عکس نوشته دچارت باید بود

عکس نوشته دچارت باید بود ، کاملا مشخص است که در مورد یک جریان و یا یک اتفاق عاشقانه صحبت میکند ، در واقع تصاویر ، متن و شعر نوشته هایی با موضوع دچارت باید بود ، به گیرافتادن در یک دوراهی و یا در مورد یک انتخاب سخت حرف میزنند ، مطالب این بخش از سایت نیز با همین مضمون یعنی (دچارت باید بود)  گرد آوری شده است 


عکس نوشته دچارت نیستم

من دچارم...
دچار غم های شیرین تو ...
من دچار کنجشککان پرگوی لبهای توام...
من دچارم...
دچار لحظه ای
که نگاهم به نگاهت گره می خورد و
ای کاش این گره
گره ای کور بود...
من دچارشبم...
همان شبی
که از رنگ گیسوان تو جان گرفت...
آری من دچارم...
و چه خوب می داند سهراب
که دچار یعنی چه...

عکس نوشته دچارت نیستم
عکس نوشته دچار

«تو دوری و من، هم بی قرارتم
تو عشقی و من چشم انتظارتم
تو با وفا و من درگیر مهرتم
تو خوش نگاه و من مست نگاهتم
تو خود شدی دچار من هم دچارتم
تو قلب مهربان خون در رگت روان
من محو عشق تو عاشق و پُرتوان

عکس نوشته دچارت نیستم
عکس نوشته دچار یعنی عشق

عکس سهراب به دیوار اتاق
و کتابش بر میز دل پر از بیم و امید
به گمانم شده ام سخت دچارت

عکس نوشته دچارت نیستم
عکس نوشته به تو دچار شده ام

شاید دچار شده ایی
به قول سهراب دچار یعنی عاشق
شاید دچار شده اییم
بلا روزگاریست عاشقیت
شاید دچار شده ایم
در تنگنای پر پیچ و خم جاده عشق
ما هم دچار شده ایم؟
یا مثل جوجه اردک زشت
در میان هم خونان
به غریبی دچاریم ما هم
چه غمگین حالیست ، که چون گنجشگک دربند
سر به دیوار قفس میکوبیم
شاید دچار شده ایم

عکس نوشته دچارت نیستم
عکس نوشته دیگر دچارت نیستم

پرواز را گم کرده ام
بالهایم را کسی چیده...
مردی که پرنده ها را دوست ندارد کفتر جلد به چه کارش می آید؟؟؟
باید شنا کردن بیاموزم !!!
شاید تنها راه رهایی ماهی شدن است!!!
... فقط خدا کند دچار نشوم!!!

عکس نوشته دچارت نیستم
عکس نوشته دچار باید بود

ما دچار قهر شبها گشته ایم
ما دچار تیرگی ها گشته ایم
وز پس پلک همه همه دیوانگی
ما پی هشیارگی ها گشته ایم
خواب بودیم و ولی هشیار هم
ما پی بیدارگی ها گشته ایم
راه ها رفتیم و مقصد دور شد
ما در آن بی راهه ها می گشته ایم
عاقبت از حسرت صبح سپید
به چراغ کوچه دلخوش گشته ایم

عکس نوشته دچارت نیستم
عکس نوشته دچارت باید بود

میگی تا آخرقصه تو به بیداری دچاری...
خیلیا خوابیدن اما تو نه بیداری نه خوابی..
اون که بیداره میدونه کلاغا چجوری تنهان...
چجوری وقتی ما رفتیم پشت بوما فکرفردان..
چجوری موجا تو دریا فکر آزادی بادن...
آسمونا وقت بارون غرق ماهیای آبن...
میدونه توی جدایی کی همیشه بهترینه..
اون که کمتر از تو تنهاس بیشترین حرفو میچینه...
اون که خوابیده ولی هی فکر دیروز جدیده...!
مگه میشه که بدونه آسمون چقد اسیره..؟
مگه میشه بین رنگا بشه عاشق کلاغی..
مگه میشه توسی واسش بشه مظهر یه رنگی...

عکس نوشته دچارت نیستم
عکس نوشته دچارت نیستم

دوباره دفتر مرا کسی مرور می کند
ز کوچه باغ شعر من شبی عبور می کند
دوباره می رسد ز راه کسی که بی بهانه است
کسی که مثل یه غزل همیشه عاشقانه است
دوباره سبز می شود دریچه های رو به نور
دریچه های مضطرب،دریچه های بی عبور
شبی که موج چشم او به ساحل دلم رسید
دلم پر از ترانه شد به نام عشق او تپید
بیا،شکسته می شود سکوت با سلام تو
قناری دم نمی زند به حرمت کلام تو
بیا که دفتر مرا پر از ترانه کرده ای
بمان که هستی مراتو شاعرانه کرده ای

عکس نوشته دچارت نیستم
عکس نوشته دچار
عکس نوشته دچارت نیستم

تهیه کننده: توپ تاپ

مطالب مرتبط...

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...