معنی کلمات درس یازدهم فارسی پنجم

معنی کلمات درس یازدهم فارسی پنجم : در طول تاریخ، خردمندان نقش مهمی در حل مشکلات و بحران های جامعه ایفا کرده اند. آنها با خرد و درایت خود، توانسته اند مردم را از نابسامانی ها نجات دهند و جامعه را به سوی صلح و آرامش هدایت کنند.

در درس یازدهم کتاب فارسی پنجم دبستان، داستان سردار خردمند روایت شده است. در این داستان، سردار خردمند با آرامش و تدبیر خود، مردم را از آشوب نجات داد و به آنها کمک کرد تا حکومت جدیدی تشکیل دهند.

معنی کلمات درس یازدهم فارسی پنجم

درس یازدهم: نقش خردمندان

لغات و هم‌خانواده

آشوب: (اسم) ناآرامی، بلوا، فتنه

برخاستن: (فعل) بلند شدن، ایستادن

دلهره: (اسم) وحشت، ترس

درهم‌فشردن: (فعل) فشردن، فشار دادن

گمان: (اسم) پندار، اندیشه، فکر

حادثه: (اسم) واقعه، اتفاق، پیشامد

حکومت: (اسم) فرمانروایی، اداره کردن

قتل: (اسم) کشتن، کشتار

مقتول: (اسم) کشته‌شده

مدرسه: (اسم) مکانی برای آموزش

تحصیل: (اسم) آموختن، فراگیری

لطافت: (اسم) نرمی، نرم‌خویی

عظمت: (اسم) بزرگی، شأن

مترادف و متضاد

آشوب - ناآرامی، بلوا، فتنه (متضاد: آرامش، سکوت)

برخاستن - بلند شدن، ایستادن (متضاد: نشستن، خوابیدن)

دلهره - وحشت، ترس (متضاد: آرامش، اطمینان)

درهم‌فشردن - فشردن، فشار دادن (متضاد: باز کردن، رها کردن)

گمان - پندار، اندیشه، فکر (متضاد: یقین، قطعیت)

حادثه - واقعه، اتفاق، پیشامد (متضاد: معمولیت، روتین)

حکومت - فرمانروایی، اداره کردن (متضاد: اطاعت، فرمانبرداری)

قتل - کشتن، کشتار (متضاد: زنده نگه‌داشتن، نجات دادن)

مقتول - کشته‌شده (متضاد: زنده، نجات‌یافته)

مدرسه - مکانی برای آموزش (متضاد: خانه، محل کار)

تحصیل - آموختن، فراگیری (متضاد: نادانی، بی‌سوادی)

لطافت - نرمی، نرم‌خویی (متضاد: زشتی، خشونت)

عظمت - بزرگی، شأن (متضاد: کوچکی، پستی)

هم خانواده

آشوب - آشوبگر، آشوب‌طلب، آشوب‌زده

برخاستن - برخاسته، برآمدن، برخواستن

دلهره - دلهره‌آور، دلهره‌زده، دلهره‌آور

درهم‌فشردن - درهم‌فشرده، درهم‌فشردنی

گمان - گمان‌برانگیز، گمان‌بردار، گمان‌زده

حادثه - حادثه‌ای، حادثه‌ساز، حادثه‌دیده

حکومت - حکومت‌گر، حکومت‌داری، حکومت‌شده

قتل - قاتل، مقتول، کشتار

مقتول - مقتولان، مقتولین

مدرسه - مدرسه‌ای، مدرسه‌دار، مدرسه‌رفته

تحصیل - تحصیل‌کرده، تحصیل‌کردگان، تحصیل‌کننده

لطافت - لطیف، لطیف‌تر، لطیف‌ترین

عظمت - عظیم، عظیم‌تر، عظیم‌ترین

متن درس

در این هنگام، آشوب دیگری برخاست. بار دیگر نگرانی و اندوه، قلب مردم را درهم فشرد. مردم، وحشت زده از خواب برخاستند، همه می گریختند و گمان می کردند، حادثه ی ناگواری پیش آمده است.

سردار خردمند، با آرامش به میدان آمد و مردم را آرام کرد. او گفت: «نگران نباشید. این فقط یک خواب بود.»

مردم با شنیدن سخنان سردار، آرام شدند. آنها به سردار اعتماد داشتند و می دانستند که او همیشه به فکر آنهاست.

سردار خردمند، مردم را جمع کرد و گفت: «ما باید برای آینده ی خود برنامه ریزی کنیم. ما باید از این آشوب ها درس بگیریم.»

مردم با سردار موافق بودند. آنها گفتند: «ما آماده ایم تا هر کاری را که لازم است انجام دهیم.»

سردار خردمند، به مردم گفت: «ما باید یک حکومت جدید تشکیل دهیم. حکومتی که در آن، همه ی مردم از حقوق مساوی برخوردار باشند. حکومتی که در آن، عدالت و قانون حاکم باشد.»

مردم با این سخنان سردار، موافق بودند. آنها گفتند: «ما از شما حمایت می کنیم.»

سردار خردمند، به مردم گفت: «برای تشکیل این حکومت، باید تلاش کنیم. باید با هم متحد شویم و از حقوق خود دفاع کنیم.»

مردم با سردار موافق بودند. آنها گفتند: «ما با هم متحد می شویم و برای تشکیل حکومت جدید، تلاش می کنیم.»

سردار خردمند، رهبری مردم را بر عهده گرفت. او با کمک مردم، یک حکومت جدید تشکیل داد. این حکومت، حکومتی عادلانه و مردمی بود. در این حکومت، همه ی مردم از حقوق مساوی برخوردار بودند و عدالت و قانون حاکم بود.

معنی کلمه سیما کلاس پنجم درس نهم

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...