شعر درباره فصل بهار کودکانه

شعر درباره فصل بهار از جمله اشعاری است که زیبایی و بیان دلنشین آن می تواند هر خواننده ای را به خود جذب کند. این اشعار در قالب کودکانه مفهوم خود را به سادگی بیان می کنند و می توانند از جمله اشعار مورد علاقه بسیاری از کودکان با لطافت و زیبایی باشند.

فصل بهار، فصل زیبایی و شادمانی است. فصلی که طبیعت از نو زنده می‌شود و زمین پر از گل‌های رنگارنگ می‌شود. در این فصل، پرنده‌ها آواز می‌خوانند و پروانه‌ها دور گل‌ها می‌چرخند. همه چیز در این فصل نوید زندگی و امید می‌دهد.

در این مطلب، شعرهای کودکانه‌ای در وصف فصل بهار آورده شده است. این شعرها با زبانی ساده و کودکانه، زیبایی‌های فصل بهار را به تصویر می‌کشند.

امیدواریم از خواندن این شعرها لذت ببرید و شاد و خوشحال باشید.

بهار قشنگ

بهار آمد، گل آمد نسرین و سنبل آمد گل‌های سرخ و زیبا در باغ خانه‌ی ما

چشم‌ها را باز کردند با خنده ناز کردند بنفشه دسته‌دسته کنار جو نشسته

در روز آفتابی در آسمان آبی پرنده‌ی خوش‌آواز پر زد و کرد پرواز

بهار آمد، گل آمد نسرین و سنبل آمد

فصل قشنگ

فصل قشنگ بهار اومده با یه عالمه یار با گل‌های رنگارنگ با پروانه‌های قشنگ

درخت‌ها جوونه زدن پرنده‌ها آواز خوندن همه شاد و خوشحالن تو این فصل بهاری

عید اومده

عید اومده، بهار اومده همه جا پر از گل شده سفره هفت‌سین چیدیم با هم شاد و خندیدیم

لباس‌های نو پوشیدیم به دیدن بزرگ‌ترها رفتیم عیدی گرفتیم و خوشحال شدیم تو این روز قشنگ و شاد

باغ قشنگ

باغ قشنگ بهار پر از گل‌های رنگارنگ لاله، سنبل، نسرین همه با هم چه قشنگ

پروانه‌ها دور گل‌ها می‌چرخند پرنده‌ها آواز می‌خوانند درخت‌ها با شاخه‌های سبز همه شاد و خوشحال

بهار و تابستان

بهار و تابستان دو فصل قشنگ و زیبا با گل‌های رنگارنگ با میوه‌های خوشمزه

در بهار همه شاد و خوشحال در تابستان می‌ریم تفریح به باغ و به دشت و به صحرا و به کنار دریا

آرزوی قشنگ

آرزوی قشنگ من اینه که همیشه بهار باشه همه شاد و خوشحال باشن و دنیا پر از صلح و آرامش

کودک و بهار

کودک شاد و خوشحال در باغ بهار می‌دود با گل‌ها بازی می‌کند و از ته دل می‌خندد

بهار فصل شادی و خوشحالی فصل بازی و تفریح فصل رشد و شکوفایی فصل زندگی و امید


شعر در مورد بهار کودکانه

شعر درباره فصل بهار یکی از زیباترین اشعار سروده شده توسط شاعران ایرانی می باشد که بسیاری از این اشعار در قالب شعرهای کودکانه با بیانی ساده و کلامی دلنشین سروده شده اند.

بر شاخه شکوفه
خوش چشم باز کرده،
گنجشک در کنارش
آواز ساز کرده
فصل بهار این است
او دایه زمین است
خورشید رنگ و بویی
دیگر به باغ داده،‌
از گل به دست شاخه
صد چلچراغ داده:
فصل بهار این است،
او دایه زمین است.
تا آن هوای وحشی
آرام و نرم گشته،
قلب زمین دوباره
پر شور و گرم گشته:
فصل بهار این است،
او دایه‌ی زمین است.
آورده از سر کوه
باد ابر و ابر باران،
داده عجب صفایی
باران به کشتزاران
فصل بهار این است،
او دایه‌ی زمین است.
خاموشی و سیاهی
از خاک و آب رفته؛

آواز و روشنایی
تا آفتاب رفته:
فصل بهار این است،
او دایه‌ زمین است.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بسیاری از شعرهای کودکانه که درباره فصل بهار سروده شده اند، زیبایی های این فصل زیبا را برای کودکان توصیف کرده اند.

باز می رسد بهار
نارون به باد گفت
ای دم تو گرم
آمدی که بر تنم کنی
آن حریر نرم
با تو هر نفس بهار
می دمد به پیکرم
آمدی خوش آمدی بیا
با تو می شود بهار باورم
باد رقص کرد گرد نارون
سربسر پر از جوانه شد
باغ خنده کرد و گل دمید
نارون بهار را نشانه شد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شعر درباره فصل بهار کودکانه

بهار آمد، گل آمد
نسرین و سنبل آمد
گل های سرخ و زیبا
در باغ خانه ی ما
چشم ها را باز کردند
با خنده ناز کردند
بنفشه دسته دسته
کنار جو نشسته
در روز آفتابی
در آشمان آبی
پرنده خوش آوراز
پر زد و کرد پرواز
بهار آمد، گل آمد
نسرین و سنبل آمد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اشعار سروده شده در ارتباط با فصل بهار از ذوق و قریحه شاعران با احساس ایرانی سرچشمه می گیرد که موجب سروده شدن شعری ماندگار و خاطره انگیز می شود. بسیاری از اشعاری که درباره فصل بهار سروده شده اند در قالب شعر نو می باشند.

شعر درباره فصل بهار

باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است...
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را
باور کن!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شعر درباره فصل بهار کودکانه

باد سرد آرام بر صحرا گذشت
سبزه‌زاران، رفته‌رفته، زرد گشت

تک درخت نارون شد رنگ رنگ
زرد شد آن چتر شاداب و قشنگ

برگ برگ گل به رقص باد ریخت
رشته‌هاى بید بن از هم گسیخت

چشمه کم‌کم خشک شد بی‌آب شد
باغ و بستان ناگهان در خواب شد

کرد دهقان دانه‌ها در زیر خاک
کرد کوته شاخهء پیچان تاک

فصل پاییز و زمستان می‌رود
بار دیگر چون بهاران می‌شود

از زمین خشک می‌روید گیاه
چشمه جوشد، آب می‌افتد به راه

برگ نو آرد درخت نارون
سبز گردد شاخساران کهن

گل بخندد بر سر گل‌بوته‌ها
پر کند بوى خوش گل باغ را

باز می‌آید پرستو نغمه‌خوان
باز می‌سازد در اینجا آشیان

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

درباره فصل بهار اشعار کوتاه و بلندی سروده شده است که هر یک از این اشعار دارای آهنگ دلنشین و متفاوتی می باشد. شعر زیبای زیر آمدن فصل بهار و آغاز نوروز را به زیبایی توصیف کرده است که می تواند هر خواننده ای را تحت تاثیر قرار دهد.

بازم گل نرگس،
اومد به خونه.
به کوچه اومده،
نعنا و پونه.

بیا گل ریحون دارم،
دیگه نوروز تو راهه.
بیا رنگین‌کمون دارم،
دیگه نوروز تو راهه.

پرستو برگشته،
لونه می‌سازه.
لونه‌شو گوشه‌ی
ایوون می‌سازه.

بیا گل ریحون دارم،
دیگه نوروز تو راهه.
بیا رنگین‌کمون دارم،
دیگه نوروز تو راهه.

اسب سفیدشو
سرما زین کرده.
باد و بارونشو
تو خورجین کرده.

بیا گُلِ ریحون دارم،
دیگه نوروز تو راهه.
بیا رنگین‌کمون دارم،
دیگه نوروز تو راهه.

خورشید خانم پنجه‌ش،
گرم و طلایی.
تو باغ درختارو،
چراغون کرده.

بیا گل ریحون دارم،
دیگه نوروز تو راهه.
بیا رنگین‌کمون دارم،
دیگه نوروز تو راهه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شعر درباره فصل بهار کودکانه

بهارم و بهارم


شادي با خود ميارم

شكوفه هاي سفيد

گل هاي تازه دارم

سه ماه دارم هميشه

فروردين اوليشه

ارديبهشت و خرداد

ماهاي آخريشه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شعر درباره فصل بهار کودکانه

بازم بهار می خواد بیاد

مهمون خونه ها بشه

می خواد یه کاری بکنه

لبها به خنده وا بشه

پروانه ها رو میاره

پر بزنن تو باغچه ها

صورت گل را ببوسن

حرف بزنن با باغچه ها

آدمها رو وا می داره

خونه تکونی بکنن

بلبلا ر ووا می داره

تا نغمه خونی بکنن

به ابر می گه بازم ببار

به روی هر شهر و دیار

بازم شکوفا می کنه

گلها رو توی سبزه زار

بهار میاد با یک سبد

پر از گلای رنگارنگ

روی لبات جا می ذاره

یه خنده ناز و قشنگ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شعر درباره فصل بهار کودکانه

“به به “به عید نوروز
بهاریه شب و روز

رسیده فصل پیک نیک
برید یه پارک نزدیک

سرسره ها و تابا
منتظرن بچه ها

فصل بهار که می شه
دیگه سرما نمیشه

نه کاپشن و نه کلاه
نه دستکشای راه راه

با یک لباس راحت
تو چمن و طبیعت

توپ بازی و تاب بازی
کنار جوی، آب بازی

بهاره آی بهاره
به به چه کیفی داره

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شعر درباره فصل بهار به صورت های مختلف زیبایی های این فصل را توصیف می کند. فصل بهار زیبایی های شگفت انگیز خود را دارد و کمتر شاعری است که تحت تاثیر این زیبایی ها قرار نگرفته باشد و درباره این فصل شعری نسروده باشد.

رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید

صفیر مرغ برآمد بط شراب کجاست
فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشید

ز میوه‌های بهشتی چه ذوق دریابد
هر آن که سیب زنخدان شاهدی نگزید

مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب
به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید

ز روی ساقی مه وش گلی بچین امروز
که گرد عارض بستان خط بنفشه دمید

چنان کرشمه ساقی دلم ز دست ببرد
که با کسی دگرم نیست برگ گفت و شنید

من این مرقع رنگین چو گل بخواهم سوخت
که پیر باده فروشش به جرعه‌ای نخرید

بهار می‌گذرد دادگسترا دریاب
که رفت موسم و حافظ هنوز می‌ نچشید

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گردآورنده : توپ تاپ

مطالب مرتبط...

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...