میم قیمیsays:

همسرم خواب دیده توی یه کیک بزرگ زندگی میکردیم و داشتیم از دیواره های کیک میخوردیم یهو بالا رو نگاه میکنیم از آسمان یه نور بهمون میتابه نور زیاد،تعبیرش چیه؟

dokhtare enghelabsays:

سلام وقتتون بخیر من خواب دیدم یه اقایی هستن که اندامشون مثل ورزشکارا بود و بهم میگفتن اگه من نبودم هیچکدوم از مردم نمیتونستند اعمال خوب انجام بدن انگار توی خواب من و ایشون نسبت به هم علاقه داشتیم ولی بروز نمیدادیم ولی از همدیگه خوشمون میومد بعد من انگار توی خواب گفتم خب یه سری ادمای ماورایی هستن که به ادم ها کمک میکنند نکنه شما هم یکی از اون ها هستین که اونا یا غولن یا فرشته انگار گفت نه من غول نیستم یعنی تو خواب منظورش این بود که من فرشتم وقتی داشتم این رو میگفتم روی مبل توی حیاط نشسته بودم و نور سفید روی صورتم و قسمتی از گردن و قفسه سینم میتابید و اون توی تاریکی نشسته بود و با لذت نگاهم میکرد و از حرفام خوشش اومده بود و انگار من میخواستم برم بازار و بهم گفتن قبل از تاریکی برگرد و برو خونه همون مرده انگار شوهرم شده بود دقیق نمیدونم و اینم بگم همین روزاست که قراره برام خواستگار بیاد ممنون میشم تعبیرش رو بگید

وردیsays:

سلام خواب دیدم از تو پیشونی یکی از اشناهامون نوری در اومد و دور نقشه یه کشور رو گرفت

ناشناسsays:

سلام خسته نباشید من دیشب ناراحت بودم ونیت کردم و خوابیدم تو خواب دیدم با شخصی که بهش علاقه دارم تو بازار هستیم ولی شبه وهمه جا تاریکه حتی داخل خیلی از مغازه هاهم تاریکه ونمیشه چیزی دید واون شخصی که باهام هست دستم رو میگیره میبره جلویه یکی از مغازه ها وبهم میگه اونجا یه چیزایی هست که قراره اونارو برات بخرم اون مغازه که داشتیم میرفتیم طرفش تاریک بود وتا رفتیم جلویه مغازه وایستادیم یهو یه نور سفید ازداخل مغازه به طرف ما برخورد روشن شد وحتی اون نور اونقد شدید بود که یه لحظه چشام بسته شدن ووقتی از اون مغازه یکم فاصله انداختم اون نور خاموش شد وتا بازم رفتم جلو بازم همون نور روشن شد به طرف صورتم ووقتی داخل مغازه رو نگاه کردم دیدم یه چیزی شبیه ظروف هایه پر از الماس و نگین دار برق میزنه دیده میشد و اون طرف مقابلم همش بهم میگفت اینارو قراره واسه سفره عقدمون بخرم واسه تو میخرم ممنون از تعبیرتون

سمیهsays:

من خواب دیدم تو یه تاریکی یادم سیاه پوشیده بود از کمربندش یه نور ساطع کرد نور رفت تو بدن من البته قبلشم تو خواب انگار گفته بود خوبه ولی دقیق نمیدونم چی گفت .بعد نور رو ساطع کرد

سروشsays:

سلام من خوابه یه نور سفید و زرد رو دیدم که در یک نقطه بودن که توی خواب مثل یه روح ذلال ادمیت (مثل روحی که تازه متولد شده باشه ) یا سرشت یه ادمی که پاکترین و بهشتی ترینه بهم نشون میداد اگه شما معنی خوابو میدونین بهم بگین ممنون میشم

خانم صsays:

خواب دیدم من وشوهرم تو ماشین در حال حرکت بودیم همسرم توماشین با من نزدیکی کرد، بعدش رسیدیم به یه تپه، دیدم نورهای رنگی زیبایی از بالای تپه دیده میشه، از تپه بالارفتم تا منشاء نور رو پیداکنم، وقتی رسیدم بالای تپه، بادستم خاکها رو کنار زدم دیدم در پشت تپه یک دارِ قالی هست و یک فرش دستباف آویزونه و مهره های طلایی برای تزیین دوخته بودن روی فرش، و نور آفتاب به اون مهره ها میتابید و اون نور زیبا رو تولیدمیکرد، باخودم گفتم همش همین بود! من فکرکردم یه سنگ باارزشی باید باشه که همچین نوری میده و بعد بدون اینکه مهره رو بردارم برگشتم پیش همسرم و درضمن یه روستا هم پشت اون تپه بود و اون دار قالی متعلق به اون روستایی ها بود

خانم عsays:

با سلام من خواب دیدم که با پدر بزرگم برا نماز صبح بیدار شدیم ،وضو گرفتیم وایستادیم برا نماز ،پدر بزرگم نیت کرد و شروع به نماز خواندن ،وقتی من خواستم نیت کنم ،دیدم درب حیاط بازه ،وچون تاریکی سالن خیلی زیاد بود ،نوری سفیدی که از بیرون وارد حیاط شده بود نظرم رو جلب کرد ،ناخوداگاه رفتم سمت حیاط که در رو ببندم،ولی پدر بزرگم نمازش رو شکست و دوید دنبالم و مانع از بستن درب شد،ومن برگشتم،میخواستم ببینم تعبیر خوابم چیه ،با تشکر از شما

آیدا هادیانsays:

من خواب دیدم که وارد یه اتاق بزرگ و نسبتا تاریک و عجیب شدم و اتتق پر از کتاب بود ولی روی میز یه کتاب خاصی بود که داشت ازش نور درمیومد...نزدیکتر شدم و دیدم کتاب قرانه با جلد مشکی و حاشیه ها و اسم کتاب طلاییه و از اونا هن کلا نور قشنگ درمیاد...خیلی خوشحال شدم و قران و باز کردم و نورش چندین برابر شد و من کلی خوشحال شدم و داشتم با اون نور یواش یواش میرفتم بالاتر

کامرانsays:

سلام خداقوت. خواب دیدم که با زن خواهر زادم توی یک باغ یا جنگل زیبایی قدم میزدیم اون لباس سفید پوشیده بود نزدیکی یک تپه رسیدیم بهش اشاره کرد و گفت این جا حرم حضرت اباالفضل علیه‌السلام هست بیا بریم بالا منو توی خواب به اسم صدا میزد وقتی که رسیدیم بالا بهم گفت خسته شدم پاهام درد میکنه من پاهاشو توی تشت آبی که آوردم ماساژ میدادم اون هی لباسشو میکشید روی پاهاش و میگفت لباسم بالا نره بعد متوجه شدم که توی تشت شیر هست نه آب وقتی میخواستم بریزمش از گرفت ریخت روی سرش و گفت باید با این غسل کرد مدتی گذشت دوبار رابطه داشتیم که هر دفعه دیدم نوری وارد رحمش میشه و بعدگفت من باردارم اسمشون قاصدک و باران لطفا تعبیرش رو کامل بفرمائید ممنون میشم استاد عزیز

بهنوشsays:

سلام من دیشب خواب دیدم توی خونه ای هستم که دو تا اتاق تو در تو داره. من داخل یکی از اتاق‌ها ایستاده بودم که در اتاق بعدی یه سجاده پهن شده نظرم رو جلب کرد. همین که به سجاده نگاه کردم نور سفید رنگی از بالا رو سجاده تابید

مرضیهsays:

سلام ببخشید من چند شب پیش خواب دیدم با دوستم یه جایی هستیم که نمیدونستم کجاست یه تپه کوچیک از خاک بود که یه ماشین انگار چپ کرده بود روی تپه .از زیر خاک یه نور خیلی زیبا معلوم بود نور از زیر خاک افتاده بود پشت ماشین ما اول چند تا عکس انداختین از اون نور تا به بقیه نشون بدیم بعد انگار فهمیدیم که اونجا قبر سردار عزیزمون سردار سیلیمانیه بعد خواستیم اونجا رو بکنیم ببینیم چیه که اونطوری نور داره که یکدفعه یه دستبنددر اومد که ۴ تا نگین روش داشت من ازش خوشم اومد و دستم کردم انگار یکی بهم گفت که اونو همیشه نبندیاا خراب میشه چون قراره تا دو ماه دیگه برگردونی به خودش بعدم از خواب بیدار شدم .خیلی ترسیده بودم الانم میترسم که تعبیر بدی داشته باشه ممنون میشم اگه تعبیرش رو بگین.

شبنمsays:

سلام..دیشب خواب دیدم توی اتاق تاریک قدم میزنم که ی نور بنفش یهویی جلوم ظاهر شد. خیلی ازش میترسیدم چون هرجا میرفتم مثل سایه میومد. انگار میخواست بامن حرف بزنه! تعبیرش رو لطف میکنید

حوراsays:

سلام وقتتان بخیر خواب دیدم اب لحظه لحظه بالا می اید و من فرار میکنم ، من محاصره در اب بودم شهر در حال غرق شدن بود ، همه فرار میکردند ، من هم فرار میکردم ، به دنبال یک ساختمان بلند بودم که به جای بلند برم اما پیدا نمی کردم یا ان جا جای من نمیشد ، به یکباره دیدم از اسمان یک نوری تابید به یک قسمت زمین دیدم افرادی از این نور بالا میروند ، نور انها را به سمت اسمون میبره رفتم در نور قرار گرفتم ولی بالا نرفتم ، سیل رفع شده بود ، در خواب انگار نور خدا بود که به زمین تابیده بود ، ممنون میشم تعبیرش رو بگید

المیرااsays:

سلام دختری مجردم و خواب دیدم به همراه خانوادم بودم و ماشین رو پارک کردیم و رفتیم به خونه چند سال پیشمون(سه تا خونه قبلیمون که بچگیام اونجا بودم)بعدش از راه پله رفتم بالا و دختر عموی مادرم در واحدی که ما چند سال پیش توش زندگی میکردیم رو باز کرد و اومد جلو و باهام روبوسی کرد و یه مردی هم بود که نمیشناختمش ولی وقتی دیدم هست شالم رو انداختم رو یقه لباسم کامل که یه وقت گردنم معلوم نشه و رفتیم داخل و نور از پنجره جوری میتابید که هیچ نیازی به لامپ نبود و خونه کاملا روشن بود و به برادرم گفتم ما هر چی خونه داشتیم تا الان همش روشن و پرنور بوده.در حال حاضر منتظر برگشتن خواستگارمم گفتم شاید به این خواب مربوط باشه

سمیراsays:

سلام ببخشید تعبیر خواب هاله نوری سفید رنگ که از طرف بالا میتابه و اطراف یه زن ناشناس برهنه رو گرفته چیه ممنون

بی نامsays:

سلام من خواب دیدم تو اخبار میگن امروز در آسمان زمین دیده میشه.مامانم داشت نگاه میکرد آسمونو منم همینطور ک زمین دیده میشد زمین میچرخیذ قشنگ بعد من میکفتم نگاه نکنین میترسیدم پتورو کشیدم رو سرم یهویی دوتا دست بزرگ اومد آسمونو کناز زد و یه نوز شدید اومد بیرون این خوابو دیدم و خیلی ترسیدم واقعا و از خواب بیدار شدم میشه بگین چیه تعبیر خوابم.خودم فکر میکنم خیلی عجیبه خوابم

ناشناسsays:

سلام, چند وقت پیش خواب دیدم که تو بیمارستان تویه اتاقم روی تخت بیمارستان بودم تنها, بعد یه شخص که تو خواب عزراییل بود و لباس سیاه تنش بود پیشم اومد تو خواب بخاطر کلاه شنل چهرشو واضح نمیدیدم نیمرخش بود, دستمو گرفت منم بی هیچ حرفی از روی تخت بلند شدمو دستشو گرفتم منو به سمت پنجره اتاق برد پنجره باز شد لبه پنجره ایستاده بودیم درحین سقوط بودیم که همون لحظه نور سفید رنگی پخش شد و همجا نور شد, ممنون میشم تعبیر کنید.

Fereydoon rahinisays:

سلام وقتتون بخیر همسر من خواب دیدن که به طرف یه نور سفید حرکت میکنند و الان ناراحت هستند میخواستم بدون تعبیرش چی میشه سپاس

مریمsays:

سلام خواب دیدم داره کشیده بودم ک احساس سنگینی کردم نمیتونم حرکت کنم شروع ب خواندن سوره کرسی فلق ناس کردم این سنگینی رفع شد وقتی ک پتو زدم کنار یه مردی چاق چشاش قرمز بود قصد حمله کردن ب من داشت فهمیدم ک جنه بعد داداشم هم تو اتاق بود ب داداشم هم حمله کرد وقتی ک میخاست بهم نزدیک بشه سوره فلق وناس میخوندم دور میشد رفتم بیرون از اتاق داداشم موند وقتی ک ب اتاق نگاه کردم دیدم ازش ی نور قرمز میاد رفتم هال خانواده ام صدا کردم غش کردم.

فاطمههsays:

سلام من دختر مجردم و من خواب دیدم که با یک نفر که نمی شناختمش در مکانی بودم که خیلی تاریک بود و چند غریبه ما رو کتک می‌زدند و چون من نمیتونستم جایی رو ببینم و از خودم دفاع کنم و چشمام خیلی اذیت میشد،خیلی رنج کشیدم و به صورت ناگهانی از آسمون نوری اومد که همه جا روشن شد و من آدمهایی رو که ما رو کتک می‌زدند رو با شدت کتک میزدم و اونها رو از خودم و کسی که در کنارم بود دور کردم و موقع کتک زدن اون مزاحم ها قدرتم خیلی زیاد شده بود . ممنونم

سانازsays:

من تو خوابم یه انرژی نورانی تز بالاژ خونمون اومد بیرون و خیلی حس ترسناک و بدی نیبت بهش داشتم مامانمو با جیغ صدا زدم اومد تو کوچه و با ترس نور سفید و نگاه کردیم از ما دور شد تا سر کوچه دنبالش کردیم و دیدیم کامل دور شد. بعدش یه کم اروم شدیم. تو خوابم انگار میدونستیم چیه و می ترسیدیم

mahboobehsays:

سلام خواب دیدم تو یک تونل بودم وقتی میخواستم بیام بیرون نور سفیدی دیدم به طرفش رفتم و از تونل بیرون اومدم و رسیدم به خیابون معنیش چیه؟

Amirsays:

سلام من در خواب دیدم که در اتاق نگهبانی یک جایی نور شدیدی بر من تابیده شد که نمیتونستم سرمو بالا بگیرم و فرد نگهبان رو ببینم خیلی نور شدیدی بود. تعبیرش چیه؟؟؟

اذرsays:

سلام .من خواب دیدم با عشقم که خبری ازش ندارم و پزشک چت می کردم اون ناخوش احوال و ناراحت بود.یهو سر از ی جنگلی دراوردم که نورسبز رنگ از زمین به حالت یا رضا و یک عبارت عربی مانند شده بود و دورتادورش اتیش بود مردم در تکاپو خاموش کردن اتش بودن.تو جنگل بود و پاییز.بعد همه بهم گفتن خوش به حالت این نور را تو دیدی این نور روحانیت .من از ذوق گریه و شکر خدا می کردم

آرزو جوادیsays:

سلام شب نیمه شعبان خواب دیدم که همه جاتاریک بود ناگهان نور زیاد به صورتم تابید اونقدر زیاد بود که هیچ چیز رانمی توانستم ببینم

نیلوفرsays:

سلام من خواب دیدم تو یک جمعی هستم بعد یکی از آشنایان(تو دنیای واقعی می‌شناسمش) به شکل نور و انرژی بود و از طریق اون انرژی زیادی به من وارد شد،لطفا بهم بگین معنی خوابم چیه؟ممنون مرسی

karimisays:

سلام من در خواب دیدم کە داشتم راە میرفتم و یهویی یک نور سفید بزرگ رو زمین دیدم و منو بە خودش جذب میکرد وقتی رفتم نزدیکش شدم یک بچە همراه ی مرد کە ورقەی دست مرد بود و عکس صحنەی مکانی کە نور را دیدم تو ورقە بود دیدن نور نور رو نگاه میکردم و از سر کنجکاوی ورقە رو تماشا کردم کە یهو نور ناپدید شد و توی عکسی کە تو ورقە بود ب شکل رعد جریان پیدا کرد گفت من بە یازدە شکل ظاهر میشم

Alinovinsays:

سلام وقت بخیر توی خواب نور های آبی رنگ معلق می‌دیدم که در برم می‌چرخیدم تعبیر ش رو لطف کنید ممنون میشم

Alinovinsays:

سلام وقت بخیر توی خواب نور های آبی رنگ معلق می‌دیدم که دور و برم می‌چرخیدن تعبیر ش رو لطف کنید ممنون میشم ببخشید اشتباه تایپ داشت

H.hsays:

سلام من خواب دیدم با پدرم هستم و صدایی از آسمان آمد. دیدم پرده ای در آسمان باز شد که رنگ نور بود. بعد یه نور خیلی شدیدی ظاهر شد من ترسیدم شدت نور اینقدر بود که نمی تونستم چشمام رو باز کنم... نفهمیدم منبع نور از همون پرده است یا جای دیگه

mona mashreghisays:

سلام. من چند بار این خواب رو دیدم که توی یه سری دالان سرپوشیده تو در تو دارم راه میرم (شبیه یه بازار سرپوشیده خیلی قدیمی که متروکه و مخروبه شده). دنبال راه خروج از اونجا میگردم. مسیر خیلی هموار نیست . هیچکس هم اونجا نیست. در طول راه یه حس ترس هم دارم از اینکه نکنه کسی پیدا بشه و بخواد من رو اذیت کنه. یه دفعه یه نور میبینم که نشون میده چند متر اونورتر این دالان سرپوشیده به فضای باز میرسه. خوشحال میشم اما قبل از رسیدن به اون فضای باز از خواب بیدار میشم.

علیرضا سندگلsays:

با سلام و عرض ادب در خواب مولا علی (ع)را دیدم که در یک اطاق مکعب مستطیل که رو به قبله بود و پر از آتش بود ، مولا تشریف بردن داخل اطاق و مشغول خواندن قرآن شدن ، بعد از خواندن قرآن تشریف آوردن بیرون به بنده فرمودند برم داخل اطاق پر از آتش و قرآن بخوانم که بنده هم بدون لحظه ای تردید یا درنگ وارد اطاق شدم و مشغول قرائت قران شدم ، بعد که از اطاق آمدم بیرون مولا دستم راگرفت و باهم مشغول قدم زدن شدیم و ایشان با بنده حرف میزدن و بنده گوش میدادم ، یعنی ایشان انگار که با بنده درد و دل میکردن بعد سوار براسب شدیم و مسافت زیادی را تاختیم تا به بالای یک تپه رسیدیم که پشت آن یک شهر بود که مولا فرمودند اینجا شهر کفر هست و من و تو باید آنها را مسلمان کنیم ، که از خواب بیدار شدم ،البته بنده چهره ی مولا را نمیدیدم اما هیکل و اندام ایشان را درک میکردم باتشکر از شما ممنون میشم تعبیر خوابم رو بیان کنید

پرپریsays:

سلام ودرود ...من خواب دیدم با مادرم در شهر داشتیم پیاده روی می کردیم ناگهان باد بسیارشدیدی اومد طوری که همه مردم پراکنده شدن و فرار کردن بعدش از آسمان نور زرد فوق شدیدی به سوی همه ما تابید و این نور داشت به سمت زمین میومد و اومد پایین ومنو به سمت خوش بلعید ...می خواستم تعبیرش رو بدونم متشکرم از شما

سید سجاد میرابوالقاسمیsays:

من خواب دیدم یک نور سفید خیلی بزرگ و بی وسعت به من تابید و یک صدا در گوشم پیچید که برای نماز بیدار شو و دیگه نتونستم چیشد بیدار شدم یک ثانیه دیگه اذان گفتن و من نماز خواندن تعبیر این خواب چیه من گیج شدم.

رومینا حسنلوsays:

سلام من خواب دیدم در آسمان شب نوری بنفش در حال حرکت است (خیلی زیبا بود من محو شده بودم😂😍)

فریبا.رsays:

سلام.لطفاخواب من راتعبیرکنید.من در۲۹شوال خواب دیدم داخل یک سالن بلندوکم نورگیرافتادم.دوتادرب دیدم اماوقتی بازشون کردم دیوارسیمانیپشت دربهابود.ناگهان دذب سومی به رنگ سفیددیدم آنرابازکردم تاشایدنجات یابم که وربازشدون‌رزیادی به رنگ نارنجی قرمزپشت درب دیدم ونوذبصورتم افتاد.خوشحال شدم ودردلم گفتم خوبه نوریعنی راه نجات ورهایی پیداکردم .ممنون ازلطف شما

سعیدهsays:

سلام خواب می دیدم نصف شب هستش همه جا تاریکه ، و متوجه شدم که امام زمان داره ظهور میکنه و تمام همسایه ها رفتن سر کوچه ایستادن دارن به نوری که از اسمون شب داره می تابه نگاه میکنن و انگار هیپنوتیزم شدن یه نور خیره کننده بود ولی من تا برم سر کوچه اون نور از بین رفت و همه پراکنده شدن. ممنون میشم تعبیر خواب منو بگید

بهارsays:

سلام. من خواب دیدم که پسری که دوستش دارم دچار تصادف شدیدی شده بود وقتی خواستم برم دیدنش همه جلومو میگرفتن و نمیذاشتن بالاسرش برم خودمو به زحمت و با کمک مادرم بالاسرش رسوندم و با گریه بهش گفتم منم بهار بیدار شو اونقدر گریه کرده بودم که کنار تختش خوابم برد.با فشار دستاش تو دستام از خواب بیدار شدم و دیدم که داره گریه میکنه و میگه بهار هیچوقت نرو کنارم بمون.من تنهام.تو تنهام نذار.لازم به ذکره که بگم در عالم واقعیت ما دو نفر فعلا دوست معمولی هستیم و رابطه ی عاشقانه نداریم

عباسsays:

سلام.صبح دهم عاشورا ساعت ۷ خواب درگاهی که شبیه قاب سفید تو خالی که تاریک بود،دیدم.دیدم که وارد شدم و آمدم جلو.ایستادم و از پشت سرم نور زد بیرون.ظاهرم عوض و بسیار زیبا شدم.شبیه فرشته ها.موقعی که مرا از خواب بیدار کردند می خندیدم.لطفا خدا خیرتان دهد خواب مرا تعبیر فرمایید🙏

فاطمه داودیsays:

سلام من خواب دیدم روی یه پشت بام دارم شهرو نگاه میکنم کلی رنگین کمان از این سر شهر به اون سر کشیده شده بود کوچیک و بزرگ .بعد اومدم پایین که به بقیه بگم بیان نگاه کنن کنار پنجره یه وسیله که شبیه سفینه بود وایساد و همه ترسیدن و فرار کردن انگار یچیزی بهم گفت بیا نزدیک وقتی رفتم یه نور طلایی رنگ از تو اون وسیله دراومد و وارد دهنم شد و من خوردمش احساس خوبی داشتم خععععلی احساس عجیبی بود تاحالا این حد از شادی رو تجربه نکردم میشه بگین تعبیر این خواب چیه؟؟؟

zahra salarisays:

خواب دیدم تو یه جایی بود که همه جا سفید بود بعد نوره خیلی خیلی زیادی از روبه رو میتابید

سامره قاسم زادهsays:

خواب دیدم دارم به آسمون نگاه می کنم که داره بارون می یاد و شبه و این بارون روی یه دریاچه می ریزه و وقتی قطات بارون به دریاچه برخورد می کنه به شکل یه نور سفیدی بالا می یاد و من خیلی داشتم از دیدنش لذت می بردم و قدرت خدا رو به یاد می آوردم لطفا بگید تعبیرش چیه؟

فاطمه قرئیsays:

سلام من خواب دیدم سر سفره تو حیاط نشستیم با خانواده بودیم بعد چیزی برای خوردن نداشتیم بعد از اسمان نوری به سمت زمین امد تبدیل به سفره شد و هر کس یه ظرف غذا داشت متوجه نشدم چی بود فقط فهمیدم اون نور تبدیل به سفره غذا شد میشه تعبیر کنید واسم

فاطمه قرئیsays:

سلام من خواب دیدم سر سفره تو حیاط نشستیم با خانواده بودیم بعد چیزی برای خوردن نداشتیم بعد از اسمان نوری به سمت زمین امد تبدیل به سفره شد و هر کس یه ظرف غذا داشت متوجه نشدم چی بود فقط فهمیدم اون نور تبدیل به سفره غذا شد میشه تعبیر کنید واسم به این شماره تعبیر خوابو لطفا پیام کنید نمیتونم اینجا پیداش کنم۰۹۰۱۷۷۳۰۱۹۹

Royasays:

سلام من خواب نورقرمزونورزرددیدم تعبیرش چی میشه؟

رضا احمدیsays:

سلام من تو خوابم دیدم ک شب هستش و دارم ب اسمون نگاه میکنم و یهو ی ارزویی میکنم ولی یادم نمیاد چ ارزویی بود و بعد از ارزو کردنم یک نوری ب سمتم اومد حس کردم خداس و هفت اسمون رو نشونم داد تعبیرش یعنی چی؟

rose azarsays:

سلام مامان من خواب دیدن که من با نور از پله ها میام پایین خونه خودمون این اتفاق افتاده تعبیرش چی میتونه باشه

ز.فsays:

سلام خواب دیدم من ومعشوقم تواتاقی بادیوارای سفیدهستیم شکم معشوقم بزرگ شده بودواون وقتی منودیدخیلی خوشحال شده بودوهمدیگه رودراغوش گرفتیم که موقع هم اغوشی اون گفت یه نورابی وسفیدجلوچشممه انقدنورش زیاده که نمیتونم خوب ببینمت بعددستموگرفت وساکت بود

سحر شفیعیsays:

من خواب شفق های رنگی تو اسمان دیدم ک خیلی واسشون ذوق کردم، تو جمعی ک بودیم من اول از همه این شفقای رنگی رو دیدم و واسه بقیه توضیح میدادم ک چی هستن، مطمئنم شفق بودن، اتیش بازی نبود

بهار بهارمستsays:

خواب دیدم در حال مردن هستم و نوری از سمت آسمان به شکل تونل دراومده و دارم به سمت آسمان میرم یک خانم هم زمان با من در حال مرگ بود چیزی درونم بهم گفت ازش بخواه بیدار شه تا نمیری و من هم ازش خواستم تا بیدار شه وقتی چشماشو باز کرد من از اون تونل بیرون اومدم

ناشناسsays:

سلام (خواب مادرم) شوهرم واسه من چادر مسافرتی برپا میکرد رنگارنگ و خیلی خیلی زیبا بود و نور سفید از بالای چادر به درون و بیرون میزد . چادر خیلی بزرگ بوده و قسمتی از ان نیز شامل دستشویی بود . خانواده ام از قبیل مادرم و پدرم و خاله ام امده بودند برای دیدن چادر ما . تعبیرش را بگید لطفا ممنونم

elhamsays:

من خواب دیدم که از اتاقی نور‌ سفیدی است‌ یک اقایی‌ بود ویک‌ کاغذی‌ به من داد‌ و گفت‌ ۴۵روز به عید تو ازدواج‌ میکنی‌ میخاسم بدونم تعبیرش چیه؟

زهرا ستونیsays:

سلام من خوابی دیدم که ازتون می‌خوام تعبیرش بهم بگید خواب دیدم که بارون می اومد و زیر پنجره ای خوابیده بودم از پنجره نوری سفید ، سبز ، بنفش به دست راستم می تابید و دستم نورانی کرده بود از زیر پتو نور فضا رو روشن کرده بود دستم از زیر پتو بیرون آوردم تا پارچه ای سبز به دستم بسته شده و دستم نورانی هست و دستم و اون پارچه نور سفید. و سبز و بنفش تابیده میشد مادرم ازم پرسید این پارچه از کجا آوردی گفتم از یه مراسم که برای شهید سلیمانی بود گرفتم دستم زخم شده بود و به. دستم بستم و همه میگفتن چه پارچه متبرکیه که نورانی شده

آذین راسخsays:

خواب دیدم پاشدم تو آیینه نگاه میکنم و تو چشمام نور قرمز میبینم و خیلی حس قدرت داشتم

عسلsays:

من راستش خوابم زیاد ربطی به نور نداره اما میخواستم تعبیرش رو بدونم چند وقت پیش دختری به اسمه سمیرا داخله خانواده ما مرد و بعد از حدوده چهار یا پنج ماه یه روز بعده اشورا من خواب دیدم ما برای اشورا رفتیم روستا و من داشتم داخل روستا میچرخیدم که یهو سمیرا رو دیدم فکر کردم اشتباه دیدم برای همین از کنارش رد شدم اما یهو دستم رو گرفت و گفت: میبینم دیگه تحویل نمیگیری منم بهش گفتم سمیرا تویی؟ تو که مرده بودی اونم گفت نه زندم یکم باهاش حرف زدم بعد بهم گفت من سمیرا نیستم اما از طرفه سمیرام و همه چیز رو میدونم بعد از خواب بیدار شدم

فاطمه مرادیانsays:

سلام میشه خواب من رو هم تعبیرکنید؟همین دیشب خواب دیدم داخل یه کوچه تاریک وایسادم و نمیدونم داشتم چکارمیکردم کاغذ موشکی پرت میکردم دور اطرافم و میخندیدم و خوشحال بودم،اونقدر کاغذ موشکی پرت کردم تا یه دایره مانند کاغذ سفید درست شد بعد اومدم برم سرکوچه پشت سرمو نگاه کردم یک نورای رنگی اطراف اون کاغذا دیدم،بعدش اومدم از سرکوچه رد بشم یچیز دیدم پر از نور بود نفهمیدم چی بود هیچی ازش معلوم نبود انگاری دستشو بلندکرد یا عصاشو بلندکرد به طرف آسمون نورانیتش بیشترشد من وقتی دیدمش از ترس داد بلندی زدم و ترسیدم و بیدارشدم،خیلی ترسیده بودم تاحالا توعمرم توخوابم اینطوری داد نزده بودم و همچین خوابی ندیده بودم خیلی نورانی بود ولی من وحشت کردم ازش

زارعsays:

باسلام من خواب دیدم که به خانه ای رفتم بعد داشتم مصاحبه می کردم و زن داشت می گفت که یکی از بچه هاشو کشته خیلی هم با خوشحالی تعریف میکرد بعد من اینه ای رو به شوهر زن دادم و وقتی که مرد، داخل آینه رو نگاه کرد نور زیاد و سبزی از آینه ساطع شد و بعد من به خونه دیگه ای رفتم و این اتفاق تکرار شد

رضا کریمیsays:

سلام در خواب دیدم که از کمی فاصله شاید 100 متری ساختمانی را مشاهده می کنم که شاید چندین طبقه بود جلوی مجتمع کانکس مدیریت بود که سفید رنگ. نوری که شاید ترکیبی از زرد بود و قابل وصف نیست درون کانکس انفجار نور شد و شنیدم کسی در خواب گفت نور الهی است. در ادامه واحد دوم طبقه اول حرکت کرد و رفت با واحد اول ادغام شد و واحدی بزرگتر شد

فرزانه زارعیsays:

دوستم خواب دیده یه نور بزرگی از آسمون بهش میتابه و میخواد اونو با خودش ببره.ولی اذان صبح شروع میشه و این از خواب میپره

Setaresays:

سلام ، من خواب دیدم از یجایی که سربالایی بود و کلی پله داشت بالا رفتم و دو طرف اونجا پی در پی نانوایی بود که کلی نان سنگگ صلواتی پخته بودن تا رسیدم به اتاقی که داخلش شبیه مسجد بود ، تا پامو گذاشتم داخلش ، یه نور روشن مثل سفید و طلایی منو با قدرت زیاد برو یجایی ، فقط یچیز بین نور ها دیدم که یه آقایی بود صورتش نورانی گفت من خدام و کمی با من حرف زد و بعد حرفمون دوباره به جای قبلی منتقل شدم.

فاطمه نژادخمیسیsays:

با سلام توی خوابم دیدم که پدرم از توی نور خیلی عضیمی بیرون اومد اونقدر نور زیاد بود که هیچی جز نور دیده نمیشد منم از شوق زیاد گریه کردم و پدرم رو بقل کردم میشه بپرسم تعبیرش بده یا خوبه؟

محمدsays:

تو خواب دیدم که فریادی از خونمون اومد ونوری سمت بالا رفت از پله ها اومدم پایین وخیلی ترسیده بودم دیدم دودی از خونمون سمت بالا رفت ومن زدم سر خودم تو رو خدا بگید تعبیرش چیه تو خواب چند بارفتم گفتم نمیزارم این اتفاق بیفته اما صدایی از اسمون اومد که میفته اون قدر گفتم نمیفته که او دیگه چیزی نگفت

مهدیsays:

خواب دیدم از من نوری سفید با حاله های آبی به سمت آسمان تابید بعد ازراعیل اومد

فاطمهsays:

من خواب دیدم نوری دخش شد که اون قدر شدید بود همه رو سوزوند و همه داخل اون نور جیغ میزدند

Kamranfarjamsays:

سلام من خواب دیدم که یک نور الهی از آسمون به سینم میتابید، من درازکشیدع بودم رو به آسمون و همه جا تاریک بود و فقط خودم و اون نور رو میدیدم،،،، بعد رفتم پیش یک زنی ک تعبیر خواب بلد بود، بهش گفتم این خوابو دیدم(تو خواب) بعدش اون یچیزای پیچیده ای گفت فیزیک کوانتومو میدانو فیزیولوژی امواجو این چیزا ولی در کل چیز خوشایندی بود

محمدرضااحمدوندsays:

سلام من یه نور دیدم ازآسمان ردشد بعد نور شدید شد من صلوات فرستادم. آیا تعبیری دارد

محمد حسینsays:

سلام من خواب دیدم که از کف دستام نور هایی با رنگ های مختلف میتابد وخیییلی حس خوبی داشتم آیا تعبیری دارد ؟

فاطمه باقریsays:

سلام من خواب دیدم از کف دوتا دستام نور بیرون میومد وباهاش راهمو پیدا میکردم

محمدرضاsays:

بنده مادرم خواب دیده که چندنفر باچهره ی نورانی واردمنزلمون میشن و مادرم ازشون حاجت میخاد...اگه میشه تعبیرش رو میگید؟

فردوس نقشبندیsays:

سلام امشب کە در ماه رمضان هستیم مادرم کنارم یە دیقە خوابش برد کە زود از خواب پرید ، بهم گفت یە نور سفید مثل آبشار رو من میریخت یە صدای تندی داشت مثل آب اما نور بود و من لبخند میزدم و تو دلم چند بار اسم اللە گفتم ، لطفا معنی رو بهم بگید حال مادرم خیلی عوض شدە بعد از اون خواب رنگش کاملا پریدە 🙏🥺

خدیجهsays:

سلام‌..من خواب دیدم نیمه های شب بودوهمه خواب بودن....توآسمون دیدم حلقه های بزرگی ازنوردرست شده درحال چرخشن بین اون حلقه هاپرنده هایی که ازنورتشکیل شده بودن میچرخیدن....من ویه دختری که نمیشناسمش داشتیم ازشون فیلم میگرفتیم که به همه نشون بدیم که همون موقع یه خانوم ازآسمون پایین اومدوبه منو اون دخترگفتش که این فیلماروازگوشیتون پاک کنیداون پرنده ها.پرنده های بهشتی هستنوهیچکس نبایداین پرنده هاروببینه...ماهم همون لحظه پاک کردیم ویدیوهارو...بعدیکی ازپرنده هایی که ازنورتشکیل شده بودن اومدروی دست اون خانم نشست واون خانوم پرندروبه منواون دخترا نزدیک نشون دادوگذاشت ازنزدیک ببینیمش ولمسش کنیم...بعدکم کم اون پرنده هاوحلقه های نورواون خانوم غیب شدنورفتن..همون موقع من ازخواب بیدارشدم...اگه تعبیرشومیدونیدلطفابهم بگید

داناsays:

من خواب ديدم عروسيمه و لباس عروس پوشيدم، داماد هم نه ديدم نه ميدونستم كيه! روز بود، من پشت سر همه ى مهمان ها كه لباس سياه پوشيده بودم ايستاده بودم و يك نور خيلى زيادى و سفيدى از اسمان ميومد كه جولوى چشمم و گرفته بودم، يك خانمى كه انگار مسيحي بود صدام كرد كه بهم يك جام نقره اى كه نميدونم توش چى بود بهم بده ولى دستم و كه از جلوى چشمم برداشتم هيچى بجز سفيدى نور و يه حاله ى محوى از فضاى اطرافم نميديدم! نميدونم جام و گرفتم يا نه! ولى با همه ى اين شرايط خيلى آرامش داشتم و از نور لذت ميبردم! بعدشم ديگه يادم نيست! تعبير اين خواب چي هست؟

مُنا كاشفيsays:

من در عالم خواب و بيدار بودم. ديدم نور داخل اتاقم ظاهر شد. يك خانم درخواست كمك داشت به هم گفت حالم خوب نيست كمكم كن اومد دستم گرفت بهم گفت دارم ميميرم همين كه صورتم برگردونم نور از اتاق رفت تعبيرش چيه ؟

منsays:

من خواب دیدم یه نور سیاه داره بهم نگاه میکنه منم از ترس همش صلوات میفرستم و بسم الله میگم و سوره فلق رو میخونم

Mqantaressays:

سلام و خسته نباشید... من به طور مکرر خواب می بینم که در یک مکان تنگ و تاریک ام و کسانی به دنبال من هستند و در عمق تاریکی نور بسیار زیادی می بینم و به سمتش میرم... و وقتی از اون تاریکی نجات پیدا میکنم، یک حالت محراب مانند پر از نور سفید بسیار زیبا و غیرقابل توصیف و باشکوه می بینم که در اونجا یک گل لیلیوم سفید به زیبایی از خاک در اومده... لطفا منو راهنمایی کنید...

سحر لواف خراسانیsays:

با سلام وعرض ادب من در خواب دیدم یک نور سفید بزرگ تو اتاقم جلوی پنجره دیدم لطفا منو راهنمائی کنید♡☆

سمیهsays:

با سلام ، من خواب دیدم تو خونه خودم در اتاق رو باز کردم و چنان نور سفید و آفتابی توش بود که چشمم رو زد و یه لحظه چشمام رو بستم

سعیدsays:

سلام .دونفر از عزیزانم این مدت فوت شدن دختر یکی از اونها خواب دیده که در تاریکی محض دو هاله نور به شکلهای هندسی که هرکدام مال یکی از ان دو نفر هست که یکی لوزی ویکی نمیدونم مستطیل یا دایره گفت ویکی از آنها میگوید ما حالمان خوب است نگران ما نباشید وغصه نخورید خواستم لطف کنید تعبیرش رو بگید.

غزل خزاییsays:

سلام من در عروسی بودم از یکی لباس میخواستم قرض بگیرم اولش فکر کردم انسان هستن بعد دیدم اون دو نفر روح هستن روح مرد خیلی خشمگین بود ولی زن از من دفاع کردش و روح اون مرد به آرامش رسید و نور دیدم ولی از ترس داشتم همش الله اکبر میگفتم بعدش که به آرامش رسید انگار دوباره اون مرد به دنیا اومد

مصطفی غلامحسینیsays:

سلام من خواب دیدم توی یه مکان تاریک یا مکان روشن بودم. دست راستم رو مشت میکردم جلوی دهانم میبردم بهش آیه الکرسی میخوندم بعد باز میکردم نور طلایی خیره کننده ای کف دستم بود که حتی تو روشنی روز تا چند متر جلوترو روشن میکرد لطفا بگید تعبیرش چیه.‌‌

آیسانsays:

سلام من خواب دیدم چند نفر بهم میگن پاهات نور دارن یا زیر پاهات نوره تعبیرش چیه؟

saedzairaesays:

سلام خسته نباشید دیشب خواب دیدم اطراف یه روستاهستم باچندتارفیقام دوتاپسربچه هم همرامون بودن دوسه تاتکه استخوان دست گرفتیم ازیجای تاریک خواستیم ردبشیم جن هااومدن دوتاپسربچه ببرن باسعی تلاش درگیرشدم باهاشون گیس یکیش دیدم بادست چپ گرفتم ازخواب بیدارشدم دوباره خوابیدم همون صحنه خواب دیدم بیدارشدم سوره ناس خوندم بعدش چندتانخ گیس جن تورخت خوابم دیدم تواوج خواب بیداری یدفعه بودنورخیلی زیباسفیدشفافی انگارکسی اونجابودحسش میکردم دیدم حسی بودانگارامام زمان امام حسین اونجابودن نورزیبامال اونابوداماشدت زیادنورزیبایش چشم نمیزدجلوه خیلی زیبای داشت سفیدشفاف نورانی ممنون میشم تعبیرش بهم بگین

Nargis majidisays:

خواب دیدم وقتی اسم عشقم را مینویسم نور میده

Skysays:

سلام خواب دیدن نور سفید روی سنگ قبر برادر به چه معنی ...ممنون میشم تعبیر بفرمایید

Fsays:

من خواب دیدم که خوابیده بودم و یه نور خاص همراه با انرژی که به سمتم فرستاده میشه اومد و یکم مثل مر منو جابه‌جا کرد و من سریع تعظیم کردم و گفتم قول میدم کارهای خوب انجام بدم توروخدا تعبیرش چیه :(؟

Yalda Mohammadisays:

من نور قرمز خواب دیدم

Z bahmansays:

سلام رفیقم خواب دیده در باغی هستیم دورهم من در کنار کسی که دوسش دارم و طرف نمیدونه و شخصی ک چهرشون هم گنگ بود هم‌نشستن ..دوستم نور رو میبینه و باهم ب سمت نور قدم بر میداریم ولی اون دوتا ادمایی ک پیش ما بودن کتمانش میکنن تهبیرش چی میشه؟

Z bahmansays:

سلام رفیقم خواب دیده در باغی هستیم دورهم من در کنار کسی که دوسش دارم و طرف نمیدونه و شخصی ک چهرشون هم گنگ بود هم‌نشستن ..دوستم نور رو میبینه و باهم ب سمت نور قدم بر میداریم ولی اون دوتا ادمایی ک پیش ما بودن کتمانش میکنن تهبیرش چی میشه؟

مهشید محمودی نژادsays:

سلام وقت بخیر،من چند روز پیش خواب دیدم که کف دستم نورانی شده و نور زرد رنگه ،انقدر نورش زیاد بود که همه جا رو روشن میکرد وقتی دستمو میبستم نور قطع میشد و دستمو باز میکردم باز نور پخش میشد،بیدار شدم و خیلی برام عجیب بود اسن خواب تا اینکه امروز دزد خونمون رو زد و همه طلاهامو برد،حالا میخوام تعبیر این خواب رو بدونم و اینکه میتونه تعبیرش پیدا شدن طلاهام باشه؟ممنونم

حسین امیریsays:

سلام .من خواب دیدم سگها اطرافم را گرفتند و می خواهند حمله کنندو کاملا تاریک بود ولی نوری و روشنایی از بالای سرم اطرافم را احاطه کرده بود که فقط باعث می‌شد سگها اطرافم پرسه بزنند و حالت تهاجمی داشتند ولی عملا بعلت نزدیک می شدند ولی عملا آسیبی ندیدم و در فاصله نیم متری نور اطرافم بیشتر نتونستند جلوتر بیان بعلت نور اطرافم در تاریکی .ودر همان خال کسی را صدا می زدم برای کمک که او را می شناسم

غزل 🙏🏻🙏🏻🙏🏻says:

سلام ببخشید من چند ساله دنبال تعبیر این خابم میگر دم من یه شب خواب دیدم توی مدرسه از پله ها دارم میام پایین و هیچ کسی داخل مدرسه نیست میام پایین و یه نور میبینم که داره کنار در وازه های فوتبال حر کت میکنه وقتی من رفتم نز دیک تر اون نور خیلی پر نور و قشنگ بودو اومد نز دیک من خواهش میکنم تعبیر این خاب رو بهم بگین چند ساله دنبال تعبیر این خواب میگیرم

حسناsays:

سلام من خواب دیدم با دو تا از برادرام توی خونه جلوی پنجره وایساده بودیم که یه دفعه یه توده ی نور مثل ماه کامل ولی حالت توده ای اومد روبه ما توی خونه بعد اومد تو صورتم کامل رفت توی صورت و سرم اونقدر این خواب واقعی بود که همون لحظه با همون احساس سنگینی سرم از خواب بیدار شدم وتا شب هم همون احساس رو داشتم میشه تعبیرشو بگین

SPsays:

سلام. من خواب دیدم که چشمانم لیزری شده بودند و ازشون یه نور قرمز مثل لیزر ازش میومد بیرون البته کنترلش دست خودم بود و این لیزر توانایی برش اجسام رو داشت. میشه لطفا تعبیرش رو بگید. 🙏🌺

سمیرازیرکsays:

دیشب خواب دیدم حشره ای ب نام قران خون به نور تبدیل شد

نیلوفرsays:

سلام من خواب دیدم پیاده از خونه ام داشتم به ی مسجد خیلی دوری می رفتم نماز مغرب بود و نزدیکش که شدم در باز بود و ی نور خوشرنگ سبز ازش بیرون میومد بعد چند روز دوباره خواب دیدم روزه ام و پیاده به جایی دیگه رفتم ولی همون در مسجد با نور سبز رو دیدم میخواستم بدونم تعبیرش چیه؟ هرچند من امروز روزه گرفتم و پیاده اون مسیر رو رفتم و تو اون مسجد نماز خوندم

عاطفه کمالیsays:

سلام من خواب دیدم که یک شخص سید راننده بود منم توی ماشین بودم بهش گفتم آقا سید کِی بخت مباز میشه گفت ۱۰روز دیگه بیا پیشم من گریه کردم گفتم آقا سید دیده گفت ۳روزه دیگه بیا انقدر گریه نکن با خدا یکی میکنمت. تعبیر خوابم چیه

امیرحسین اکبریsays:

سلام خواب دیدم توحیاط بودم یک نور قرمز لیزر به چشم من میخورد فکر کردم کسی داره عمدا این نور رو به چشم و صورت من میندازه . از دیوار بالا رفتم ببینم از کجاست دیدم از آسمونه. منم درخواب با یک لیزر به آسمون نور انداختم بالای سرم یک تیکه ابر بود وقتی نور به ابر خورد اون ابر قرمز و پرنور شد و دور و ور ابر آسمون نورانی شد . خیلی ممنون میشم تعبیرش رو بگید.

M.fsays:

سلام. من خواب دیدم در جشن تولد خواهرم هستم و در جشن خواستم برم به اتاقم که طبقه بالا هست ولی وقتی به بالا رفتم تموم محوطه بالکن آسمون اتاق من و کل شهر سیاه سیاه بود و برق های اتاق من هم رفته بودن و روشن نمی‌شدن و من رفتم سمت پنجره اتاقم و بازش کردم و نگاه به آسمون کردم که یه نور سفید تو اون تاریکی آسمون رد شد و من بعد از دیدن این نور انگار همچی عادی بود برام و میگفتم خوب همین این نور مونده بود که اینم رفت و رفتم به جشن تولد، از اون طرف چند شبه قبلش خواب دیده بودم رفته بودم بالا سمت اتاقم که چشمش افتاد به چشم انداز بالکن که از دو نقطه ی شهر دود غلیظ سیاه بلند میاد بیرون و از بزرگی و غلیظی دود هر چی بگم کم گفتم و منشأ اون رو یه لحظه تو بالکن خودمون دیدم که از دودکش بخاری میاد بیرون و سریع خودم میرم با پتو این آتیش و خفه میکنم اما اون دود ها فک کنم بودن میشه تعبیرش و بگین ممنونم

ابراهیم زادهsays:

با سلام من در خواب چشمام بسته بود که چشم بسته سیاهی به اجزای گوناگون دیدم ودر خواب از چشمام و وسط پیشانیم نور بنفشی بسیار زیاد و با سرعت خارج شد وقتی اراده می کردم در خواب اینطور نمیشد ولی می کردم اینطور میشد قابل درک در خواب نبود لطفا کمک کنین

عیسی فاطمیsays:

سلام وقتتون بخیر . من خواب دیدم رفتم روی سکوی خونه بعد بالای گاراج ماشین ی نور بسیار بزرگ و درخشان و سفید که بزرگیش به اندازه کل گاراج بود به من نگاه میکرد من هم به اون نگاه میکردم یک هفته کامل همین خواب و به طور مداوم می‌دیدم حتی گهگداری هم دوباره همین خواب و میبینم و وقتی که نور و دیدم شب بود به حدی واقعی بود که هیچ وقت فراموشش نمیکنم تو رو خدا بگین تعبیرش چیه به هر کی گفتم نفهمید

علی معصومیsays:

سلام من دیروز خواب دیدم یه توپ نورانی تو دستمه و هر چی میگفتم تبدیل به واقعیت میشد < همه خم شده بودن بهم تعظیم کرده بودن

شهریارsays:

خواب دیدم دامن زنی روبالا زدم حامله بود وشکمش نورانی بودبه حدی که نورتا اسمون میرفت.تعبیرش چیه

سارا عطاردsays:

سلام من در خواب دیدم توانایی خواب نشسته بودم در اتاق بستم یکم بعد یه نوری اومد منم رفتم جلو انگار خدا بود صورتش ندیدم ولی دستاشو میبوسیدم هراز گاهی هم بهش میگفتم یا امارضا من با خدا حرف میزدم تو خواب میگفتم شرمندم خدا من با غسل اومدم خدمتت تو پاهایش افتاده بود بهم گفت من به خواب هیچ کس نمیرم ها فقط به خواب تو اومدم

محمد نوریsays:

سلام من خواب دیدم وارد مدرسه شدم و دیدم هیچکسی نیست و فضای مدرسه کلا نور بود ب طوری که به سختی میشد ساختمونا رو دید یکی از دوستان از ته مدرسه اسممم صدا میکرد فاصله در حد ۱۰ متر بود ولی هرچی میدویدم نمیرسیدم بش تا این ک رسیدم بهش یهم زیر پاش باز شد و رفت پایین و همینطور ک داشت میرفت گفت بقیه هم هستن توهم بیا و یجورایی حس میکردم وسط نور گم شده بودم

نسرینsays:

سلام من خواب دیدم تو یه ایوانی نشسته بودیم که یکی از تو اتاقی که به ایوان راه داشت همش با دخترم که چهار سالش هست بازی می‌کنه منو دختردیگم که پانزده سالشه و خواهرم نشستیم و نگاه میکنیم دخترم تمام موهای بدنش ریخته بود و توسط نوری آبی که از درونش می‌تابید احاته شده بود من ترسیدم رفتم که ببینم با کی بازی می‌کنه که دیدم یه فرشته که در هوا معلقه باهاش بازی میکرد و دو تا تاس دستش بود که نینداخته و دخترم می‌رفت دوباره بهش میداد من تو خواب اون فرشته رو با اسم جبرئیل و میکائیل شناختم یعنی میگفتم این فرشته یا حضرت جبرئیل هست یا حضرت میکائیل و برای بار سوم که تاس رو انداخت خواهرم گفت نسرین ببین چیه والا وقت تموم میشه و بده براتون منم فورا نگاه کردم به تاسها که دوتا جفت افتاده بود و یکی تکی من خیلی ترسیده بودم و نگران دخترم بودم نمی‌دونم یعنی چی ترو خدا بهم بگید یعنی چی از وقتی که این خواب رو دیدم همش دلشوره دارم و نگرانم واسه دخترم خیلی فکرم درگیر سه ممنون

نسرینsays:

میشه لطفاً جواب بدید

مهناز صدیقیsays:

سلام لطفا جواب بدین من چندسال میشه هنوز معنی آیت خواب رانفهمیدم خواب دیدی دونفر درخواب با لباس های سفد وریش های سفیدر کنارمن آمد ند ویکی گفت منپدر بزرگت هستم چون وقتی بابام کوچیک بود پدربزرگم مرد ومن پدربزرگم راندیده بودم وپدر بزرگم شبیه عوی خدا بیاموزم هست ویه نفر دیگه اونور وایساده بو د وصورتش نورانی بود ودرست معلوم نمیشد من گفتم تو کی هستی واو گفت من خدا هستم گفت تو بهشتی میشی اونوقت من ۷ یا۸ سالم بود والان ۱۲ من اون موقع به حجاب نماز قران خیلی خیلی علاقه داشتم ولی الان به حجاب علاقه دارم وبه قران یکم علاقه دارم وقتی میخوام نماز بخوانم انگار یکی نمیزاره من نماز بخوانم وقتی میخوام سوره هارا بخونم انگار یکی دهنم رامیبنده ومن به ضرر سعی میکنم نماز بخوانم وبعضی اوقات اسلان هروقت سعی کنم نماز بخوانم نمیتونم لطفا جواب تعبیر را بگید برام لطفا لطفا لطفا

مهناز صدیقیsays:

سلام لطفا جواب بدین من چندسال میشه هنوز معنی آیت خواب رانفهمیدم خواب دیدی دونفر درخواب با لباس های سفد وریش های سفیدر کنارمن آمد ند ویکی گفت منپدر بزرگت هستم چون وقتی بابام کوچیک بود پدربزرگم مرد ومن پدربزرگم راندیده بودم وپدر بزرگم شبیه عوی خدا بیاموزم هست ویه نفر دیگه اونور وایساده بو د وصورتش نورانی بود ودرست معلوم نمیشد من گفتم تو کی هستی واو گفت من خدا هستم گفت تو بهشتی میشی اونوقت من ۷ یا۸ سالم بود والان ۱۲ من اون موقع به حجاب نماز قران خیلی خیلی علاقه داشتم ولی الان به حجاب علاقه دارم وبه قران یکم علاقه دارم وقتی میخوام نماز بخوانم انگار یکی نمیزاره من نماز بخوانم وقتی میخوام سوره هارا بخونم انگار یکی دهنم رامیبنده ومن به ضرر سعی میکنم نماز بخوانم وبعضی اوقات اسلان هروقت سعی کنم نماز بخوانم نمیتونم لطفا جواب تعبیر را بگید برام لطفا لطفا لطفا

مهناز صدیقیsays:

سلام لطفا جواب بدین من چندسال میشه هنوز معنی آیت خواب رانفهمیدم خواب دیدی دونفر درخواب با لباس های سفد وریش های سفیدر کنارمن آمد ند ویکی گفت منپدر بزرگت هستم چون وقتی بابام کوچیک بود پدربزرگم مرد ومن پدربزرگم راندیده بودم وپدر بزرگم شبیه عوی خدا بیاموزم هست ویه نفر دیگه اونور وایساده بو د وصورتش نورانی بود ودرست معلوم نمیشد من گفتم تو کی هستی واو گفت من خدا هستم گفت تو بهشتی میشی اونوقت من ۷ یا۸ سالم بود والان ۱۲ من اون موقع به حجاب نماز قران خیلی خیلی علاقه داشتم ولی الان به حجاب علاقه دارم وبه قران یکم علاقه دارم وقتی میخوام نماز بخوانم انگار یکی نمیزاره من نماز بخوانم وقتی میخوام سوره هارا بخونم انگار یکی دهنم رامیبنده ومن به ضرر سعی میکنم نماز بخوانم وبعضی اوقات اسلان هروقت سعی کنم نماز بخوانم نمیتونم لطفا جواب تعبیر را بگید برام لطفا لطفا لطفا

سمینsays:

سلام من مادرمو خردادماه از دست دادم مادرم ۳ ماه تو بیمارستان بود خیلی خیلی روزای سختی داشتم و بدترین اتفاق زندگیم مرگ مادرم بود الانم ک دارم تایپ میکنم چشام پر اشک وقتی یاد درد و رنجاش میفتم و یاد روزای بد بیمارستان حس بدی بهم دست میده انگار دردا دوباره زنده میشن فک میکنم تا زمانی ک خودم بمیرم این روزارو فراموش نکنم😔 من چند روز پیش ک تو خونه تنها بودم بعدازظهر خوابیده بودم ی دفعه دیدم از در اتاق ی نور خیلی خیلی زیاد وارد اتاق شد انقدر این نور زیاد بود ک چشامو راحت نمیتونستم بازکنم و سرعت و تابش نور ب قدری زیاد بود ک همراه با صدایی مثل وزش باد ملایم ی همچی چیزی بود و این صدا تو گوشم پیچید و من همراه این نور داشتم ب سمت بالا میرفتم و حس میکردم اون نور ممکنه مادرم باشه که از در اتاق اومده تو و تو خواب ب خودم میگفتم پس مردن اینشکلی اما من نمیخوام ک با نور برم و تمام تلاشمو کردم ک بیدار بشم ببینم این واقعیت یا تو خواب و چشامو باز کردم دیدم ک رو تختمم و دوباره ک چشامو بستم نور کمتر شد ب نظر شما چ تعبیری داره

الهه.قsays:

سلام.خواب دیدم درحمام زیردوش نشسته ام یهو ی نورسفید،دایره ای وار اومدسمتم برگشتم نگاهش کنم چرخیدواومدجلو به سرعت واردبدنم شد وازخواب پریدم ممنون میشم تعبیرکنید ودلیل اینکه داخل حمام این نور واردشده چیه؟

Denizsays:

سلام وقت بخیر مادربزرگم خواب دیدن که داییم با ی نوری توی دستش ب دیدنش رفته و بهش گفته که از اون بخوره تا حالش کامل خوب شه و بهتر بشه...و مادربزرگم از اون خورد ببخشید تعبیرش چیه؟

بزرگمهرsays:

با درود سالها پیش خواب دیدم که نوری سفید از کنار دیوار خانه به آسمان فوران می کرد.نوری سفید به قطر یک چاه تا آسمان میرفت. آنروزها با زنده باد پدر عنوان کردم و ایشان هم گفتند که در میانسالی خوابی شبیه خواب من و از همان نقطه دیده اند و مادربزرگ پدرم پیش از پدرم در خواب دیده بودند که دو مرد اهل دین و بسیار نورانی از ایشان آب برای وضو می‌خواهند تا در آنجا نماز بخوانند. درست در همان نقطه. وقتی مادربزرگم با آب برمی‌گردد، آن دو مرد نورانی رفته بودند. تعبیر این خوابها و نشان دادن این قسمت چه معنای می‌تواند داشته باشد؟

آیسانsays:

سلام خواب دیدم یه خانم و آقای جوان تو دریا غرق شدن و افتادن تو ساحل خانم بیحال و بی رمق بود اما زنده بود از دور میدیدمش و بهش توجه می کردم از توجه من کم کم از جابلند شد و به زحمت راه می رفت من یه وسیله مثل چراغ قوه داشتم اما خیلی نور خاص و قوی داشت شروع کردم از دور بهش تاباندم و گفتم بگذار تو مسیرش ک یه راه خاکی بود بتونه جلو راهش رو ببینه و خودش و به جاده اصلی برسونه و اون نور و نگه داشتم تا به جاده آسفالته اصلی رسید .

آیسانsays:

سلام خواب دیدم یه خانم و آقای جوان تو دریا غرق شدن و افتادن تو ساحل خانم بیحال و بی رمق بود اما زنده بود از دور میدیدمش و بهش توجه می کردم از توجه من کم کم از جابلند شد و به زحمت راه می رفت من یه وسیله مثل چراغ قوه داشتم اما خیلی نور خاص و قوی داشت شروع کردم از دور بهش تاباندم و گفتم بگذار تو مسیرش ک یه راه خاکی بود بتونه جلو راهش رو ببینه و خودش و به جاده اصلی برسونه و اون نور و نگه داشتم تا به جاده آسفالته اصلی رسید .

ناشناسsays:

من خواب دیدم یه روح آبی رنگ با من حرف میزد بعد ما با هم سوار یک قطار شدیم و داشتیم به سمت نور می رفتیم یه نور خیلی زیاد که قطار ازش رد میشد وقتی ما به نور رسیدیم به نور خوردیم و برگشتیم و ازش رد نشدیم بعد از روح پرسیدم چرا من رد نشدم گفت هنوز زمان مرگ روح ت نرسید میشه معنی خواب من رو بگید

حانیه نجاتیsays:

من در خواب کعبه را دیدم که از آن نور می‌تابید و من انگار نه در زمین بودم نه در آسمان جایی بود مانند فضای خارج از زمین و من تصاویری از کعبه را می‌دیدم که بسیار زیبا بود و نور بر آن میتابید

علیرضا خواجوندsays:

سلام خسته نباشید .من عموم چند شب پیش مرده و امشب به خوابم اومده بود توی خواب به نور سفید لامپ اشاره می‌کرد و می‌گفت ببین چقدر روشن میکنه همه جا رو!

مهرنوشsays:

سلام خواب دیدم خانه خواهرم هستیمکه قبلا خریده بودن ولی تازگیا کوچ کرده بودن اونجا یه خوونه با حال خیلیییییییییی بزرگ خیلی بزرگاااااا بعد من پرسیدم کی کوچ کردین و یه نگاه به سقف و لامپا و لوسترا انداختم گفتم خیلی قشنگه ولی چرا اینقد اینجا نور کمه

حبیب الهامیsays:

سلام یک خانم که من دوستش دارم تو خواب دیده که من میرم جلو خونشون و ازش آینه طلب می کنم و با آینه نور رو انعکاس میدم و ایشون میگه حس خوبی داشتم و تعبیر آینه و نور همزمان چیه؟ لطف کنید جواب بدید ممنون میشم

میثمsays:

خواب دیدم کف دست یکی از اشناهام، نور کف دستش که سفید بود رو محاط کرده بود و بهم نشون میداد

حلیمsays:

خواب دیدیم در عروسی بودم که من جز چند عروس بودم ولباهای زیبا داشتم که برخی از عروی ها سعی در خراب وکثیف کردنش داشتن من عروس بودم انگار شوهرم دادماد بود در همان حین امادیم با ماشین بریم سفر که یهویی تاریک شد شب شد و نگاه کردم داماد عشق بچگیم شد باهام حرف زد که نگاه کن چه نوری از جاده رنگانگ به قرمز نارنجی وسبز وابی زرد بود میکرد منم توجه کردم با اونو تایید کردم ولی ناراحت بودم چون ارایش ولباسام تغیر کردن ولباسای عادی شدن وماهای کوتاهم دیگه مصل اول زیبا نیستم اونم منو به جای برد تا خوشحالم کنه روز بود و در اخر ناراحت وغمگین بودم

سعید باجلانیsays:

سلام خسته نباشید من دیشب بین خوابو بیداری صدایی شنیدم و چشمانم رو باز کردم و دیدم نور سفید از درب ورودی اومد بالا سرم و چند لحظه بعد رفت سمت اتاق دخترم فقط تا چند دقیقه نمی‌تونستم تموم بخورم حتی انگشتمو تموم بدم ممنون میشم راهنمایی کنید درگیر شدم این واقعیت بود

هانیهsays:

با سلام در شهر ما یه زیارتگاه مسیحی هست که در قدیم شمایل حضرت مریم اونحا دیده شده بعد تبدیل به یه کلیسای کوچیک شده من همیشه اونجا شمع روشن می کنم کلیسا پای دامنه کوه توی روستاست که وسط یه باغ بزرگه.دیشب خواب دیدم از داخل کلیسا و جایی که شمع روشن می کنن نور زیادی ساطع می شه طوری که کل باغ رو روشن کرده بود لطفا تعبیرشو بهم بگید

ترمه ناصرزادsays:

سلام وقت بخیر خواب دیدم با نوری که از پنجره اتاق به داخل میتابه و رنگین کمانی که از اون ساطع میشه و همینطور بوسیله یک آینه که نور را بیشتر میکرد با خوشحالی از چیزی عکس میگرفتم؛تعبیرش را میفرمایید

آروین محمدیsays:

خواب دیدم که یک جایی بسیار نورانی است و از ته یه مردی که کلا لباس سفید پوشیده بود به من گفت به کار هایی که میکنی فکر کن و هواست به رفتار هایت باشد میشه بگید تعبیر این خواب چی میشه ‌

سعیدsays:

خواب دیدم یک عالم مشهور .. بهم یه شی نورانی داد

علیsays:

من خواب دیدم یه نوری میاد سمتم با سرعت منو می‌بره سمت آسمان اینبار مامانم جلوم رو گرفت نزاشت برم

Asays:

سلام بعضی وقتا که نصف شب از خواب بیدار میشم ی نور سفید میبینم و خواب میرم .؟؟

ناشناسsays:

خواب دیدم بر بالای ساختمان های بزرگ‌پرواز می کنم و می خواهند مرا به پایین بیاورند اما من به بالا می روم و از بدنم هم نور بیرون می امد

فاطمهsays:

سلام: من توخواب یه خرس عروسکی دیدم درروباز کردم اونم به زور اومد شش تا بچه هم اومد بعد یه کرگدن هم خواست بیاد نذاشتیم دررو بستیم بچه ها اوگدن تو بازی کنن نذاشتم رفتن بیرون بازی کنن یهو شب شد وبارون گرفت با پدرم رفتم بچه ها از کوچه بیارم داخل حیات که شدیم بارون بند اومد دم در یه نور سفید ظاهر شد بابام گفت این موقع شب خورشید از کجا در امد

مملیsays:

سلام من دیشب خواب دیدم کمرم و سینه ام با یچیزی مثل شمشیر پاره شده ولی چند لحظه بعد ی نور سفیدی از زخم هام بیرون اومد و زخم هام ترمیم شدن تعبیرش چیع؟

محمد صفریsays:

سلام من چندین باره یه خواب تکراری میبینم،،،دارم سقوط میکنم ب درون ی چاله بزرگ وقتی دارم سقوط مسکنم یه باریکه ی نور میبینم ک ی قاصدک اروم اروم داره میاد پایین از کنار نور

معصومه نفسsays:

سلام وقت بخیر من خواب دیدم اولش توی کانال شنا میکنم بعد که پسر عموم خواست طرف من بیاد من در اومدم از کانال و رفتم توی دریاچه اولش احساس می‌کردم اب اصلا عمق نداره بعد یهو دیدم زیر پام خالی شد و عمق آب خیلی زیاد بود و آب منو به سمت عمیق ترین نقطه می‌کشید و من نمیتونستم کاری کنم آنقدر جلو رفتم تا اینکه دیگه انگاری توی شنا کردن حرفه ای شدم و دیگه ترس غرق شدن نداشتم یهو دیدم دخترم که توانایی شنا کردن نداره داره با من شنا میکنه و بعدش هر دومون توی یه نور بزرگ و سفید گم شدیم از خواب بیدار شدم تعبیرش چی میتونه باشه ممنون میشم جواب بدین

معصومه نفسsays:

سلام وقت بخیر من خواب دیدم اولش توی کانال شنا میکنم بعد که پسر عموم خواست طرف من بیاد من در اومدم از کانال و رفتم توی دریاچه اولش احساس می‌کردم اب اصلا عمق نداره بعد یهو دیدم زیر پام خالی شد و عمق آب خیلی زیاد بود و آب منو به سمت عمیق ترین نقطه می‌کشید و من نمیتونستم کاری کنم آنقدر جلو رفتم تا اینکه دیگه انگاری توی شنا کردن حرفه ای شدم و دیگه ترس غرق شدن نداشتم یهو دیدم دخترم که توانایی شنا کردن نداره داره با من شنا میکنه و بعدش هر دومون توی یه نور بزرگ و سفید گم شدیم از خواب بیدار شدم تعبیرش چی میتونه باشه ممنون میشم جواب بدین

نسرین والانیsays:

سلام من خواب دیدم که در میان کف دستام و بند بند انگشتانم نور ستاره شکل به رنگ بنفش روشن زیبا و میتابد و من و چند نفر دیگر مات دیدنش شده بودیم و اونا میگفتن که خدا خودش بهت کمک کرده و این نور از طرف خداست و احساس درونیم این بود که انگار خداوند بلای بزرگی رو از سرم برداشته لطفا بهم بگید چه تعبیری داره

محمدیارجعفریsays:

من خواب دیدم شب میلاد امام عصربودیک دفعه نوری در آسمان به چپ و راست می‌رفت بعد دوباره به سمت راست رفت فکر کنم به سمت پایین آمدن خیلی خوش حال شدم تودلم مطمئن بودم نشانه ی ظهوره ۳یا۴بارصلوات فرستادم حتی یکی داشت تومجسدشعربرای امام زمان میخاندیک دفعه سکوت کردفقطگفت صلوات بفرستین

سینا آزمایشsays:

سلام یه خواب دیدم حالم بدشده بدنم میلرزه خواب دیدم رو ایوان خونمون‌وایسادم روبه روش همش مغازس ولی بجای مغازه همش کوه بودتا خیلی بلند بد داشتم سیگار میکشیدم یهو۶یا۷تا نو سبز دیدم تو آسمون که روبه پایین دارن میان که نورشون زیاد شد همش صدای جیغو داد میومد از کوه مثل بمب ترکید کوه درحال ریزش بود سایه مردی بلد قد با دست و پای بلند ترسناک دیدم یه لحظه که داره میوفته پایین همش جیغ و داد میومد ترسناک بعد چندتا زن سن بالا با مرد سن بالا نه پیر مثلا ۵۰ساله افتادن تو حیاطمون با اسب سفید کثیف گفتم صدای چیه اون بالا گفتن مرداها و زن های اونجا باهم درگیر شدن منظورشون موکلین بود بعدیکی از پیر مردها داشت میرفت از درحیاط بیرون برگشت گفت بیا بریم خونه یه چای بخوریم من نرفتم خیلی ترسیدم ببین چیه توروخدا بهم بگو بخدا خواب ندارم خیلی دلشوره دارم حتی شده جواب منو بهم پیامک کنین09350664588

سینا آزمایشsays:

سلام یه خواب دیدم حالم بدشده بدنم میلرزه خواب دیدم رو ایوان خونمون‌وایسادم روبه روش همش مغازس ولی بجای مغازه همش کوه بودتا خیلی بلند بد داشتم سیگار میکشیدم یهو۶یا۷تا نو سبز دیدم تو آسمون که روبه پایین دارن میان که نورشون زیاد شد همش صدای جیغو داد میومد از کوه مثل بمب ترکید کوه درحال ریزش بود سایه مردی بلد قد با دست و پای بلند ترسناک دیدم یه لحظه که داره میوفته پایین همش جیغ و داد میومد ترسناک بعد چندتا زن سن بالا با مرد سن بالا نه پیر مثلا ۵۰ساله افتادن تو حیاطمون با اسب سفید کثیف گفتم صدای چیه اون بالا گفتن مرداها و زن های اونجا باهم درگیر شدن منظورشون موکلین بود بعدیکی از پیر مردها داشت میرفت از درحیاط بیرون برگشت گفت بیا بریم خونه یه چای بخوریم من نرفتم خیلی ترسیدم ببین چیه توروخدا بهم بگو بخدا خواب ندارم خیلی دلشوره دارم حتی شده جواب منو بهم پیامک کنین09350664588

سینا آزمایشsays:

سلام یه خواب دیدم حالم بدشده بدنم میلرزه خواب دیدم رو ایوان خونمون‌وایسادم روبه روش همش مغازس ولی بجای مغازه همش کوه بودتا خیلی بلند بد داشتم سیگار میکشیدم یهو۶یا۷تا نو سبز دیدم تو آسمون که روبه پایین دارن میان که نورشون زیاد شد همش صدای جیغو داد میومد از کوه مثل بمب ترکید کوه درحال ریزش بود سایه مردی بلد قد با دست و پای بلند ترسناک دیدم یه لحظه که داره میوفته پایین همش جیغ و داد میومد ترسناک بعد چندتا زن سن بالا با مرد سن بالا نه پیر مثلا ۵۰ساله افتادن تو حیاطمون با اسب سفید کثیف گفتم صدای چیه اون بالا گفتن مرداها و زن های اونجا باهم درگیر شدن منظورشون موکلین بود بعدیکی از پیر مردها داشت میرفت از درحیاط بیرون برگشت گفت بیا بریم خونه یه چای بخوریم من نرفتم خیلی ترسیدم ببین چیه توروخدا بهم بگو بخدا خواب ندارم خیلی دلشوره دارم حتی شده جواب منو بهم پیامک کنین09350664588

کیهانیsays:

سلام خانم هستم درخواب دیدم گنبدی سوراخ سوراخ درخانه ای مسقف هست که ازلابه لای سوراخ های گنبد نورای بسیارزیاد رنگارنگی می تابد ودورگنبداقوام به زیارت گریه میپردازند

حسین استواریsays:

من خواب دیدم توی صحرا بودیم یک دفعه پدرم دویدبه صمت یک نوری کوچک نارنجی رنگ منم پشت سرش میدویدم