تعبیر خواب باتلاق

فضایی که در خواب مشاهده می کنیم، استعاره از فضای فکری خودمان است. باتلاق با سمبل هایی مثل آب، رکود و احساس غرق شدن مرتبط می باشد. بسیار اهمیت دارد که در هنگام دیدن این خواب، چه احساساتی را تجربه می کنید.

تعبیر خواب باتلاق در خانه: خانه در تعبیر خواب روان شناسی، استعاره از آرامش فکری شخص رویابین می باشد. زمانی که در خواب، خانه ی خود را یک محیط باتلاقی مشاهده می کنید، این خواب به ترس درونی شما از خطری خبر می دهد که در زندگی بیداری با آن درگیر هستید. ممکن است احساس کنید که از شخصیت و عملکرد خود ناراضی هستید و مسیر اشتباهی که در پیش گرفته اید، موجب ایجاد بحران در زندگی شما شده است.

این احساس نگرانی می تواند کاملا غیر منطقی و بی پایه باشد. این خواب پیامی از جانب ناخودآگاه شماست مبنی بر این که منشا این افکار منفی و سرزنشگر را شناخته و اجازه ندهید که بیش از این شما را کنترل کرده و آرامش روانی شما را مختل کنند.

تعبیر خواب در باتلاق فرو رفتن: این خواب می تواند به احساس شما درباره ی قربانی شدن مرتبط باشد. ممکن است احساس کنید که قربانی کار های خودتان شده اید. این خواب همچنین می تواند تصویرگر روحیه ای سرزنشگر باشد. افکار منفی ای که در حال گرفتن انرژی و منفعل کردن شما هستند و ممکن است در زندگی بیداری از رو به رو شدن و بررسی منطقی آن ها خودداری کنید، به شکل سمبل باتلاق ظاهر می شوند.

با دیدن این خواب از خودتان بپرسید که به چه علت احساس می کنید که در زندگی بیداری، انسانی منفعل یا کم کار بوده اید؟ چه افکاری باعث می شوند تا به افسوس خوردن و سرزنش خودتان بپردازید؟ چگونه می توانید جلوی پیشروی این افکار منفی و غیر منطقی را گرفته و فرصت های پیش روی خود را بشناسید؟

تعبیر خواب نجات از باتلاق: این خواب به تلاش شما برای برون رفت از یک چالش در زندگی بیداری اشاره دارد. شما هم اکنون در حال درک این موضوع هستید که لازم است تا با فقدان های به وجود آمده رو به رو شده و دست از سرزنش خود بکشید.

این خواب از شما می خواهد تا استعداد ها و فرصت های پیش روی خود را قدر دانسته و به خود فرصتی دوباره برای تلاش و پیگیری هدفی جدید بدهید. اجازه ندهید که دلسردی و ناامیدی، شما را در این مرحله از زندگی متوقف کند. اگر در خواب مشاهده کنید که فرد دیگری در حال نجات دادن شما از باتلاق است، باید بدانید تمام انسان هایی که در خواب مشاهده می کنیم، سمبل ابعاد مختلف افکار و شخصیت خودمان هستند.

برای این که دلیل حضور سمبلیک این فرد را در خواب خود درک کنید، توجه داشته باشید که او در زندگی بیداری برای شما تداعی کننده ی چه احساسات، خاطرات و تجربیاتی است و چه درس های مثبتی از او گرفته اید. این درس ها به شما کمک می کنند تا با بحران ها و چالش های فعلی خود به شکل موثر تری مبارزه کرده و پیروز شوید.

اگر در خواب، هویت فرد نجات دهنده برای شما نامشخص باشد، باید بدانید که او سمبل بخشی از ایده ها یا استعداد های شماست که برای شما ناشناخته مانده اند. این خواب از شما می خواهد تا خود را دست کم نگرفته و از مهارت ها و استعداد های روانی خود، برای برون رفت از حالت سکون و ناامیدی فعلی استفاده کنید.

گردآورنده : توپ تاپ

16 نظر

  1. سحرسحرsays:

    سلام و روزتون خوش خواب دیدم با همسرم سوار ماشین هستیم و تو یه جاده ی خاکی حرکت میکنیم از ر یه مرداب و دیدم که نزدیک جاده بود به همسرم گفتم نمی تونی ماشین و از کنار مرداب رد کنی چون جاده باریکه میفتیم و همش میگفتم من دلم نمیخواد اینطوری بمیرم اما اون اصرار کرد که میتونه نگران نباش بعد که خواست رد شه ماشین چپ شد و ما افتادیم داخل مرداب که تبدیل به باتلاق شده بود تقریباً داشتم نفسای آخرو می کشیدم که کسی منو.نجات داد اما من هیچکسو ندیدم وقتی بیرون اومدم هیچ گل و کثیفی روی من نبود و گفتم الحمدلله

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      ممکن است در موقعیت های جدیدی قرار بگیرید

  2. سونا قنبریسونا قنبریsays:

    سلام دیشب خواب می دیدم داخل یه باتلاق افتادم وخیلی ترسیدم وهر چی داد می زدم خانوادم صدای منو نمیشنیدن در صورتی که بالای همون باتلاق بودن ولی با سختی وترس خودمو از داخل اون باتلاق کشیدم بالا

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام بیانگر تلاش شما برای بهبود وضعیت زندگیتان است

  3. حجت رضاییحجت رضاییsays:

    دیدم دارم تو راهی میرم و میگفتم به امید خدا و بعد افتادم تو یه باتلاق و گیر کردم که خیلی وحشتناک بود...

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      خوابتان بیانگر مشکلات زندگی است

  4. صادق ادريسيصادق ادريسيsays:

    سلام خسته نباشيد ديشب خواب ديدم كه افتادم تو باتلاق دوتا از دوستانم رو هم ميديدم كه بيرون باتلاقن ولي تا من بخوام كمك ازشون بگيرم خودم تونستم از باتلاق نجات پيدا كنم انگار لطف خدارو تو خواب حس ميكردم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام باید کمی بیشتر مراقب رفتار و اعمال خود در زندگیتان باشید تا دچار دردسر نشوید

  5. نازینازیsays:

    سلام خدا قوت دیشب خواب دیدم یه زمین بود پر از نمک سفید پسرم رفت روی این نمک ها یهو فرو رفت من پشت سرش رفتم پیداش نکردم خودم داشتم فرو میرفتم کشیدم خودم بیرون شوهرم هم اومد دنبال پسرم اونم فرو رفت دستش گرفتم آوردمش بیرون.. توی خواب گریه میکردم التماس مردم میکردم کمک کنن پسرم بیرون بیارم که یهو دیدم از دور پسرم دوید سمتم از خواب بلند شدم ممنون از تعبیرتون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام این رویا میتواند بیانگر احساسات بی پایه و بی منطق در زندگیتان باشد

  6. زهرا.آزهرا.آsays:

    با سلام و خداقوت.خواب دیدم ازیه کوچه ای میخ استم ردبشم که خیلی گلی بود انقد گلو لای بزرگی داشت که بسختی میشدرد شدارعرضش.تا اینکه یه مسیری که کمتربود رفتم بدازچند قدم که کفشهامم کلا گلی شده یدفه زیرپام خالی شد وفرورفتم.احساس کردم که زیرپام خالیه همونطورک دادمیزدم و کمک میخاستم انگار یه چیزی زبرپام حس کردم و کم کم تونستم خودمو نجات بدم.خیلی وحشتناک بود.ممنون میشم تعبیرکنید

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      موقعیت هایی پیش میاد که باعث نگرانی شما میشه اما شما باید به خدا توکل کنید و فقط اونو صدا بزنید

  7. مهتابمهتابsays:

    سلام.دیشب خواب دیدم تو خیابون راه میرفتم یهو زیر پام خالی شد وفرو رفتم مثل افتادن تو ی باتلاق.لحظه اخر برادرم دستمو گرفت نجاتم دادم.سرتاپام گلی بود

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام مشکلی براتون پیش میاد که انشاالله حل میشه

  8. میثم فارسیمیثم فارسیsays:

    سلام. خواب دیدم ی سری آدمای آشنا تو صفهای پشت هم و بغل هم وایسادن.توی اون جمع برادرم زیر پاش خالی شدو رفت پایین. اونجا شبیه ی باتلاق بود . بعدش با نگرانی و گریه گشتیم نبود .

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام درد سری براشون احتمال داره اتفاق بیوفته با خودشون حرز امام جواد داشته باشن

  9. سیده لیلا کاظمیسیده لیلا کاظمیsays:

    سلام وقتتون به خیر دیشب خواب دیدم با مادرم سوار ماشین روبازی بودیم که با سرعت داشت میرفت به دریا رسیدیم ماشین وارد دریا شد من ترسیدم فکر کردم غرق میشیم ماشین تبدیل به قایق شد رسیدیم به مرداب پسته های دریایی رو دیدم دست بردم ازشون کندم مادرم از قایق پیاده شد و روی آب راه رفت من ترسیدم بعد وارد باتلاق شد و توش فرو رفت من دست بردم داخلش و به راحتی بیرون کشیدمش و توی قایق گذاشتمش حالس خوب بود ولی کثیف شده بود لطفا تعبیر بفرمایید

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام سپاس سختی ها را پشت سر میذارین و لطف خدا شامل حالتون میشه

  10. شادی رحیمیشادی رحیمیsays:

    سلام خواب دیدم پسر عمه ام یه جایی بود انگار یه دریاچه کوچیک بود که توش پر درخت و گیاه و این چیزا بود وسط دریاچه یه باتلاق بود که پسر عمه ام تو باتلاق بود و داشت تلفنی حرف میزد و خیلی ریلکس بود یه دفعه بیرون اومد و لباسای خیلی قشنگی تنش بود و اصلا کثیف نشده بود و من با تعجب گرسیدم مگه میشه گفت اره وسط باتلاقه یه جایی داره که خودم درستش کردم و با گل و گیاه پوشوندمش. ووقتی اون رفت من با تعجب به باتلاق زل زدم و متعجب بودم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام امید و انگیزه پیدا می کنین

  11. یلدایلداsays:

    خواب دیدم درون باغی سبسیار سرسبز که به گمانم متعلق به خودمان بود بودیم که خاله ام هم انجا بود ،بعد دیدم دوتا جوجه درون باتلاق افتاده اند فورا چوبی برداشتم و رفتم سمتشان که نجانتشان دهم و با چوب کوتاهی از باتلاق پرتشان کردم به بیرون ،بی حال روی زمین افتاده بودند که بعد زیاد یادم نیست ولی گمانم ان دو جوجه یهو بچه های کوچکی شدند که گویا بچه های خالم شدند(خالم بچه هایش ۱۳اینا هستند ولی در خواب دو بچه خیلی کوچک بیشتر شبیه نوزاد بودند) که خالم گفت من اینارو برای اطمینان ببرم دکتر تا کاملا خوب بشن،منم‌گفتم اره ببر ،منم دوست داشتم همراهیت کنم و بیام ولی حیف حاضر نیستم و حجاب ندارم(چون در باغ متعلق به خود بودیم)

  12. امیرامیرsays:

    سلام فرزند بزرگتر که خانم هست خواب دیده پدر مرحومش در باتلاق فرو میره و وقتی میخواد نجاتش بده مانعی هست که نمیتونه نجاتش بده

  13. ارویناروینsays:

    سلام یسب خواب دیدم پسر دایم داخل گل و لای و باطلاق گیر کرده می‌خوام تعبیرش بدونم بعد این که گیر کرد من از خواب بیدار شدم تعبیر:

  14. باران فرحیباران فرحیsays:

    سلام من خواب دیدم باشوهرم داخل یک زمین خشکیم ویکدفه همسرم یه آهن انداخت اونجاکه دیدم رفت داخل اون آهنه بعدتابه شوهرم گفتم دیدم اونم کامل رفت داخل باتلاق ونتونستم بیارمش بیرون

  15. پریزاد صبوریپریزاد صبوریsays:

    سلام . خواب دیدم با برادرم کنار باتلاق وایسادیم داریم تفریح میکنیم اون میتونست روی باتلاق وایسه منم میخواستم یاد بگیرم خودمو مینداختم رو اون ولی موفق نمیشدم و اونم عصبانی کردم و اینکه اصلا تو باتلاق فرو نمیرفتم فقط کمی کثیف میشدم بعدش رفتم حموم و هرچی لباسای کثیفمو در می اوردم تموم نمیشد ی حالت چندشی داشتم ک میخواستم زوتر خلاص شم.

  16. مهسا شفامهسا شفاsays:

    همسرم میگفت چند شب پیش‌خواب دیده بوده با دوستاش‌ از وسط یه دره رد میشدن وسط راه یادش میفته کفشاشو اول‌دره جا گذاشته. برمیگرده کفشاشو برداره دوستاشم همراهش برمیگردن وسط راه به باتلاق میرسه یکی از دوستاش میفته توش. به بقیه میگه دست منو بگیرید تا پایین‌تر نرفته نجاتش بدیم. میره دوستشو نجات بده ولی همش جسد و مرده‌های دیگه از تو باتلاق در میان.