انشا درباره چرا باید قرآن بخوانیم

قرآن کتابی است که با تلاوت واژه به واژه هایش از معرفت لبریز می شویم و راه سعادت و رستگاری را در بین همین تلاوت های پیگیر خویش پیدا خواهیم کرد، تا در مسیر آنچه که با ارزش های ما هماهنگ است پیش رفته به بارگاه الهی شرفیاب شویم و راه درست زندگی را پیدا نماییم.

قرآن و زندگی

هر کتابی را که باز کرده، مطالعه می کنیم و به پیش می رویم، یا قصه ای است از زاویه های مختلف زندگی تعدادی شخصیت های مختلف خاص و پر رمز و راز، و یا جست و جویی است در دنیای جسم و روح  تک تک ما انسان ها، گاهی دنیایی و دنیایی از ماجراها را در پس ذهن ما انسان ها کند و کاو می کنند و گاه درست پیش روی مان را چون آیینه ای شفاف به ما نشان می دهند، زمانی از حال می گویند و احوال کنونی مان را به ما نشان می دهند و گه گاهی از گذشته های دور و کهن با فضاهایی خاک خورده و غریبه با زندگی نوین امروزی.

در برگ های بعضی از کتاب ها فرصتی پیش می آید که سوار بر تخیلات افسار گسیخته ی مان  با کتاب ها و دانه دانه واژه های جا خوش کرده در آن ها به آینده سفر می کنیم و میان تعداد زیادی موجودات بی چشم و هزار چشم کوتاه و بلند ناآشنا و نامأنوس و عجیب و غریب به دنبال هیجان و سرگرمی و کشف رازهایی که هیچ هم از آن ها نمی دانیم و سردرنمی آوریم می گردیم، و خب کاملا مشخص است که تمامی این ها فقط با زندگی و افکار ما بازی می کنند تا ذهن مان را قلقلک داده، لحظاتی آن را به وجد آورده، گاهی مفاهیمی خاص را به ما آموزش دهند و بعضی از اوقات نیز تنها و تنها سرگرم مان کرده، لحظات مان را پر کرده، از هیجانات و موضوعات روز دورمان کنند و لحظاتی در فراموشی خودخواسته زندگی کنیم.

اما کتابی را می شناسیم که نه بازی زندگی، که خود زندگی است، نه صرفا فقط و فقط سرگرمی، که خودش به جا و به درستی سر در تمامی زاویه های زندگی ما داشته، با اِشراف کامل به نقطه نقطه های آن زوایا، به زندگی مان گرمایی مطلوب می بخشد. نه خیالات است و نه وهم و توهم، که به تمامی فقط خیال واقعی بالا بردن مان را در کلمه به کلمه ی خود به تماشا می گذارد و لحظه لحظه های مان را معنای زندگی می بخشد. قرآن کتابی است که خود زنده است و پویا. روح دارد و جان می بخشد به هرکس که با واژه هایش همراه شود و هم زبان با او آیه به آیه معرفت تلاوت کند.

قرآن کتابی است که هم گذشته را بی آن که غباری بر آن نشسته باشد به تازگی برای مان به تصویر می کشد، تا تجربه ی گذشتگان را بر تجربه های مان اضافه کند، هم آینده را بی آن که با موجودات شگفت انگیز و عجیب و غریب مواجه مان کند پیش روی مان می آورد تا آیینه ی اعمال امروزمان شود و انعکاس نتایج آن اعمال را به زیبایی و کمال به ما نشان بدهد؛ باشد که راه را از چاه بازشناسیم و همگی کارهای مان را در مدار درستی و نیکی هدایت کنیم، تا آشنای درگاه الهی شویم و همسایه ی مقربان درگاه مقدس او. قرآن کتاب مُکرمی است که بدون بال و پر دادن بیهوده به خیالات و اوهام، اعجاز قرن ها را به ما نشان می دهد تا عجز خود را در برابر قدرت و عظمت بی نهایت خالق یگانه ی خود به خوبی دریابیم و تعظیم و کرنش را فقط به بارگاه پاک و مقدس او تقدیم نماییم، تا عزت را بیاموزیم و غیرت را تمرین کنیم، و در نهایت نیز آزادگی را میهمان همیشگی وجودمان گردانیم.

قرآن آیه آیه اش حقیقت خلقت است و سوره سوره اش واقعیت محض، تلفظ هر کلمه اش تلمذ در مکتب عشق است و نوشیدن جرعه جرعه معرفت. وقف در هر قسمت آن، وقوف است بر اسرار وجود و هر آنچه که در آن موجود است به حکمت خالق یکتای محبوب. سراسر حکمت است و پیغام حکیم ترین بی همتا به تک تک بنده هایش با حکمی منطقی و سلیس، در قالب واژه هایی زیبا و موزون که وزن می دهد به زندگی تک تک مان و مژده ی وصل می دهد با اما و اگرهایی ممکن و آسان.

قرآن و زندگی آن چنان در هم آمیخته اند که اگر حتی لحظه ای با کوچک ترین غفلت مان، تکه ای از زندگی مان از قرآن وا بماند، پس و پیش برود، وامانده ترین وامانده های راه رسیدن به تعالی و کمال خواهیم شد و موجودی ناقص که در مسیر کوتاه و بلند پر پیچ و خم زندگی خویش نه راه پس خواهد داشت و نه راه پیش؛ که همچنان به جلو و به سمت آینده و حتی گاهی در مسیر درست حرکت می کند ولی بی آن که نقشه ی راهی صحیح و درست در دست داشته باشد، بی توشه ای مفید و باارزش، تهی از ارزش های راستین انسانیت، مجبور به امتحان و کسب تجربه های بیهوده در هر گذرگاه و هر طی طریقی خواهد بود.

وقتی دست قدرتمند و مهربان پروردگار خلقت، پس از خلقتی تمام و کمال، پیغام راه و چاه زندگی را، در اعجازی عظیم از کلمات، مکتوب در اختیار خاص ترین بنده ی خود، پیامبر خاتم (ص) قرار داد، از همان جا بود که حجت را بر همه ی ما بندگان تمام نمود تا در تلاشی تمام و کمال به سمت نزدیک شدن به خاص ترین بنده اش شویم. تا با هرچه خوبی و نیکی است یکی شویم و از هر آنچه بدی و تاریکی است با عزمی جدی جدا؛ که دوری از مسیر عشق و مکتب پاک محمدی نه برازنده ی خلقت ماست و نه برآورنده ی خواست و همت مان. با این عزم بر دوستی و محبت به مسیر عشق، پیش می رویم و کیش مان مهر محمدی می شود و بس.

آری! عشق محمدی تکمیل کننده ی عشق ناب الهی در قرآن، کلام خدای مهربان است.

در مسیر پر پیچ و خم زندگی مان آیه آیه «عشق نوشته های» خداوند مهربان است که در کتاب قرآن به تمامی و کمال، عشق خالقی بی همتا را به مخلوقات بیشمار خود به تصویر کشیده است؛ کتاب قرآن کتابی مصور است از تنها راه رسیدن به سعادت و خوشبختی که پیش روی مان به وضوح با هماهنگی واژه ها ترسیم شده است، جزء به جزء تمام جزئیات را تعریف کرده است و هرچه حزب و قوم و گروه را به روشنی برای روشنی مسیر پیش روی مان در زندگی مشخص نموده است، و در نهایت راه هدایت و سعادت را با شفافیت تمام و با مثال و قصه و اندرز و بیم و امید نشان می دهد، که نه دومی دارد و نه حتی انعکاسی در دنیای بی انتهای پرهیاهو و شلوغ؛ تک است و خاص، ناب است و آس، و از هر عیب و نقصی به کلی خلاص؛ چراکه جاری شده از سرچشمه ی حیات است و برای تمامی برنامه ی زندگی مان فصل الخطاب.

قرآن پیغام مکتوبی است از آفریننده ای که هم زمان و توأمان عاشق است و معشوق، عاشق بندگان است و معشوق همان ها، وفادار به عشقی نانوشته که تا آخرین لحظه ی وجودمان پا به پای بی مهری های مان از بذل هیچ محبتی دریغ نمی کند و همچنان عاشقانه مفاهیم اصیل زندگی را برای مان مو به مو بازگو می نماید؛ تا موشکافی کنیم لحظه لحظه های زندگی مان را برای کشف وجود بی همتایی که بی انتهاست.

قرآن کتابی است که خواندنش خوانش ثانیه ثانیه های زندگی است، آن هم با موسیقی موزون فطرتی که بر اساس آن آفریده شده ایم، نه کم دارد و نه بیش، و تمام معانی زندگی در کمال را در خط مستقیم پیش برده است بدون هیچ پس و پیش؛ قرآن نوشته ای است که باید آن را نوشید تا چشمه های معرفت توان جوشیدن در وجودمان را پیدا کنند و راهی برای بروز در زندگی مان بیابند. قرآن نه رقص موزون بیهوده ی کلمات در سطرهای بالا و پایین کتاب هاست و نه تصویر سازی های هنرمندانه ای برای درک بهتر مفهوم کلمات؛ قرآن وحدت موزون کلمات و تصاویر گذشته و حال و آینده است برای ما بندگان، تا جان مان با فطرت انسانیت به وحدت برسند و شور تمامی دوران زندگی مان با شعوری الهی پیوند خورده، درکی واقعی از خویش و جهان پیرامون خود داشته باشیم برای رسیدن به شاهراه سعادت که همان خلیفه الله شدن است و الهی شدن. قرآن انتشار برگ برگ صفحات یک کتاب نیست، انتشار جرعه جرعه معرفت است با جوهره ی شعور در وجود ارزشمند انسان های عاشق و جویای حقیقت.

نتیجه گیری انشا : وقتی در مسیر سیر و سفر در آیه آیه های قرآن، جرعه جرعه عشق تلاوت می کنیم چه نتیجه ای خواهیم گرفت جز تابیدن شعاعی از چشمه ی نور در روح مان و دمیدن هوایی تهی از هوس در جان زمینی و آسمانی مان؟! و  نتیجه ای که از سیر و جستجو در واژه واژه های قرآن می گیریم این است که اگر قرار است زندگی در وجودمان جاری شود و به زلالی و پاکی در مسیر اصلی خود، به شکلی همیشگی جریان داشته باشد باید فصل به فصل تمامی دوران های زندگی مان با تلاوت دلنشین سوره به سوره ی قرآن هماهنگ باشد و تمام قواعد درست زندگی کردن را مو به مو در وجودمان پیاده نماییم تا نه از «ولا الضالین» ها شویم و نه از «اولئک کالانعام بل هم اضل» ها، همه یک سر و یک دل سر به راه «صراط المستقیم» بسپاریم و خالصانه دل به « نور علی نور» بدهیم.

زندگی تان مملو از نور الهی

نویسنده : محبوبه عباسی

مطالب مرتبط...

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...