عکس نوشته هنوزم همونم

نوشته شده توسط مدیر · در۱۹ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۵۸.

من هنوز همونم ، همونی که بخاطرت تورو همه دراومد ، اونی که زندگیشو داده پای تو من بودم ، عکس نوشته و متن های زیبا ، معنا دار و عاشقانه ی این بخش از سایت با مضمون (هنوزم همونم) تهیه شده است ، که عموما در زمان هایی به کار می رود که فرد بعد از گذشت یک مدت زمان از یک رابطه هنوز هم همان آدم سابق و با همان مشخصات و ویژگی های خلقی و روحیست.

گِله کردی گُلِ من این دلِ من تاب نداره
واسه این گلایه ها دیگه چشام خواب نداره
وقتی تنها میشینی یه گوشه ای بغ میکنی
نگاتو خیره به در چشماتو نم دار نکنی
میدونم دوری ازم واست چه دلتنگی داره
میدونم از آسمونت داره بارون می باره
اما این منم که هستم منتظر تو راه خونه
چشم براه واسه نگاهت واسه بوسیدن بی بونه
بذار اون لحظه اول تو نگاهت مات بمونم
دستات رو بگیرم از دور تا ببینی من همونم
من همونم من همونم تویِ تنهایی نشستم
واسه این ریزشِ اشکات دیگه چشمامو نبستم
انگاری یه گوشه ای هست تو یه این دلِ شکستم
میگه تنها شدی ای وای کاشکی بود دستات تو دستم

من همون چابک سوارم
که از عشقت بی قرارم
تو دلم کسی ندارم
تا وقتی عشقتو دارم
من همون بلور سرشکم
واسه تو میمیرم عشقم
اشک میباره توی چشمم
چیزی نیستش توی مشتم
من کار تو نشسته ام
واسه داشتن تو مستم
هر جا هستم با تو هستم
با نبودنت چه پستم
من می خوام که با تو باشم
نکنه از تو جدا شم
اگه من با تو نباشم
نمی خوام تو دنیا باشم

هنوزم همونم یکم مبتلاتر

هنوزم همونی یکم بی وفاتر

من همونم که بهم نیگن با اون که ناراحن نمیشه

هنوزم همونم یکم مبتلاتر

سخته اینکه به همه مردم شهر
بگی از عشق کسی لبریزی
سخته که بخوای هوا ابری نشه
توی این سادگی پائیزی
رو به دنیا میشه فریاد نزد؟
قصه لمس نفسهاتو و نخوند
میشه با پای شکسته دلت و
روی تنهائی چشمات نرسوند؟
......
من همونم که یه روزی رو لبات
اسم من طرح یه لبخند و میذاشت
من همونم که شبا چشمای تو
خواب تنهائی رو بارونی می کاشت
من همونم... تو نخواستی برسیم
تا تن جاده رو آب پاشی کنیم
تو نخواستی وقتی بارونی میشیم
کوچه های بودن و... کاشی کنیم

میون یه دشت لخت
زیر خورشید کویر
مونده یک مرداب پیر
توی دست خاک اسیر
منم اون مرداب پیر
از همه دنیا جدام داغ
خورشید به تنم
زنجیر زمین به پام ... آه
من همونم که یه روز
می خواستم دریا بشم
می خواستم بزرگترین
دریای دنیا بشم
آرزو داشتم برم
تا به دریا برسم
شبو آتیش بزنم
تا به فردا برسم ... آه
اولش چشمه بودم زیر آسمون پیر

تو دنیا مو بردی سپردی به ماتم

ولی تو خیالم هنوزم باهاتم

هنوزم من منم تنهای تنهام
نشستم در میان خود خوریهابا غم هام
نگفتم دل بسوزون
زود رد شو
نگو عاشق ترین کس
من همونم
زود رد شو
من آن مجنون تو نیستم
و تو لیلی من نیستی
زود رد شو
خسته شدم ازهمه
تو هم مثل همه
زود رد شو

من همون مسافرم که تو فکر ته جاده است / من همون عاشق تنهام که هنوز ساده ساده است
من همون پرنده ام که آب و دونش يه بهونه است / عاشق رهايي از بند دنبال يه آشيونه است
من همون ستاره ام که تو آسمون غريبم / از قشنگياي عالم شده بي کسي نصيبم
من همون درخت پيرم توي يک صحراي بي جون / که همه روياي فرداش اينه که بباره بارون
من همون رو به زوالم از دورنگيهاي دنيا / عاشق مرگ و رهايي تا هميشه توي رويا
من همون برف سفيدم که ميميرم زير آفتاب / يا يه گريه شبونه زير نور پاک مهتاب
من همون برگ خزونم زير پاهاي يه عابر / يا يه کاغذ پر احساس زير دستاي يه شاعر
من همون غروب دريام که قشنگمو طلايي / واسه قلب دوتا عاشق اما لحظه جدايي
من همون ماهي زيبام يه گرفتار توي تور / يا همون کرم شبان تاب توي اين شبهاي بي نور
من همون اشک يه بچه ام از جدايي يه مادر / يا همون کلاغ قصه که نميرسه به آخر.

من همون ساده دلم
ساده دلیِ ، اِحساسی
همونکه اَشگ چشاش خشگ نمیشه
پیش بغض نفس اش
هیچ جوری نمی شگنه
غم سنگین تو صداش
اُونیکه حتی دیگه نمی شناسیش
همونکه گم شده تو حال وهوات
یاتوی تنهای ات
همیشه کرده صدات
ازدریچه چشات