تعبیر خواب ترسیدن از شخصی

شاید برای یکبار هم که شده باشد در خواب یا حتی در حالت نیمه هوشیار احساس کرده باشید از کسی یا شخصی می ترسید و شدت ترس در حدی است که تصویر میکنید در حالت مرگ یا خفگی هستید در این زمینه بهتر است بدانید اشخاص زیادی بوده اند که نزد پزشکان مختلف این مشکل خود را مطرح کرده باشند و از آن گلایات بسیاری داشته اند اما واقعا تعبیر چنین رویایی چیست؟ ایا دیدن چنین خواب های ترسناک و دلهره آوری میتواند در زندگی واقعی تاثیراتی منفی داشته باشد خالد اصفهانی معبر توانای ایرانی پاسخ داده اند چنان چه شخصی خواب ببیند از شخصی می ترسد که او را نمی شناسد بیانگر این است که بصورت تدریجی دردها و غم هایش برطرف می شود ایشان نوشته اند حدود 60 درصد از کسانی که این رویا را تجربه میکنند انسان های تقریبا بی انگیزه و یا افسرده هستند و حتما مشکلاتی را در زمینه های روحی و مادی دارند اما جای نگرانی ندارد چرا که با دیدن این خواب میتوانند به این موضوع امیدوار باشند که ایام خوشحال کننده و همراه با امیدی در انتظار آن هاست مشروط بر آنکه عجول نباشند از خداوند فاصله نگیرند و در دین و ایمانشان سستی نباشد، همچنین علی مدنی میگوید تعبیر خواب ترسیدن از شخصی که آن را بشناسینم و بدانیم یکی از بستگان ماست بیانگر رسیدن ضرر و یا خسارت از طرف دوستان و اشنایان است ضررها و خساراتی که البته در روحیه ما تاثیر منفی میگذارند و باعث می شوند تا در ادامه ی زندگی بی امید بی انگیزه و بی هدف باشیم و مدام در گذشته ی خود و در رفتار و اعمالی که قبلا به اشتباه انجام داده ایم غرق شویم و به سبب آن نتوانیم برای دراز مدت و آینده تصمیم گیری درست داشته باشیم
تعبیر خواب ترسیدن از کسی به روایت علامه طباطبایی: چنان چه برای ما آن فرد بیگانه باشد خیر و خوب است و به معنای رسیدن به مراد دل و زدوده شدن غم ها و رنج ها در ادامه ی زندگی است و اگر از بستگان ما باشد به علامت این است که در کارهای خود موفق  می شویم اما این خوشحالی و این لذت را دیگران که اکثرا آشنا هستند از ما سلب میکنند و با زدن صحبت های مهمل و بیهوده این شادی را به غم تبدیل میکنند
سوال : من در حالت خواب و بیدار بودم که دیدم یه نفر رو سرش انگار یه پارچه ی سفید کشیده بود از رو به روی من در حال رد شدن بود بعد من دستانم به همدیگر قفل شد دهانم بسته شده بود و قدرت فریاد زدن نداشتم و فکر میکردم تا لحظاتی دیگر قرار است بمیرم و بدنم حسابی عرق کرده بود تعبیرش چی میشه؟
پاسخ: چون شما این شخص را فقط به صورت یک جسم دیده اید و چهره ای را مشاهده نکرده اید خوب است و به علامت براروده شدن برخی از حاجات شماست

مطالب مرتبط...

118 نظر

  1. درسادرساsays:

    سلام من خواب دیدم که بادوستان برای تفریح درجنگلی رفته ایم توی رودخونه کم ابی راه میرفتیم سنمون مال الان نبودبزرگ شده بودیم دیدم ادمای دورواطرافم به شکل زامبی شده اندودارن به سمت من ودوستانم میان یکی ازدوستام زودترفرارکردومن ودوست دیگم پشت سرش شروع به دویدن کردیم دوستم که جلوبودروی یک تنه درخت بزرگی که خشک بودویک سرش پایین وسردیگش بالای تپه افتاده بود وایستادودستشوبه سمتم درازکردومنم دستمودادم بهش ورفتیم سردرخت وایستادیم بعدیک زامبی خیلی بزرگ اندازه غول افتاددنبالمون من ویکی ازدوستانم به سمت رودخانه حرکت کردیم امادوست دیگرم نیومدمن ودوستم روی یک تیکه ازپوست کلفت همون درخت وایستادیم وجریان اب ماروبردواون غول هم دنبالمون میومد عمق رودخونه زیادشده بود چشمم افتادبه یک خونه کوچک که توخشکی بود حواس غول وپرت کردیم وسمت اون خونه رفتیم ودرشوبازکردیم ورفتیم تو اونجا هیچکس نبوداما اون موقع که من تواب بودم دیدم که یک دخترجوون که برام اشنابود وعموم وبابام اون توبودن یک قالی تواتاق پهن بودویک دوش هم به دیواروصل بود من ودوستم بالباس رفتیم زیردوش وبازش کردیم من ازپجره کوچیک همش بیرونونگاه میکردم که ببینم اون قول برگشته یانه دیدم که اون غول داره دنبال مامیگرده سریع من ودوستم خم شدیم که مارونبینه رفتم دروببندم که قفلش خراب بودودستگیره هم که نداشت تعبیرش چی میشه؟

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      موفقیت و شانس - گاهی خوشحالی کوتاه مدت - پول- سعادت

  2. سایان کمریسایان کمریsays:

    سلام و ظهر قشنگتون بخیر,من دیشب خواب دیدم که به نامزد قبلیم زنگ میزنم و بعد یه خانومی جواب میده که متوجه میشم خواهر بزرگترِشع و میگه اشتباه گرفتین در حالی که صدای نامزدم میاد و میگه گوشی رو بده میخوام باهاش حرف بزنم ولی ایشون گوشی رو بهش نمیده و خواهرش به من میگه ادامه نده دیگه رابطه تو با داداشم و تمومش کن,منم گوشی رو قطع میکنم و در حالی که تو تاریکی اتاقم کنار پنجره ایستادم یه بغض و گریه خیلی بدی دارم و بعد تو همون خوابم میگم کاش خواب بوده باشم و این اتفاق نیافتاده باشه,و بعد تو خواب متوجه شدم خواب بودم و مدام میگفتم خدارو شکر که خواب بود...تعبیرش چیه؟من و نامزدم بخاطر مخالفتا و دخالتایِ خانواده هامون نامزدی مون به هم خورد

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      نشانه ای از عدالت و انصاف. در رفتار و کارهای خود باید عدل و انصاف را رعایت کنید تا به نتیجه برسید.

  3. نازنیننازنینsays:

    سلام.خواب دیدم ی آقا که بازیگر هست از ترسش همه ی اقوام ک دور هم بودیم فرار کردیم وبه ی امام زاده ناشناس پناه بردیم درامام زاده مثل ی خوابگاه بود وبعضی از افراد مثل اینکه مرده بودن ولباس سفید پوشیده بودن وی آرامشی در امام زاده برقراربود .گفتن آقای داره میاد داخل امام زاده همه پاشدیم اونایی ک مثل مرده ها بودن مثل رباط پاشدن و همه از پله های امام زاده پایین امدیم.تو پله یادم اومد گوشیمو جا گذاشتم خواستم برگردم ک گوشیمو بردارم اقای را تو در امام زاده با ی اسلحه دیدم منصرف شدم.وبا ی هیجانی از خواب بیدارشدم.

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      به کسی که دوستش داری اعتماد کن تا شیرینی این دوست داشتن چند برابر شود. نگاه‌های شکاک و مرموز، بی‌اعتمادی را زیاد می‌کند و تو را از او دور خواهد کرد.

  4. محمدمحمدsays:

    خواب دیدم هوا تاریکه و شبه بعد دیدم در پنجره اتاق همون دختر که قرار باهاش ازدواج کنم بازه رفتم از ساختمونشون بالا و وارد اتاق اش شدم دیدم مادرش خوابیده دخترم پشت اش خوابیده یه سفره ای باز بود شروع به خوردن کردم بعد یهو دیدم چشم های مادره داره باز میشه سریع در باز کردم فرار کردم رفتم پشت چند تا بوته قایم شدم پدرش اومد داشت دنبال من میگشت گوشیم رو ویبره بود زنگ میخورد پدرش دنبال صدا میگشت تا منو پیدا کنه خاموشش کردم بعد فرار کردم دویدم شهر رو دور زدم دوباره اومدم جلوی در خونشون توی خواب خیلی ترسیده بودم خیلی . ازدست مادره فرار کردم ندید منو وداشت از بالا پشت پنجره بیرون نگاه میکرد بعد از خواب بیدار شدم الان هشت صبح روز سه شنبه سیزده رمضان دیدم

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      در کار حساس و دقیقی شرکت می کنید و به خوبی از عهده انجام آن بر می آیید. به همین خاطر نیز مورد تشویق و ستایش دیگران قرار می گیرید.

  5. حدیثحدیثsays:

    سلام اگه دو نفر توی یه شب خواب هم دیگه رو ببینن میتونه دلیلی داشته باشه ممنون میشم جواب بدید

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      بله علت آن ملاقات دو روح با یکدیگر در یک زمان مشخص و یا همزمان است

  6. زهرازهراsays:

    سلام.در خواب شب تاریک تواتاقم کنار پنجره ایستاده بودم و بیرون را تماشا می کردم وی آقا ک می شناسمش وعلاقه واحساسم بینمون بود ولی ارتباطی نداریم سردیم حس می کردم میخواد بیاد تو خونه.تو خونمونم خانواده نبودن تنها بود تو خونه وشب تاریک.ی ترس تو وجودم بود ک تنها تو خونه یکی بیاد خونه.نه .نه.دیگه یادم نیست.

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      هیچ نوع دردسر و گرفتاری در اطراف شما وجود ندارد. همه چیز آرام و مطلوب است.

  7. رضوانرضوانsays:

    سلام من خواب دیدم که من و مادرم توی حیاط خونمون رفتیم و من دیدم که ماه از بین دوتا ابر داره توی آسمون میاد و رنگش نارنجیه دیدم که ماه داره شکافته میشه یدفعه توی آسمون یه صدایی اومد و روی ماه یه متنی نوشته شد و من و مادرم خیلی ترسیدیم و جیغ زدیم تعبیرش چیه؟

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      مسائل کوچک را دست کم نگیر چون ممکن است همین مسائل کوچک، گره بزرگی در زندگیت ایجاد کند.

  8. زینب جباریزینب جباریsays:

    با سلام و خسته نباشید،من چندوقتی هست ک شبا میترسمو تا دم دمای صبح نمیتونم بخوابم،دیشبم همین حالت بودم یعنی تا ساعت 6صبح نخوابیدم،بعد ک خوابم برد دیدم با همسرم تو خونه ی قبلی پدریم هستم و دیروقته داریم باهم فیلم نگاه میکنیم،بعد دیدم مادربزرگمم کنار ما تو لحاف تشک خوابیده،دیدم یه صدایی میاد برگشتم مامان بزرگمو نگا کنم دیدم اونورترم یه لحاف و تشک دیگه پهنه،رفتم ببینم کیه دیدم یه نفر فقط صورتش معلومه بشدت وحشتناکه تو خواب احساس کردم از ما بهترونه!,بعد جیغ کشیدم شوهرمو صدا زدم،بعدش دیدم مامان بزرگم یه قیافه ی خیلییییی وحشتناکی داره و مدام بشدت داره جیغ میزنه،چشش زده بود بیرون،جیغ ک میزد توی دهنش سیاهه سیاه بودو سقشم سبز بود،مثل فیلمای ترسناک فقط جیییغ میکشید لباسم تنش نبود،بعد دیدم اطرافیانمون اومدن مامان بزرگمو گذاشتم توی پتو ببریم بیمارستان ک میبینم همه جاش خیسه،ب دخترعموم و داداشم میگم توروخدا صبر کنید اب بیارم بشورمش همه جای بدنش کثیفه،اونام میگن باشه،ولی مامان بزرگم توی همون حالت و قیافه ام فقط جیغ میکشید،جوری ک همه ازش میترسیدن،بعدم دیدم تولدمه کل فامیلو دعوت کردیم من دنبال لباس سبزمم ولی یه لباس قرمز مجلسی پیدا میکنم میپوشم ک خیلی به میاد،راستی اینم بگم ک مامان بزرگم بعد از فوت پدرم الزایمر گرفت ولی الان فقط یه پوست و استخونه،تو خوابم بدنشو همینجوری ک الان لاغره دیدم...

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      نشانه آن است که بطور سحر آمیزی آرزوهایتان جامه عمل می‌پوشد.

  9. لیلیلیلیsays:

    سلام خسته نباشید خواب دیدم که یه پیرزن خیییلی زشت وکاملالخت توی خواب به من میگفت هم براخودت سحر وجادو درست کردم هم برای خواهرمجردت،،ومن توی خواب خیییییلی ترسیده بودم لطفاتعبیرش کنید ممنونم

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      پیرزن زشتی که شما را ترسانده است ، چهره ی خبیث شیطان بوده که این بار در قالب یک فرد مسن ظاهر شده

  10. زهرازهراsays:

    سلام.من خواب دیدم منو برادر و مادرم توی خونه قبلی منو هستیم و سه نفر دوتا مرد و یه زن هم اونجان که اسلحه دارن و از ما یه دونه الماس میخوان که منو داداشم اونو با یه تقلبی عوض کردیم و بعدش سه تایی تو اتاق رفتیم در قفل ‌کردیم و رو زمین دراز کشیدیم منتظر منفجر شدن خونه هستیم یا حداقل رفتن اونا.مامانم ترسیده بود و من حتی وقتی بیدار شدمم نگران مامانم بودم.تعبیر خواب چیه؟

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      خب ترسی که بر خانواده تان در این رویا غلبه کرده است نشان دهنده ی مشکی پیش پا افتاده است که ممکن است بخاطر آن غصه دار شوید

  11. NazaninNazaninsays:

    سلام... خواب دیدم یک انرژی خاص در قالب انسان های مختلف مثل فردی سیاه پوست و در نهایت شخصی ذخمی و طرد شده،در حال کشتن یکسری افراد به شکل های مختلف هست که من هم جز ٕ این افراد بودم... به طوری که من اول شاهد اون انرژی تو تخت یه بچه بودم و بعد توی جمعی ، اون انرژی تو فردی سیاه پوست زنده شده و فرد کنار من رو میکشه و من از دیدن قتل اول اون انرژی ،از ترس زیاد روی زمینی سوزان فرار میکردم که مدام در حال ریختن توی آتش بود و وقتی به جای امنی میرسم ،میبینم قاتل شخصی بسیار ذخمی و طرد شدست که بعد از کشتن یه مرد ،دنبال من میگرده

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      مراقب باشید افراط و زیاده روی نکنید.

  12. لیلیلیلیsays:

    سلام خسته نباشید...امسال برای بنده حرز شرف الشمس رونوشتن وتاکیدکردن باخودم به مکانهایی مانندحمام ودستشویی نبرم ولی منِ هواس پرت چندبارباخودم بردم ولی هربارکفاره اش رامیدادم،،،درست بعدازیکی دوشب خواب دیدم من تویه خونه ی مارپیچی هستم که گردهم هست بدون سقفه دیواراشم کوتاهن یعنی یه طوری بودکه باکمی زور زدن میشدازاونجا فرارکرد،،یه چندتامرد درشت اندام هم اونجابودن که کت وشلوارتنشون بود باکراوات و عینکای آفتابی،من اونجازندانی بودم ولی میله ی آهنی نداشت دور تادورم دیوار گرد مارپیچی بود،،منم هی سعی میکردم ازاونجابزنم بیرون ولی اون مردایه چیزی دستشون بودشبیه آبپاش که میپاشیدن به من منم اذیت میشدم،، منم مثل هموناتودستم بود میپاشیدم بهشون انگاراونابیشترعصبانی میشدن منم سعی داشتم که باهاشون بجنگم بعدش چندبارخواستم ازدیواربرم بالا میرفتم بالاولی اونامنومیکشیدن پایین خیلی باهاشون درگیرشدم منم خیلی ترسیده بودم خیییلی،،شخصی که برام دعای شرف و نوشت تعریف کردم گف دلیلش اینه که باهاش رفتی دستشویی ولی راضی نشدبرام تعبیرش کنه ولی یه دعایی روبهم دادگف صبح و شب بخونش خداروشکردیگه خواب بدندیدم...لطفاشمابرام تعبیرش کنید چون خیلی توفکرشم که نکنه تعبیرش این باشه که شرف الشمسم خدایی نکرده باطل شده باشه خواهش میکنم.. سپاس

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      اللهم صلی ال محمد و آل محمد

  13. سون احمدیسون احمدیsays:

    سلام وقت بخیر مستاجرمون که همسرش می گفت از هم جدا شدن و اون با یه مرد دیگه عروسی کرده اما یه چند وقتی میشه که میگه زنش پشیمون شده و برگشته و اونم به خاطر شرایط زنش رفته تبریز خونه (البته تو بیداری) حالا من تقریبا دروبر 4 صبح خواب دیدم مرده با زنش اومدن خونشون وسایل باقی موندشون رو بر دارن مامانم از زنه می پرسه رابططون خوب شده برگشتی سر خونه زندگیت؟ زنه جواب داد نه بابا حالا بذار ببینیم دیگه بعد مامانم برگشت گفت سون دیدی گفته من درست از آب دراومد بعد من تو خواب دیدم که خوابیدم و یکی داره از پشت سر به سرم دست میزنه و میدونستم که شوهر م ستاجرمون هست از ترس صدام در نمی اومد بالاخره آروم آروم مامانم رو صدا کردم آخرش صدام کنی بلندتر شد و گفتم مامان خیلی ترسیده بودم اونجا بود که از خواب بیدار شدم و همون شب خواب دیدم که مادر شوهرممامان مادربزرگ و خالم رو واسه ناهار دعوت می کنه و به من میگه مغازه باز کردن شوهرت حل شد قراره قربونی بده منمدر جریان نبودم و خود اونام یه نذر دیگه ای رو میخواستن ادا کنن اونم قبل ساعت 4 دیدم تعبیرشون رو ممنون میشم به ایمیلم بفرستید تشکر

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      ترس در اینجا به این گونه معنا می شود که دشواری ها و استرس های تازه دوباره راه به زندگی خانواده ای که اشاره داشتید باز میکند که متواند سبب مختل کردن زندگی شود

  14. نازنیننازنینsays:

    سلام خسته نباشید من خواب دیدم که خانوادمون دور هم جمعه(من و بابام و مامانم)یهو مامانم جیغ می زنه می گه اونا چی بودن و فکر می کنه من دارم اذیت می کنم ولی نه من چیزی دیدم و نه بابام ولی من حس کردم چیزی هست، همین که من رفتم مامانم رو دلداری بدم منم یه چیزی دیدم ، منم جیغ زدم ولی کسی جیغ منو نشنید انگار 13 نفر بودن با لباس مشکی نفهمیدم آدم بودن یا جیز دیگه . بعدش که مامانم پرسید واقعا چیزی ندیدم من می خواستم بگم که چرا من دیدم ولی نمی تونستم بگم بعدشم ترسیدم و از خواب پریدم،یه چیزی بهم می گه خوابم تعبیر داره.شما می تونید کمک کنید

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      نشانه ی موفقیتی سریع است

  15. لیلیلیلیsays:

    سلام استادخسته نباشید چندشب دیدم یه مردکچل بدقیافه روبه روم درازکشیده بودوبه من لبخندمیزدمن اصلاازاین لبخندش خوشم نمیومد،،بعدش بلندشدوسه تاچاقوداشت که سمت من پرتاب میکرددوتاشون کوچیک بودن یکیشون بزرگ،،ولی من جاخالی میدادم وهیچ کدومشون به من نخوردن وقتی دیدچاقوابه من اصایت نکردن سمت من اومدنزدیک که شدبامن گلاویزشدوببخشیدمیخواست تجاوزکنه منم ازهمون چاقوا برداشتم وچندتاضربه بهش زدم بعدش یکیم توکلش فروکزدم وسرش وشکافتم اونقد دردش اومد که دستشوگذاش روکلش لطف کنیدتعبیرش کنید سپاس اززحماتتون.

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      به جرعت می توان گفت فردی که رویت کرده اید نمادی از وسوسه های شیطانی است که باید حتما در واقعیت مراقب و هوشیار باشید

  16. ساراساراsays:

    سلام خواب دیدم همسر سابقم که چند ساله جدا شدیم الانم با کس دیگه ازدواج کرده منم چند ساله اصلا ندیدمش با تفنگ بهم شلیک کرد بعد منو کتک زد بدنم کبود شد زخمی شدم ولی خون نیومد منم خیلی ناراحت شدم رفتم شکایت کردم بعد دیدم عموم سر یه مرد و برید خیلی ترسیدم ولی خون نیومد بعد دیدم یه زن و شوهر خیلی خوشحالن

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      در امور اجتماعی و خانوادگی خود موفق و شاد خواهید شد ( به اوضاع فعلی توجه زیادی نداشته باشید)

  17. لیلیلیلیsays:

    سلام خسته نباشید دیشب خواب دیدم توخونه ی قدیمی شهرستانیمون بودیم(که الان حدود۲۰سالی میشه که خونه روعوض کردیم) خواب دیدم بیرون نزدیک دم درخونه بودم که یه مردخیلی زشت به من نزدیک میشدمیخواست بزور واردخونه مون بشه ولی من هولش دادم بیرون و واردخونه شدم و چندین بار در روقفل کردم حدودا(۵الی۶)بارقفل در و میچرخوندم وقفلش میکردم بعدش باترس و وحشت خیلی زیاد رفتم توخونه که یه دفعه باصدای بلند دادمیزدیادم نمیادچی میگف ولی خیلی صداش بلندبودنمیدونم چی میخواست انگارمزاحم بود،،بابام باخونسردی کامل پرسیدکیه گفتم نمیدونم،،گفت بزاربرم ببینم کیه و چی میخوادولی من نزاشتم بره بیرون. لطفااینبارهم بفرماییدتعبیرچیست؟؟ خیلی میترسم. سپاس

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      اجازه ندهید که بعضی از بحث های کوچک خانوادگی به یک نزاع بزرگ تبدیل شود

  18. نورلانانورلاناsays:

    سلام ، شاید خوابم اصلا ربط نداشته باشه شایدم اصلا تعبیر نداشته باشه ولی خوب من باز می پرسم که تعبیر احتمالیش چیه؟؟ تو خواب دوستم که تازه گواهینامه گرفته پشت فرمون نشسته ومن و مامان و بابام هم تو ماشین هستیم و ماشین هم برای ماست هرچقدر من بهش می گم آرومتر و با احتیاط برو گوش نمی ده و مثل اینکه ما خودمون مسافریم و باید برگردیم به خاطر همین درم بهش می گه که جلوتر دور برگردونه اونجا دور بزن و بیاد اون طرف خیابون پارک کنه ولی دوستم جای اینکه دور بزنه مستقیم می گیره اون طرف و می خواد پشت یک کامیون پارک کنه که من بهش می گم ترمز بگیره ولی اون اصلا گوش نمی ده آخر سر هم به شدت و با یه صدای بلند ترمز می گیره که می خوره یکم به ماشین جلویی که همون کامیون بود(تو خواب متوجه نشدم که ماشین ها آسیب دیدن یا نه)همون موقع ایست یه موتور پلیس اومد کنارمون اول از دوستم پرسید گواهینامه داره یانه که اونم گفت دارم بعد بهش گفت دنده عقب بگیره و حرکت کنه و بره (تو این حین هم پدرم اصلا ناراحت نبود بابت تصادف)دوستم شروع کرد دنده عقب گرفتن تو یه مسافت طولانی که من بهش گفتم بسه ترمز کنه وگرنه بازم ماشین رو جایی می زنه من خیلی عصبانی بودم ولی مامانم اصلا به جاش می خندید می گفت ول کن بذار به کارش برسه بعد که شروع کرد حرکت کردن انگار دیگه دوستم نبود پشت فرمون به جاش نوه ی عموم بود که شروع کرد تو جاده رفتن من بهش گفتم به پیچ به یه سمتی(یادم نمی یاد)ولی مثل اینکه یا من اشتباه آدرس دادم یا اون اشتباه متوجه شد که وقتی پیچید افتاد تو یه سراشیبی خیلی تند و بد من بهش می گفتم ترمز گوش نمی داد یادم نمی یاد خودش میترسید یا نه ولی این یادمه که من خودم هم ترسیده بودم هم عصبانی بودم مامانم هم ریلکس چشماش رو بسته بود آخرشم خودم ف مون و گرفتم و ماشین و هدایت کردم و در همون حین ترمز دستی رو می کشیدم که ماشین نگه داره دقیقا لبه ی پرتگاه با اختلاف چند متر ماشین وایساد من شخصا داشتم از استرس و عصبانیت می مردم ولی مامانم خیلی اروم برگشت گفت خدا رو شکر سالمیم و چیزیمون نشد و بعد با خنده ازم پرسید که چطور این کار رو یاد گرفتم منم خندیدمو گفتم بابا یادم داده ولی بازم هنوز از شوک و ترس بیرون نیومده بودم تو واقعیت همون دوستم زیاد بهم دروغ می گه و منو می پیچونه و دور می زنه من شخصا علاقه ای به ادامه ی دوستی باهاش ندارم ولی ایشون خیلی اصرار دارن به ادامه ی دوستیمون.

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      درود ، خبر از آن میدهد وظایف جدیدی به شما محول خواهد شد که البته در دراز مدت برای شما مفید و سودآور خواهند بود.

  19. 2626says:

    سلام، وقت بخیر، خواهرم خواب دیده که با پدرم آمدن دنبالم شرکتی که قبلا کار میکردم، من نمیامدم، دو نفر شدم یکی از من رفته پیششون و اونیکیم هرچی اصرار کردن نرفتم، اونی (که بازم من باشم) هم صدام زده و اصرار کرده برم سمتشون اما نرفتم، که یهو شرکته دود میشه و یکی منو نگه داشته(همونیم که نمیرفت) و من گفتم تا این شخص نیاد من نمیام، با لبخند برگشتم سمتش و وقتی دیدمش خیلی ترسیدم به حدی که زدمش و فرار کردم سمت خواهرم و بقیه و فرار کردیم.

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      درود ، خواهرتان می توانند این انتظار را داشته باشند که پشرفت های جدیدی را در زندگی شاهد باشند

  20. رویارویاsays:

    سلام.خواب دیدم یه پراید که رانندش پسر جوان بود هر جامیرم دنبالم میاد . هر جا میایستادم اونم می ایستاد

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      درود ، نشان از برخی از مزاحمت های گذرا و کم اهمیتی میدهد که احتمالا در محیطی بیرون از خانه پیش آمد میکنند

  21. بهاریبهاریsays:

    سلام .من خواب دیدم که همسرم بسیار از دست من عصبانی ست و من خودمو ازش پنهون میکنم و همش در حال فرار کردن از دستش هستم پسر بچه ای هم دارم باهاش خداحافظی میکنم و به سمت نوک کوهی فرار میکنم و حس این که همسرم مدام دنبال منه رو دارم و خودم رو از بالای کوه به رودخونه که ته دره هست پرت میکنم و حس میکنم که نجات پیدا کردم از دستش (البته در عالم واقعیت مجردم) و اینکه در خواب اصلا چهره همسرم رو ندیدم .ممنون میشم تعبیرشو بگید.

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      درود ، بعضی از گرفتاری های کوچک یا بحث و کفتگوهای دوستانه یا خانوادگی را در پیش خواهید داشت که البته سبب زیان نمی شوند.

  22. atefehatefehsays:

    سلام من خواب دیدم که من و برادرم و پدرم و یک شخص دیگری که یادم نمیاد مرد یا زن بود و از طرفی چهره اش برایم آشنا نبود در خیابان ایستاده بودیم و اول یک مردی از کنار ما رد شد حسی نسبت به اون مرد نداشتم اما کمی بعد مردی جوان از کنارم رد شد خیلی خیلی ترسیده بودم چهره اون مرد برایم آشنا نبود با وجود ترس من اطرافیانم نسبت به اون شخص واکنشی نشان ندادند مدتی بعد پدرم و شخصی که کنار من و خانواده ام از اول ایستاده بود رفتند و من و برادرم تنها ایستاده بودیم وقتی به سمت پشت برگشتم با همان مردجوان که ازش می‌ترسیدم رو به رو شدم که به سمت ما می دوید وقتی به برادرم گفتم او بر خلاف دفعه قبل بدون واکنش نبود بلکه دستم را گرفت و با هم شروع به دویدن کردیم اما از جلو یک مرد دیگر به سمت ما میدوید من از مرد رو به رویم با وجود اینکه میخواست به ما آسیب بزنه نمی ترسیدم اما از مرد پشت سرمان به شدت میترسیدم.من و برادرم مرد رو به رو پشت سرگذاشتیم انگار که توانایی مقابله با ما را نداشت.ما آنقدر دویدیم تا به یک کوچه رسیدم برای اینکه مرد ما رو گم کنه وارد کوچه شدیم وقتی خواستیم جایی پناه بگیریم دو تا از اقوام ما به ما کمک کردند و پشت دیواری پناه گرفتیم تا آن مرد ما را پیدا نکند و حتی اقوامم هم مثل ما پنهان شدند من آن مرد را با چند مرد دیگر دیدم که تا سر کوچه آمدند اما ما رو ندیدند و بعد مدتی رفتند یادمه آن دیوار بخشی ازش خراب شده بود و ریخته بود.میشه تعبیرش رو بهم بگید؟؟؟؟

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      درود ، از غم و اندوه برای برخی از افراد خانواده خبر می‌دهد.

  23. امیرامیرsays:

    سلام من خواب دیدم که از یه دختر بچه که دهنش بوی مشروب میده دارم میترسم و فرار میکنم تعبیرش چیه میشه راهنمایی کنید لطفا

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      این خواب از شما می خواهد تا مسئولیت سهل انگاری و اشتباهات جزئی خود را به عهده گرفته و اجازه ندهید که اضطراب موجب از بین بردن قدرت روانی شما شود.

  24. sharsharsays:

    سلام خواب دیدم یجایی بودم مثل مسجد بود از یه آدم ناشناس میترسیدم و گریه میکردم آمدم بیرون دیدم مدل ماشین بابا عوض شده مدل بالا شده بود دم ماشین یه کوه بود بعضی جاهاش رنگ قرمز و سبز بود

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      این خواب از شما می خواهد تا درباره ی ناراحتی های درونی خود با دیگران صحبت کنید و اجازه ندهید که احساساتتان سرکوب شود.

  25. یاشار رضایاشار رضاsays:

    سلام من خواب دیدم که متوجه میشم یه آقایی از آشنایان قاتله بعد از اینکه فهمید من می‌دونم انگار میخواست منو هم بکشه همش نگران بودن تو خواب نگران خودمو خانوادم

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      این خواب از شما می خواهد تا اجازه ندهید درگیری های فکری، آرامش روانی شما را مختل کند.

  26. زهرازهراsays:

    سلام من خواب دیدم در شهر مکه هستیم اتاقی که در آن بودیم موقعیتش جوری بود که میتونستیم کعبه رو ببینیم میخواستم وقتی که چند قدم برداشتم درست روبه روی کعبه بود اما به شدت میترسیدم طوری که دستام میلرزید و توی خواب دلیل ترسمو نمی دونستم

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      این خواب از شما می خواهد تا برای رسیدن به اهداف خود، ریسک لازم را نیز بپذیرید.

  27. محمد خوشمحمد خوشsays:

    با سلام. شخص سومی خواب دیده است همسر مرحوم بنده را در قبرستان محل دفن ایشان ملاقات کرده اند و مرحوم از هر صدایی میترسیده است. به مرحوم گفته شده نترس ایشان گفته اند نمیترسم ولی از ترس میلرزیده است. خداهشمندم تعبیر این خواب را در صورت امکان به ایمیل بنده ارسال فرمایید. با تشکر از عنایت شما

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      این خواب از بیننده می خواهد تا اجازه ندهد احساس ترس و ناامیدی، جلوی تلاش او را برای پیگیری اهداف و خواسته هایش بگیرد.

  28. مهسا حسین زادهمهسا حسین زادهsays:

    سلام وقت به خیر من خواب دیدم تو خونه قدیمیمون که 4..5ساله از اونجا رفتیم با خانواده ام هستم بعد بابام میخواد تو پذیرایی بخوابه به ما میگه خب دیگه پاشید برید بخوابید که من لحظه رفتن میبینم سر پدرم چند متر اون ور تر از تنش رو زمینه که میگه چیه برید دگیه با حالت تند و بعد ما میریم تو یه سالن که اونجا تعداد زیادی جا خواب انداخته بودن مادرم به سرعت به خواب رفت اما دو تا برادرم در حال بازی گوشی بودن که از سالن میرن بیرون منم میرم دنبالشون که بگم بیان بخوابن که میبینم ته راهرو خونمون یه چیزی رد شد اما انقدر سری که مشخص نبود چیه دوباره رد شد من که تو خواب ترسیده بودم به برادرام میگفتم بیاید بریم اما اصلا صدامو نمیشنیدن تو دلم گفتم جز ما که کسی تو خونه نیست این کیه که برای باز آخر رد شد و من دیدم خودمم که دارم به صورت 4دست و پا رد میشم یعنی تو خواب دوتا بودم و اونی که رد میشد به من یه لبخند عجیب زد و از ترس همون لحظه بیدار شدم ممنون میشم تعبیر این خواب و بگید

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      به تلاش خود ادامه دهید و در مقابل فریب و دورویی افراد بدخواه شکیبایی به خرج داده و نهراسید.

  29. زهرازهراsays:

    خواب دیدم روی از بستگان که پسره منو نگاه میکنه و من از ترس داشتم خفه میشدم و از ناراحتی قلبم فشرده می شد

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      درود ، ممکن است شخصی نادان برایتان ایجاد یک ناراحتی کند.

  30. امیرعلی نظریامیرعلی نظریsays:

    سلام.چند وقت هست که خواب می بینم که همسایه کناری ما که یک خانم‌ است لباس جادوگری می پوشد و به پشت پنجره خانه ما در طبقه دوم می اید و گدایی میکند.و من هم خیلی از او میترسم.لطفا تعبیر این خواب رو بگید. با سپاس

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      بيانگر آن است كه موضوعى شما را ناراحت و عصبى كرده است.

  31. مسعودمسعودsays:

    با سلام من خواب دیدم که با دوستم رفتیم سر کارمون و دزدی میرفتیم که کسی ما رو نبینه و فک میکردیم کسیم اونجا نیست بعد که رفتیم من دیدم یه کم پایین تر از کار ما دارن خونه میسازن و ما خودمونو ازشون پنهون میکردیم و میترسیدیم که ما رو ببینن و یکم جلوتر رفتیم چن خانواده دیگه رو دیدم که اومده بودن تفریح اون دوروبر کارمون. و ما میترسیدیم که ما رو ببینن ولی بعدش معلوم شد که اصلآ توجهی به ما نمیکردن و براشون مهم نبود. و برگشتیم تو راه من فک کردم یکم خاک و کلوخ تو کفشم افتاده کفشمم در آوردم تکوندمدش. ( البته محل کارمون بیابانه مثلآ جای تفریح مردم نیست) فقط کشاورزا اون اطرافن. تعبیرشو لطف کنید ممنون.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ترسیدن در خواب نصرت است و به شادی و خبرخوش است و اگر ترسیدید خوشحال خواهید شد

  32. سعيدسعيدsays:

    سلام خواب ديدم در خانه اي نااشنا هستيم من و نامزدم و فروشنده ي قديمم ك ارتباط زيادي باهم نداريم و اون نشسته بود جلو در چوبيه اتاق و با تبر به در ضربه هاي اروم ميزد و در خط ميوفتادو نامزدم ترسيده بود من خودمم يكم وحشت داشتم ولي ب نامزدم دلگرمي دادم و بعد من چن روزه خونه پسرخالمم و خواب ديدم تو اتاقشيم و توكف دستاش پراز مارمولكاي اپارتمانيه وتكون نميخورن وباهاشون ور رفتم همشون با سرعت پخش شدن تو زير وسايلا و من بفكر اين بودم مادرم تو حال نبينه و بترسه و در حقيقت مادرم خونه پسر خالم با من ني..تعبيرش چيست!!

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      باسلام تعبیر خوابتان اشاره به مشکلات و سختی های زندگی و ترس شما از روبرو شدن با آنهاست.

  33. امیر مبینامیر مبینsays:

    سلام و وقت بخیر .من خواب دیدم در زمان قدیم در یک مغازه دست فروشی پسری معرکه گرفته منم دارم تماشا میکنم که یک پسر به کنارم میاد میگه از مار میترسم تو هم میترسی و من به شدت عصبی میشم جمعیت رو کنار میزنم و میرم سه تا مار رو با یک دستم میگیرم که اندازه کف دستم بودند و سمت پسر میبرم و بهش میگم من نمیترسم.بعد اون پسر خیلی ترسیده بود و این رو چهرش نشان میداد که از من میترسه .بعد مار هارو به جایی که بودند پرت میکنم یکشون رو که پرت کردم به پشت میخوابع و حرکت نمیکنه .بعد پسر صاحب مار ها میگه خودتو عصبی و ناراحت نکن و بعد که به اطراف نگاه میکنم جمعیت و ادمی نبود فقط من و اون دوتا پسر بودیم و یک مار بزرگ که خیلی خصمانه بهم نگاه میکرد ولی در جایش انگار میخکوب شده بود . ممنمون میشم تعبیرش روبهم بگید ‌.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      باسلام تعبیر خوابتان نشان دهنده فرار از مشکلات و ناتوانی در روبرو شدن با آنهاست

  34. marzimarzisays:

    سلام من خوابد دیدم که از شخصی وخانوادش وحشت داشتم اما اصلا نشون نمیدادم و لبخند میزدم.از اون خانم تعدادی سوزن فلزی داخل لباسم قایم کردم که اسیبی بهم نرسوند.و دختر همون خانم دیدم که دستهاش خیلی کثیف بود و دستهای منم یه کمی کثیف شد.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      باسلام تعبیر خوابتات نشانه ترس و فرارتان از مشکلات و اتفاقاتی است که موجب ناراحتیتان میشوند

  35. سعید کاظمیسعید کاظمیsays:

    سلام. داشتم خواب میدیدم که فردی ترسناک و بلند قامت‌تر از من(خودم حدود دو متر قدم هست) وارد هتل شد از در. و مثل اینکه من برای اون هتل کار میکردم. اون فرد قبل از اینکه وارد هتل بشه روی زمین میخزید ولی وقتی در رو باز کردم و وارد شد قامتش رو بلند کرد و انگار داشت می‌انداخت روی من و من خیلی از اون ادم میترسیدم و البته اون اصلا حرف نمیزد اما با احساس و انرژی منظورش رو میفهمیدم، داشتم اینا رو میدیدم که از خواب پریدم و اومدم اینجا خدمت شما دنبال تعبیرش، ممنون بابت سایت خوبتون و کمک‌هاتون. ♥️

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      باسلام ممکن است اتفاقاتی موجب ناراحتی و نگرانیتان شوند

  36. بهنامبهنامsays:

    سلام.لطفا خواب من را تعبیر کنید. خواب دیدم بر روی ترن هوایی هستم و از یک طبقه ساختمان به طبقه بالاتر رفتم با ترس شدید از ارتفاع طوری که چشمانم را بستم.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      باسلام تعبیر خوابتان نشانه موفقیت در زندگی است

  37. لیلیلیلیsays:

    سلام خسته نباشید من چندپیش خواب وحشتناکی دیدم ونخواستم آن رابرای شماتعریف کنم ولی مدام بهش فکرمیکنم ویک لحظه نمیتوانم آن راازذهن خود دورکنم وخیلی میترسم که نکنه اتفاق بدی بیفته،،خواب دیدم من به همراه خانوادم وچندین نفرکه نمیشناسم وغریبه بودن گیرقاچاقچیهای انسان افتادیم که میخواستن اعضای بدنمون رو....واولین نفرانگارتوخواب مامانم بودومامانم آرام نشسته بودوفقط نظاره گربود وناراحت،،ومن توخواب خیلی پریشون احوال بودم وواقعاترسیده بودم ودنبال راه چاره ای بودم ونمیدونستم چیکاربایدبکنم،،خواهش میکنم آرامم کنیددارم دیوونه میشم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممنون جای نگرانی نیست و نشان دهنده خوشحالی در اینده نزدیک است

  38. مائده لطفیمائده لطفیsays:

    با سلام و خسته نباشید من یه نفر رو مکررا در خواب میبینم که به من نگاه میکنه و با اینکه در خونه قفل هست سعی در داخل اومدن رو داره اما من پشت در بهش اجازه نمیدم و تو خواب میترسیدم تو خواب پدرم رو صدا زدم که بیااااا بابا توروخدا بیا من نمیتونم زیاد مقاومت کنم با این که اون فرد هم تقلای زیادی برای باز کردن در انجام نمیداد. لطف میکنین اگه تعبیرش رو به من بگین ممنون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      باسلام ممکن است مسائلی موجب نگرانیتان شوند

  39. NMNMsays:

    سلام من خواب ديدم كه از يه تاكسي داشتم پياده ميشدم و فهميدم كه پولي ندارم كه به راننده بدم بعد چون نزديك خونه بودم بهش گفتم منتظر بمونه تا برم وپول بيارم اما چون خيلي طول كشيد راننده به زور تمام پول منو ميخواست و راننده تو خواب من يه مرد ديوانه بود و من قبول نكردم وشروع كردم از دستش فرار كردن و در طول خواب هرجا كه ميرفتم از يه سري افراد كمك ميگرفتم كه از دستش فرار كنم حتي در طول خواب مادرمو هم ديدم كه از اونم كمك خواستم .اخر خواب پول هارو ول كردم و فرار كردم به جايي كه پر از ادم بود و اون مرد ديگ نميتونست منو بگيره .تعبيرش چيه؟

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام جای نگرانی نیست و ترسیدن درخواب نصرت است

  40. ShShsays:

    سلام خواب دیدم تو راه پله خونمونم از راه پله در پشت بوم نگاه کردم دیدم بازه همه جا تاریک بود شب بود یک مرد بیرون در تو تاریکی ایستاده بود منو نگاه میکرد ولی صورتشو نمیدیدم تاریک تاریک بود فقط سایه ش مشخص بود خیلی ازش میترسیدم نمیتونستم فرار کنم برم توخونه تعبیرش چیه

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ترسیدن در خواب نصرت است و بزرگی

  41. سمیهسمیهsays:

    سلام توروخداجواب منوبدین برام مهمه خاب دیدم ۳تامردکه یکیشون قیافه خیلی وحشتناکی داره موهای بدنموزدن من ب بهانه دسشویی فرارکردم توکوچه هایه خونه لامپش روشن هرچی زنگش زدم پناهم بده دربازنکرد هیچ کدوم ازخونه هادربازنکردن میخاستم اطلاع بدم ک من گیرافتادم موقع فراردیدم ۴نفرن یه دختربچه سرگردون باعروسکم تواون دل شب میدیدم انقدردویدم دویدم یهوچشمم به یمرد نیم برهنه افتاد من درکل خیلی ترسیده بودم بمن گفت پتومیخای؟خلاصه خیلی وحشتناک بود همه چیز اون دختر اونا

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام رویای پریشان و درهم است تعبیری درست ندارد

  42. الىالىsays:

    سلام وقتتون بخير ممكنه به من بگيد خواب ديدن اينكه يك نفر قصد كشتنت رو داره يه شخصى كه نميشناسيش به شكل وحشتناكى دنبالته كه بكشتت يعنى چى؟ من خواب ديدم اين اواخر واسه دفعه دوم كسى دنبالمه و من ازش ميترسم و ازش فرار ميكنم مخفى ميشم و حتى به يكباره با يك جنازه توى خيابون روى زمين مواجه شدم كه اون كشته بود فضاى خوابم هر دو دفعه خيلى عذاب آور بود خواهش ميكنم بگيد يعنى چى

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است مورد حمایت قرار بگیرید

  43. نازینازیsays:

    سلام. دختر مجردی هستم. مدتیه ک از عشقم بی خبرم و از هم دوریم و ارتباط نداریم. امروز صبح خواب دیدم تو خونمون همه خانواده هستن و شب بود و همه خواب و عشقمم خونمون بود و خواب بود ک یه دفه صدای دست زدن و هلهله کشیدن عشقم درحالی ک خواب بود اومد و مامانم گفت بیا ببین این(عشقم) تو خواب داره سروصدا میکنه بعد من رفتم دیدم عشقم با عصبانیت داره از خونه میره بیرون و حرکات تند و عصبانی داره من تا دم در حیاط رفتم اما ازینکه اون متوجه من شده انگار ازش فرار میکردم و اونم میومد دنبالم و من یهو خیلی ازش ترسیدم و با ترس دویدم تو خونه ک از خواب بیدار شدم. لطفا تعبیرشو بگید. ممنون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      تعبیر خوابتان نشانه موفقیت در روابط عاطفی و احساسی است

  44. MojtabaMojtabasays:

    سلام. من خواب دیدم در آشپزخانه هستم ناگهان دزدی که صورتش رو با نقاب پوشیده بود وارد آشپزخانه و خانه شد من خیلی ترسیده بودم و از شدت ترس زیاد به نفس نفس افتاده بودم و هیچ چیزی نمی تونستم بگم . و دزد به سمت پذیرایی رفت که من از خواب بیدار شدم. ممنون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      ممکن است کسی با رفتارش موجب ناراحتیتان شود

  45. ثریاثریاsays:

    سلام و احترام. بارها این خواب برایم تکرار شده . از شخصی که مرد است و غریبه می ترسم یا فرار می کنم یا مثلا توی یک خانه هستم که آن شخص که قصد دارد وارد خانه شود و به من آزار برساند پشت در است و سعی می کند وارد خانه شود من هم با ترس سعی می کنم در را قفل کنم و موفق می شوم در را محکم قفل کنم و دست او به من نمی رسد

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      ممکن است در عالم بیداری کسی با رفتارش موجب ناراحتیتان شود

  46. داوریداوریsays:

    سلام تورو خدا جوابمو بدین دارم از ترس سکته میکنم همین ۲۰ دقیقه پیش از خواب بسدار شدم از ترس کمرم شل شده خواب دیدم من و خواهزم تو خونه تنهاییم در حیاطو زدن رفتم باز کردم یه مرد غریبه جوان زیبا پشت در بود دو تا تفنگ اسباب بازیم دستش بود ب حالت بچگاته حرف زد که یعنی بیا بریم بازی من فهمیدم داره الکی میگه نقشه داره گفتم باشه بیا بریم تو کوچه بازی که از خونه بره بیرون اما نرفت من از حیاط اومدم بیرون دویدم سمت خونه همسایه کمک بگیرم به سختی میرفتم کسی نبود در خونه همسایه زدم باز کرد گفتم شوهزت اینجاس بگو بیاد کمک -نبود اخرش داد زدم توی کوچه کمک اما به سختی راه میرفتم و داد میزدم برگشتم سمت خونه نگران خواهرم بودم که از خواب بیدار شدم از ترس دارم میمرم. من و خواهرم مجردیم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام جای نگرانی نیست و بر نصرت و بزرگی در زندگی تعبیر میشود

  47. مریم حاکمیمریم حاکمیsays:

    سلام من خواب ظهرم رو میخاستم بگم نمیدونم تعبیر داده یا نه ممنون میشم جواب بدین خواب دیدم تو یه محیط نا اشنایی هستم با یه عده افراد نا اشنا که هی سعی میکنن منو بترسونن و منم واقعا میترسم البته واقعا نمیدونم علت ترسم چی بوده. بعد میبینم به طرف اتاق خودم میرم ولی اشتباهی وارد خونه داداشم شدم اونجا زنداداشم با یه حالت مرموزی منو نگاه میکنه .ممنون میشم تعبیرشو بگید

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      تعبیر خوابتان نشانه دفع درد و رنج و ناراحتی است

  48. الهام شیروانیالهام شیروانیsays:

    سلام من خواب دیدم در حال راندن دوچرخه دوقلو با یکی از دوستام هستم که یهو از یه گروه ادم آشنا که پشت سر ما هستن از ترس فرار می کنیم و از دوچرخه می افتیم و با حالت دو به سمت یه ساختمون میریم و تو یکی از اتاقها قائم میشیم ولی اونها همچنان دنبال ما هستن ممنون میشم تعبیرشو بگید؟!

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام بیانگر ان است که به طور تدریجی غم هایتان از بین خواهد رفت

  49. شیماصداقتشیماصداقتsays:

    سلام خسته نباشیدمن الان چندشبه خوابای مثل هم میبینم یه شخصی رومیبینم که من قبلاباایشون درارتباط بودم ولی الان چندوقته کات کردیم که میخوادواردخونمون بشه یایه بارم میخواست واردخونه عموم بشه اون شخص رومن صورتش رونتونستم ببینم چون یه خورده ازمن دورترایستاده وبهم پشت کرده ولی کاملاحسش میکردم حتی حسش میکردم که میگفت خونه روخالی کن میخوام ببینمت توخوابم یه حس خیلی بدی داشتم هم استرس داشتم هم ترسیده بودم این خواباهم نزدیکه صبح میبینمشون لطفاتعبیرشوبرام ایمیل کنین

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام بشتر این گونه رویا ها بیانگر مشوش بودن ذهن ودرگیری روح است و ترسیدن در رویا نصرت است

  50. girlgirlsays:

    سلام خسته نباشید خواب دیدم که خانومی میخواست به پشت دست من آمپول بزند و من به شدتتتتت وحشت کرده بودم و میترسیدم تا اینکه همون خانوم اومد و آمپولش رو زد و من از ترس چشم هام رو محکم بسته بودم... انگاری میخواست ازم خون بگیره...تعبیرش چیه؟ تعبیرکنید ممنون میشم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      ممکن است اتفاقاتی در زندگیتان رخ دهد که شما دل آزرده و ناراحت کند

  51. جوادجوادsays:

    سلام !خواب دیدم هوا برفی بود و برف ملایم و قشنگی میومد !من و برادرم هر کدوم ی چاقو داشتیم !و دستمون بود (برا دعوا و..چاقو نگرفته بودیم )داشتیم می‌رفتیم خونه ک پلیسی داشت پیاده رد میشد چاقو رو دستمون دید و چاقو بردارم رو گرفت و من چاقومو پنهون کردم! یکمم بحثمون شد با پلیس ک چرا چاقو رو گرفته !و بعد فرار کردیم تو برف ها !موقعی هم ک رسیدیم ب خونمون پدرم داشت برف هارو میروفت از دم در !

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      خوابتان بیانگر رفع شدن درد و غم و ناراحتی از افکار و زندگیتان است

  52. فريبافريباsays:

    سلام مدتي است كه خواب مي بينم كه يكنفر قصد كشتن من را داره و من از اين موضوع خيلي درخواب وحشت مي كنم و همش داد ميزنم و از ديگران كمك مي خوام ولي درخواب نميدونم اون شخص كيه ممنون ميشم تعبير بفرماييد.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام نشان دهنده ان است که غم ها و رنج هایتان به تدریج از بین خواهد رفت

  53. مهتامهتاsays:

    با سلام من خواب دیدم تو یه کوچه تاریک یه اقایی با کت و شلوار اسپرت از روبه روم.میاد ترسیدم اونم شروع کرد دنبال من اومدن,من سرکوچه رسیدم و یکم اونورتر چراغ و روشنایی دیدم,عقب عقب به سمت روشنایی رفتم.که از شدت ترس از خواب پریدم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است ضررهایی از دوستان نزدیک به شما خواهدرسید

  54. ساراساراsays:

    سلام خواب دیدم خواهرم که الان 20 سالشه کودک شش ساله شده من مواظبش بودم از یه پل که زیرش رودخونه بود رد شدیم پاهاش کثیف شد بردمش دستشویی عمومی تمیزش کنم یه مرد اونجا بود داشت روی دیوار ادرار میکرد شلوارش خونی بود خواهرم و تنها گذاشتم یه لحظه برگشتم دیدم لختش کرده دهنشو گرفته خیلی ترسیدم داشت آب میریخت روی خواهرم منم یه سیلی زدم تو گوشش فرار کرد خواهرم و پس گرفتم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام خواب شما پریشان است.

  55. قمر خاتون سیاحقمر خاتون سیاحsays:

    سلام و ادب و احترام خواب دیدم دارم میرم بازار سر راه یک پسری مزاحمم میشه اولش با حرف های زشت و تحقیر آمیز و بعد خواست شماره تلفن بده که نپذبرفتم تهدید کردم به پلیس ۱۱۰ اطلاع میدم دوستانش ازش دفاع کردند با خشم و نفرت ازم دور شد بعد از چند روز در پشت پنجره ی آپارتمان مان صدایی آمد پنجره رو باز کردم همان مرد بود ولی شبیه معتادها و لاغر و نزار دوباره فحاشی کرد با دستانم گلویش را فشردم آنقدر که سیاه شد و بی جان افتاد روی زمین نمی دانم مرد یا نه بعد از لحظاتی نگران بودم مرده باشه و قاتل بشم وقتی آمدم بیام تا مطمئن بشم دیدم درب منزل پدربزرگم هستم و کلی از منزل خومان فاصله دارم راه افتادم که بیام پیش همان مرد از پنجره ی بالای منزل پدربزرگ خواهرم و مامانم برایم دست تکان دادند رسیدم بالای سر اون مرد خیلی ترسیده بودم تکان نمی خورد از ترس پلیس و زندانی شدن و .... می لرزیدم آخرش هم اصلا معلوم نشد اون مرد فوت کرده بود یا نه کلا خوابم ترسناک بود و من پر از تشویش شدم از دیدنش ممنونم از تعبیرخوابم توسط شما

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است دچار استرس و ناراحتی هایی در زندگیتان شوید و بر رویای پریشان شوید

  56. MahyaMahyasays:

    سلام وقت بخیر من خواب دیدم که تو خونه ی قبلیمون تنها هستم و دمه پشت بوم هستم. همه جا تاریکه و ارواح هستن. من داشتم از ترس میمردم. از پله ها میومدم پایین و چراغا رو روشن میکردم. اومدم دمه در کوچه و به مادرم زنگ زدم که بیاد دنبالم و گفت الان میاد. منم داشتم از ترس گریه میکردم. اومدم داخل منتظرش اما نیومد. تو خونه خوابم برده بود که بازم ارواح رو دیدم. بعد دوباره به مامانم زنگ زدم و کلی باهاش دعوا کردم که چرا نیومد دنبالم. تعبیرش چیه؟

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام نشان دهنده رفع تدریجی غم و اندوه از زندگیتان است که ممکن است باعث راحتی شما شود

  57. فرزانهفرزانهsays:

    سلام.من خواب دیدم از خونه ی عموم داریم پیاده میریم خونه ی خودمون.مامانم اینا جلو جلو رفتن من تنها موندم یکی تو خیابون افتاده بود دنبالم منم با وحشت خودمو انداختم تو خونه ی همسایه.همسایه هم پسر کوچیکه شو باهام راهی کرد تا خونه ولی من همه ش میترسیدم سر و کله ی اون آدم پیدا بشه اولش کوچه رو گم کردیم بارونم میبارید ولی بعد رسیدیم دم در خونه.من مامان و بابام و وه دیدم خیالم راحت شد گفتم من برم این پسرد برسونم بیام

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام نشان دهنده رفع تدریجی اندوه و غصه از زندگیتان است و بر نیکی تعبیر میشود

  58. بصیرت جبصیرت جsays:

    سلام ساعت ۱۰ صبح خواب دیدم یک زن دیوانه و پریشان به خانه مان حمله میکند چون زور زیادی داشت پنجره باز شد و اومد تو .شوهرم و برادرش به دیوانه خانه زنگ میزدنند که زن دیوانه دوبار به من حمله کرد .. در تنهایی در اتاق دیگری جیغ میزد و ناله میکرد..‌تعبیری دارد؟

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام خواب بعد از اذان صبح تعبیری درست ندارد و جای نگرانی نیست

  59. ndndsays:

    سلام..من خواب یه دختری رو دیدم که ناشناس بود...اما شبیه زامبی ها بود...چشمان ابی هم داشت..و به هر کی نگاه میکرد مثه خودش میشدن...من ترسیده بودم...نگران خودمو مامانم بود که اتفاقی برامون نیفته...تا اینکه یکی بهم گفت اگه اصلا بهش نگاه نکنی هیچی نمیشه....تعبیرش چیه؟ چون خیلی نگران بودم تو خواب...ممنون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است اشفتگی هایی در زندگی برایتان ایجاد شود

  60. مریممریمsays:

    سلام وخسته نباشید خواب دیدم تو خونه بچگیم هستم من تویکی از اتاقا زندگی میکنم با شوهرم و دختر تازه متولد شده ام که همسرم منو تو دهلیز خونمون بغل کرد وبوس کرد بعدش رفت که یه پیرزن چاق چادر مشکی اومد میکفت خجالت بکش غر میزد که قبل اون دیده بودم تو خونمون تو اونیکی اتاق یه مرد ترسناک هست که میخواست فرار کنه نمیذاشتن بعد اون پیرزن دیدم دخترم نیست رفتم سمت پیرزن کفت نترس تواونیکی اتاق هست اونجا هم تاریک بود واون مرد ترسناک هم اونجا بود کفتم نه من بچمو با اون تنها نمیذارم میکشه وارد اتاق شدم تو تاریکی اون مرد منو کرفت من فقط جیغ میزدم بعد دیدم همسرم با اسب قهوه ای تو دهلیزه دخترمم پیشمه میکفتم من میترسم من میرم خونه مامانم اینجا نمیمونم با گریه میکفتم همسرم هم کفت باشه برو

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      ممکن است اشخاص بدخواه و نیرنگ باز موحب ناراحتی و آزردگی خاطرتان شوند

  61. آسمانآسمانsays:

    سلام خاب دیدم شوهرم دوتا شده یکیش شوهر واقعیم بود که خوب بود و یکی دیگش که دقبقااا شبیه اون یکی بود خیلی بدجنس بود و قصد آزارمو داشت اما در آخرخابم شوهرم که خوب بود منو انداخت سمت اونکه شبیهش بود و بدجنس و وحشتناک بود.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام بیانگر نصرت است و بزرگی و به نیک تعبیر میشود

  62. سارا حسارا حsays:

    سلام امشب اول شب خواب دیدم با‌دوستم رفتیم بیرون چندتا مرد خیابونی دورمون جمع شدن و قصد اذیت کردن داشتند من تو خواب خیلی ترسیده بودم ولی با این وجود میرفتیم جلوشون وایمسادم و داد میزدم تا بالاخره بی خیالمون شدن رفتن ولی بازم یکیشون برگشت سوار ماشینم شد میخواست ماشینمو بدزده ک من خودمو انداختم تو ماشین و دزدو میزدم سرش داد میزدم که آخرش ماشینو ول کرد و فرار کرد

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام. وقت بخیر. این رویا نشان می دهد که بایستی بر ترس های خود غلبه کنید. بهترین روش روبرو شدن با آن ها است.

  63. سمانهسمانهsays:

    سلام بنده خغنمی متاهل هستم من دیدم که یه دختر من و شوهرم رو توی خونش برای اقامت جا داده بود بعد یه لحظه خودمو شوهرم دیدم که داره سینه ی یه دختر دیگه رو میخوره انگار بهرحال دیدم که سینه دختر دوم لخت بود و داشتن همجنس بازی میکردن بعد ما تو ماشین نشستیمو فرار کردیم من یادمه اون دختر که مارو تو خونش اجازع داده بود بمونیم با یه مرد بالغ دنبالمو بودن بعد دیدم از شر شون خلاص شدیم و در اخر شوهرم بهم گفت خیلی استرس دارم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام این رویا بیانگر وفاداری شما نسبت به همدیگر است

  64. نورمهر سیاح مقدمنورمهر سیاح مقدمsays:

    سلام و احترام توپ تاپ خواب دیدم وارد آریشگاه شدم تا صورتم رو اصلاح کنم خانم آرایشگر خیلی عالی باهام برخورد کرد سالن از مشتری پر بود بعد یک پسری حدود بیست و دو سه سال ه وارد شد من می شناختمش از فامیل دور ما بود ولی اینجا پسر خانم آرایشگر بود یهو سالن خالی شد و هیچکس جز من و اون پسر اومد جلوی من چهره اش عوض شد با چشمانی وحشتناک و زشت و کریه شبیه شیاطین گفت اگر به کسی چیزی بگی حسابت رو میرسم داشتم از ترس این چهره و حرفش قالب تهی می کردم از اونجا فرار کردم فقط می دویدم تا رسیدم به یک منزل که باغی داشت و شلوغ بود انگار جشنی بود داشتند غذا می پختند صدای آهنگ می آمد همه هم فامیل های من بودند رفتم توی اتاقی کنار دایی ام که مردی بسیار نمازخوان و متدین هست خواب بود بیدارش کردم گفتم دایی خواب دیدم گفت دایی جان چرا اینقدر مضطرب و آشفته یی خیس عرق بودم و می لرزیدم گفت دایی جان خیر باشه نگران نباش بگو چته؟ خواستم براش جریان پسر و چهره اش رو بگم که کسی وارد شد گفتم برو بیرون من با دایی حرف دارم ولی نرفت نتونستم به دایی ام بگم چی شده بود ودیگه هیچی یادم نیست مرسی از تعبیر خوابم در پناه حق باشید

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      در یک موقعیتی قرار می گیرید که ممکن خطری شما رو تهدید کنه ولی از اون نجات پیدا می کنید

  65. خورشیدمهر  سیاوشخورشیدمهر سیاوشsays:

    سلام و احترام توپ تاپ خواب دیدم وارد سالن آرایشگاه شدم تا ابروهایم رو اصلاح کنم سالن پر از مشتری بود خانم آرایشگر خیلی عالی با نن برخورد کرد بعد یک پسر حدود ۲۲ ۲۳ سال ه اومد داخل اون پسر نوه ی عمه ی مامانم بود ولی در خواب پسر خانم آرایشگر بود به محض ورود پسر سالن خلوت شد اون پسراومد کنار من چهره اش زشت و وحشتناک بود مخصوصا چشم هایش از ترس قالب تهی می کردم گفت به کسی چیزی نگی و گرنه خودت می دانی مثل برق شروع به دویدن کردم تا دور بشم خیلی دور شدم وارد باغی شدم شلوغ بود انگار مراسمی بود غذا می پختند و آهنگ پخش می شد وارد اتاقی شدم دایی مامانم آنجا بود یک مرد نماز خوان و متدین از خواب بیدارش کردم گفت دایی جان چت شده چرا اینقدر پریشان و مضطرب هستی از ترس خیس عرق شده بودم گفتم دایی جان خواب بدی دیدم خواستم براش جریان پسر رو بگم که پسرخاله ام وارد شد گفتم برو بیرون نرفت نتونستم جریان رو بگم فقط دایی گفت نگران نباش خدا بزرگ ه و خیره دایی جان تشکر می کنم از تعبیرخوابم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      نجات از موضعی که به ضررتون

  66. NNsays:

    سلام من خواب دیدم در شهر دیگه ای زندگی میکنم و یه مرد دیوانه عاشق من شده و حتی تو اتاقمم پنهان شده بود و من ازش میترسیدم و بعدم دیدم بخاطر بدهکاری بیسری سرشو از تنش جدا کردن و کشته شده

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام از یه موقعیت نگران کننده رها میشین

  67. لیلالیلاsays:

    سلام من نامزدم و خواب دیدم انگار داشتم از دست نامزدم فرار میکردم هم خودم فرار میکردم و هم یه دختر بچه رو فراری میدادم و به هیچکسم نمیتونستم بگم ،توی خوابم قیافه و همه چیز نامزدم تغییر کرده بود انگار کس دیگه بود که نمیشناختمش و توی خوابم در حیم فرار زدمش و اون میخواست منو بکشه یجورای خیلی ترسناک بود توی جایی که داشتم میدویدم یهو مسجد محلمون دیدم شریع پریدم داخلش رو از خواب پریدم تنها چیزی که میدونم توی خوابم از نامزدم ترس داشتم و اصلا دلم نمیخواست ببینمش

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام اگر مشکلی بینتون هست رو حل کنین و سعی کنین که شخصیتش رو بشناسین و باهاش خوب باشین اما احتمال این هست که شما نسبت به ازدواجتون با این شخص ترس دارین

  68. عاصمهعاصمهsays:

    با سلام دیشب خواب دیدم آبجی ام به زن داداشم زنگ زد ولی اون گوشی رو جواب نداد یهو دیدم زن داداشم اومده خونه به ما اشاره کرد چیزی نگیم وآبجیمو خواست بتر سونه یهو اومد بالا سرش اونم که انتظار دیدنشو نداشت اول از ترس شوک شد چشماش درشت شد بعد شروع کرد به گریه کردن که از ترس دارم میمیرم منم اول از قیافه آبجیم خنده م گرفت ولی بعد ناراحت شدم لطفا تعبیر کنید.ممنون از شما

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام اتفاقی در زندگیتون می افته که کمی شوکه کنندس اما بعدش این مسئله حل میشه

  69. خورشیدمهر سیاوشانخورشیدمهر سیاوشانsays:

    سلام صبح بخیر خواب دیدم از درب مغازه یی خارج میشم و میرم سمت دیگزی از شهر انگار دنبال دوست یا بچه ام بودم وقتی برگشتم دیدم مرد مغازه دار داره با مرد دیگری جدل میکنه که تو خیلی وقت ه اینجا داری کشیک میدی و مشکوک هستی گفتم اگر مشکوک هستی که داره مشکلی پیش میاد زنگ بزن پلیس گفت باشه من رفتم به منزل مان ولی دیدم همان مرد مشکوک(نمی شناسمش) داره با سیم قفل دری رو باز میکنه به مرد مغازه دار با دستم اشاره کردم که زنگ بزن پلیس و رفت زنگ زد،،،،، اون من رو دید که دیدمش داره چکار میکنه صدایی شنیدم که به مرد می گفت اون(من رو می گفت)۷ تو رو دیده ترسیدم بچه ام جلوی در بود آوردمش داخل و دیدم اون پسر کوچک شده مردی بزرگ حدود چهل ساله من درها رو بستم و قفل کردم ولی احساس میکردم اون مرد الان از دیوار میاد داخل(تا آنجا که یادم هست کسی داخل نیامد) از بیرون صداهای گنگ می امد دیگه چیزی یادم نیست تا از ترس همین الان از خواب بیدار شدم مرسی توپ تاپ

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن شاهد حق و ناحقی باشین و مسولیت اینرا دارین که از حق دفاع کنین

  70. نسترن بنسترن بsays:

    سلام وقتتون بخیر من شب خواب دیدم که تو خونم خوابم یهو چشمامو باز کرذم دیدم یه پسر بچه سه چهار ساله وسط خونم وایساده داره با شیطنت بهم میخنده . به شدت ترسیدم و میخواستم جیغ بزنم ولی صدام در نمیاد . با صدای ته حلقی فقط یا علی گفتم و از خواب پریدم.من متاهلم ولی در حال حاضر بچه ندارم.لطف میکنین تعبیرشو بگین . خیلی میترسم ازش

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام سپاس اتفاقی براتون می افته که جنبه ی مثبت داره ولی شما ازش برداشت اشتباه خواهین داشت

  71. RahaRahasays:

    سلام و خسته نباشید من دیروزخواب دیدم که از یه سر ادم فرار میکنم من در خواب انگار پسر بودم ودو تا دختر به من کمک میکردم جای خیلی عجیبی بودم یه خونه چند طبقیه حالا کلبه ای چوبی که دور تا دورش احاطه شده با اب.این اب فاصله ای بین تمام خانه های اطراف بود باید با قایق به سمت دیگ رفت خوابم اینجوری که از در این خونه وارد میشم در حالی که فرار میکنم از یه سری ادما خیلی بودن که اکثرشون قیافه های عجیب و قریبی داشتن ینی اعضا ی بدنشون حیون بودفقط دوسه تا ازشون سر ادم داشتن منتها جاهای از بدنشون حیوون بود و کلشون دستاشون و..همه اینا دنبالم بودن و میخواستن منو بگیرن دوتا دختر خوشکلکه اونا کاملا قیافه ی ادم داشتن و بسیار زیبا بودن بهم کمک میکردن هر وقت دست یکشون میفتادم نجاتم میدادن منم سعی میکردم بهاشون بجنگم تا اینکه دوتا سنگ نورانی سبز دیدم انگار بخاطر اینا بود اونارو بر میدارم و از اون جا با قایق با یکی از دخترا فرار میکنم بعد کمی میرسم به اون سمت اب وقتی به خیابون رسیدم شروع کردم به فرار نمدونم کجا فقط میرفتم تا اینکه یکی از اون دختر که بهامون نیومد رو میبینم من میبوسه رو لبام(من در این خواب پسر بودم) تعجب میکنم منم رو پیشونیش یا لپش دقیق یادم نی میبوسم اونم به حالت زخمی رو زمین میوفته یه مردی هم اون میگیره که کچله بهم میگه باید بری من هم پشتمو میکنم و با دختر دومی میدووم ک از خواب بیدار میشم و خیلی بخاطر دختر که حالش بد بود متاسف بودم .خیلی ممنون میشم که تعبیرش کنید .من به تکرار و مرتب و به مدت طولانیه که خواب میبینم همیشه یه پسر با من هست که مراقب منه بهم کمک میکنه و در اون خواب ها یا دنبالمن دارم فرار مبکنم یا ناراحتم یا ..اولین باره که تو خواب حس میکنم و خودمو پسر میبنم و دوتا دختر بهامن می رو زمین میوفته یه مردی هم اون میگری که کچله بهم میگه باید بری من هم رو میکنم و با دختر دومی میدووم ک از خواب بیدار میشم .خیلی ممنون میشم که تعبیرش کنید .من به تکرار و مرتب و به مدت طولانیه که خواب میبینم همیشه یه پسر با من هست که مراقب منه بهم کمک میکنه و در اون خواب ها یا دنبالمن دارم فرار میکنم یا ناراحتم یا ..اولین باره که تو خواب حس میکنم و خودمو پسر میبنم و دوتا دختر بهامن

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام سپاس به عاقبت بخیری و سعادت شما اشاره داره

  72. ساراساراsays:

    سلام خواب دیدم روی پشت بام آپارتمان بسیار بزرگی هستم در جاهای مختلف این پشت بام میز و صندلی و آدمهایی بودن اولش شوهرم پیشم بود بعد رفت و یکی از همکارام اومد نمیدونم چی شد ولی خواست منو بندازه پایین یادمم نمیاد که افتادم یا نه ولی دفترچه بیمه پسرمو با کارت ملیمو انداخت پایین رفتم سریع دنبال وسایلم یه باجه ایی بود که از بالا مردم وسایلاشونو مینداختن پایین و بعد میرفتن میگرفتن رفتم ایستادم یه آقایی هم بالا سرم بود فک کردم مسئول اونجاست منم هی وسیله ها مردم میومد پایین مثل سند ماشین ملک سوییچ و چیزای مشابه همرو هم میدادم دست همین مرد بعد دفترچه و کارت خودمم اومد گرفتم که برم فهمیدم طرف دزده زدم زیر دستش وسیله ها افتاد بعد دیدم مرد خیلی بد و وحشتناکی با یه زن که اولش انگارهمون همکارم بود ولی بعد اونم دیدم یه زن خیلی زشت و بدجنسی بود گرفتنم خواستن من و پسرمو سوار ماشین کنن ببرن بکشنمون که فکری زد به سرم و پسرمو سوار ماشین نکردم و فرار کردیم اول رفتیم پشت یه ماشین برا قایم شدن که مرد دیدمون باز شروع کردیم فرار کردن رفتیم تو یه رستوران که پر از پسرای مدرسه بودن که داشتن غذا میخوردن اون مرد و زنه هم اومدن تو رستوران اینقدر میترسید و میدونستم که اینا میگیرنمون و میکشنمون قیافه پسرم همش جلو چشمم بود خیلی مستاصل بودم به بچه مدرسه ایها گفتم پسرم قایم کنید خودمم رفتم پشت در ولی زنه اومد منو پیدا کرد مرد هم پسرم با زنه گلاویز شدم خیلی حالت ترس وحشتناکی داشتم نمیتونستم بیار بشم یابچه مو نجات بدم تو فکرم بود برای خلاصیبگم بچه مدرسه ایها بریزن رو سرشون که بیدار شدم وقت بیدار شدن خیلی سنگین بودم شکه بودم از دیدن چنین خوابی ممنون میشم تعبیرش کنید

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام اتفاقاتی براتون می افته که باعث با تجربه تر شدنتون میشه

  73. NilooNiloosays:

    سلام من خواب دیدم با یه آقایی که انگار همو دوست داشتیم فرار کردم به یک خونه ای که همش در داره و رفتیم داخل و همه در هارو قفل کردیم که به ما دسترسی نداشته باشن(پلیس) و من قایم شده بودم و بسیار بسیار ترسیده بودم. آخرش هم با یه ماشین که چندنفر دیگه هم توش بودن فرار کردیم ازونجا و مارو نگرفتن اما ترسیده بودم. میشه برام تعبیرش کنید لطفا.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام موقعیتی براتون پیش میاد که سعی دارین از دیگران پنهون کنین

  74. سحرسحرsays:

    سلام من خواب دیدم یه بچه تغریبا سه ساله داره نگام میکنه و لبخند میزنه بعد بین تعدادی ادم با صدای بلند میگه از خدا میخوام این یعنی من به بزرگترین ارزوش برسه. میشه بگید تعبیرش چیه؟؟؟

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام خیر و گره گشایی برای شما وجود دارد

  75. رويا صادقياررويا صادقيارsays:

    سلام من خواب ديدم كه ميخوام برم مهموني و شلوار عوض ميكنم و بعد چند دقيقه شلوار قبلي پاي منه و شلوارم. كه پوشيد بودمش سرجاشه أينكار هي تكرار ميشه و اخر خسته ميشم بعد كه تحقيق ميكنيم انگار طلسمم كردن و دارن اذيتم ميكنن بعد با دوستم تو خونه نشستيم و ميدونيم قراره اتفاقي بيافته كه يهو چرا خونه ي اونور حياط روشن ميشه و وقتي ميريم داخل يه در شيشه أي داره كه دوتا پسر بچه٤،٥ ساله انگار برادر هم بودم از پشت در داد و بيداد ميكردن و محكم در ميزدن و ماهم ترسيده بوديم و ازشون عكس ميگيرم كه ببينم ميشناسم يا نه

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام چهارقل را زیاد بخونین به گره ای اشاره داره

  76. ......says:

    سلام من خواب دیدم که شب بود و مادرم و خواهرم از خونه رفتن بیرون و فقط منو برادرم که خواب بود خونه بودیم .چون در خونمون باز بود دیدم یک مرد چاق خیلی زشت اومد داخل خونه و میخواست لمسم کنه اما من از دستش در رفتم و اون خونمونو بررسی میکرد رفتم برادرمو بیدار کردم بهش گفتم اما اون زور اون مرد رو نداشت و اون مرد تهدیدمون کرد که باید من رو ببره من خیلی ترسیده بودم رفت و گفت وقتی برگشتم باید ببرمت... خیلی عجییب و ترسناک بود میشه تعبیرش رو بگید با تشکر.

  77. پرناپرناsays:

    سلام خواب دیدم در مسیری راه می رفتم یک عده که دقیقا هم نمی دونستم از کجا هستن دنبال فردی بودن که شبیه فردی بود که در زندگی واقعی میشناسم همون قد و هیکل داشت اما صورتش را مشخصا ندیدم و فکر کردم اون نیست بهرحال اونو شناسایی کردن انگار یک حرفایی زده بود انگار داشتن بهش میرسیدن منم بشدت میترسیدم که من را هم بگیرن حتی یادمه به من یک نگاهی کرد و شاید خواست حرفی بزنه ولی به جایی پناه بردم بعد از خواب بیدار شدم ولی ترس هنوز با من بود

  78. آرزوآرزوsays:

    سلام ببخشید من خواب دیدم که دارم از دست شوهرم فرار میکنم چون فکر میکردم میخواد منو بکشه و همش داشتم گریه میکردم و میلرزیدم از ترس

  79. ......says:

    چقد بی مسئولیت هستین شماها نتمونو مصرف میکنیم که یه جوابی بدین نه این نادیده بگیرین متاسفم ...

  80. مژگانمژگانsays:

    سلام وقتتون بخیر دیشب خواب دیدم با خواهرم در مسیری که پیاده روی میکنیم ناگهان مردی با چشمهای وحشتناک را دیدم که بسرعت پشت سر ما میومد و من تا دیدمش و خواستم فرار کنم بسمت من اومد و من که از ترس میخواستم به خواهرم بگم از مغازه ای که کمی فاصله داشت از کسی کمک بگیره گرفت، ودر حالی که جیغ زدم خواهرم از خواب بیدارم کرد

  81. قاضی زادهقاضی زادهsays:

    سلام من خواب دیدم که برای مراسم شام غریبان امام حسین اماده میشم که با بچم برم اما بعد از این که خداحافظی کردم خودم و بچم در حال فرار دیدیم که سه رو ز از افرادی فراری بودم بعدش متوجه شدم شغلم گدایی هست و اما در جایی که گدایی میکنم افرادی همش قلدری میکنند و همش در خواب از این افراد میترسیدم و هر گدای جدیدی که می امد بهشون یواشکی می گفتم فرار کنن میشه بگید تعبیر این خواب چیه؟

  82. محمدمحمدsays:

    با عرض سلام و خسته نباشید من طی 2 شب دو خواب شبیه به هم دیدم که در هر دو شب مرتکب قتل شدم شب اول دیدم با نارنجک یه نفر رو توی اب گل الود کشتم اطرافیانم جسد رو بردن اما بوی بد جسد همونجا مونده بود و 1 زن هم ناراحت اونجا نشسته بود شب دوم دیدم که یه نفر رو کشتم میخواستم کسی نفهمه زیر اب بردمش و یک تکه سنگ گذاشتم روی سرش که بالا نیاد اما دوستم دید منو بهش گفتم اگه بفهمن بدبخت میشم و اون در جواب گفت بیخیال اگه نفهمیدن که هیچ اگرم فهمیدن هر چه پیش اید خوش اید ما که خندان میرویم

  83. لیلا معتمدیلیلا معتمدیsays:

    سلام من در خواب دیدم که در جشن عروسی ام هستم و دارم در کوچه ای میرقصم همراه با مادرم و عمویم بعد همان لحظه پسری که در واقعیت دوستش دارم به عنوان داماد از ماشین پیاده شد و رقص من هم تمام شده بود که من با دیدن همسرم ترسیدم و به مادرم گفتم اون اومد مکان عروسی هم جلوی درب خانه ی زن دایی ام بود تعبیرش چیه؟

  84. محمدکیانمحمدکیانsays:

    سلام خواب دیدم که همسرم با من راه میرفت بعد از بلندی به پایین می افتاد دوباره پا میشد و راه میرفت سه بار افتاد فرداشم خواب دیدم دوست دختر قبلیم اومده پیشم و من همسرم خونس و من میخوام با اون دختر برم خونشون و به همسرم میگم میخواد زندگی مارو خراب کنه چیزی بهش نگو بزار برم ببینم چی میگه اما ته دلم دوس داشتم با دختره بریم خونشون

  85. کیانا اکبر آبادیکیانا اکبر آبادیsays:

    سلام من خواب دیدم که خالم من رو ترساند بعد دوباره به شکل اولش در آمد یعنی چی؟

  86. صالحه رحمانیصالحه رحمانیsays:

    سلام وقت بخیر خواب دیدم که منودوستم داریم همینجوری راه میریم بعد یهو پرت میشیم خونه یک غریبه در خونه باز میشه یه مرد قوی هیکل میاد انگار مواد مصرف کرده بود قصد اذیت کردن مارو داشت اولش اومد سمت من بعدش باز برگشت سمت دوستم اونو کتک زد منم رفتم خودمو قایم کردم یه جا مرده دنبالم میگشت ولی پیدام نکرد همش میترسیدم که پیدام کنه از خواب بیدار شدم تعبیرش چیه

  87. شهربانوشهربانوsays:

    دوستم این خوابو درباره من دیده... برای یک نفر کار میکنی مرد بود طرف بعد دیدم تو یک انبار مانندی طرف نشسته توام پیشش بودی نمیدونم چرا گریه میکردی بهت میگفتم بیا بیرون میتونیم بریم‌از اینجا اما نمیومدی میگفتی تو برو من مجبورم‌بمونم حتی چندبار اومدم تو انباریه دیدم سرت رو پاشه.لاک دستت هم سبز بود اگه اشتباه نکنم اما اصلا رضایت نداشتی از اون لحظه حالت خیلی بد بود

  88. نگار کریمینگار کریمیsays:

    سلام خسته نباشید من دیشب خواب ترسناکی دیدم که خیلی اذیت شدم در طول شب-خواب دیدم شب وتوخونه تنهام صدای در میاد دروباز کردمکه دیدم کنج خونه همسایه یه مردی ایستاده نشناختمش دیدم همیایه مون هم بیرون اومد اون مرد غیب شد ترسیدم رفتم داخل و با صدا زدن از همسایه مون کمک خواستم وقتی اومد بیرون منم دروباز کردم دیدم همون مرد به شکل زن شده ایستاد درخونه انگار تو فکرم دزد بوده ومیترسیدم اما با چندبار که در وباز وبسته میکردم هر دفعه به شکل مرد یا زن بود ترسیدن انگار که فکرم این بود که جن هست با ترس بیدارشدم چنددیقه بعد که خوابیدم دوباره همون خواب و دیدم اینار زن بدبختی به نظر میرسید با بدبختی وناله کمک خواست همسایه مون بهش کمک کرد منم اوردمش تو حیاط خونه و بهش مواد خوراکی دادم اما خیلی ترس داشتم توخواب ممنون میشم تعبیرشو برام بگید

  89. نگار کریمینگار کریمیsays:

    سلام خسته نباشید من دیشب خواب ترسناکی دیدم که خیلی اذیت شدم در طول شب-خواب دیدم شب وتوخونه تنهام صدای در میاد دروباز کردم که دیدم کنج خونه همسایه یه مردی ایستاده نشناختمش دیدم همسایه مون هم بیرون اومد اون مرد غیب شد ترسیدم رفتم داخل و با صدا زدن از همسایه مون کمک خواستم وقتی اومد بیرون منم دروباز کردم دیدم همون مرد به شکل زن شده ایستاد درخونه انگار تو فکرم دزد بوده ومیترسیدم اما با چندبار که در وباز وبسته میکردم هر دفعه به شکل مرد یا زن بود ترسیدم انگار که فکرم این بود که جن هست با ترس بیدارشدم چنددیقه بعد که خوابیدم دوباره همون خواب و دیدم اینار زن بدبختی به نظر میرسید با بدبختی وناله کمک خواست همسایه مون بهش کمک کرد منم اوردمش تو حیاط خونه و بهش مواد خوراکی دادم اما خیلی ترس داشتم توخواب ممنون میشم تعبیرشو برام بگید

  90. زینب سهرابیزینب سهرابیsays:

    سلام خسته نباشید من دیشب خواب دیدم ک پدرم،گوشیم،رو برداشته و من همش میترسیدم نامزدم زنگ بزنه و پدرم دعوام کنه انگار اون نمی دونست ما با هم حرف میزنیم،بعد گوشیم،زنگ خورد اسمش رو ک دید،گفت gift of god کیه منم ترسیدم گفتم حدیث دوستمه گفت چطور حدیثه ک چن مدل تو گوشیت سیو شده بعد با نمیدونم با چ گوشی بهش زنگ زدم ک بهم زنگ نزنه خیلی ترسیده بودم لطفا تعبیرش بگید

  91. سمیه خانیسمیه خانیsays:

    سلام من خواب دیدم یه زن که شبیه به یکی ازفامیل های ماهس جلو دره خونمون ایستاده وباخودش هی میخندد ومن خیلی خیلی ترسیدم ازشدت ترس زیادصلوات زمزمه میکنم که یکهو زن غیب شد

  92. EliElisays:

    سلام من خواب دیدم که تو خونه خودمون بودیم ولی همش یه فرد وحشتناکو میدیم و سعی میکرد به من آسیب بزنه ولی من وقتی قران میخوندم یا بسم الله میگفتم ازم فاصله میگرفت و انگار اذیت میشد با حرفای من بعد فرار میکرد و منم دنبالش میرفتم من طی یک شب چندین بار همین خوابو دیدم و بیدار شدم و وقتی دوباره میخابیدم همون خوابو میدیدم و یه خانواده غریبه هم تو خوابم بود که تحت تاثیر اون فرد وحشتناک شده بودن و من هرچی سعی داشتم ازشون محافظت کنم نمیخاستن تعبیر خواب من چیه؟

  93. Amir mohammadiAmir mohammadisays:

    سلام من یه شب خواب مادربزرگم که فوت شده بود دیدم و در خواب از ان بشدت ترسیدم تعبیر این خواب چیست لطفا جواب بدین

  94. MaryMarysays:

    من خواب دیدم خانه پدر مادرم هستم و همسایه اینا یک پیر مرد هست که داخل یک خراب زندگی میکنه خونه مادرم مهمونی زنانه بود که متوجه شدم این پیر مرد فاسد زنان نزدیکند اقفال کرده و از طرفی صدای یک بچه پسرو شنیدم که گوشه حیاط افتاده و با بیل داره کتکش میزنه من کامل داشتم بچه رو میدیدم انگار رو آسمون بودم نمیدونم چطوری متوجه شدم این پیرمرد متجاوز و قاتل کلی بچه س از ترسم تلفن خونه رو برداشتم به ۱۱۰ زنگ زدم بعد چند لحظه که با پلیس حرف زدم انگار گوشی دیگه رو برداره فهمیدم تمام مکالمه منو با پلیس شنیده و دیگه صدا بچه هرو هم نشنید😔از استرس این خواب وحشتناک نمیتونم بخوابم یک نکته دیگه وقتی بچه رو میزد برف میومد ۰ یک جا هم دیدم یک بچه بغلم هست که بچه من نیست

  95. فاطمهفاطمهsays:

    من قبلا با کسی دوست بودم الانم گه گداری بهم زنگ میزنه ولی همش توی خواب من هست همیشه اینبار برادرش و توی خواب دیدم و خیلی بد باهام رفتار می‌کرد و من اصلا دلیلی نمیدیدم که بخواد اینجوری کنه چون من اصلا از نزدیک ندیدمش و تنها از روس عکس دیدمش و اینبارم پدرش و دیدم که اونم خیلی خوب رفتار نمی‌کرد باهام و این من و خیلی میترسونه تعبیرش چیه؟

  96. فاطمهفاطمهsays:

    سلام خسته نباشید 🌹🌱 من خواب دیدم که قراره به یک طریقی کشته بشم یک مردی به همراه مادرم داشتن بهم کمک میکردن. وقتی رفتم نزدیک در حیاط یک دست قرمز منو از آرنج گرفت و کشید سمت خودش همه ترسیده بودن منم حس میکردم میخواد اذیتم کنه وقتی بالا رفتم دیدم نه دستی رو آرنجمه نه کسی اون بالاست. قبلا دو بار دیده بودم که این دست سعی میکنه منو بگیره و هر سری از ترس فرار میکردم البته کلیت خواب هر بار فرق می‌کرد ولی هر سری موفق نمی شدم چهره اش رو ببینم. اگر تعبیری داره لطفا بگین ممنون🙏❤

  97. حدیثحدیثsays:

    سلام خواب دیدم از دوس پسرم ترسیدم و میخام فرار کنم ،میشه بگید چی میتونه باشع؟چون تهدیدم کرده و من شبا دارم خواب های این مدری ازش میبینم

  98. زهرا .مزهرا .مsays:

    سلام مادرم خواب دیده است ک درمیان مردم لخت و برهنه ای میرود و اعضای بدنشان معلوم است و خیلی وحشتناک هستند و انها خیلی مادرم را اذیت میکردند و میترساندن در اخر یک زن زیبارو میاد پیش مادرم و میگه من مادر حضرت امام زمانم من نمیذارم اونا بهت اسیب برسونن ،،ممنون میشم تعبیرشو بگید

  99. فرحنازفرحنازsays:

    سلام من خواب دیدم تو خیابونم یه مرد از آشنا های نزدیکمون با لباس صورتی و یه سلوار کرمی از جلوم رد میشه تو چهار رهه اما کوچه اس اون میره دست چپ و منم میرم دنبالش بعد میبینم داره یه ماشین درست میکنه و با یکی از دوستاشه و برمیگردمو سمت راست اون جاده میرم یهو یکی دست میزنه به شونم به پشتم که نگاه میکنم اونو میبینم و یهو میترسم و میوفتم زمین دستم گلی میشع دستشو دراز میکنه که دستمو بگیرع اما یه حس نفرت و ترس نمیزاره دستشو بگیرم تا اینکه پسر عموم که یه بچه کوچیکه میاد و من دست اونو میگیرم و بلند میشم البته نا گفته نمونه فک میکنم ترسم از اون بخاطر اینه که بعد مدت زیادی دیدمش و جا خوردم و تازه مرده نامزد قبلیمه برا همینم اونجا دنبالش نرفتم

  100. کیانکیانsays:

    سلام من خواب دیدم که پسرعمویم بامن شوخی میکردومرامیترساند

  101. ممsays:

    سلام خواب دیدم توی خواب من مادرم پدرم و برادرم رو دزدیدن و تو خونه خودمونیم مردی که مارو دزدیده بود بخشی از دست چپ من رو برید و من یه جور عجیبی با خواهرم که ازدواج کرده تنها رفتیم بیرون رفتیم جوراب سفید پام کردم به خواهرم گفتم مارو دزدین خواهرم ترسیده بود فک کرد شوخی میکنم یه مردی که می‌شناختم دیدم وایسادم بره وقتی رفت خواهرم یه قهوه گرفت کل قضیه رو بهش گفتم ولی خواهرم قهوه رو نخورد و خوابم تموم شد

  102. عاطفهعاطفهsays:

    سلام من خواب دیدم که یه مردی که شبیه خوک بود و من میشناختمش داره اذیتم می‌کنه و از اون خیلی میترسم و اینکه من تو خوابم میدونستم که خوابم و می‌تونستم خودم رو روی تختم ببینم اما نمیتونستم بیدار بشم خیلی توی خواب وحشت زده بودم تعبیرش چیه ممنون میشم بهم بگین

  103. 🌻درسا💛🌻درسا💛says:

    سلام روزتون خوش من دیشب یه خواب دیدم خواب دیدم که تو خونمونم و خانوادم دور هم نشستن و پسر عمم هست (پسر عمم منو دوست داره ولی من دوسش ندارم اصلا) من رفتم اتاق ک بخوابم ولی پسر عمم هی میومد تو اتاق و نمیرفت بیرون.وقتی که درو میخواستم ببندم اون همش زور میزد ک بیاد داخل اتاق.بالاخره درو بستم و قفل کردم و رفتم که بخوابم. یه پیرهن و شلوار هم تنم بود.وقتی ک دراز کشیدم از زیر در دیدم ک پسر عمم پشت در وایساده بعد یهو دیدم ک در باز شد و اومد داخل و سمت من داشت میومد.و خواست بهم دست درازی کنه ولی من سریع از اتاق رفتم بیرون و فرار کردم.

  104. Mohammad rMohammad rsays:

    سلام من چند مدت خودم رو دیدم که کنار یه شخص دیگه بودم و اون شخص با من تماس تصویری گرفت و وقتی جواب دادم و حرف زدیم گوشی رو داد دست خودم و وقتی خودم رو دیدم خیلی وحشت کردم از خودم در حالی که داشت میخندید و خنده هاش یه طوری ترسناک بود تعبیرش چی میشه؟

  105. SssssSsssssays:

    سلام وقت بخیر.من خواب دیدم که رفیقم با دوستش به مشکل برخورده و منم برای دفاع از رفیقم با دوستش بو صحبت کردم و ار اون موقع ابن توی مدرسه میخواست من و بکشه و من مدام ازش در میرفتم و گریه می کردم و اون با دوستش دنبال من بود. من میدونستم شخص کیه و فقط یه بار قیافه شو دیدم توی خواب مواقعی که فرار میکردم نمی دیدم و با رفیق دوستمم دوست نیستم

  106. نگیننگینsays:

    سلام ‌وقت بخیر. میشه لطفا خواب منو تعبیر کنید . ساعت ۴ و ۳۷ دقیقه روز دوشنبه از ترس بیدار شدم . توی خواب اول دیدم که صدای موسیقی میاد و آواز استاد به گوشم میرسه و من در حال تعمیر ترازو بودم و بعد محیط تاریک شد و به سختی دیگران رو میدیدم که یهو دیدم جلوی پام پاهای زشت و بزرگ و لاک زده ی کسی هست و خیلی ترسیدم و بسم الله الرحمن الرحیم گفتم و اون پاها در نظرم کوچک شدند و تخت اتاقم رو دیدم و خداروشکر کردم ، اصلا صورت اون شخص رو ندیدم ولی مطمئنم که غریبه بود .و از ترس بیدار شدم . مطمئنم تعبیر داره یعنی چی میتونه باشه ؟ ممنونم از شما

  107. وحیده پاکروانوحیده پاکروانsays:

    سلام من خواب دیدم یه جایی هستیم با دوستانم بعد یه آقایی به سمت من اومد با یه دستمال برالی بیهوش کردنم خیلی ازش ترسیدم اما انگار نتونست بیهوشم کنه

  108. وحیدهوحیدهsays:

    سلام من خواب دیدم یه جایی هستیم با دوستانم بعد یه آقایی به سمت من اومد با یه دستمال برالی بیهوش کردنم خیلی ازش ترسیدم اما انگار نتونست بیهوشم کنه

  109. زهرازهراsays:

    سلام من خواب دیدم چند نفر شبیه خودم دورو بر اتاقم هستند یکی از انها در حال اومدن به اتاقم بود و من خیلی ترسیدمو فرار کردم چهره اونا شاد بود و من از اونا میترسیدم

  110. ffsays:

    سلام وقتتون بخیر خواب دیدم تو حیاط بودم که یه سایه ترسناک روی دیوار افتاد و من یه قسمت از حیاط بودم که اومدم بیرون دیدم داداشم بود و قصد ترسوندن منو داشت و از عمد بود بعدد جالب اینجاس ک قبل از اینکه بخوابم داداشم می‌گفت تو از حیاط میترسی تعبیرش چیه لطفا بگید خیلی ذهنم درگیره

  111. معصومه ساعدمعصومه ساعدsays:

    سلام من خواب دیدم با یه عده آدم کنار دریا بودیم کنار دریا تپه زیاد بود که یهو خواهر شوهرم به شکل هیولا از پشت تپه در آمد و شروع کرد به کشتن آدما ومن دخترم بغلم بود و خودم انداختم زمین از ترس دراز کشیدم رو زمین و دخترم رو جوری بغل گرفتم که بش ضربه وارد نکنه وزیر لب از خدا می خواستم کمکم کنه که خواهر شوهر وقتی به من رسید منو نکشت و نشت روزمین به شکلخودش برگشت و شروع کرد به صحبت کردن و خندیدن و می پرسید تو کی هستی منم خودمو با ترس معرفی کردم

  112. نیکی باقرینیکی باقریsays:

    سلام من در خواب دیدم ک با مادر و خواهرم راجب پدرم حرف میزنیم و یک دفعه مادرم سایه ی کیه پشت در و تا رفتم در و باز کردم پدرم پشت در بود با حالتی عصبانی و بشدت از چهره اش ترسیدم تعبیر این خوبه یا بد؟

  113. حکمعلی فتحیحکمعلی فتحیsays:

    سلام من چند وقتی هست خواب میبینم توی آپارتمان زندگی میکنم وخانواده رو برای بیرون رفتن از خانه خودم راهی میکنم وقتی بچه هامو راهی میکنم وبرمیگردم سمت خانه طبقه زیری واحد درسینه هست واز او طبقه رد شدنی میترسم و فرار میکنم حالا چند شبی هست که وقتی از اون طبقه رد شدنی یه شخص سیاه پوش منو میگیره ومیخوام منو ببر توی اون در ومن هم میترسم ومقاومت میکنم

  114. کیانکیانsays:

    سلام من خواب دیدم تو اتاق بودم یک دفعه پسر بچه ظاهر شد که کنار در اتاق نشسته بود با اینکه بسیار ترسیده بودم بغلش کردم تو خواب همین جور ..بسم الله. بسم الله میگفتم تعبیرش چی هست لطفا راهنمایی کنید

  115. مهسامهساsays:

    سلام، خواب دیدم در خانه تنها هستم، و یک بالکن داره خونم، بیرون بالکن یه آقایی غریبه هست که ازش میترسم، تلفن زنگ میخوره تا بیام جواب بدم اون آقا میاد خونه، بعدش از ترس می‌گفت جلو نیا همونجا وایسا، در نهایت گفتم بش از خونه برو بیرون، یه اتفاق جالبی که افتاد این بود بیرون بالکن آقا بود ولی داخل خونه تبدیل شده بود به یه پسر نوجوان. و بعد حین کفش پوشیدنش یه مکالمه ای بین ما شکل گرفت که یادم نمیاد. و رفت. تعبیرش چی میشه؟

  116. جویامحمدیجویامحمدیsays:

    سلام ...۲۷سالمه متاهلم ...مرد هستم..خواب دیدم ۱نفر با چشمان سیاه و چند نفر یعنی ۱۰تا ۱۵نفر ایستاده هستیم ..اون ۱نفر مارو به گروه تقسیم میکنه و میگه باید از اسمان بپرین و هرکی در وجود سیاهی یا مثلا چشمش سیاه شد ..به زمین نمیخوره ..ولی من چشام سیاه نشد ولی اتفاقی نیوفتاد برام ولی احساس کردم که حتما نتونستم بهخودم نفوذ کنم که این قدرتو به دست بیارم ...خواهشا جواب بدین

  117. مبینامبیناsays:

    سلام ، من خواب دیدم که توی یکی از خونه هایی که قبلا توش مستاجربودیم رفتیم دوباره برای زندگی ، خونه تاریک و کثیف بود ، عمم ایناهم اونجا اومده بودن ، عمم رفته بود پشت پنجره بیرونو نگاه کنه منم رفتم ببینم ، که یهو دیدم تو خونه ی روبرویی پشت پنجره یه مرد که نا اشنا بود با یه پارچه سیاه که دورخودش پیچیده بود با یه عصای بلند تو دستش بود قدشم حالت خمیده بود نگاه کرد بمن ، منم بهش که نگاه کردم تو خواب خیلی ترسیدم حس کردم قلبم ریخت، عمم که اون مرده رو دید انگار میدونست که کیه سریع پرده رو کشید و منو برد کنار گفت بریم نباید اینو ببینی بعدم رفتیم داخل خونه سفره پهن بود نشستیم که غذا بخوریم ،تعبیر خوابم میشه لطف کنید بگید

  118. SarinaSarinasays:

    سلام وقت بخیر ممنون میشم جواب بدین 2 بار میشه این خواب و میبینم که عمه ام خیلی قیافه به هم ریخته و ترسناکی داره جوری که خیلی ازش میترسیدم که پشت در بود و می‌گفت که در و براش باز کنم ولی من میترسیدم در روش باز کنم سری بعد هم میگفت و در و باز کنم ولی باز نکردم چون خیلی وحشتناک بود و خودش اومده بود بالا تا خواستم در و قفل منم دستمو گرفت میخواست که من بگیره ممنون میشم جواب بدین خواه‌ میکنم 🙏🙏