بعداومدیمو من یکی ازاین دامادارو خیلی دوست دارم روچشم البته بد نه ولی کلا همیشه به انتخاب این دخترفامیلمون افتخارمیکنم بعدمن ایستاده بودم دم درراهرو بامامانم که یعنی مهمون اومده ایستاده بودیم که همین داماد اومدواول بامامانم بعدم بامن دست دادمن اول دادم ولی بعدم گفتم نامحرمم گذشت تااومدند داخل ویه دفعه خونمون دورتادورش مهمون نشسته بود که انگار عمومو اینابودن ویه چیزعادی بود بعدیکم این دوتا دامادا باهم بحث کردن(اینکه میگم داماد چون دامادایه بچه های دایی مامانم میشن ویکیشون سه سال ازدواج کرده یکی دیگشون تازه میخواد عروسی کنه) پدرمم که حدود3سال فوت کردن خیلی سرحال با یه زیرپوش سفید که موقع هاییم که زنده بودن میپوشیدن نشسته بودن بعد یه دفعه ایفونو زدنو حدود30نفر زن چادری باچادرمشکی اومدن داخل که این طرف حیاط خونمون پرشده بود ازمهمون که دیگه این داماداهم پاشدن برن که همون داماده دوباره اومد به من دست بده که دستمو نبردمو گفتم نامحرمیم انگار بامامانمم همینطور شد.میشه تعبیرشو بگین ممنون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است دورهمی های شاد و لذت بخشی در زندگی برایتان ایجادشود و مسئولیت های جدیدی بر عهده شما گذاشته شود

  44. حجت رضاییحجت رضاییsays:

    خواب دیدم تو خونه داییم هستیم و بعد دیدم فامیلهای پدرم هم اونجا هستن و داییم با خونوادم و فامیلهای مادریم رفتن جایی و منم حاضر شدم که باهاشون برم و داییم اومد گفت تو نیا و بمون پیش فامیلهای پدرت زشته اگه وسی پیششون نمونه و بمون و پذیرایی کن و خودشم یکم ازشون پذیرایی کرد و رفت و منم موندم پیش اینا

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      دغدغه هایی درمورد رفتار درست و غلط خودتون دارین

  45. رویارویاsays:

    سلام وقت بخیر . دیشب خواب دیدم که یه چادر مشکی پوشیدم و همراه مادرم و خواهرم از چند تا پله بالا رفتیم و رفتیم داخل خونه .توی خواب اونجا خونه داییم بود . یکم نشستیم که مادر بزرگم و خاله ها م هم اومدن با ما روبوسی کردن و نشستن . زنداییم سه تا برادر داره . توی خواب سه تا اقا اومدن داخل اصلا شبیه برادر های زنداییم نبودن ولی من توی خواب میدونستم اینا برادراش هستن . اونی که از بقیه بزرگتره اومد کنار من نشست و پسر داییم که کوچو لو هستش بغلش بود. اون یکی برادرش نشست و با تعجب به من نگاه کرد سلام کردم گفت ببخشید شما؟ زنداییم هم منو معرفی کرد .بعد همون اقا دوباره پرسید ببخشید چند سالتونه؟ بازم یه نفر دیگه براش گفت که فکر کنم زنداییم باشه .بعدش داداش من و دختر داییم داشتنوبازی میکردن یه وسیله رو روی اُپِن بود دٌکمَش رو فشار دادن که‌دستگاه اتصالیی کرد و بعد از اینکه کمی جرقه زدآتیش گرفت.و کل برقا قطع شد. اون برادر زنداییم که کنار من نشسته بود بلند شد آتیش روی اٌپِن رو خاموشش کرد و‌دوباره اومد کنار من نشست

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام این رویا نشان دهنده تلاش شما برای پیشرفت و موفقیت در زندگیتان است

  46. رومینارومیناsays:

    سلام خسته نباشید من همین حدود ساعت 3 نیمه شب، همین یک ساعت پیش خواب دیدم که سحر ماه رمضونه مامانم یهوویی تصمیم گرفته یه مهمونی خفن بده برای سحر با چند مدل غذا، فامیل و حتی اساتید دانشگاه فردوسی هم هستن! بعد منو ساعت۵ بیدار کرده بیا طبقه بالا سفره پهنه، اذان صبحم ساعت ۵.۵ هست! به مامانم گفتم مامان چه دیر بیدارم کردی، مهمونا هم داشتن میومدن بعد رفتم تو آشپزخونه بعد یادمه یه ته دیگ نونی برنجی تو بشقاب رو گاز دیدم که فکرکنم که داشتم فکرمیکردم یکم قورمه سبزی روش بریزم بخورم چون اذان نزدیکه، فکرکنم منصرف شدم نمیدونم، بعدش دیگه بیدار شدم. این رو هم بگم که خونمون تو خواب شبیه خونه فعلی نبود و از نظر اندازه هم چند برابر بزرگتر بود. ممنون میشم بگید چه خبره...

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام باید مراقب باشید در بین چه کسانی سخن میگویید و چگونه رفتار میکنید که بعدا موجبات پشیمانی شمارا فراهم نکند

  47. فرزانهفرزانهsays:

    سلام من خواب دیدم چند تا ازفامیلامون درو زدن بددن اطلاع قبلی ما یهو همه اومدن خونه مون برای شام.بعد یجوری رفتار میکردن که انگار نه انگار ما دعتشون نکردیم خیلی راحت اومدن نشستن ما خنده مون گرفته بود.ما هم کله پاچه یا همچین چیزی داشتیم مامانم زنگ زد کبابم اوردن سفره انداختیم هر دو تا غذا رو گذاشتیم ولی من یکم استرس داشتم که پذیرایی خوب باشه

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است دورهمی های شاد و خوشحالی برایتان ایجادشود

  48. لی لیلی لیsays:

    سلام وقت بخیر من چند شب پیش خواب دیدم که توی اتاقم بودم و از اتاق بیرون اومدم و به آشپزخونه رفتم موقعی که سرم رو برگردوندم دیدم کلی از اقوام توی حال خونه نشسته بودن و چندنفری هم توی آشپزخونه بودند انگار مهمونی بود که به من ربط داشت اما متوجه نشدم که چه مهمونی و اینکه یک شخصی که باهاشون در ارتباطم خواب دیدن که من و مادرم و این آقا بیرون رفتیم و مادرم این آقا رو خیلی تایید کردند و خوششون اومده ممکنه بهم ربط داشته باشن

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام سپاس احساساتی که نسبت به این شخص دارین مثبت و ازشون خوشتون میاد

  49. نگارنگارsays:

    روزبخیر خواب دیدم خونه یکی از فامیلامون مهمون هستیم و ی عده نفر هم اونجا مهمون هستن و نشستن میرم با همشون روبوسی میکنن و اون بین خالم و دوتا دخترخالمم از تهران اومدن نشستن و لباسای سبز و سفید قشنگ پوشیدن و من آخر از همه میرم با اونا روبوسی و سلام احوالپرسی میکنم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سپاس به خوشی و حالات خوشایندی که براتون بوجود میاد اشاره داره

  50. حدیثحدیثsays:

    سلام گن خواب دیدم همه ی فامیل پدریم خونه ما هستن و سفره پهن کردیمو عمو بزرگم سر سفرس باقیافه و داایی بزرگه ی بابام شلوغ زود همه نشست بودن ولی اینارو واضح تر دیدم سفره پره و داریم دیس غذاهار میزاریم اول برنج و لوبیا چشم بلبلی اوردن من تعجب کردم گفتم غذاهای دیگه ام هست چرا اول اینو اوردید بعد داشتم میرفتم اشپزخونه یه سینی دادن بهم توش باقالی پلو بود گفتن مامانت داده به تو مخصوص گفتم حالا الان نه نگرفتم و مامانم سر دیگ نشسته بودو غذا میکشید

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام این رویا بیانگر دورهمی و شادمانی خانوادگی است که ممکن است برایتان رخ دهد

  51. ززsays:

    سلام من تقریبا نزدیکای صبح بود خواب دیدم که نمی دونم به چه علتی ولی همین طور مهمون برامون میاد اکثر اونا رو نمی شناختم وعمو هام و زن عموم هم بودن و تو این حال و هوا من رفتم تو حیاط چند تاگلدان داشتم یه نفر که دیگه عضو خانواده ما نیست گلدان رو برداشت و بلند کرد و انداخت پشت دیوار ومن ولی باهاش دعوا کردم و یه قسمت دیگه از خوابم این بود که وقتی تو خونه بودیم خیلی مورچه کوچک سیاه تو خونه حرکت می کردن من سم و حشره کش برداشتم و زدم بهشون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است دورهمی های شاد و مفرح برایتان ایجادشود

  52. لیلیلیلیsays:

    سلام خسته نباشید...دیشب خواب دیدم یکی ازفامیلامون به صرف ناهاردعوتمون کردن خونشون وماهم به اتفاق خانواده رفتیم،،،من یه زمانی پسرشونودوس داشتم ودلم میخواس که بیان خواستگاریم انگاریه جورایی حس کردن،،حالادیشب توخواب بچه هاشون منوداداشمونه تحویلمون گرفتن ونه محلمون دادن مامانم وبابام باپدرو مادرشون گرم صحبت شدن ولی به ما...بعدبه بهونه ی اینکه کارداریم ازخونشون زدیم بیرون ولی باناراحتی زیادی که تودلمون داشتیم،،مامانم فهمیدکه ازدستشون ناراحت شدیم اونم باناراحتی نگاه مامیکرد و گف باشه برید.ماهم رفتیم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام سپاس دلخوری و یا ناراحتی ازشون دارین بهتره بهشون فکر نکنین

  53. ParisaParisasays:

    سلام وقت بخیر من ظهر خواب دیدم ی پسری قبلا خواستگارم بود الان از هم جداشیم ظهر به خوابم اومد که با خانوادش یهویی اومدن خونمون از راه دوری اومدن چون خونشون ی شهر دیگست. بیشتر برا این بوده که مامانش منو ببینه و اولین بار بود که خونوادش رو میدیدم خیلی جمع سرد و خشکی بود مامانش از من خوشش نیومد من همه اینا رو تو خواب حس میکردم و خیلی ناراحت بودم. حتی یهو به ذهنم رسید که این پسره بخاطر حرف مامانش از من جداشده. بعدش رفتیم لب ساحل اونا یکم چرخیدن بعد از ما خدافظی کردن و رفتن . من حس کردم این آخرین خدافظیه و دیگه قرار نیس هیچ وقت ببینمشون چون رفتارشون خیلی سرد بود. ممنون میشم تعبیرشو بم بگید

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام این رویا نشان دهنده دورهمی های خانوادگی و فامیلی است که بهتر است فعلا با شرایط موجود از ان پرهیز کنید

  54. baharbaharsays:

    سلام من زمان دقیق خوابمو یادم نیست ولی خواب دیدم که یه عموهام کرونا گرفته وپدر من ک فوت شدند رفتنو ازش پرستاری میکنن توبیمارستان ومن نگران پدرم بودم یکم ولی بعدش نمیدونم چی شد که همه اومده بودندخونه ی ما وانگاری ک عیدنوروزبود منظورم ازهمه عمووعمم وخانواده هاشون هستندکه رفتوامدداریم پدرمم بودندماهم چندنوع شربت چیده بودیم که به مهممونا بدیم بعدش یه عموهام رفته بود تویکی ازاتاقا (اینجاشو دقیق یادم نیست وبامابدرفتاری میکردومن خیلی ناراحت شدم)بعدش نمیدونم شب بود یاظهرکه ما 3یا4تاسفره پهن کردیم درصورتی ک وقتی این جمعیت میان یکی بزرگ پهن میکنیم ولی درخوابم یه سفره تویکی ازاتاقا دوتا تویه مهمون خونه ویکیم انگارتو سالن نشیمن پهن کردیم غذاهم نمیدونم چیابود ولی یادمه قورمه سبزی بودوچندنفری به مامانم میگفتن خیلی خوشمزه شده باتشکر ازتعبیرش وسایت خوبوعالیتون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام صدقه بندازین و ختم انعام در منزلتون داشته باشین

  55. شادی کشانیشادی کشانیsays:

    سلام.من دیشب خواب دیدم که امروز یهو یک مهمونی ناگهانی پیش اومد.من و مامانم برای مهمونی آماده شدیم.من یه لباس آبی تنم بود با یه شال آبی.توی اون مهمونی کسی که دوستش داشتم هم حضور داشت.یه سری آدم غریبه هم بودن ولی یه سری از اقوام ما هم بودن مثلا زندایی مامانم.توی خواب دیدم که پسر داییم به من خیلی نزدیک می شد و با من حرف میزدو البته ازمن خواستگاری کردمنم ای پسر داییم رو اشتباهی به اسم اون صدا میزدم .بعد یه دفعه وقتی به جمع نگاه کردم یهو دیدم اون کسی که دوستش دارم داره زیر چشمی به من و پسر داییم نگاه میکنه و من داشتم فکر میکردم که حالا مثلا بهش میگم خب پسر داییمه دیگه خواستم باهاش صحبت کنم.من از جام بلند شدم و قرار شد که برم چایی تعارف کنم ولی یه نفر دیگه چایی تعارف همه کرد و من پولکی و شیرینی و قند تعارف همه میکردم.تا این که به زندایی مامانم رسیدم.اون چیزی بر نداشت.خواستم به اون شخصی که مد نظرم بود تعارف کنم دیدم اون چایی نداره.رفتم توی آشپز خونه و گفتم نصف جمعیت چایی ندارن.اونا هم دوباره چایی درست کردن.ولی اون شخصی که مد نظرم بود یهو از جاش بلند و شد و گفت من باید برم و به من هیچ اعتنایی نکرد انگار که با من قهر کرده بود .یه مادر و دختر میخواستند با اون برن.من تا دم در دنبال اون ها رفتم.بعد پسر داییم یهو به اون گفت که منم برسون.اون گفت مسیرم نیست میرم مغازه بعد پسر داییم هم در جوابش گفت خب منم میرم همونجا.بعد اون بهش گفت باشه بیا میرسونمت.من اومدم توی یه اتاقی و داشتم دعا میکردم که ماشینش خراب بشه و نره و با خودم داشتم می گفتم من که نه باهاش حرف زدم و نه هیچی پس این چه دیداری بود؟ولی همین که احساس کردم ماشینش روشن شد و رفت از خواب بیدار شدم.میشه لطفا تعبیرش رو بهم بگین؟

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام سعی کنید از مهمانی رفتن و دورهمی ها جدا خودداری کنید

  56. ZZsays:

    سلام وخسته نباشید...خواب دیدم که کسیکه دوستش دارم اومده خونه ما وماهم به خاطر اومدنش خانواده پدری ومادری رو دعوت کردیم به یه مهمونی..از بیرون هم غذا گرفته بودیم اما سره حساب کردن غذا که رسید اونیکه دوستش دارم رفت غذارو حساب کنه...ممنون از تعبیرتون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام رویای درهم است

  57. محدثهمحدثهsays:

    سلام استادمحترم من یه پسرودوست دارم و یه بحثی پیش اومدکه ازمن زنجیدودیگ سراغشونگرفتم وحدودنه ماهه دیگ جداشدیم ولی من ب فکرشم شدیدا دیشب خواب دیدم که یک مهمونی گرفته بودن که تمام مهموناخونه مابودن و اون پسرم بود ومن کلی ذوق داشتم واسترس داشتم همش کاراروانجام دادم و میگفتم برم ببینمش که خیلی سرم شلوع بود و یهومیخواستن برن ومن سریع دویدم که برم ببینمش دیدم دیدم ولی سرشوانداخت پایین مثل خجالت کشیدن و رفت من تا اومدم برم دنبالش دیدم سوارماشینش شد و من ندیدمش البته قبلش رفت تو دستشویی ولی من تا اومدم برم ببینمش رفت .ومن باحسرت ب جاده نگاه کردم لطفا راهنماییم کنیدتوخداحافظیش یدفه نگاهم کردولی ب حالت خجالت سرشو انداخت پایین.من خیلی توفکرایشونم و واقعا روحم درعذابه میخوام براش پیام بدم موندم چ کنم.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام این رویا نشان دهنده درگیری های ذهنی و فکری شما از این باب است

  58. سماسماsays:

    سلام. من و همسرم ممکن از هم جدا بشیم و حدود 1 سال هست که ازش دورم. دیشب خواب دیدم یه خونه ای هستم که خونه شوهرم در عالم واقعیت نبود. دوتا از براردهای شوهرم با زن و بچه خونمون اومدن ومن براشون غذا پخته بودم. من داشتم برنج میریختم تو ظرف که برم سر سفره و برادر شوهرم اومد کمکم خیار شور ببره سر سفره. منتها ته خیارشورها رو میکند و میداخت دور. من بهش گفتم حیفِ نندازشون دور قابل خوردن هستن.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام به اختلافاتی که بینتون وجود داره اشاره داره سعی کنین متوجه باشین چه اتفاقاتی افتاده تا ریشه یابی کنین

  59. مهرخورشید سیاوشمهرخورشید سیاوشsays:

    سلام و احترام خواب دیدم که در جایی هستم که شبیه مهمانی و تولد هستش البته من توی اون جمع غریبه بودم و کسی رو نمی شناختم بعد غذا آوردند میگو بود که من چون دوست نداشتم کمی خوردم اونا متوجه شدند که من دوست نداشتم بعد دوباره غذایی دیگه آوردند ماکارونی بود کم بود ولی با خوشحالی خوردم یهو جو مجلس و آدم هایش برای من خوب شد همه به شادی و مهربانی باهم رفتار کردند گفتند چقدر مهرت به دل افتاده اولش برامون غریبه بودی ولی حالا دوست و عزیزمایی بعد کلا از اون فضا دور شدم آقایی رو دیدم قدبلند با لباس خلبانی (کلا خلبان بود) با پوستی روشن و موهای سرش که ریخته بود فکر کنم داشت منو خواستگاری میکرد توی دلم گفتم من رو چه به ایشون یک خلبان با دختر در دوردست ها اون کجا من کجا داشتم با خودم کلنجار می رفتم و تناقض این بودن خلبان از یک طرف خوشحال بودم از طرفی ناراحت و مستاصل دیگه چیزی یادم نمیاد که چی شد لطفا تعبیرکنید مچکرم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام باید سعی کنید رد زندگی خود در رابطه با افرادی که در اطرافیان شما هستند مهربانتر رفتار کنید

  60. BoLBoLBoLBoLsays:

    سلام و خسته نباشید من خواب دیدم که تو خونمون واسه عید دیدنی انگار همه فامیلا اومدن خونه خیلی شلوغ بود و من داشتم از همه پذیرایی میکردم و خسته شده بودم که یهو اومدم تو پذیرایی دیدم پسری که دوسش دارم و هیچ نسبتی باهامون نداره تو خونمونه و نشسته با خودم گفتم این اینجا چیکار میکنه واسه چی اومده و یه لحظه جا خوردم ولی خوشحال شدم بعد انگار یکم طول کشیده بود تا ازش پذیرایی کنم گفتم بزار ازش پذیرایی کنم بهش شکلات تعارف کردم گفت پس کجا بودی گشنمون بودا منم لبخند زدم بعد به شوخی با مشت شکلات برداشت ولی آخر سر یه دونه برداشت دوباره یه چیز دیگه بهش تعارف کردم دوباره اون کارو کرد بعد گفتم باید خرما هم بهش تعارف کنم چون اولین عید که داییمون پیشمون نیست ولی انگار یادم رفت بگیرم ولی کلا از اینکه ازش پذیرایی میکردم خوشحال بودم و تو مهمونی هم دیدم داره با گوشیش کار میکنه آهنگ عشق و عاشقی یواشکی زمزمه می کنه گفتم نکنه کسی دیگرو میخواد ممنون میشم تعبیرش رو بگین

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام سپاس به دلتنگی و محبتی که نسبت به کسای که ندیدین اشاره داره

  61. الهامالهامsays:

    سلام من خواب دیدم که یه ۵ نفرمهمون غریبه که مثلا اشنا بودن اومدن خونمون.من داشتم برنج و ماهی درست میکردم که ۳تا ماهی تو یخچال بود انداختم دور گفتم خرابه و بقیه ماهیا سرخ کردم.پدرم هم که به رحمت خدا رفته تو خونه روبروی مهمونا نشسته بود که من ناهارم اماده کردم و منتظر بودم که دوتا از اقایون مهمون از خواب بیدار بشه کا بیدار شدن و من سفره پهن کردم و برنج ماهی کشیدم وقتی مهمونا اومدن سر سفره من با خودم میگفتم چرا اینقد رسمی هستم یکم راحتر و عادی تر باشم باهاشون.ممنون میشم تعبیرش بگید

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام این رویا میتواند بر اتفاق های خوشایندی دلالت داشته باشد که برای شما در اینده ممکن است رخ دهد

  62. MasomeMasomesays:

    سلام . خواب دیدم اقوام همسرم مهمان ما هستند سفر غذا براشون پهن کرده بودم برنج و ته دیگ شو یادم سر سفره بود اما خورشت شو نه ، در آخر که سفر رو جمع میکردیم فقط مادر و خواهرم کمک میکردند و من ناراحت بودم چرا بقیه نشستند و کمک نمی‌کنند . یه مقدار برنج زمین ریخته بود دیدم یه خانمی با جارو و خاک انداز داره تمیز می‌کنه اما انگار نخواد یا نتوانسته باشه برنج رو جارو کنه تو خاک انداز ،جارو کرد زیر مبل من ناراحت شدم این چه طرز جارو کردند اولش فکر کردم یکی از اقوام همسرم وقتی برگشت دیدم نه یه کسی که اصلا وظیفه ای نداره به من کمک کنه دیگه ناراحت نبودم . ممنون از محبت تون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است دورهمی های فامیلی و خانوادگی در روزهای اخیر برایتان ایجادشود

  63. Niloofar abiNiloofar abisays:

    سلام. من دیدم که با رئیس و مدیرانم شغل سابقم که آدمای گنده ای هستند و مقام بالایی دارن سر سفره با ضیافتی نشستم و غذا خوشمزه (برنج که چنتا دانه اش هم زعفرانی بود) میخورم، رئیسمون میگفت ما پیریم بخاطر اون موقع غذا خوردن چندتا برنج زمین میریزیم بعد رو کردن به من دیدن که زیرم پر از برنجه که موقع خوردن ریختم میگم مثل اینکه منم پیرم، خیلی شرمسار شدم.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام در موقعیتی باید حواستون به حق الناس باشه

  64. عاطفه حعاطفه حsays:

    سلام، من چند باری در خواب دیدم که فردی را که به او علاقه مندم ( او از علاقه من به خودش خبر نداره) برای مهمانی به خانه ما آمده، و من در حال آشپزی کردن و درست کردن غذاهای متنوع هستم. و او با بقیه افراد خانواده در حال حرف زدن و خندیدن هست. ما در واقعیت هیچ ارتباط خانوادگی با هم نداریم و حتی خانواده من از وجود او بی خبرند. می شه تعبیرش رو بگین لطفاً

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام این رویا بیانگر درگیری ذهنی و فکری شما است

  65. sanazsanazsays:

    سلام دختری مجرد هستم خواب دیدم توی خونمون مهمونیه ولی من هیچکدوم از مهمونا رو نمیشناختم و تو خواب خونمون و رفتار خانوادم فرق میکرد و بین اون همه ادم فقط من پذیرایی میکردم خانوادم سینی چای رو توی اشپزخونه اماده میکردن و منتظر بودن من برم پذیرایی کنم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام خوشحالی براتون پیش میاد

  66. shaylinshaylinsays:

    سلام وقت بخیر میبخشید من خواب دیدم منزل قدیمی ما دعوتی هست و خیلی شلوغه و حتی داخل حیاط هم تعداد زیادی نشسته بودن و مادربزرگم حالشون خیلی مساعد نبود و توان ایستادن یا نشستن نداشتن(ایشون چندماهی هست که فوت کردن) و من و داییم ایشون رو بغل گرفته بودیم تا ببریم یه قسمت حیاط که چادر زده بودیم اونجا بشینن بعد خانمی چایی اورد و تعارف کرد و من خیلی احساس دل ضعفه داشتم و قبل از اینکه سینی خالی بشه سریع چایی برداشتم ؛بعد هم سفره انداختن و پنیر و سبزی و حتی زولبیا سرسفره بود و من فکر کردم شاید ماه رمضونه و افطاری داریم میدیم؛من خیلی حواسم به مادربزرگم بود و ناراحت بودم از حالش ولی بعد یکم حالش بهتر شد؛ تخم مرغ آب پز و(یادم نیست ولی فکر میکنم خودم براش پوست کندم) به همراه سیب زمینی میخورد و به منم گفت بخورم.. ممنون میشم تعبیر کنید

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است به دورهمی های خانوادگی دعوت شوید که برایتان سودمند خواهد بود

  67. علی احمدعلی احمدsays:

    سلام. خواب دیدم برادر بزرگم مهمونی داده بود سفره ای پهن بود همکارام هم دور سفره نشسته بودند برادر بزرگم جلومون مرغ خام گذاشته بود من نخوردم.ممنون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است دورهمی هایی در خانواده برایتان ایجادشود

  68. الهامالهامsays:

    سلام خواب دیدم که تو خونه قبلیمون که مستاجر بودم اونجا هستم همسایمون مهمونی بزرگی داشت که یه عده ای از مهموناش که بیشتر بچها بودن اومده بودن خونه ما غذا خورده بودن ‌که وقتی من برگشتم خونه مهمونا رفته بودن فقط چندتا بچه بودن که رفتم سفره مهمونا با ظرفای یبار مصرف جمع کردم.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام در امری مشارکت می کنید که برای شما سود دارد

  69. کیاناکیاناsays:

    سلام وقت بخیر خواب دیدم ۵تا مرد غریبه که همشون کت و شلوار پوشیده و بسیار خوش لباس و خوش قیافه بودن اومدن خونمون مهمونی،من از اومدنشون بیخبر بودم، صورتم رو شسته بودم و صورتم و موهام بسیار درخشان و زیبا شده بود، ایستادم و بهشون خوشامد میگفتم و اونها تک تک ازم تعریف میکردن و داخل خونه میشدن، منم رفتم توی اتاق که حاضر بشم،به صورتم کرم زدم و ابروهام رو که پهن بودن با ریمل کاملا مشکی کردم، در همین حین خواهر بزرگم توی یه اتاق دیگه صداشو بالا برده بود با پدر و مادرم دعوا میکرد و از اومدن این آقایون عصبانی بود مهمونها هم صداشو میشنیدن ممنون میشم تعبیرش کنین

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام سپاس براتون خواستگار میاد

  70. احمدیاحمدیsays:

    سلام روزبه خیر خسته نباشین . من تو خواب دیدم که انگار یه جشن بزرگ هست شبیه عروسی ولی عروسی نبود دوتا شاخه گل که با مهره های رنگارنگ درست شده بود دست من بود که انگار باید پرتش میکردم سمت جمعیت و منم پرتاب کردم یه خانم مسنی دریافت کردکه نمیشناختم بعدش اومدم سمت دیگه که یکی از خانما گفت یه گلم میاوردی میدادی به این خانم که دختردایی مامانم بود منم رفتم تا بیارم همون خانم مسن گل رو داد به من تا بگیرم گرفتم و دادم به دختر دایی مامانم بعدش نوازنده آهنگ پخش کرد پسر همین دختردایی مامانم که انگار توخواب یه دستشون کار نمیکرد با یه دست میرقصیدن. یهو به من نگاه کردن و یه جمله ای شبیه این گفتن ولی دقیقا این نبود:((اگه میومدی و میموندی میشد)) منم کلا تعجب کرده بودم چون ما زیاد با این خانواده رفت و آمد نداریم و صمیمی نیستیم. تعبیرش چیه؟خیلی ممنون

  71. هانیههانیهsays:

    با سلام..من چند مدته خواب مهمونی های فامیلی زیاد میبینم..خواب دیدم خونه عموم مهمونی هست..و حالتی خوشحالی داریم.. مثل خوشحالب از ته دل و خیلی تکرار میشه..ممنون

  72. احمدیاحمدیsays:

    سلام روزبه خیر خسته نباشین . من تو خواب دیدم که انگار یه جشن بزرگ هست شبیه عروسی ولی عروسی نبود دوتا شاخه گل که با مهره های رنگارنگ درست شده بود دست من بود که انگار باید پرتش میکردم سمت جمعیت و منم پرتاب کردم یه خانم مسنی دریافت کردکه نمیشناختم بعدش اومدم سمت دیگه که یکی از خانما گفت یه گلم میاوردی میدادی به این خانم که دختردایی مامانم بود منم رفتم تا بیارم همون خانم مسن گل رو داد به من تا بگیرم گرفتم و دادم به دختر دایی مامانم بعدش نوازنده آهنگ پخش کرد پسر همین دختردایی مامانم که انگار توخواب یه دستشون کار نمیکرد با یه دست میرقصیدن. یهو به من نگاه کردن و یه جمله ای شبیه این گفتن ولی دقیقا این نبود:((اگه میومدی و میموندی میشد)) منم کلا تعجب کرده بودم چون ما زیاد با این خانواده رفت و آمد نداریم و صمیمی نیستیم. تعبیرش چیه؟خیلی ممنون

  73. احمدیاحمدیsays:

    استاد تعبیر خواب من رو میگید؟

  74. ساحلساحلsays:

    سلام من خواب دیدم با کسی که دوستش دارم رفتم مهمونی و انگار ما قبلش عقد کرده بودیم و پسری که دوستش دارم منو برده بود مهمونی که منو به دوستاش و فامیلاش نشون بده و با اونا اشنا بشم خیلیم زیبا شده بودم و ارایش کرده بودم و یه لباس قرمزم پوشیده بودم و تو مهمونی هم کلی شیرینی و تزیینات بود ممنون میشم تعبیر کنید

  75. Leily mLeily msays:

    خواب دیدم گروهی خونه ام دعوتن حتی بابام که فوت شده ،ولی غذام اماده نبود خیلی نگران بودم

  76. مینامیناsays:

    سلام.. من ۲ سال هست از نامزدم جدا هستم اما ایشون هنوز پیگیر منن..‌دیدم که تو پارکینگ بزرگ خونشون یه سفره طولانی پهن شده من بعنوان عروس خانواده با یه چادر سفید اونجام.. این سفره برای معارفه این وصلت پهن بود و تمام اعضای فامیل نامزد سابقم اونجا هستن تنها کسی که اونجا ندیدمش خود نامزدم بود.. و دیدم مادر و پدرم هم هستن ..سر سفره ،من خانوادمو به بقیه معرفی میکنن و اونا هم بقیه اعضا رو به ما معرفی میکردن.. و کلی بچه کوچیک زیبا رو هم تو جمع بودن

  77. رضارضاsays:

    سلام من خواب دیدم که در مهمانی زیر آب شرکت کرده ام کسی رو هم نمی شناختم یه گوشه ایستاده و نظاره گر بودم البته قبل از این مهمانی هم یک ساعت بسیار شیک خریداری کرده و به دست خود بسته بودم تعبیرش چیه؟ ممنون میشم

  78. زیبازیباsays:

    سلام من خواب دیدم که در اتاقم بودم عصر بود و هوا تاریک روشن بود و یکی از استادهام سر زده اومد داخل اتاق و یه کاغذ داد براش امضاء کردم و بهم گفت خیلی خوشحالم کردی و وقتی اومد چراغ اتاقم را روشن کنه دیگه روشن نشد. در الیکه قبلش خودم روشنش کرده بودم

  79. :-):-)says:

    باسلام و عرض ادب میشه لطفا اگر این خواب تعبیر داره بهم بگید،اخه ذهنم خیلی مشغول کرده باتشکر. من خواب دیدم که عمم و شوهر وخواهر شوهرعمم و پسر عمم اومدن جلوی در خانه مان و داخل هم نمیان و انگار مادرمم سری میخواد یه ظرف غذایی چیزی بده بهشون که برن و منم به مامانم میگم بگو بیان خونه زشته جلودر هستن و از طرفی هم خجالت میکشیدم که برم جلو و سلام کنم و منتظر بودم بیان داخل تا سلام کنم.

  80. MISMISsays:

    سلام خسته نباشین من خواب دیدم به خانه ی عمه ام دعوت شدیم فقط ما و خانواده ی آنها بودیم بهمراه نامزد خواهرم سر سفره نشسته بودیم و مشغول خوردن غذا بودیم غذا بسیار خوشمزه و خوش پخت بود جوجه کباب و... در خواب بسیار به من از جانب عمه و خونواده اش توجه میشد و بفکر من بودن، شوهر عمه ام یک تراول پنجاه تومانی به من داد و برخلاف اصرار من برای قبول نکردن پول را روی دست من گذاشت که مجبور شدم وردارم و..لازم به ذکر است که ما خونواده ی عمه ام نزدیک به دو سال است باهم صحبت نمی‌کنیم و قطع ارتباط کرده ایم سر مسائلی که آنها به وجود آوردند و ماجراهای طولانی..

  81. شیماشیماsays:

    باسلام من امروز خواب دیدم که یک عده از فامیلمون رو دعوت کردیم به مهمانی که با هم بریم باغ و اونجا ناهار دعوت ما بودند. ضمن اینکه من برای بارداری منتظرم ممکنه ربطی داشته باشه ؟

  82. شیماشیماsays:

    باسلام من امروز خواب دیدم که یک عده از فامیلمون رو دعوت کردیم به مهمانی که با هم بریم باغ و اونجا ناهار دعوت ما بودند. ضمن اینکه من برای بارداری منتظرم ممکنه ربطی داشته باشه ؟

  83. ناشناسناشناسsays:

    با سلام ببخشید شما که تعبیر خوابهایی که دیگران فرستادند رو از یک سال پیش ندادید پس چرا این قسمت رو نمیبندید ؟

  84. ثمینثمینsays:

    سلام من در خواب دیدم که وارد مهمانی شدم که میزبان مرا دعوت نکرده و رازی به ماندن من نیست

  85. ثمینثمینsays:

    سلام من در خواب دیدم که وارد مهمانی شدم که میزبان مرا دعوت نکرده و رازی به ماندن من نیست

  86. نرجسنرجسsays:

    سلام خواب دیدم که در خانه ی جدیدی اقامت کردیم و دوستان دوره ی ابتداییم بدون دعوت یکی یکی وارد خونمون میشن میون اونها یک حاج اقا و یک مرد که نمیشناختم هم حضور داشت که با اون مرد رفتار صمیمانه ای داشتم و اون هم همینطور ولی با بقیه دوستام که میشناختم زیاد صحبت نمی کردم میشه تعبیرش رو بهم بگید؟

  87. الهه احمدیالهه احمدیsays:

    سلام .دختری مجرد هستم خواب دیدم رفتم مغازه وقتی برگشتم دیدم کلی مهمون اشنا وغریبه زن و مردتوخونمون بود .ممنون میشم تعبیرشو بگید.

  88. نیما احمدینیما احمدیsays:

    سلام من با معشوقه خود جدایی شدیم وحس میکنم توسط دونفر به من خیانت کرده است خواب دیدم به منزل ما آمده در خواست میکند اجازه دارد شب در خانه بخوابد من این اجازه را به ایشان میدهم ولی سپس از خانه ما میرود بعد که میرود تا اینکه شب برگردد من به او زنگ میزنم تا وقتی بیرونه کنارش باشم اما متاسفانه با همون دونفری میبینمش که شک‌ دارم باهاشونه تعبیر این خواب چیست؟

  89. حلیمه احمدیحلیمه احمدیsays:

    سلام من خاب دیدم که مهمانی گرفتیم و حس میکردم همه سوم آشنا هستند ولی نمی‌شناختم شون ولی انگار همه دلخور بودن هرچی حرف میزدم به حرف علیک توجه نمی کرد منم خعلی اعصبانی و گیج بودم

  90. حلیمه احمدیحلیمه احمدیsays:

    سلام من خاب دیدم که مهمانی گرفتیم و حس میکردم همه شون آشنا هستند ولی نمی‌شناختم شون ولی انگار همه دلخور بودن هرچی حرف میزدم به حرف هایم توجه نمی کرد منم خعلی اعصبانی و گیج بودم ترو خدا بگید معنیش چیع

  91. شیداشیداsays:

    تو خواب پسرم گفت مامان اینا داره ب پرده ها ما میخندن یعنی چه؟؟؟؟؟؟

  92. معصومه دلاورمعصومه دلاورsays:

    سلام من خواب دیدم مهمان از شهرستان دارم ولی وقتی آمدن فقط زن ها آمده بودن و شوهر هاشون نیامده بودن !؟

  93. فاطمه سمواتیفاطمه سمواتیsays:

    خواب دیدم عصری من خوابیدم خونمون بعد نامزدم اومده خونه ما دارع بیدارم می‌کنه میگه اومدم خونتون شام منم بدو رفتم لباسمو عوض کنم دیدم عع چنددس لباس نو دارم یکیشو پوشیدم و اومدم تا سفره برم اون اتاق باز کنم نامزدم گف من میمونم این اتاق تا سفره بندازین بعد من رفتم با مامانم سفر انداختیم اومدم صداش کنم بیاد دیدم خونواده همسرم اومدن همون اتاق ک همسرم هستش بعد شام با خودشون آوردن من انگار ناراحت شدم باهاشون بحث کردن ک چرا شام آوردین مگه من میام خونتون بابام اینا شام میارن بعدش گفتم اشکال ندارع رفتم سر سفره ب نامزدمم گفتم بیا بریم سفره باز کردم .

  94. آریاآریاsays:

    سلام وقتتون بخیر، من خواب دیدم خانواده همسرم مهمان من هستن، اول اینکه غذای من خیلی کم بود، و دوم اینکه برنجم ته گرفت و خورشتم ریخت، کتلت هم درست کردم داخل ماهیتابه وا رفت. و من تمام صورتمو با دست میکندم و از خجالت نمیدونستم چیکار کنم. خیلی برام سخت بود. ممنون میشم تعبیرشو بفرمائید. سپاسگزارم

  95. علی ملایریعلی ملایریsays:

    سلام یک شب خواب دیدم نصف منزل روستایی همسرم را فروخته ام وهم زمان برای پدرم و مادر خانم ام که از مکه آمده مهمانی بزرگی گرفتم ام وکسانی که رابطه خوبی با مم ندارن هم در مهمانی حضور دارن یک شب هم در خواب دیدم صاحب کارم که ثروتمند است به همراه معاونش که چند وقتی بود قرار بود به شهر ما سفر کنن با خانواده مهمان ماهستن وسفارش کباب برای شام دادن در خواب اول نگران ودر خواب دوم خوشحال بودم

  96. مجیمجیsays:

    سلام لطفاً جواب بدید من خواب دیدم که با چند تا از بچه ها ک تعداد کمی رو می‌شناختیم رفتیم سمت مهمانی سوار اتوبوس بودیم که من حالم بد شد و رفتم بغل شیشه ک دیدم اصلا شیشه نداره ب مهمانی رسیدیم ک داخل مهمانی من اصلا خوشحال نبودم مهمانی تمام شد بچه درحال پر کردن ماشین بودن بار هم جعبه های سبز بود و در آنجا دختری بود که همه ی بچه ها دنبال دختره بودن ولی من ب اون دختره محل نمی‌دادم با دختره خداحافظی تحقیر آمیز کردم و در حال رفتن بودم که دیدم بنر یک دختر ک مرده رو دیدم فقط صورت دختر برایم آشنا بود

  97. زهرا زوجونیزهرا زوجونیsays:

    من خواب دیدم که مهمان هاییی که تارک و صلاة هستن اومدن خونمون، تعبیر ازن خواب چیه؟

  98. زینب بهادریزینب بهادریsays:

    سلام خواب دیدم تو خونه دوستام اومدن زنداداشم که دکتره یه دوست باشگاهی که دندون پزشک رنگ کار ارایشگاه دوستم سعیده خواهرام بودن همه‌دختر یهو یه دوستم مریم اومد بعد دیدم همسرم اومد خونه کلی اسباب بازی برای پسرمون خریده خیلی شلوغ شده بود تو همون حین‌خدمتکار‌خونه کف زمین آب میریخت که نظافت کنه همه کف رو آب ریخت من گفتم الان وقتش بوده اخه بیا پذیرایی کن بعد مرضیه که دندون پزشکه غذا آورده بود بعد همه یهو رفتن البته من کسی رو دعوت نکرده بودم همه که رفتن من غذا رو در اوردم خوردم‌ بعد یهو گفتم نکنه غذا خودش بوده جا گذاشته سه مدل غذا بود همه هم خوشمزه بعد بیدار شدم

  99. زینب بهادریزینب بهادریsays:

    سلام خواب دیدم تو خونه دوستام اومدن زنداداشم که دکتره یه دوست باشگاهی که دندون پزشک رنگ کار ارایشگاه دوستم سعیده خواهرام بودن همه‌دختر یهو یه دوستم مریم اومد بعد دیدم همسرم اومد خونه کلی اسباب بازی برای پسرمون خریده خیلی شلوغ شده بود تو همون حین‌خدمتکار‌خونه کف زمین آب میریخت که نظافت کنه همه کف رو آب ریخت من گفتم الان وقتش بوده اخه بیا پذیرایی کن بعد مرضیه که دندون پزشکه غذا آورده بود بعد همه یهو رفتن البته من کسی رو دعوت نکرده بودم همه که رفتن من غذا رو در اوردم خوردم‌ بعد یهو گفتم نکنه غذا خودش بوده جا گذاشته سه مدل غذا بود همه هم خوشمزه بعد بیدار شدم

  100. السا غریبیالسا غریبیsays:

    خواهش میکنم تعبیر خواب مرا بگید🙏 همسرم با دوستش یک رابطه بسیار عمیق و پایدار و وابسته ای با هم داشتن مدتی هست که قهر کردن و هر دو از این جدایی در غذابا و این دوست بیماری سختی دارن.... خواب دیدم برای آشتی به خانه ایشان رفتیم و ایشون با رویی بسیار گشاده به استقبال ما آمدن و چون ما دیدیم ضیافتی بسیار زیبا در خانه شان برپاست و همه سر سفره نشستن از سر تعارف گفتیم که ما نمیتونیم بمونیم ولی با اسرار زیاد همسرم سر سفره نشستند ومن برگشتم

  101. ملیکاملیکاsays:

    من دومین باره ابن خواب و میبینم شروع خوابم همیشه از خونه خودم شروع میشه و بعدش حرف زدن با آدم های اطراف توی مهمونی هستش که زن های هیکلی و پر قدرت اون مهمونی انگار توی یه تونل خیلی خیلی بزرگ که آخر تونل مهمونی برگدار میشه هر چند متر به چند متر هم به عالمه پتو انداختن و دختر های جوان ۱۴ الی ۱۹ ساله همشون به صف وایسادن و اگه دختری توی همچین سنی وارد مجلس بشه که مجلس دار اونو ببینه عاقب خوبی براش نداره یه جوری باید فرار میکردم از اون جمع تقریبا اول های خوابم با مادرم بودم توی یه کوچه که یک طرف محل عروسی بود یک طرف داشتن عزا داری میکردن توی خوابم الاغ هم وجود داشت ممنون میشم جواب بدید هروقت که این خواب و میبینم و بیدار میشم تب میکنم

  102. ملیکاملیکاsays:

    خواب دیدم که توی مهمونی هستم و اون مهمون ها هم ناشنا هستم فقط یک دوست دانشگاهیم هست میزبان اون مهمونی رو نمیشناسم و مامان و برادرم بعد از پایان مراسم منتظرم هستند که بریم سفر و بعد صاحب اون مهمونی برای مهمون هاش که منم جزوی از اون میاد نون و غذا میده و حتی میتونیم با خودمون هم ببریم من تا تونستم نون و غذا و تنقلات میبرم و وقتی کارم تموم میشه چراغ ها رو خاموش میکنن که برن و بعد منم از اونجا که تریک شد ترسیدم و با حالت فرار و ترس رفتم بیرون و در رو هم بستم و یکهو پدرم رو به یاد اوردم از روح اونم توی همون خونه هم خداحافظی کردم بعد دیدم اون دوست دانشگاهیم هم خارج شده و توی یک صندلی که روبه سمت اون خونه ای که تاریک شده هست نشسته ولی من کنارش نمیشینم و ازش خداحافظی میکنم و در عین رفتن سرمو به سمت خیابون کردم دیدم ماشین رو که توش مامانم و برادرم نشستن دارن دارن خارج میشن از پارکینک اون خونه و میرن منم سرعتمو زیاد میکنم که برسن بهشون بریم سفر

  103. MarziMarzisays:

    سلام . خواب دیدم که برام مهمون اومده و مهمون ها رو نمیشناختم و هیچی برای پذیرایی نداشتم

  104. A.AA.Asays:

    خواب دیدم همکارم که مجرد هستن من رو به خونشون دعوت کردن و خوانوادشون همه حضور دارن و یک به یک بابت نامزد شدن من و ایشون تبریک میگن، فقط به اولین نفرشون گفتم من با ایشون همکارم نامزد نیستیم، ولی اون آقای همکار خودشون لبخند میزدند.ولی در اون جمع خانواده هر دومون حضور داشتند.نمیدونم تعبیر تبریکات متعدد چی میتونه باشه🙂!!!

  105. فاطمه شاهین پرورفاطمه شاهین پرورsays:

    سلام من خواب دیدم من و خانواده ام و دایی و خاله هام رفته بودیم‌خونه ی دوست من وحتی برای اونها میخاست مهمون دیگه ای بیاد اما هر چی من اصرار میکردم که بریم خونه پدرم و بقیهه ب حرفم گوش نمیکردن ! مامان بابای اون هم راضی نبودن ک ما خونشوون بودیم و هیچ کیس انگار نمیدید و همه میخاستن بمونن ببخشید تعبیرش چیه؟

  106. حاجیحاجیsays:

    سلام من خواب دیدم که دو مرد از اقواممون به همراه دو مرد غریبه با چند تا بچه به منزل ما آمده بودند برای گفتن زیارت قبولی به ما و انگار خانواده ما به زیارتی رفته بودیم که برای تبریک و زیارت قبولی آمده بودند. بعد من سرم برهنه بود سریع یه چادر سفید گلدار پوشیدم و رفتم بهشون سلام کردم و خوش آمد گفتم.