تعبیر خواب دویدن از دست دشمن

خواب دیدم در حال دویدن و فرار از دست یکی از دشمن های قدیمی خودم هستم با سرعت منو تعقیب میکرد و قصد داشت به من حمله کنه تعبیرش چی میتونه باشه ؟ جابر مغربی نوشته اند اگر کسی ببیند از دست دشمنان خود در حال گریز می باشد به نشانه ی آن است که در مراحل زندگی خود موفقیت هایی را کسب میکند که اطرافیانش مخصوصا دوستان حسود و کینه توز مخالف آن هستند و سعی دارند تا جلوی راه شما سد شوند اما خوشبختانه هیچکدام از آن ها موفق نمی شوند اگر ببینی از دست دشمنت فرار کردی و در حال گریه و زاری بودی به نشانه ی رفاه و آسایشی است که بعد از مدتی سختی و رنج بدست می آید اگر ببینی دشمنی که مرده است تو را تعقیب میکند به معنی آن است که یکی از دوستانت را در حادثه ای از دست میدهی و بخاطرش عذادار می شوی اگر ببینی دیگران در حال فرار و یا دویدن از دست دشمن هستند به نشانه ی آن است که در انجام امور خیر خانواده و آشنایان خودت تو را حمایت خواهند کرد

تعبیر خواب دویدن و یا فرار از دست دشمن به روایت امام جعفر صادق (ع) : اگر ببینی از دست دشمن میگریزی و سپس با تو مبارزه میکند به این معناست که بعضی از دوستانت باعث سرافکندگی و یا پریشانی و خجالت شما خواهند شد و باید از آن ها دوری کنی اگر ببینی از دست دشمن دویدی و به زمین خوردی و زخمی شدی به این معناست که بخش زیادی از مال و یا ثروتتان را از دست خواهید داد اگر ببینی از دست دشمنانت در حال فرار یا دویدن بودی و سپس موفق شدی آن ها را بکشی یا از میان برداری به معنی شادی و کسب لذت های بزرگ دنیوی است اگر ببیند دشمنش از اقوام خانواده اش میباشد (برادر خواهر پدر یا مادر) به این علامت است که در بلا و مصیبت گرفتار می شوید و حتما باید برای دفع خطر و شر صدقه پرداخت نمایید

بطور کلی دیدن این رویا در اکثر موارد به نشانه ی زیان های شدید مالی ، غم و اندوهی که از طرف آشنایان می رسد ، موفقیت و یا شکست در امور کاری و زندگی همچنین دیدن این رویا برای زنان باردار به معنی ترس اضطراب هیجان زده شدن تشویش آشفتگی روح و عدم اعتماد به نفس می باشد

103 نظر

  1. رعدرعدsays:

    سلام خسته نباشید من خواب دیدم ی اقای مسنی ک ناشناس بود میخواد منو از عشقم جدا کنه و‌بهم میگه هرطور شده تورو مال خودم میکنم منم باهاش بحث میکردم و گریه میکردم و‌میگفتم بسه دس از سرم بردار پسر عموی مامانم اومد باهاش دعوا کردم ک چرا این اقارو اورده بعد فرستادنم ی جایی دنبال ی وسیله ای یادم نمیاد الان چی بود اونجا همه ماشینای خیلی بزرگ کار میکردن و تو ی گودالهایی همه اهن مذاب بود من نگاه کردم جلوم ح چندتا گودالای اهن مذاب بود و از پشت سرم ی ماشین خیلی بزرگ میومد باسرعت میومد انگار میخواس چیزی رو پرس کنه من فرار میکردم و ازرو‌گودالا میپریدم اون ماشین هم باسرعت پشت سرم میومد تا ب اون وسیله ک‌میخواسم رسیدم و ماشین هم نرسیده ب من وایساد من حتی گرمام هم نبود یا اینکه بهم اسیب برسه یا از دویدن خسته شده باشم لطفا تعبیرش کنید

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      همه درها را نمی‌توان با کلیدهای عاطفی باز کرد. شاید با این کلید بتوان دریچه قلبها را گشود و به آنها راه یافت اما مغزها و عقل‌ها کلید دیگری می‌طلبد و با احساسات کار درست نمی‌شود.

  2. علی اصغریعلی اصغریsays:

    سلام ببخشید من خواب دیدم که رفتم به یه لباس فروشی و یه شلوار سبز و یه پیراهن که یادم نیس چه رنگی بود خریدم . پول کلش شد سی هزار تومن و من پولو دادم به صاحب مغازه . اما وقتی بیرون از مغازه بیرون اومدم صاحب مغازه دوید دنبالم و بهم گفت که بیست هزار تومن دادی و من فکر میکردم که سی هزار تومن دادم و شروع کردم به فرار کردن و با خودم گفتم اگه اینجوری باشه فردا بقیه پولشو بهش میدم . موفق هم شدم از دستش فرار کنم . میشه تعبیر کنینش

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      امیدواری شما نسبت به زندگی خود و مسائل اطرافتان بیشتر خواهد شد.

  3. دریادریاsays:

    سلام. من با آقایی دوست هستم و مدتیه اصرار داره برم خونشون ادم باشخصیت و موجهی هستن ولی من دعوتشون رو ابدا قبول نکردم و میترسم دلخوری پیش اومد ولی بعدش آشتی. دیشب خواب دیدم من بدون اجازه توی اپارتمانش هستم، یکم مرتب میکردم وسایلش رو، مثلا پنجره هارو بستم پرده رو هم کشیدم، بعد فکر کردم نکنه پنجره ها باز بود بعد بیاد خونه متوجه شه کسی اومده داخل، نمیدونم چرا به نظرم دوجفت کلید خونه دست من بود منم بی اجازه اومده بودم، بعد روی میز رو مرتب کردم، ی شمعدون و شمع خیلیی کوچیک اونجا بود که من اولش فکر کردم شکلاته، ی ظرف میوه خوری و دوتا بشقاب، خواهر من و پسرش هم اونجا بود، بعد این دوست من اومد و زنگ درو زد، من همش داد زدم کسی درو باز نکنه تا ازونجا بریم، که پسرخاهرم درو باز کرد و یهو دیدم دوستم جلو در واحد ایستاده، من خیلی نامرتب بودم خودم رو قائم کردم اونم منو نشناخت، بعد یهو فرار کردم دنبالم اومد،، بعد توی کوچه و خیابون که میدویدم تو مسیرم ی عالمه حیوونای مختلف دنبالم بودم وحشی و بزرگ،، منم عجیب سریییییع میدویدم ترسیده بودم

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      در یک گردهمایی بزرگ شرکت خواهید کرد که این موضوع بسیار به نفع شما خواهد بود.

  4. دریادریاsays:

    جواب چه ربطی داشت به خواب من!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟ اینجا ربات جواب میده؟؟؟؟ خیلی جوابای تکراری و کلیشه و بی ربط میزارید بسیااار مسخره

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      خیر فرزندم تعابیر کاملا دقیق و کارشناسی شده ارسال می شوند و معنای رویای شما دیدار یا شرکت در جمع است؛ نظرات کاربران برای ما بیشتر از هرچیز دیگر ارزشمند دست و نظر و انتقاد شما نیز محترم

  5. نسترن رادنسترن رادsays:

    سلام خسته نباشید دختری مجردم ،قبل از تعریف خوابم باید یک توضیحی بدهم ،من خاله ای دارم که حدود 12 سال است از شوهرش جدا شده است دو فرزند دارد یک دختر و پسر ، چند سال پیش خواب دیدم بمن میگن تو زن پسر خاله ات میشی که خیلی ترسیدم پسر خاله ام صلا مناسب ازدواج نیستن توی این چند سالی که خاله ام جدا شدن چند بار خواب دیدم شوهر خاله ام منو توی خواب آزار میده و توی خواب خاله ام با شوهرش خیلی خوبن و جدا نشدن و خاله و دختر خالم منو به سمت شوهر خالم هدایت میکنن مامانم هم قدیما خواب میدید شوهر خالم میاد تو اتاق خوابشون و پدر و مادرمو آزار میده الان حدود یک سالیست خوابام بدتر شدن دوباره خواب دیدم زن پسر خالم هستم یا اینکه الان یه اتفاقی افتاده که عجیبه تازگی هر جا پسر خالم هست یه پسرم برای آزار من اونجاست مثلا یبار تو خواب دیدم تو مسجد نشستم پسر خالم با چندتا از دوستاش اومدن قسمت زنونه داره از موفقیتاش در زمینه کاری میگه در واقع بیکار هستن همزمان با صحبت پسر خالم یکی از دوستاش هی خودشو بمن می چسبوند آخر سرم فهمیدم همون پسر کفش منو دزدیده یا یکی رو تو خواب اومده بود منو گول بزنه از چنتا پله بپرم پایین که نتونست گولم بزنه سرمو که بالا اوردم دیدم بالای پله پسر خالم ایستاده بعد خاله و دختر خالم چادرایی که خیلی قدیمی بودن سر کردن اومدن دنبالم یه طوطی سفید که ادا میمونو در میاورد بمن نشون دادن یا یبار تو خواب یه پسر خواست کیف نوی منو بزنه که اون آدم دستاش جون نداشت نتونست بعدم دیدم پسر خالم کنارم ایستاده بمن گفت خودم یه زن پولدار تو اینترنت برا خودم پیدا میکنم یبارم خواب دیدم خونه مادربزرگم منتظریم پسر خالم از زندان بیاد که تو،خواب باعث زندان رفتنشم خاله و دختر خالم بودن حدود 7سال تو خواب زندان بود بعد وقتی اومد من دیدم یه چادر سفید نماز سرم هست و خاله و دختر خالم از دست من خیلی عصبانیین با دختر خالم تو خواب دعوا کردم نمیدونم برا چی بعد خالم با عصبانیت منو مجبور کرده بود یه زیپ بزرگو که اندازه یه کمربند بود تعمیر کنم که گفتم من نمیتونم بعد خواب تیکه شد دیدم خالم اومده خونه سابق ما تو اتاق خواب مامان و بابام با یه جوالدوز داره خیلی ناجور با عصبانیت یه لحافو روی تخت مامانم میدوزه همزمان با دوختن اون یه لامپ تو اتاق خواب با یه جرقه ناجور سوخت و اتاق تاریک شد تازگی هم یه خواستگار خیلی ناجور داشتم که قبلش خواب دیدم خواستگارم با دختر خاله و پسر خالم اومدن خونمون برا خواستگاری یبارم چند سال پیش که پسر خالم یک ماهی رفته بود سر کار بعد یه ماه اخراج شد چند روز قبل اخراج شدن اومد تو خوابم تو اتاقم با یه چادر مشکی خودشو قایم کرده بود من شرمنده ام وقتتونو گرفتم واقعا چاره ای نداشتم من نمیتونم از خوابام سر در بیارم لطفا منو راهنمایی کنید متشکرم

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      افراد حسود زیادی در کنار شما هستند که خود را شبیه به انسان های مظلوم و دلسوز نشان میدهند پس مراقب اینها باشید دوم اینکه خبرهای خوبی در زمینه عشق در اینده دریافت میکنید و در کل رویایی خوب داشتید

  6. یه بنده خدایه بنده خداsays:

    سلام ممنون میشم اگر پاسخ بدید دختر هستم و خواب دیدم جنگ بسیار بدی شده و به خونه ای که من توش بودم حمله شده ?من فرار کردم فقط فرار میکردم یه بار هم یکی از نیروهایی ک تفنگ داشت پشت در یه اتاقی ک قایم شده بودم گیرم انداخت منم محکم درو نگهداشتم بعد عموم نجاتم داد!بعدشم همش فرار میکردم بعد رفتم سمت ی دریای صاف و زلال نفسمو گرفتمو توش قایم شدم یهو دیدم کشتی هایی که درحال فرار بودن با تفنگ و بمب و اینجور چیزا میترکوندم من هی فرار کردم و رفتم زیر اب بعد ک اومدم بیرون خسته و داغون بودم بعد دوسه نفر که نمیشناختمشون بمن کمک کردن تا منو مخفی کنن و میوه برام اوردن ?ینی اینقدر تو این خواب خسته شدم دوباره باید بخوابم خستگیم برههه تعبیرش چیه

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      این رویا به عقیده دکتر مدنی به تعبیر ، بد شدن اوضاع اقتصادی رفاهی و یا معیشت مردمی است که در کشور و یا شهر شما ساکن هستند ، مشکلاتی از قبیل گرانی زیاد تورم راند و ربا خواری

  7. شیداشیداsays:

    سلام.من خواب دیدم توی یک خونه بزرگ چندین دختر هست ک من یکی از اونا هستم و اون دخترا رو نمیشناختم صاحب اون خونه ب من علاقه پیدا کرده بود و همو بوسیدیم بعد متوجه شد ک من ب اون علاقه نشون نمیدم قصد کشتن منو پیدا کرد منو دنبال میکرداما من فرار میکردم و نمیزاشتم .وآخر سر هم تونستم جوری فرار کنم ک دستش بهم نرسه .میشه لطفا تعبیر این خوابو بهم بگین

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      علامت آن است که در یک دوره زمانی کوتاه اصول اخلاقی را زیر پا می‌گذارید و به تفریحات نامشروع می‌پردازید ( این ممکن است مربوط به حال یا آینده باشد)

  8. درسادرساsays:

    سلام من خواب دیدم که بادوستام دارم ازدست یکی ازدشمنام که چندنفروفرستادن دنبالم فرارمیکنم خیلی هم بدوبدوکردم خیلی هم خسته شده بودم ولی همش ازدستشون فرارمیکردم توکوچه هامیرفتم تعبیرش چیه؟

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      شاهد یک کار زشت خواهید شد و شاید یک گناه

  9. مهدیامهدیاsays:

    سلام. دیشب خواب دیدم دختر کوچک خواهرمو دزدیم و از خونه فرار میکنم. فرار کرده بودم داشتم میرفتم امامزاده شهرمون که خانوادم پیدام کردن. انگار برای جلب توجه اینکارو کردم.

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      دریافت کمک از یک دوست یا خویشاوند

  10. آرزوآرزوsays:

    سلام نیمه های شب خواب دیدم فرار میكنم و پسری كه منو دوست داره و باهاس در رابطه ی آشنایی هستم دنبالمه.من لباس تنم نبود و خجالت میكشیدم از خودم.خیلی سریع میدویدم و یهو یه كیوسك تلفن دیدم. رفتم توی كیوسك.نشستم روی زمین و رو سرمو گرفتم.قلبم به شدت میزد.یهو دیدم اون پسر رسید و از توی شیشه ی كیوسك داره نگاهم میكنه.یه دفه از خواب پریدم در حالی كه خیلی عرق كرده بودم و ترسیده بودم.

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      اینکه از دست او هراسان فرار میکرده اید یک هشدار است ، و باید در این رابطه بسیار محتاط و هوشیار باشید تا خدای ناکرده از احساس و نیست شما سوءاستفاده نشود

  11. امارداماردsays:

    سلام خواب دیدم دوستم اومده نزدیک خونمون و من قراره پنهانی برم ببینمش و منتظرمه.. اما نشد و خانوادم متوجهش شدن و رفتن سراغش که اون فرار کرد!

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      کاری سر از خود و بی نتیجه را انجام خواهید داد

  12. ک.احک.احsays:

    سلام بنده صبح امروز حول وحوش س ۸ خواب دیدم جنگ شده من تو یه روستای عرب نشین هستم وبعدش دیدم دشمن با توپ وموشک وتفنگ به این روستا حمله کردن منم داشتم همراه دیگران فرار میکردم .دخترمو دیدم که داشت گریه میکرد داشتیم اسر میشدیم که از خواب بیدار شدم .تعبیرش چیه؟

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      بیان میدارد بعضی از اتفاقات در همین امسال سبب می شود شما و خانواده تان تحت فشار قرار بگیرید و احساسات بدی بهتان دست بدهد

  13. مهسامهساsays:

    سلام استاد.خواب دیدم در مهمانی هستم.شب دختر یکی از آشناهامون با داییش(نمیدونم دایی داره یا نه در واقعیت)کف آشپزخونه روی تشک خوابیدن.هر دو مست هستن ولی داییش طوری مسته که تو خواب حرف میزنه و یکی از پاهاشو تو عالم گیجی محکم میندازه رو خواهرزادش و خواهرزادش هیچ واکنشی نشون نمیده.با خودم گفتم چقدر مظلومه.من تو آشپزخونه آروم راه میرفتم از یخچال چیزی بردارم و بیدار نشن.یک کاهو با برگای سبزو تازه تو یخچال دیدم بعدش زنگ در زده میشه.از آیفون صحنه ی کشته شدن شوهر همسایه بالایی توسط یه آدم دیگه که هیچ کدومو در واقع نمیشناسم میبینم.ضربه با ته اسلحه به سر همسایه زده میشه و میمیره.(هیچ کدوم از طرفین دعوا رو که هر دو آقا هستن نمیشناسم در واقعیت).آدم کش ها میفهمند یکی از آیفون صحنه رو دیده و دنبالم میگردن.من میترسم و فرار میکنم از دستشون.از طبقه ۳ که توش بودم با پله میرم طبقه ۴که خونه مقتول بوده و پشت ستونای راهرو قایم میشم و سالم میمونم.تو خوابم یک صحنه از عکس مقتول و زن و بچش و دوتا حلقه ازدواج یادمه که دیدم.ممنون میشم تعبیرشو لطف بفرمایید.

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      حادثه ای در آینده برای این خانواده ( دایی ) رخ میدهد که به سبب آن درمانده و یا متحیر خواهند شد.

  14. مینامیناsays:

    سلام خواب دیدم توی یه دشت بزرک وسرسبز باخواهرم هستم ویه گله بز با شاخ های بلند تودشت بودن که ازشون میترسیدیم چون هرکدومشون که مارو میدیدن دنبالمون میکردن ماهم یا فرار میکردیم یاقایم میشدیم

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      فرار و یا دویدن هر دوی شما در این رویا در واقع تعبیر بدی ندارد و فقط نشان دهنده ی برخی از تنش های کوتاه مدت و بدون ارزش در زندگی خانوادگی شماست.

  15. دن رازدن رازsays:

    سلام،در خواب دیدم من و دختر مورد علاقه برادرم از دست پسر همسایه قدیمی شهر قبلی خودمان فرار میکنیم و آن پسر به سرعت پشت سر ما میدود و ما هم به سرعت تمام در حال دویدن و فراریم.تعبیرش چیه؟

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      افرادی که در حال تعقیب شما بوده اند نماد برخی از حسودان و یا افرادی هستند که چشم دیدن شادی شما را ندارند و باید مراقب چنین اشخاص پنهانی باشید !

  16. soheilsoheilsays:

    سلام خواب دیدم از دست داعش یک جایی قایم شده بودم (تو یک خرابه ای بود)و اون داعشی داشت همه جا رو سرکشی میکرد و من یقین داشتم اگه منو ببینه منو میکشه و خیلی ترس داشتم تصمیم گرفتم تا منو ندیده فرار کنم من با یه نفر دیگه که فکر کنم رفیقم بود وجای دیگه ای قایم شده بود دویدیم و فرار کردیم اون داعشی فریاد زد چه کسی خارج شد؟و من تو یه خرابه ی دیگه که چند نفر دیگه اونجا بودند و داعشی ها رو به رومون بودن شروع به جنگیدن کردیم و من اسلحه داشتم و به سمت اونا شلیک میکردم و همرزمم موفق شد یکی از اونا رو بزنه و من خوشحال شدم ولی دیدم که تیرم تموم شد و همزمان با من همرزمامم دیگه مهمات نداشتن ومن نگران شدم ولی دیدم که داعشی ها هم تیری شلیک نمیکنند که تعجب کردم یه دفعه دیدم یه داعشی یه نارنجک به اونجایی که بودیم پرت کرد و من ازاون اون محوطه بیرون اومدم ولی نارنجکه فکر کنم عمل نکرد و خوشحال بودم آخر خواب خوشحال بودم که داعشی ها نتونستن آسیبی به من و رفیقام بزنند.

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      آرامش فکری بسیار و آسایش است.

  17. FdFdsays:

    سلام خواب دیدم توی قلعه هستیم بعد به ما حمله شد ما هم اسلحه برداشتیم فرار کردیم بعد جنگ تموم شد یکی گفت برات کار پیدا کردم رفتم دیدم یه دختره رژ لب و مداد چشم میفروشه من مداد چشم و برداشتم زدم به چشمم زیبا بودگفتم به من رایگان بده بعد یه جعبه شیرینی داشتم گفتم فروش اینا خوبه

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      به این علامت است که در یک جمع شلوغ و پرسرصدا اتفاقی عاطفی و نیکو برایتان رخ خواهد داد

  18. مریممریمsays:

    سلام خواب دیدم تویک خونه هستم که ناشناس هست به اهل اون خونه میکم خونه را ترک کنید همه مردم بیرون هستن دارن فرار میکنند بعد اومدم بیرون دیدم حتی بیمار روانی ها هم از بیمارستان باز کردن اومدن بیرون که لباس تارنجی داشتن اونا معلوم بود شهر هرج مرج هست برگشتم اون خونه درو زدم کفتم مواظب باشید دیوانه ها هم بیرونن بهتون حمله میکنند بعد برگشتم منم قاطی ملت شدم برم

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      از نظر پرستیژ و شخصیت اجتماعی پیشرفت خواهید کرد ، ان شا ء اله

  19. سپیده رادسپیده رادsays:

    سلام دم صبح خواب دیدم که در جایی نشستم مثل یک میدان وجاریم هم کنارم بود که با ایشون اختلاف دارم در روی زمین به دور من طنابی بود پلاستیکی در ان موقع گوشی همراهم زنگ خورد وانگار صدای ناشناسی به من گفت کسی می خواهد خفه ات کند با همان طناب بعد من مرد جوانی را دیدم که صورت واضحی داشت ولی نمی شناختم ومن فرار کردم واو طناب پلاستیکی را برداشت ودنبال من می کردمن مرتب تقاضای کمک می کردم ولی کسی صدایم رانمی شنید وان مرد مرتب به من نزدیک میشد واطرافم جمعیت مردم بود مثل بازار ومن فرار می کردم که ازخواب پریدم

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      درود ، برای رسیدن به بعضی از برنامه و یا اهدافی که از پیش برای خودتان تعیین کرده اید نیاز به همت و تلاش بیشتری دارید.

  20. بدون نامبدون نامsays:

    خواب ديدم محل زندگيم موشك و بمباران شد و فرار ميكردم اينجا دريا نيست و لي تو خواب دريا ديدم و يه كشتي كه داره مياد سمت ساحل همه جا انفجار بود كشتيكه اومد ديدم اوباما توشه و ميخواد به ايران كمك كنه

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      درود ، این مورد را یک اتفاق منفی در شهر و یا در کشور بدانید که باعث خسارت های جانی می شود.

  21. موناموناsays:

    سلام من خواب دیدم که در خواب مامانم وخانواده میگن که زنداداشم تعادل روانیشو از دست داده حالش بد شده وبستری شدن وبعد دیدم زنداداشم دخانه ما حضور دارند وسالم اند ولی بعد از خوردن یک قرص تعادل روانیشو از دست داده وشروع به کتک زدن من کردندکه من سعی میکردم از دستش فرار کنم ودور بشم ازش ودوباره بعد مدتی حالشون خوب شد وبعد توی خواب میگفتم این حال بد واز حالت تعادل خارج شدنش به خاطر خوردن اون قرص هست وگرنه سالم هست ومشکلی نداره(زنداداش من درحالت عادی مشکلی ندارن وسالم اند درخواب دیدم که این اتفاق براشون افتاده)

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      درود ، احتمال دارد یک جنجال و یا بحث خانوادگی میان اقوام به راه بیفتد که کم کم و با گذشت زمان بیشتر از آن مطلع شوید.

  22. مریممریمsays:

    سلام وقت بخیر من خواب میدیدم پسر عمم منو میبره یه جایی و یه دختر نشونم داد که با طناب بدست و پاشو بستن و دارن از یه طبقه میفرستنش حیاط پایین و حبسش میخواستن بکنن و فکر کنم در نهایت میخواستن بکشنش پسر عمم تو خواب داشت برامون تعریف میکرد که برای چی گرفتنش و ازش تعریف می کرد که دختر خوبیه و فعال زرنگه و اینکه من و پدرم یه دفعه رفته بودیم تو زیرزمین همون خونه میخواستیم بیایم بالا و فرار کنیم که یه کرور ادم اومدن سر خاک عزیزاشون تو همون خونه ما هم تصمیم گرفتیم تا اینا اینجان به بهانه اینکه ما هم یکی از ایناییم بریم بالا و در حال بالا اومدن بودیم که ادم مشکوک که میدیدیم میرفتیم و قایم میشدیم ممنون از پاسخگوییتون

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      غم و تشویش را از دل پاک کنید و با توکل به خداوند و ایمان و اراده راسخ شروع کنید که بی تردید موفق می شوید.

  23. ساراساراsays:

    سلام خواب دیدم یه جایی شبیه مطب کار میکنم یه آقا دکتر بودزود رفتم سرکار به جای ساعت 9ساعت 8 رفتم تصمیم گرفتم یه ساعت و برم بیرون با دوستم داشتیم میرفتیم استخر که دوستم رفت تویه کارخونه دیدم شوهر خالم که تو خواب ازش متنفر بودم و مثل دشمنه صداش میاد ازش فرار کردم رفتم تو کار خونه پله های زیادی داشت اونجا پراز لباش بود داشتن بسته بندی میکردن فهمیدم کارخونه دوستم و خواهرشه شوهر خالم پیدام کرد صدام زد مجبور شدم از پله ها برم بالا دوستم یه شالگردن بافت بهم داد پیچیدم دور گردنم قضیه رو توضیح دادم به شوهر خالم سوار قطار شدم نشسته بودم که حس کردم پنجره بازه آخه سردم شد رفتم پنجره قطار و بستم

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      برای این که دلیل حضور دیگران را در خواب خود درک کنید، توجه داشته باشید که فکر کردن به این افراد، چه احساس، فکر یا خاطره ای را برای شما زنده می کند؟ درسی که از این افراد می گیرید چگونه می تواند الهام بخش شما برای برون رفت از چالش های فعلی در زندگی بیداری باشد؟

  24. ??says:

    سلام خسته نباشید. خواب دیدم با دوستم از یک کوچه ای رد میشدیم که انتهاش کارگرا بنایی میکردن و دوستم داشت میگفت که چقدر از اون کارگرا میترسه ولی نمیدونست این کوچه همون کوچس ولی من کاملا میدونستم به ته کوچه که رسیدیم دوستم کارگره رو دید که داشت لبخند بدجنسانه ای میزد جیغ کشید کارگره اونجاس و دست منو کشید که بدوییم و برگردیم که ینفر منو گرفت دوستم تنهام نذاشت و نجاتم داد و بعد ینفر دیگه دوستمو گرفت من با خودم گفتم اون نجاتم داد منم باید نجاتش بدم و اینکارو کردم و بعد نفهمیدم چجوری به بالای یک پشت بومی رسیدیم از رو پشت بوم به اینور و اونور میپریدیم دوستم از یک ساختمون پرید پایین منم جلو رفتم تا بپرم ارتفاع خیلی خیلی زیاد بود فکر کردم دوستم مرده اما دیدم پایین وایستاده و میگه عجله کن الان میرسن و منم میگفتم خیلی بلنده اون میگفت نترس بپر منم پریدم یچیزی زیر پام میومد و نمیزاشت سقوط کنم هر پرشی که میکردم یچیزی زیر پام میومد تا رسیدم به پایین و اومدیم در بریم بیرون خیلی ادم اومدن تو و مارو گرفتن ممنون میشم تعبیرش کنید

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      درود ، این رویا نیز بیان میدارد که هیچوقت در زندگی برای هیچ تصمیمی بی گدار به آب نزنید چرا که ممکن است دچار خسران شوید !

  25. علی نجاتیعلی نجاتیsays:

    دیشب خواب دیدم که باخالم توی یک پارک بودیم هوا تاریک بود چراغ های پارک روشن بودرفتیم جلوتریک درورودی دیگر بودکه ورودی وصل میشد به بازارچه که چند نفر دنبالمون کردن میخاستن روی سرمون کارتون بزارن فرار کردیم به یک کوچه رسئدیم داخل کوجه به بعدهواروشن بودخالم به من یک ادامس داددوباره همون ادمها دنبالمون کردن به بازار رسیدیم بازار خیلی شلوغ بوداون ادمهاازدور قابل تشخیص بودن بین اون ادمها با چند نفر درگیر شدیم یکی ازاونها جلو اومدکارتون میخاست بزاره سرم ازش گرفتم روی سرخودش گذاشتم خیلی عجیب محوشدفرار کردم خاله گم کردم بعدازبازار به خیابون رسیدم بقیه افراد که دنبال میکردن منومحوشدن پشت رو باترس دیدم خالم رو پیدا کردم و بهطرز عجیبی درب خانه خودمون بودم همین خاستم تعبیرشو ببینم

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      این خواب از شما می خواهد تا از پذیرش مسئولیت هایی که تمایلی به پذیرش آن ها ندارید خودداری کنید.

  26. حجت رضاییحجت رضاییsays:

    خواب دیدم وارد یه ساختمانی شدم که به نظر میومد مثل یه شرکت بود که تو هر طبقه اش چند نفر ادم بودن بعد من با کنجکاوی طبقه هارو میرفتم بالا که یه خانم به من گفت اقا بی اجازه کجا میری ؟ منم بی اعتنا به رفتن ادامه میدادم تا اینکه رفتم رو پشت بوم بعد چند تا پسر جوون منو دیدن گفتن وایستا و من از دستشون فرار کردم و اونا تعقیبم کردن و من یکی یکی از رو بوم خونه های مردم میدوییدم و در نهایت فرار کردم ....

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      این خواب نشان دهنده ی تردید ها و ترس هایی است که نسبت به آینده در ذهن شما وجود داشته و لزوما ریشه ی منطقی ندارند. این خواب از شما می خواهد تا با این افکار منفی مبارزه کرده و اجازه ندهید بر شما غلبه پیدا کنند.

  27. میلاد بخشیلومیلاد بخشیلوsays:

    سلام من خواب دیدمکه بت یه دختریکه اصلا نمیشناسمش ینی تو یه اون خواب کسیرو نمیشناختم ولی اون دخترو دوس داشتم یکی دوتا از رفیقاشم بقل دستم بودن دورمون چشمه بود یا پشتمون فک کنم ابی چیزی بود حسه خوبی داشت بعد به دختره گفتم میخام بکنمت یا کستو بخورم یه همچین چیزی گفت نگا کن زرده کثیف شده شلواره خودش سفید بود دیدم جلویه کثش زرد شده کثیف شده گفتم عیب نداره پریدم روش دراز کشیدیم زمین چرخیدیم اینور اونور زمینش فک کنم خاکی بود دیدم از اونور داره ادم میاد دنبالمون بودن ولی خیلی زود ارزا شدم زود ارزا سدم خیلی داغ بود بعد سی درصد مونده بود کامل به ا جه لذیت برسم حدودن کم مونده بود ولی ابم اومد داشتن بهمون میرسیدن زود پا شدیم فرار کردیم هی دیدیم دنبالمونن یجایی بودیم دیدیم باز اومدن ولی من هیچ یک از اونارو حتی دختررو نمیشناختم دوسش داشتم همدیگرو دوس داشتیم عاشق هم

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      با انسانی خیر و نیکوکار برخورد خواهید نمود.

  28. آینازآینازsays:

    سلام در واقعیت بخاطر حسادت ها و دسیسه های خواهر نامزدم , نامزدیم بهم خورده! خواهر نامزد سابقم یه خواستگارم داشت که اونم با من دشمن بود. دیشب خواب دیدم یه جایی ایستاده بودم اومدم سرمو برگردونم یهو دیدم خواناِ نامزدِ سابقم باهام چشم تو چشم شد منم رومو ازش برگردوندم. بعد اومد سمتم و فکر میکنم سلام کرد و گفت چقدر خوشکل شدی و منم با سردی گفتم مرسی. جلوی روم ,مردم ایستاده بودند با کمان تیر پرتاب میکردن و نشونه میگرفتن و فکر میکنم در ازاش 20 میلیون پول جایزه میدادند که دیدم خواستگار خواهر نامزدمم رفت جلو که نشانه بگیره . و با اینکه نزدیک هدفمم رفته بود ایستاده بود نتونست به هدف بزنه و منم ته دلم یکم خوشحال شدم.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      باسلام تعبیر خوابتان میتواند دلالت بر خبر های امیدوار کننده در آینده باشد.

  29. علیعلیsays:

    سلام خسته نباشید من یک خواب عجیبی دیدم اینکه اینکه در کنار دریاچه ای بودم همراه مادرم و چند نفر از دوستان که دوستان می گفتند داخل این دریاچه یک شی درخشانی است که کسی نمی دونه من سرمو تو آب می کنم می بینم یک شی دایره مانندی که می درخشد رنگش هم به قرمزی می زد بعد از چند دقیقه اژدهایی از آب دریاچه بیرون آمد و همه فرار کردن من فرار کردم واحدها با بیرون آمدنش آب شاری از آب به طرف من می ریخت وبه من میخورد اما نتونست منو به دام بندازه وقرار کرم یک لحظه که به پشت نگاه کردم دیدم مادرم رو خورده من گریه کنان به طرف پله های مترو رفتم و دیدم یک ملت هم دارن از اون فرار می کنم ای مترو حالت مارپیچی بود ومن به پایین ميرفتم به خونه ای رسیدم دیدم کسی در می زد مادرم است رفتم پیش مادرم بعد فهمیدم الکیه می خواد منو ببره پیش اژدها فرار کردم اون هم منو صدا می کرد به صورت مادرانه اما باور نکردم ویسکی رو مامور کرد که منو بیاره وقتی دلیلش پرسیدم کارا منو می خواد ببرید باتری گفت تو آدم خطر ناکی هستی من پا به فرار گذاشتم از پنجره خونه بیرون رفتم به طوری که زیر دریا بود من همش دیوار را می گرفتم که نیافتم تو دریا

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام بر دشمنی بزرگ تعبیر میشودو نشانه ان است که برنفس شما شهوات تسلط می یابد وممکن است به دیگران اجازه دهید از تمایلات و هوا و هوسهای شما سو استفاده کنند

  30. Maedeh ziaieMaedeh ziaiesays:

    سلام من خواب دیدم که دویت قدیمی من ک دشمن منه و سه تا پسر دیگه که میشناسمشون و اونام دشمنای منن منو گرفتن و من از تو ماشینشون پریدم پایین و موفق شدم فرار کنم اما شب داداشم اومد خونه و دیدم اونا اذیتش کرده بودن میخاستم ببینم تعبیر این خواب چیه؟

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      تعبیر خوابتان نشانه اتفاقاتی است که موجب ناراحتیتان میشود

  31. غزالهغزالهsays:

    سلام دیشب خواب دیدم دشمنم داره بلند بلند می خنده ممنون میشم از تعبیرتون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      تعبیر خوابتان نشانه ناراحتی دشمنتان است

  32. پرستوپرستوsays:

    سلام خواب دیدم تو‌یه ماشینم مثل تاکسی و راننده به حرف من گوش نمیکنه و جایی که میگم نمیره و خودشو مشغول صحبت کردن با تلفن نشون میده... من عصبانی شدم و گفتم اگر همین الان نگه نداری ... اونم پیاده شد و‌یه سرنگ که میدونستم توش مواد بیهوشی رو زد بهم ...اما من تسلیم نشدم و با این که می دونستم تا مدت کمی می تونم سر پا وایستم بلند شدم ... در باز کردم و راننده دنبالم اومد هلش دادم و از مردم کمک خواستم فکر کنم که گرفتنش ... تو این حین یه خانمی داشت از اونجا رد می شد رفتم پیشش گفتم این تلفن خونمونه زنگ‌بزن اگه بیهوش‌شدم بیان منو‌ببرن تعبیرش چی میشه؟

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      باسلام تعبیر خوابتان نشانه انجام تصمیمات جدید است

  33. تاراتاراsays:

    سلام و تشکر. همسرم از زن اولش پسر۹ساله ای دارد که خیلی باعث مشکل در زندگی من شده به حدی که دیگر به جدایی فکر میکنم در خاب دیدم با آن پسربچه داریم از دست چندتا مرد هیکلی فرار میکنیم و مدام از این کوچه به آن کوچه میدویدیم تا وارد خانه ای شدیم بعد دوباره دیدیم که آنها آنجا را هم پیدا کردن و باز با عجله گریختیم من اینبار کفشهایم را هم از عجله نپوشیدم اما پسرهمسرم کفشهایش را پوشیده بود و من ۳تا روسری که در بیداری دوتایشان را دارم به رنگ سفید و قرمز و یکی دیگه که در بیداری ندارمش به زنگ زمینه مشکی با گلهای قرمزوسبز همراه داشتم.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      باسلام تعبیر خوابتان نشانه اتفاقاتی است که در زندگی و عالم بیداری موجب ناراحتیتان شده

  34. ب سب سsays:

    سلام من خواب دیدم تو خونمون هستم که یه دست ناشناس از زیر در اپارتمان سعی داره وارده خونه بشه من وقتی دیدمش خیلی ترسیدم سعی میکردم تو خونه نیاد یهو حس کردم مامانم تو اشپزخونه است هر چی صدا کردم به پلیس زنگ بزن مامانم خیلی عادی میگفت باشه حالا دستم بنده که یهو اون مرد ناشناس وارد خونه شد به من حمله کرد منم همش از خودم دفاع میکردم اون روی من اب دهان پرت میکرد منم همین کارو چند بار باهاش کردم بعد رفتم و ار تلفن به پلیس زنگ زدم اما موفق به تماس نمیشدم انقدر با اون مرد جنگیدم تا بالاخره از خونه بیرونش کردم و در و بستم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام در روابط خود احتیاط بیشتری کنید و مراقب باشید

  35. ......says:

    سلام ...وقتتون بخیر...چند شب پیش خواب دیدم توی صحرا بودم که تقریبا خشک بود بیشتر تیغ و علفهای زرد داشت و من یک گاری بزرگ میوه داشتم ی سیب برداشتم خوردم ی نفر دیگه باهام بود بهم گفت نرو بیرون اینجا مواظب مردا باش رفتم ی میوه بردارم ی مرد منو دید و دوید سمتم ما هم فرار گردیم بعد پشت سرمو نگاه کردم دیدم یک عالمه مرد دارن دنبالم میکنن و من فرار کردم از دستشون بعد دیدم رفتم تو ی شهری که باز اونجا انگار حالت فرار داشتم از پله بالا رفتم و رفتم داخل خونه ای من نون دستم بود که خانم اون خونه اومدگرفت و تشکر کرد‌‌‌...

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      به نشانه یک کار پیچیده که پیش رویتان قرار می گیرد.

  36. رهارهاsays:

    دوست پسر من این خابو دیده ‌و نقل قول میکنم ک:《خاب دیدم با چنتا از دوستام تو کوچمون بودیم بعد یه ماشین اومد که ۴ نفر توش بودن تفنگم داشتن من با اینکه پسرم رو سرم چادر سیاه داشتم تا اونارو دیدم فرار کردم و چادر از رو سرم دراوردم انداختمش ی گوشه من میدویدم و یکی از اون چهارتا دنبالم بود ازش دور شدم بعد چنتا پسر جوون دیدم به اونا هشدار دادم که یکی با تفنگ داره میاد اونام همراه بامن دویدنو فرار کردن یواش یواش پاهایه من سنگین شد و دیگه با سرعت نمیتونستم بدوم مردی که دنبالم بود دستشو دراز کرد تا منو بگیره منم یکدفعه پیچیدم تو یه کوچه و قایم شدم اونم منو ندیده افتاد دنبال بقیه》

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      تعبیری باطل است

  37. حجت رضاییحجت رضاییsays:

    با سلام ...دیدم تو خیابون بودم تو شب و هیو یه پراید کنارم وایستاد و من کمی به جلو رفتم دیدم چهار نفر پیاده شدند و با تبر دنبالم کزدن و تبر هارو پرت کردن ولی بهم نرسید و منم بد و بیراه گفتم و اونا هم دنباام کردند و منم فرار کردم تا رسیدم به یک کوچه و وارد شدم و دیدم یه خونه واسم اشناست و وارد اونجا شدم دیدم مادرم خوابیده منم در رو بستم و رفتم کنار مادرم دراز کشیدم و همه چی اروم شد

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است در انجام دادن کارهایتان دچار سرگردانی شوید

  38. ......says:

    سلام ... خواب دیدم رفتم محل کار سابقم ولی نمیخواستم ی سری از همکارام منو ببینن...رفتم اولش رومو پوشوندم بعد اون همکارام رفتن من رفتم داخل شرکت دوستام اونجا بودن ولی محیط شرکت خیلی عوض شده بود و بد بود همه چی قدیمی بود...هوا پاییزی بود و من یکی از کفشامو که خیلی دوست دارم پوشیده بودم تو شرکت بودم که یهو مدیرم اومد و من رفتم قایم شدم که منو نبینه بعد دوستام تصمیم گرفتن حواسشو پرت کنن من برم که اونا رفتن و من فرار کردم مدیرم متوجه شد و دنبالم کرد من کفشمو دستم گرفته بودم و می دویدم و پشت سرمو نگاه میکردم و دور شدم و منتظر بودم به جایی برسم که کفشمو بپوشم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      تعبیر خوابتان نشانه فاش شدن راز و یا حقیقتی است

  39. باران. رباران. رsays:

    سلام من خواب دیدم که شبه ومن توی یه جاکه درختان کوتاهی داره دنبال خرگوشم هستم درهمین حال یه مردزشت وکوتاه قدگذاشته دنبالم بعدمن هر چی تلاش میکنم که فرار کنم اون ولم نمیکنه اینقدردویدم تارسیدم به یه قبرستون همین جورکه دنبالم میکردبهم گفت اسم من شاپورهست اینجا هم قبرستونه اخرش من تورومیارم اینجاهمون موقع ازخواب بلندشدم. به نظرتون تعبیر ش چیه؟؟

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      تعبیر خوابتان نشانه تلاش برای بدست آوردن چیزهایی است که دوست دارید

  40. ........says:

    سلام ... دیشب خواب دیدم که مدیر عامل شرکت سابقم داره دنبالم میکنه و من فرار میکردم ی بار دیگه هم این خواب دیدم ...ممنون میشم تعبیرش بگین

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است دچار درگیری های ذهنی شوید

  41. زهره بهارلوییزهره بهارلوییsays:

    سلام من خواب دیدم با شوهر و پسر ۵ سالم رفته بودیم بیرون برای گردش یه جای خلوت رسیدیم و نشستیم بعد یه مردی اومد اونجا و سروگوشی آب داد و بعد زنگ زد چند تا مرد دیگه اومدن و من فرار کردم که کمک بیارم زنگ زدم شوهر دوستم که نظامیه و با گریه آدرس دادم تا رسیدیم تعداد زیادی آدم اونجا بود که برادر و پسر و شوهر منم جزو اونا بودن و با آمپولی که میگفتن شیر مادره همه مسموم شده بودن و تا چند ساعت بعد میمردن یکیشون دنبال من میکرد که بهم آمپول بزنه فرار کردم با گریه و جیغ و با کمک شوهر دوستم نجات پیدا کردم بعد از سینه من شیر میریختیم که بر علیه خودشون باشیم و همشونو شکست دادیم ولی برای شوهر و پسر و برادرم خیلی گریه کردم.خواب نزدیک اذان صبح دیدم. تعبیرش چیه؟

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام بیانگر پیروزی شما در مشکلات و شادکامیتان است و جای نگرانی وجود ندارد

  42. E.GE.Gsays:

    سلام ممکنه خواب منو تعبیر کنید خواب دیدم تو یه جایی بودم که حالت زیارتگاه داشت و یه عده آدم هم نماز میخوندن جلو بعضی از درهاش زنایی نشسته بودن که کسی با کفش نره داخل خیلی هم تو در تو بود نمیدونم چطور متوجه شدم کسایی میخوان منو بخاطر دانستن چیزی بکشن بخاطر همین هم سعی میکردم از دالان ها و راه رو های زیارتگاه راهی به بیرون پیدا کنم تو خواب میدونستم اونجا بقعه شیخ صفی اردبیلی ولی خیلی بزرگتر بود و جمعیت زیادی اونجا بود و پر از فرش بود کف اونجا منم میخواستم فرار کنم کتانی پام بود نمیتونستم دائما در بیارم و بپوشم بخاطر همین چهاردست و پا روی راه رو هایی که مفروش بود داشتم بسرعت میرفتم تا اینکه رسیدم به یه سرویس بهداشتی رفتم تو و پشت در واسادم تا اونی که یه پیرمرد بود و میخواست منو بکشه نیاد تو ناگهان سر برگرداندم و دیدم آون مرد آمده داخل و خودش هم انگار در امان نبود و میخواست خودش هم فرار کنه در ادامه خواب رسیدم به یسری آدم جوون بودن و کله گنده تو فکرم اینجور بودن اونا که انگار همینا آدم فرستاده بودن منو بکشه یکی بود در همون حد و اندازه لونا ولی هوای منو داشت و تو خواب میخواست با من ازدواج کنه و سعی میکرد بدون اینکه به خودش لطمه بخوره دورادور هوای منو داشته باشه آون یکی جوون که انگار پولدار تر و با نفوذ تر بود برا آزار من میخواست برادرم رو بیکار کنه و منو تهدید میکرد منم برا اینکه ضعف نشون ندم گفتم هر کاری میخوایید بکنید و از اونجا آمدم بیرون اگر ممکنه خواب منو تعبیر کنید سپاس

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام نشان دهنده اشنایی شما با افرادی جدید در زندگیتان است که ممکن است موجب مسرتتان شود سعی کنید در زندگیتان به افراد ناشناس به راحتی اعتمادنکنید

  43. LikemoonLikemoonsays:

    سلام من خواب دیدم تو یه کشور دیگه هستم که یه قسمتش دریاست و خونه حالا روی کوه هست .اونجا یه مرد غریبه که من نمی شناسم دنبالم هست و من ازش فرار میکنم و قائم میشم روی کوه یه سوراخ بود مثله خونه حیوانات که توش خالی بود و من رفتم اونجا قائم شدم در حالی که می ترسیدم که از توش حیوون در بیاد ، و بعد توی شهر با دخترهای خارجی می گشتم و بازم نگران بودم که اون مرد منو پیدا کنه

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      ممکن است به مسافرت بروید

  44. فاطمهفاطمهsays:

    سلام خواب دیدم از مجلس عزاداری بلند شدم و بیرون اومدم یه اقای تو یه شاسی بلند مشکی نشسته بود وقتی منو دید پیاده شد و افتاد دنبالم منم می دویدم و فرار میکردم چند روز قبلشم مثل همین خواب و دیده بودم که یه مردی توی بیمارستان دنبالم میکرد و دست از سرم برنمی داشت

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      درود وقت بخیر ، کسی یا کسانی از پشت سر شما غیبت میکنند

  45. ساراساراsays:

    سلام خواب دیدم زن عموم که دشمن منه پلیس شده همه جا دنبال منه ازش فرار میکردم قایم میشدم نیروهاش چاقو داشتن رسیدم به یه خونه رفتم تو یکی از اتاقاش قایم شدم حموم داشت برق و روشن کردم لخت شدم رفتم زیر دوش موهامو با شامپوی زیاد شستم دیدم یه دختر کوچولو کنارمه به اونم شامپو دادم سرشو شست یه دفعه صاحب خونه فهمید درو باز کرد ازش عذرخواهی کردم با دختر کوچولو رفتیم بیرون بدنم لخت بود ولی خودمو پوشیوندم کسی بدنم و ندید دشمنا هم انگار صلح کرده بودن

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      ممکن است افرادی در زندگی به شما حسادت کنند

  46. مونا احمدیانمونا احمدیانsays:

    من خواب دیدم جایی هستم یه آقایی بود من میشناختمش انگار دمن بود ولی به من کاری نداست یه مسیری رو داشتیم با یه عده ای میرفتیم بعد یهو همه به من گفتن فرار کن یه چیزای ریزی هم تو مسیر پرتاب میشد ولی من نمیترسیدم و بهتر از همه فرار میکردم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      خوابتان بیانگر کینه توزی و حسادت دیگران نسبت به شماست

  47. KimiaKimiasays:

    با عرض سلام خدمت شما. خواب ديدم كه براي خريد با دوستم از خونه بيرون ميايم و چهار تا خانم چادري كه حتي صورتشون هم با چادر پوشيده شده بود دوستمو ميگيرن و بهش شليك ميكنن. منم دوباره به خونه برميگردم، از آسانسور بالا ميرم و ميرم توي خونه. تلفن رو بر ميدارم و ميرم توي دستشويي و در رو قفل ميكنم كه اگه اون خانم ها وارد خونه شدن نتونن به من آسيب برسونن. با تلفن سعي ميكنم ١١٠ رو بگيرم ولي جواب نميدن. خانم ها وارد خونه شدن و دنبالم ميگيردن. پدرم رو ميگيرم ولي اونم جواب نميده...

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      خوابتان نشانه حسادت و کینه توزی دیگران نسبت به شماست

  48. MrvMrvsays:

    سلام. خواب دیدم مادرم میگه یه پسر جوون عاشق یکی از خانمهای فامیلمون که با مادرم رابطه‌ی نسبتا دوستانه‌ای داره و تقریبا همسن هستن، شده و اونو همه‌جا دنبال میکنه و نمیدونه چیکار کنه. بعد من تو خواب اون پسر جوون رو دیدم و ترسیدم که به منم وابسته شه، و همش می‌ترسیدم من رو هم تعقیب کنه، ولی ندیدمش. تعبیرش چیه؟

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام رویای پریشان و درهم است

  49. نازینازیsays:

    سلام گاهی خواب میبینم که در حال فرار ازدست چندنفر بهمراه بچه ای هستم تعبیر خوابم چیست

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      ممکن است مسائلی خاطرتان را آزرده کند

  50. وحید طاهریوحید طاهریsays:

    خواب دیدم توی روستامون یکی که نمیشناسم من و همسرمو دنبال میکنه و ماهم فرارمیکنیم و من خیلی میترسیدم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      بیانگر موفقیت در امورات زندگیتان است

  51. فاطمههفاطمههsays:

    با سلام و خسته نباشید. من خواب دیدم که همراه خانواده ام از دست افرادی فرار می کنیم و به شهر دیگری میرویم و یکی از مردمان آن شهر که خود او خانواده هم داشت ما را در خانه خود پناه میدهد. با تشکر.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است در مراحل زندگیتان موفقیت کسب کنید

  52. زهرازهراsays:

    سلام‌خواب دیدم ک ی ارث میخواست بهم‌برسه ی آقا ک میشناسمش کی هس نمی دونم‌الان درحیات هس یا مرده..تعقیبم میکرد ک منو بکشه ویکی دوتا بچه پسرم کمکش میکردن هرجا میرفتم پیدا می شدم تا اینک‌دسشویی بهم فشار می امد حتی شلوارمو خراب کنم گشتم‌تا سلف دسشویی پیدا کردم ی گوسفند عجیب و بزرگ توش بود ی دسشویی تمییز پیدا کردم وقتی آب مهیا کردم رفتم دسشویی گوسفنده‌رفته بود تو دسشویی شکل سمندون شده بود واون آقای ک تعقیبم میکرد از پنجره میدیدش...در دسشویی ک پرده بود سفتش کردم نیاد دسشویی اومد پشت پرده وایساد و من پرده را سفت گرفتم‌ک‌پرده در را برنداره از خواب بیدار شدم...خدا شکر در بیداری پدرومادرم سالم هستن این ارث از کجا میخواد بیاد.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است موقعیت هایی کسب کنید که کینه توزان و حسودان به شما حسادت کنند

  53. فاطمه صادقیفاطمه صادقیsays:

    سلام من خواب میدیدم از دست یک گربه فرار میکنم اونقد سریع میدویدم که داخل یک ماشین رسیدم وگربه منو گم کرد ومنم آرام شدم در خوابم از گربه ترس نداشتم فقط دوست داشتم پیشش نباشم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      تعبیر خوابتان نشانه دوری از افراد حسود و کینه توز است

  54. رومینارومیناsays:

    با سلام من مرتب خواب میبینم که کسی قصد نزدیک شدن به من رو داره ومن از این قضیه بشدت وحشت دارم چون همیشه موقعیت مکانی جوریه که تنهام..دیشب خواب دیدم تو یه کوچه تاریک یه اقای که استایل و تیپ رسمی هم داشت دنبال من افتاد و من ترسیدم و فرار کردم قصد داشتم به سمت روشنایی برم و حدس میزدم حتما اونجا شلوغه و فرد هم فرار میکنه نزدیک روشنایی که شدم از پشت داشتم نزدیک میشدم روم به سمت اقاهه بود چون میترسیدم از پشت بهمبرسه اهسته عقب عقب میرفتم که از خواب پریدم...

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام مراقب افراد مظلوم نما و حسود در اطرافتان باشید که شما را به گمراهی نکشند

  55. محسنمحسنsays:

    سلام من خواب دیدم که رفتم سرکار (کارم در محیط باز و صحراست) بعد دیدم که اون اطراف مردم زیاد بودن و داشتن کار خودشونو میکردن بعد همینجور میرفتم که یکم دور شدم بعد دیدم تو یه جاییم مث شهر ولی نمیدونستم کجاست بعد احساس کردم چند نفری از رقیبای کاریم دنبالمن بعد جی پی اس گوشیمو نگا کردم دیدم که یه چند نفری با سرعت دارن دنبالم میان بگیرنم منم فرار کردم ولی اصلا کوچه هارو نمیشناختم بعد به یه خیابون اصلی رسیدم و سوار ماشین شدم و فرار کردم.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      تعبیر خوابتان نشانه موفقیت و پیشرفت در امور و مراحل زندگی است

  56. AfsaneAfsanesays:

    سلام خواب ديدم كه عمل زنانه انجام داده بودم(البته در واقعيت هم چنين است) و در جايي با مادرم نشسته بوديم كه پسري مزاحم شد و مادرم لگد ي به پايش زد و او رفت و برادرش و دوستانش امدند و شروع كردن لگد به ساق پاي من زدن و من به ناچار از آنها فرار كردم از خيابان از ترس آنها به سختي رد شدم و فرياد ميزدم پليس پليس كمك كمك

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      تعبیر خوابتان نشانه حسادت های دیگران نسبت به شماست

  57. موناموناsays:

    سلام من دیشب خواب دیدم تا با زن داداشم و دخترش و خواهرش توی یه پاساژ هستیم بعد من خواستم یه کاور موبایل بخرم وقتی موبایل را بهش دادم یه فیش زد بهش بعدش موبایل را بهم داد گفتم چیکار کردی گفت همه اطلاعات موبایل را برداشتم تا چند ثانیه دیگه اگه توی پاساژ باشی برات بد میشه انگار هرکی رفته بود توی اون موبایل فروشی همین کار را باهاش کرده بود و هممون هم پا گذاشتیم به فرار زن داداشم و دخترش و خواهرش هم با من فرار کردن اون موبایل فروش و دستیار هاش هم دنبالمون من گریه میکردم بعد به در آهنی رسیدیم که داشت بسته میشد به سختی توی لحظه آخر تونستم ازش رد بشم و خودم را نجات بدم بعدش دیدم زن داداشم اینا هم خدا را شکر شکر کنارم بودن دیگه یه نفس راحت کشیدم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام به این معناست که بعضی از دوستانت باعث سرافکندگی و یا پریشانی و خجالت شما خواهند شد و باید از آن ها دوری کنی

  58. هانیههانیهsays:

    با سلام..من خواب دیدم..یک حیوان عجیب چند سر هست..که همه چی رو می بلعه..انگار خونمونم بودیم..داشتیم فرار میکردیم از دستش..که دیدم نمیشه انگار با بلعیدن همه چیز رشد میکرد..خواستم باهاش مبارزه کنم..و شروع کردم به مبارزه یه حالت بود که انگار انرژی یکسانی داشتیم..و گاهی اون کوچکتر میشد..بعد انگار یه نفرم بود با حالت ویژه لباس و تفنگ خاص نیروهای نظامی..باهم رفتیم از بالا بهش حمله کنیم..گفتم دهنشو که باز کرد ماورو بخوره..انموقع بزن تا مغزش نابود بشه..بعد که زدیمش از بالا به سمت پایین اروم میومدیم گفتم الان میفتیم گفت نه لباس من خاصه خیلی اروم برمیگردیم زمین...مثل یه برگ خیلی اروم رو زمین نشستیم.. بعد دیدم نمیدومم این اقا بود یا یکی دیگه از من خوشش امده بود..قرار شده بود ازدواج کنیم...انگار یکی بود مشناختمش تو خواب اهل تهران بود..تو خونه همه راصی بودن..منم اولش راضی بودم بعد تو دلم دلهره بود..که خدایا من باید برم تهران..ولی در کل پسر خوبی به نظر میومد و همه جا بامن بود..انگار یجایی باهم بودیم یه مدت..ولی لهره داشتم خیلی...که چی میشه خواستگاری شو قبول کنم..یا نه.. ممنون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام رویای در هم و اشفته است و جای نگرانی وجود ندارد

  59. فاطمههفاطمههsays:

    سلام من چند بار خواب های مختلفی دیدم دیدم که من و پدرم و مادرم در هر یک از خوابها یا از دست گرگ فرار می کنیم یا از سگ و یا از دست چند نفر دشمن فرار می کنیم. میشه تعبیر شو بگید؟ ممنونم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام به نظر میرسد دشمنانی در اطرافیان شما در صدد اذیت و ازار رساندن به شما هستند

  60. مهتامهتاsays:

    سلام خواب دیدم دو مرد که یکیشون درشت هیکل بود کنار من هستن به ظاهر دوست هستش.... دقیقا یادم نمیاد ولی انگار میخواستم از کنارشون برم که شروع کرد گفت تو نباید بری من خیلی خیلی ازش ترسیدم شرو کردم اروم اروم رفتن پشت سر اون یکی مرد که انگار توی حیاط بزرگی بودیم که به اونا گفتم میخوام برم دوستم ببینم اون حس کردن میخوام از دستشون فرار کنم که شروع کردن به تهدید که نباید بری خلاصه من پشت سر اون یکی قایمکی داشتم وارد جای بزرگ که داخل اون حیاط شدم که فکر کردم صحن امام رضا هستش که شلوغ بود ... بعد اون مرد درشت هیکل یک سنگ بزرگ برداشت و پرت کرد سمتم که مانع رفتن من بشه اما من فرار کردم داخل به چه سرعتی میدودم اونام دنبالم بودن همش ترس داشتم منو بگیرن اما نتونستن ولی با ترس همه جا بودم که نکنه پیدام کنن

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام این رویا بیانگر این است که بعضی از دوستانت باعث سرافکندگی و یا پریشانی و خجالت شما خواهند شد و باید از آن ها دوری کنی

  61. vafavafasays:

    سلام خواب دیدم ازدست بابای عشقم فرارمیکردم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      از ناراحتی نجات پیدا می کنین

  62. محدث،ممحدث،مsays:

    سلام،خسته نباشيد... من خواب ديدم كه با خانواده و فاميل مسافرتيم بعد برادرم ماشين داشت و قرار بود تقسيم بشيم و چند نفرمون با ماشين برادرم برگرديم،همينكه سوار ماشين شديم يه عده اي با ماشين ما رو دنبال ميكردن و يه مرد كه از گروه همون كساني بود كه ما رو دنبال ميكردن،شيشه ي شكسته توي دستش بود و به سرعت دنبال ماشين ما ميدويد و ما همچنان در حال فرار با ماشين بوديم بعد يهو تلفن همراه من توي يه جاي شلوغ از شيشه ماشين از دستم افتاد و من از ماشين پياده شدم و تلفنمو برداشتم اما ماشين واسه من نايستاد و رفت دور بزنه و اما اون اقا كه شيشه توي دستش بود به من رسيد ولي چون جاي شلوغ بود نتونست باهام كاري كنه و من هي بلند داد زدم پليس پليس و در نهايت برادرم كه با ماشين رفته بود دور بزنه مجدد به من رسيد و من سوار ماشين شدم.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام سپاس مسافرتی خواهید داشت که براتون درد سر ایجاد میشه

  63. ترانهترانهsays:

    باسلام ،دیشب خواب دیدم وارد یساختمانی شدم که بنظر میومد ساختمان اداریه و انگار جویای شخصی هستم و از کارمندای اونجا سراغ اون شخص رو میگیرم اما یکی از کارمندا که شبیه منشی باشگاه فعلیمون که در عالم بیداری میرم بود بی جهت و بدون اینکه من خطا یا توهینی به ایشون کرده باشم منو تعقیب کرد و دنبالم دوید و منهم با اینکه میدونستم خطایی نکردم با سرعت میدویدم که نتونه به من برسه و رفتم داخل اتاقی پنهان شدم که بن بست بود و ظاهرا راهی به جایی نداشت اما ایشان در لحظات آخر ی که میخواست دستش به من برسه و تا میخواست وارد اون اتاق بشه راه گریز دیگه ای پیدا کردم و فرار کردم و پشتمو نگاه کردم دیدم ایشون دیگه نیست و گویا خسته شده و رفته و از خواب بیدار شدم.ممنون میشم تعبیر بفرمایید. باسپاس فراوان

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام سعی کنید به زندگی و کارهای خود سروسامان درستی بدهید

  64. ElmiraElmirasays:

    سلام خسته نباشید خواب دیدم‌ که چند نفری که نمیشناختمشون و قاتل بودن مامان منو گرفتن که من رفتم مخفیانه تا مامانمو نجات بدم اما تو راه یکی از اونا منو دیدو دنبال کرد که من ازش با سرعت خیلی زیادی فرار میکردم که اونم مثل من منو دنبال میکرد که تو فرار وارد یه کوچه بن بست شدم که پریدم رو یه بالا پشت بام که ارتفاعش کم بود اما هر چی جلوتر میرودم تا از اون مرده فرار کنم ارتفاع ساختمونا خیلی بیشتر میشد اما من خدارو شکر میپریدم بالا ساختمونا که یه هو از خواب پریدم دیدم داره اذان صبح رو میگه

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام سپاس از نگرانی و ترسی رها میشین

  65. حجت رضاییحجت رضاییsays:

    خواب دیدم یک فردی که تنومند بود و حس میکردم قبلا جایی دیدمش اول نزد یه نفری بود و بعد اومد سمت من و با بی شرمی داشت حرفای جنسی و زشتی میزد که بهم تجاوز کنه و منم ترسیدم و از دستش فرار کردم و دویدم با سرعت زیاد مثل چهارپایان بصورت چهار دست و پا که بتونم ازش دور و دورتر بشم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      شخصی قصد داره شما رو فریب بده ولی موفق نمیشه

  66. مهدی هاشمیمهدی هاشمیsays:

    سلام ،من خواب دیدم تو یک خونه که آشنا بود برام مخفی شده بودم و از سوراخ پشت در داشتم دید میزدم یک سگ سیاه بزرگ داشت حمله میکرد و پارس از اونطرف در، ترسیده بودم ،من فرار کردم رفتم تو اتاق کناری که یکدفعه دو تا ادم از راه پله پشت بام خونه دنبالم اومدن و حمله کردن من با هردوشون جنگیدم و شکستشون دادم وهردوشون زخمی کردم با چاقو و به زمین افتادن

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام این رویا بیانگر دشمنانی است که ممکن است در صدد ناراحت کردن شما باشند

  67. فاطمهفاطمهsays:

    سلام من خواب میدیدم از یه پسره تو ماشین بود جوون هم بود ادرس پرسیدم گفتم اون خیابون که دارن حلوا پخش میکنن کجاس دلم لک زده بود برا حلوا دیگه اون پسره ولم نمیکرد افتاده بود دنبالم میخواست به زور سوار ماشینش کنه منم فرار میکردم از تو پارکا اما دیگ انگار هر چقد زور میزدم بدنم توان نداشت تند تر بدوم یهو دیدم دوستامم دارن باهام فرار میکنن دوستم دستشو گذاشته بود پشتم و دستمو گرفته بود اون تندتر میزفت منم انگار هل میداد

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام این رویا نشان دهنده گذشتن از مراحل سخت و رسیدن به ارامش است

  68. ندانداsays:

    سلام. خواب میدیدم در یک کارگاه بزرگ یک میز بود و داریم با همکارم روی یک پروژه کار میکنیم. بعد متوجه میشیم یک فرد از در پشتی میخواد وارد کارگاه خالی و بزرگ با در سبز رنگ بشه که فرار میکنیم از در جلویی بیاییم بیرون. یک پسر جوون بود که اون نمیدوید. بهمون رسید اما در جلو را به روش بدون زحمت قفل میکنیم. همش نگران بودم تا ما کفشامون را بپوشیم و از در خروجی بیاییم بیرون نکنه از در پشتی بهمون برسه که بیدار شدم. در واقعیت یک پژوهشگاه داریم که رنگ میله های پنجره ها و درب اصلیش سبزه. اما شبیه اون کارگاه خالی نیست و اتاق اتاقه. با اون همکار هم واقعا کار پروژه انجام میدیم و الان در حال نوشتن یک پیشنهاد پروژه هستیم.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است موانع و مشکلاتی در مسیر زندگیتان ایجادشود که قابل حل است

  69. فاطمهفاطمهsays:

    سلام ،خواب دیدم که شب بود من و خواهرم سر خیابان بودیم و اونجا مراسم ختم یک بچه کوچیک بود من کنار مادرم ایستادم بعد جوری شد که از مادرم جدا شدم انگار که گم شده باشم بعد من و خواهرم میخواستیم برگردیم خونه ولی یک ماشین دنبال مون افتاده بود با اینکه راه اون خیابان تا خونمون یک ربع هست ولی توی خوابم خیلی طولانی شده بود و من و خواهرم می دویدیم که به خونه برسیم راه مون از هم جدا شده بود تقریبا صبح شده بود وقتی جلوی در رسیدم زنگ در رو زدم مثل اینکه آیفون زنگ نمی خورد بعد چند مین خواهرم اومد در رو برام باز کرد از من زود تر رسیده بود و گفت که توضيح دادم که تا این موقع کجا بودیم و ..وقتی داشتم از پله ها بالا میرفتم سرم گیج می رفت حالم بد بود کل شب رو دویده بودم وقتی وارد هال شدم سرم گیج رفت و غش کردم مادرم یکسری دارو همراهش بود برای من گرفته بود بیدار شده بودم مادرم گفت این دارو اسمشون چی هستن گفتم این سرم هست و...توی فکر پدرم می گذشت که دخترام جای بدی نبودن و کسی هم اونا رو ندیده و... با تشکر

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام به آشفتگی و پریشان حالی این اوضاع و احوال اشاره داره

  70. سلامسلامsays:

    سلام و خسته نباشید ببخشید خواب دیدم که که خبر مرگ پسر عمه ام که قبلاً قبلا نامزدم بوده و از او جدا شدم خبر مرگش رسیده و من در خواب خوشحال شدم که دشمن من مرد و از این به آغاز روزهای خوش من شروع شد لطفا تعبیر کنین

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام سپاس به خشم و نفرت درونی شما اشاره داره سعی کنین این مسئله رو فراموش کنین تا به خودتون آسیب نزنین خداوند عادل است و پاسخ ظلم را به موقع می دهد

  71. فاطمهفاطمهsays:

    سلام من خواب میدیدم یه کوچی از پرنده از اسمون رد میشدن پرد بزرگم گف وای اینا خطرناکن بعید یکی از اون پرنده ها اومد سمت خونه ما من در هارو بستم اما پشت در خونه ما تبدیل به ادم ترسناک شبیه جادوگر بود اومد به زور درو باز کرد اومد داخل دستش چاقو بود میخواست منو بزنه منم محکم دوتامچ دستاشو گرفته بودم که با چاقو نزنه بهم اما پدر بزرگم و مادر بزرگم اصلا کار نداشتندخودم نگه داشتم دستشو اخرم میگفتم موفق شدما

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام باید در زندگی کمی واقع نگرتر باشید

  72. رویا محمدیرویا محمدیsays:

    سلام .احترام درخواب دیدم عده ای دنبال من هستند .فرار میکردم .پاپرهنه بودم .نزدیک دریا شدم .دریا مواج ود یک کوه یخ داشت وساحلش سنگ نمک .اول ترسیدم پاهایم زخمی بشود. ولی نشد بدون هیچ دردی و به راحتی رد شدم . وارد درا شدم شنا کردم .تا کنارکوه یخ ا اینکه کوه یخ بود . اما احساس گرما میکردم و از دست دشمن خلاص شدم لطفا تعبیر را بفرستید متشکرم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام و سپاس ختم انعام داشته باشین

  73. fatemehakhbari9673fatemehakhbari9673says:

    سلام دختری هستم 18ساله دیشب خواب دیدم به همراه مادروخواهرم دریک جنگ هستیم وتمام ترس من از جنگ ازدست دادم مادروخواهرم است میبینم همه درحال فرار هستن ومن مادروخواهرم را دنبال خود میبرم جوری ک سپرشون باشم تااتفاقی براشون نیفته ودشمنان فقط چیزی به سمت ماپرتاب میکنن ک من ترس ازبرخوردش بامادروخواهرم ودارم ودرآخرهمه چی تموم میشه ولی خودم ودرهمون مکان میبینم بدون آزارواذیت دشمن وبودن اتفاقی برای خانواد یا خودم وسردرگمم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است مشکلاتی را پشت سر بگذارید

  74. محمدمحمدsays:

    سلام خسته نباشید من خواب دیدم که تو غذا خوری خودمون دارم کا میکنم بعد میرم یه جایی مث یه انبار که پر وسایل مال دوستمه چون من کار نداشتم و پول هم نداشتم با خودم میگم یکم از وسایلو ببرم بفروشم ولی بعدش به خودم گفتم نه این کار درس نیس خدا خوشش نمیاد حرامه ولی چن تا ترقه ورداشتم بردم بعد رفتم خونه همسایمون که میشه خونه پدری اون دوستم و خیلیم از باباش میترسیدم به هرحال تو چون در حیاط باز بود رفتم تو حیاط و بعد یکی از ترقه ها رو اتیش زدم و ترکید بعد پدر اون دوستم اوفتاد دنبالم منم فرار کردم با سرعت خیلی زیاد ولی داد و فریاد نمی‌کردم ولی پدر دوستم نمی تونست بهم برسه بعد یهو انگار زمان عوض شد و رفتیم تو دوران حضرت یوسف و همسر اول ایشون رو دیدم که با پدرش خود زنشون) روی یه جایی مثل برج یا قلعه وایستادن و دارن وایستادنحرف میزنن دقیق یادم نیس چی میگفتن ولی فک کنم درباره من بود. اگه تعبیر داره میشه بگید ممنون

  75. یسنایسناsays:

    سلام وقتتون بخیر خواب دیدم دورهم نشسته بودیم ک صدای پای همون میاد. یک گربه خیلی بزرگ و وحشی ک روی دوپاش راه میره و حالات انسان رو داره. قائم میشم. بعد با زنگ گوشی خالم(دختر خالم و خواهرم پیشم بودن و باهم قائم شده بودیم. بقیه جاهای دیگه قائم شده بودن) جامونو پیدا میکنه و قبل از اون من بهش حمله میکنم و دستشو از مچ گاز میگیرم و قطع میکنم. من خیلی این خوابو میبینم. خوابی ک اون گربه بزرگ دنبالمه و من قائم میشه. حالا بعضی وقتا پیدام میکنه بعضی وقتا ن بعضی وقتا باهاش رودر روم میشم و دعوا میکنیم بعضی اوقات ن. ولی حالات مکان و کسایی ک کنارمن فرق داره ومتقیره تعبیرش چی میتونه باشع

  76. دلارامدلارامsays:

    باسلام من خواب دیدم که دارم از دست شخصی که میخواد اذیتم کنه فرار میکنم و یه سری از دوستانم اونجا بودن وجلو اون آدم میگرفتن که نتونه من اذیت کنه

  77. امیرامیرsays:

    سلام من خواب دیدم که یک دشمن قدیمی مسن که که در پارک نشته بودیم چهره اش دید نمی شد ترس شو داشتم من فرار کردم با دو تا از دوستام‌ رفتم یه خونه که بغلقش یک باغ بود پشت خونه شون یک سگ داشت سرش سیاه و سفید بود بدنش سیاه بود من از سگ فرار کردم دوستام فرار کردن رفتم دوباره پارک دیدم رفته دوستام گفتن که دشمنت اومده تورو تهدید کرده رفته البته اون یکی دوستمو که باهاش فرار کردم رو بیشتر تهدید کرده

  78. ه.. مه.. مsays:

    سلام، خواب دیدم در کاظمین هستم و موقع اذان میخوام ب زیارت امام موسی کاظم برم، نزدیک حرم داعش نمیذاشت مسلمونا برن تو حرم، همه در حال دویدن بودن ک برن تو حرم، منم خیلی دویدم کفش پاشنه دارم اذیتم می‌کرد ولی باز ادامه دادم و به سختی رفتم تو حرم زیارت کردم بعد بم گفتن اینجا ک حرم امام موسی کاظم نیست تو اشتباهی مقام فاطمه زهرا رو زیارت کردی، امام موسی کاظم اون روبرویه ولی چون داعش ایستاده بود نتونستم برم دیگه و برگشتم

  79. فاطمهفاطمهsays:

    سلام . من زن دوم ی اقایی بودم امروز خواب دیدم ک خونه اش هستم و زنش میاد من پنهان میشم ولی میبینم جایی برا پنهان شدن نیس و پرده نازکه اگ پشتش پنهان شم منو میبینه و اذیتم میکنه بعد از پنجره ک بیرون نگا کردم دیدم حیاتشان شلوغه زنه ک یک لحظه رفت حیات من فرار کردم حتی دم پایی هم نپوشیدم از کوچه ها فرار کردم دیدم اومد جلو در نگاه کرد و فهمید اونجا بودم ولی نتونس بگیره منو

  80. یسنایسناsays:

    من خواب دیدم یکی تو حیاط خونمون میخواد منو بکشه با تفنگ اما من از دستش فرار کردم و اون میاد دنبالم تا به یک پلیس میرسم یکدفعه ناپدید میشه روز بعد هم همین تکرار شد نمیدونستم از کجا میاد تو خونمون آخر هم نتونست منو با تفنگ بزنه

  81. NiliNilisays:

    سلام خسته نباشین ممنون میشم خواب منم تعبیر کنین من خواب دیدم تو دانشگاه یکی از پسرا که اصلا باهم در ارتباط نیستیم میگه که بیا گردن منو ماساژ بده خودشم تاکید میکنه که حتما من باید ماساژ بدم بعدش میبینم تو واتساپ باهم حرف میزنیم و یجورایی انگار دوست شدیم بعد میاد به خونمون و میبینه که من ناراحتم یکم اونم از ناراحتیه من ناراحت میشه بعد میگه بیا بریم بگردیم وقتی میریم بیرون میبینیم همه دارن فرار میکنند انگار عراقیا حمله کرده بودن ما هم شروع به فرار کردن میکنیم اون پسره خیلی هوای منو داشت و نگران بود که منو عراقیا بگیرن بعد یکیش دوست منو که دختر بود میگیره و منم میگم اونو ول کن منو بجاش بگیر بعد از خواب بیدار میشم.

  82. Zhoobin yootabZhoobin yootabsays:

    باسلام من همیشه توی خوابهایم هنگام دعوا کردن قدرت مشتم ضعیف میشه و هنگام فرار سرعتم کم میشه تعبیرش چیه؟؟؟

  83. Adi. ZrAdi. Zrsays:

    سلام خواب دیدم با یکی از دوستای صمیمی ام بودیم که به یکی از همکلاسی های دوران مدرسه رسیدیم که کاملا فراموشش کرده بودم‌. بعد از یه کم بحث لفظی همون همکلاسیه یه تیزی درآورد که بزنه به من. منم نشستم ترک دوستم با موتور فرار کردیم وقتی دوستم منو رسوند سر کوچمون دیدم همکلاسیم منتظره منم یواشکی دویدم به سمت خونه اون هم متوجه من شد آمد پشت سرم اما من از دیوار خونه بالا رفتم و اونم رفتش بعد از بیدار شدنم از خواب داشتن نماز صبح میگفتن انشالله که تعبیر خوبی داشته باشه من بعد از مدرسه رابطه ای با اون همکلاسی نداشتم و الان هم پنج شیش ساله ندیدمش قبلا هم با هم صمیمی نبودیم ممنون

  84. ArminahoseyniArminahoseynisays:

    سلام خسته نباشید من خوابم دیدم در مکه بودم و دلم میخواست مکه رو زیارت کنم ولی داشتم از دست دشمنم قائم میشدم ولی در اخر منو پیدا کرد و بعد من در مراسم در مراسم یکی که مرده بود من در آنجا میزبانی میکردم

  85. فاطمهفاطمهsays:

    سلام من بیشتر موقع ها خواب میبینم که در حال فرار هستم از دست کسایی که میخوان منو بگیرن همشونم غریبن بعد منم با اونا درگیر میشم میزنمشون از دستشون فرار میکنم میشه کلا خیلی توی خوابم خیلی ادم بد غریبه زیاده

  86. قنبریقنبریsays:

    سلام من خواب دیدم از سقفه خونمون بارون زیادی میاد که من زیرش دستمو میبرم بالا و به بارون خدارو قسم میدم و ازش طلب حاجت برای خودم و خانوادم می کنم بعد از دوبار تکرار دعام بارون یهو قطع شد اون مدت تو شهرمونم همش بارون بود

  87. بهاره لشکریبهاره لشکریsays:

    خواب. دیدم ک مدام از دست کسی ک میخواد منو بکشه فرار میکردم و هرجا میرفتم پیدام میکرد اما دستش بهم نمیرسید تو دستش یه مشمبایی بود ک ازش خون میچکید

  88. آهوآهوsays:

    دیشب خواب میدیم تا یه آدم رو کشتم، بعد همه مردم اون محله دارن دنبالم میگردن تا منو بگیرن منم رفتم تو خونه یکی از اقوامامون از یه نرده بالا رفتم داخل یه اتاق مخفی شدم . بعدش رفتم یه شهر دیگه و آزادانه تو شهر میچرخبدم اما استرس داشتم نکنه پیدام کنن.

  89. هلیارادمنشهلیارادمنشsays:

    سلام خداقوت من همش خواب میبینم که یه سری آدم دنبالم هستن که مصلحن ومیخؤان بکشنم ومن دسته خالی هی درحال فرارم نمیتونن گیرم بندازن ولی توی این فرارخیییلی ترس دارم واضطراب ازیه کلک هایی هم استفاده کردم توخابم مثلاقایم شدنم واینابعداسترس داشتم که منونبینن تعبیرش چی میشه؟

  90. ناشناسناشناسsays:

    سلام من یک خوابی دیدم که شخص را که من نمیشناختم به علت نا مشخصی دنبال من بودن انگار یک چیز خیلی مهم با من بود یا من خودم انگار یه ادم مهمی بودم مثلا یه شاهد داخل یه جمعیت خیلی بزرگی داشتم راه میرفتم که یهو یک نفر دست منو گرفت و من رو از یه راه مخفی حلم داد و گفت بدو من تو خواب میدویدم کلی سر پله ها و یک سری افراد نامشخصم به دنبال انگار یهو همه چی طوفانی شد اونی که منو سعی کرد پنهان کنه همون لحظه جلوی چشمم کشته شد و من دقیقا دوبار به صورت کاملا درست این تصاویر رو شاید به فاصله مثلا یک ماه دوبار این خواب رو دقیقا عین هم دیدم لطفا تعبیرش رو بهم بگید ممنونم ازتون

  91. الهام محمدیالهام محمدیsays:

    سلام من به دفعات خواب دیدم که جنگ شده ومن و یکسری دیگر از مردم درحال فرار برای نجات جونمون هستیم این خواب چرا تکرار میشه و تعبیرش چیه؟ممنونم

  92. فرزادفرزادsays:

    من خواب دیدم چندتاازدشمنام دنبالم بودم هرجایی میرفتم دنبالم بودن ولی نتونستن منوبگیرن تعبیرش چی میشه

  93. ناشناسناشناسsays:

    من خواب دیدم یه نوزاد توی بغلم بود واز دشمن فرار میکردم میخواستند منو با بچه بکشند.. به خونه ها پناه میبردم .داخل چاه مخفی میشدم.. رفتم یه جا مثلا خونه خواهرم بود بعد چندشب گفت پول برقمون زیاد شده نمیتونم بیشتر پنهانت کنم😵‍💫پدرم اومد دنبالم که منو فراری بده.. یه جایی کوهستانی بود ومیدونستم بناحق میخواهند منو بکشند ومردم هم میدونستند ولی جرات مقابله نداشتند

  94. ستایشستایشsays:

    سلام خسته نباشید. ببخشید من توی خواب دیدم رفتیم به یه روستای خیلی زیبا. واقعا خیلی خیلی زیبا بود ( احساس میکنم قبلاً اونجارو دیده بودم توی یکی از خواب هام ) همینجوری که داشتم میدییدم یه یه صدایی اومد. بعدش صدای تفنگ و هلیکوپتر اینا. همه شروع کردن به فرار کردن. منم فرار کردم. وقتی آسمون نگاه میکردم هواپیمای جنگی رو می‌دیدم. یه جوانی بود ( وقتی رفتیم روستا وارد یه خونه ای شدیم. اونجا یه خانواده زندگی میکرد. اون جوون هم پسر اون خانواده بود ) با اون جوون داشتیم فرار میکردیم از دست داعش ها. فرار میکردیم. هر بار که جایی قایم میشدیم واقعا از مرز مرگ می‌گذشتیم. تورو خدا برام بگین اینبار مشکلم حل میشه 😞

  95. مانیمانیsays:

    سلام و درود؛ بنده در خواب دیدم به همراه خواهرم در حال فرار از دست داعشی ها بودیم و موفق شدیم ... تعبیر این خواب رو میتونم بدونم ؟😱

  96. محمدمحمدsays:

    سلام استاد. من خواب دیدم از دست دو سه نفر دارم فرار میکنم اونا معتاد بودن انگار قصد داشتن من رو هم معتاد کنن حتی یجا درگیری فیزیکی پیش اومد که من موفق بودم و زدمش تو این فرار انگار خانمی که دوسش دارم باهام بود وهمراهم بود البته نه این که عاشقش باشم ولی خوشم میاد ازش واقعا اما الان توی زندگیم نیست با هم فرار کردیم تا به یه خونه رسیدیم. انگار خونه ی منو اون بود. با یه وانت فرار کردیم که نشستیم عقب وانت و راننده ما رو رسوند به مقصد. اون خانمی که گفتم انگار یه سری خرید هم کرده بود که عقب وانت بود. رسیدیم همه رو خالی کردیم با هم. راننده وانت نمیدنم چرا بیست هزار تومن گرفت به عنوان کرایه در صورتی که انگار باید سی هزار تومن میگرفت اون لحظه تو ذهنم این بود که باید سی تومن بگیره. یه پیرمرد بود که به طاهر مهربون میومد.

  97. گمنامگمنامsays:

    سلام خواب دیدم با حاج قاسم سلیمانی سوریه ام و با ایشون صحبت میکنم و تو مناطق جنگی هستیم که یکی دوتا داعشی رو با دوتا ایرانی دنبال میکنیم و داعشیه یه دختر بچه رو گروگان میگیره و ایرانیا میرن و چون من اسلحه نداشتم داعشیه میاد دنبال من و منم فرار میکنم در یه خونه رو میزنم و میرم توی خونه و از صاحبخونه میخام درو باز نکنه داعشیه میفهمه میخاد بیاد تو که من رفتم سمت در مخفی و..... بیدار شدم

  98. ساراساراsays:

    من خواب دیدم به طور ناخواسته مادر دچار جرمی شده بود مثلا قتل درحالی که مقصر نبود ولی پلیس دنبالش بود بخاطر همین کل فامیل بهمون کمک کردن که چند نفری فرار کنیم تو دوستامون بودیم مثلا از راه زمینی به یک کشور دیگ من فرار مهاجرت رو یبار دیگ هم دیدم بعد انگار جایی که رفتیم پناه بگیریم که کمکمون کننمثلا ی آشنا دیگ تصادف کرده بود باعث قتل شده اونم به ما پیوست یعنی کسایی بودیم که گناهی نداشتیم ولی دنبالمون بودن شاید مدرکی برای اثبات نداشتیم بعد ما که حین فرار من برادرام و دخترالم و مادرم بودن تو ی قسمت که انگار حالت زندان طور بود همه اینا نبودن انگار خودم بودم منظورم کسی ندیدم دیدم که من درحالی دارم تلاش می کنم فرار کنم زندانبان آدم مومنی و درو باز کرد و با روی خوش گفت برو من رفتم مثلا ی جایی عین روستا که فامیلامون بودن قرار شد یک مدت بمونیم اونجا ولی مثلا کم بیرون میومدیم

  99. بهرامیبهرامیsays:

    خواب دیدم امریکایی ها حمله کردن به روستامون من بچه هامو میگیرم رو کول و فرار میکنم به سمت کوها

  100. امیر حسین پورامیر حسین پورsays:

    با سلام بنده سال ها قبل خواب عجیبی دیدم .. دیدم که با یکی از رفیق هام با مشکلات فراوان با سختی و استرس رسیدیم به یک بلندی بسیار بزرگ که کلا سبز رنگ بود عین چمن فوتبال .. یه نفری نشسته بود پشت میز خیلی خوشتیپ بود..رفیق من رفت نشست صندلی بعد این آقای خوشتیپ منو برد درست لب اون بلندی خیلی ارتفاع اش زیاد بود من از اون بلندی به پایین نگاه میکردم و لذت میبردم اون پایین یه عده والیبال بازی میکردن و یه عده بسکتبال بازی میکردن و یه عده فوتسال کلا اون پایین ورزش میکردن و من لذت میبردم میشه بگین تعبیر این خواب چیه خودم یذره حدس زدم ولی نمیدونم درسته یا نه شما بگین لطفا؟؟ و اینکه آیا اگه تعبیر این خواب خوبه در همین زمان حالم شامل من میشه یا نه ممکن هس در آینده برام اتفاق بیفته ؟؟ سپاس

  101. ساراساراsays:

    سلام من خواب ديدم كه يه نَفَر دنبالم ميكنه انگار يه مغز شبيه توپ تو دستم بود كه مال خودم بود اون دنبال اون چيز شبيه توپ بود كه تو خواب تو ذهنم مغزي پر از اطلاعات علمي هست بود ميخواستن ازم بگيرن ولي من به سرعت اون رو قايم كردم و فرار كردم يهو اومد جلوم با يه سلاح مثل داس دو سر تهدد م كرد من يهو اون سلاح رو از دستش كشيدم بيرون و فرار كردم تو يه خونه ديدم اونجا تعدادي شمشير هم هست بعد يهو ديدم همون كسي كه دنبالم بود نشسته تو خونه كنار مامانم اينا سر سجاده هست من انگار خيالم راحت شده بود كه ديگه باهام كاري ندارن و خوشحال بودم كه اتفاقي برام نيوفتاده ممنون ميشم تعبيرش رو بهم بگين

  102. صالحیصالحیsays:

    سلام. من چندین ساله یک خواب رو تو مکان های مختلف میبینم مثلا خواب میبینم از دست یه نفر دارم تو شهر فرار میکنم ولی اونو نمیشناسم.... حین فرار کردن قدرت پرواز روی پشت بام هارم دارم و میتونم از روی خانه های مردم بپرم و باسرعت بالا از دستش فرار کنم و اون بااینکه دنبالم میدوه و نزدیکم میشه ولی من اونقدر سرعتم بالاس که دستش بهم نمیرسه لطفا بفرمایید تعبیر این خواب چیه، خیلی نگرانم کرده

  103. فاطمه جاهدیفاطمه جاهدیsays:

    سلام وقتتون بخیر ببخشید من تو خواب دیدم با مرد غریبه ای درحال فرار کردن از دست داعش یا یجور دشمنم ک مارو تعقیب میکنن هستیم و یه بمب سمت ما پرتاپ میکنن ولی بمب از ما دوره و به ما برخورد نمیکنه و ماهم از دست اونا فرار میکنیم تو این خواب متاهلم همسرم در امانه ولی من با اون مرد غریبه مورد تعقیلم