متن درباره جنگ تحمیلی

جنگ تحمیلی نمونه ای بارز از شجاعت و جوانمردی های شهیدان و مدافعان کشور ما بود که هنوز هم وقتی که داستان آنها را میخوانی و یا گوش میدهی غرور در تمام وجودت شکل گرفته و به خودت و کشورت افتخار میکنی. این جنگ برایمان داستان شجاعت ایران و ایرانی را روایت می کند.

شاید دوست داشته باشید در مورد جنگ تحمیلی و دفاع مقدس ایران متن هایی را با دیگران در شبکه های اجتماعی تان به اشتراک بگذارید و یا دوست دارید که چنین متن هایی بخوانید که شجاعت دلیر مردان و شیرزنان ایرانی برایتان یادآوری شود. خب در این مطلب ما متن های مختلفی تهیه کرده ایم که با آنها به خواسته خویش خواهید رسید. همراه ما در ادامه باشید.

جملات زیبا و کوتاه در مورد جنگ تحمیلی

جملات زیبا در مورد جنگ تحمیلی

کاش آن روزها را به چشم میدیدم. خیلی دوست دارم بدانم که چطور جنگ آغاز شد، چطور جوانان مرز و بوم از همه چیزشان گذشتند تا در این جنگ شرکت کنند، چطور آن دفاع مقدس را به وجود آوردند، چطور دشمن را از خاک کشور بیرون راندند. میخواهم تمام شجاعت ها و دلاوری های دلیر مردان و زنان بزرگ آن زمان را به چشم ببینم، چون احساس میکنم اینگونه قدر نعمتی آزادی را بیشتر خواهم دانست.

***************************

در کشور جنگی به پا شد. این جنگ تحمیلی افراد زیادی را به خاک و خون کشاند تا بالاخره به پایان رسید. پایان جنگ درسی بزرگ برای تمام دشمنان کشورمان بود، درسی که به آنها آموخت هیچگاه روی غیرت ایران و ایرانی دست نگذارند. آری دستاورد این جنگ حفظ غیرت و عزت ما مردم بود.

***************************

به جنگ تحمیلی که فکر میکنم به یاد مشکلاتی که کشور در ‌آن زمان داشت می افتم. آن زمان مردم با هم متحد شدند، پیر و جوان، زن و مرد کنار هم ایستادند تا کشور را حفظ کنند، حریمی که باید حفظ میشد را حفظ کنند. آنها همه مشکلاتی بود که مردم در کنار هم حل کردند. آری اگر زمانی اتحادی بین مردم به وجود بیاید، این اتحاد نتیجه اش پیروزیست.

***************************

کاش آن زمان ها به دنیا می آمدم تا برای کشورم کاری میکردم، تا برای حفظ حریم کشورم کاری میکردم. اکنون که هیچ کاری از دستم بر نمی آید خود را بی فایده میدانم. کاش در زمان جنگ تحمیلی حضور داشتم و من هم به عنوان یکی از مدافعان خاک و حریم میهن پا به میدان جنگ می گذاشتم.

***************************

جنگ تحمیلی کشته های زیادی را به ارمغان آورد. بازمانده های این جنگ یادآور زجرها و شکنجه هایی که پیر و جوان بر اثر حمله دشمن تحمل میکردند است. حال تمام اینها گذشته، حال این جنگ تمام شده، اما هنوز هم با خود فکر میکنم که آیا دشمن از تلاش دست کشیده؟ اینطور نیست! کمی که دقت کنی میبینی دشمن فقط شیوه جنگی اش را تغییر داده.

***************************

جنگ تحمیلی به خوبی برخی چیزها را نشان داده و نمایان میکند. از جمله این چیزها می توان به ایثار مردم، مقاومت شان، از خود گذشتگی هایشان و تلاش های خستگی ناپذیرشان اشاره کرد.

***************************

جنگ جنگی نابرابر بود. در عین نابرابری توانستیم از دشمن بگذریم و آنها را از خاک و میهن خویش بیرون برانیم. این به ما درسی می دهد، درس اینکه ما مردم وقتی کنار هم متحد شویم هیچ کس حتی کسانی که از ما قدرتمندتر هستند نمی توانند در مقابل مان دوام آورند.

***************************

آنهایی که دم از حقوق بشر میزنند،‌ آنهایی که دم از انسانیت میزنند، زمانی که جنگ تحمیلی شروع شد کجا بودند؟ آن موقع انسانیت کجا بود؟ جوان هایی که پرپر شدند چه انسانیتی در حق شان خرج شد؟ این مردم خود حقوق شان را پس گرفتند، خود هر آنچه که از‌ آنها گرفته شده بود را پس گرفتند. درود بر شرف چنین مردمی و وای بر کسانی که به دروغ دم از حقوق بشر میزنند اما جایی که باید حضور پیدا کنند، غائب اند.

متن درباره دفاع مقدس و جنگ تحمیلی

آن زمان ها رسم عاشقی شعر و شاعری نبود، دلبر و یاری نبود، شیرین و فرهادی هم نبود. آن زمان عشق در جبهه های جنگ خلاصه میشد، دوران جنگ تحمیلی را می گویم. آن زمان فقط عشق به میهن بود که در بین جوانان موج میزد، عشق به شهادت بود که در جوانان موج میزد. گویا عشق واقعی بر همه نمایان شده بود، همه عاشق خدا شده بودند و می خواستند به نحوی عشق خداگونه را احساس کنند؛ برای همین به دفاع از کشور پرداختند، به دفاع از حریم مملکت و ارزش های آن پرداختند. و چه وصال شیرینی، تک تک آنها به نوعی به عشق خود رسیدند.

***************************

در مورد دفاع مقدس در جنگ تحمیلی شنیده ای؟ این دفاع را چه کسانی بر عهده گرفتند؟ مردم! به قول معروف این مردم گوشت هم را بخورند استخوان یکدیگر را دور نخواهند انداخت. پس کاش به جای اتکاء به بیگانه، به جای امید به غریبه به همان مردمی اتکاء و امید داشته باشید که کشور را از دست همین بیگانگان و غریبه ها نجات دادند. مردم در ‌آن زمان دفاع کردند و آری اگر لازم شود باید همین حالا همین مردم که من و تو هم جزوی از آن هستیم از حریم کشور دفاع کنیم.

***************************

می خواهم از دوران دفاع مقدس در جنگ تحمیلی بگویم. همان موقع که بیگانگان به مرزهای کشور هجوم بردند و از آنها عبور کردند. آن موقع غیرت و شهامت ایران و ایرانی به خوبی به تصویر گذاشته شد. همان کشوری که بیگانه با فکر تصرف یا تخریب‌ آن به مرزهایش پا گذاشت تسلیم محض ایران شد و در برابر ایران سر تعظیم فرود آورد. آری کشور ایران به خاطر غیرتی که مردمش دارند، به خاطر شهامتی که مانند خون در رگ های آنها جاریست همیشه با اقتدار و قدرتمند است.

***************************

ایران حالا ایرانی قدرتمند و قوی نمی شد اگر مدافعان حریم کشور از ‌آن دفاع نمی کردند و در جنگ تحمیلی اجازه ورود به خاک های کشور را به دشمن می دادند. آنها قدرتمند ایستادند تا ایرانی که اکنون میبینی ساخته شود. پس حالا که مدافعان حرم را می نگری به یاد همان دفاع مقدس بیفت، دفاع مقدسی که ایران آباد اکنون را ساخت.

***************************

ایرانی از جان خود میگذرد اما از حیثیت، عزت و غرور خود هرگز؛ این را تاریخ به اثبات می رساند. همان موقع که جنگ تحمیلی شروع شد و مردم با قدرت و شهامت به دفاع پرداختند تا نتیجه جنگ حفظ حرمت ها و ارزش های کشورشان باشد، به تاریخ ثابت شد که ایرانی تن به ذلت نمی دهد.

***************************

در وجود تک تک ما ایرانیان عشقی به میهن نهفته است، عشقی به خاک وطن نهفته است که این عشق را نمی توان با هیچ چیز دیگری مقایسه کرد. این را می توان در زمان دفاع مقدس وقتی که جنگ تحمیلی شروع شد به خوبی دید. در ‌آن موقع اگر عشق جوانان به خاک میهن نبود، پس چه چیزی باعث میشد که آنها به جبهه جنگ قدم نهاده و جانشان را سرمایه گذاری کنند تا میهن شان حفظ گردد؟

***************************

آثار باقی مانده از جبهه های جنگ دِینی را به ما یادآوری می کنند، دِینی که ما نسبت به شهیدان داریم. در ‌آن موقع وقتی که جنگ تحمیلی شروع شد، وقت دفاع بود، وقت حفظ ارزش ها و حرمت کشور بود، مدافعان و شهیدان ما که آن موقع جوانانی رشید و رعنا بودند از جان خود گذشتند، از آرامش خود گذشتند تا ایران آباد مانده و آبادتر شود. اکنون همه ما دِینی در برابر تمام آن شهیدان و مدافعان داریم، دِینی که باید ادا شود. این دِین در آباد ساختن کشورمان خلاصه می شود.

دلنوشته درباره شهدای جنگ تحمیلی

قصد کرده ام قدم در راهی بگذاریم که چندین سال پیش شهیدان کشورمان آن را پیمودند تا عاشقی را بیابند، تا به خدا برسند. من میخواهم در کاروان راهیان نور شرکت کنم. میخواهم با چشم ببینم و داستان مجاهدت های آنان را با گوش بشنوم. اینکه چطور در زمان جنگ تحمیلی همه چیز خود را رها کردند و به این مکان ها آمدند، اینکه چطور عاشقانه به دفاع از کشور پرداختند، میخواهم همه را ببینم و بشنوم تا داستان آزادی و آزادگی آنها تا همیشه در ذهنم ماندگار بماند.

***************************

وقتی که در خیابان های کشور با آزادی راه می روی لحظه ای با خود بیندیش. اگر این آزادی وجود نداشت چه؟ با خود بگو اگر من به این راحتی نمی توانستم در خیابان ها راه بروم چه؟ آن موقع دوباره بیندیش که چه چیزی باعث شده که تو اکنون آزاد و رها هر طور که میخواهی در خیابان ها راه بروی. خوب که بیندیشی به یاد شهدای جنگ تحمیلی خواهی افتاد. همان ها که آزادی خویش را فدا کردند تا تو اکنون آزاد و رها باشی.

***************************

عده ای فکر می کنند آزادی یعنی زنده بودن و راحت نفس کشیدن اما آزادی و آزادگی واقعی در این معنا نمی شود. آزادگی یعنی روحی آزاد و بزرگ داشته باشی. روحی که جسم خود را به بند اسارت و شهادت می دهد اما نمی گذارد که ارزش هایش زیر سوال برود. روحی مانند روح مدافعان و شهدای جنگ تحمیلی. همان ها که آزادگان واقعی هستند و گرچه تن به اسارت دادند و گرچه به شهادت رسیدند اما روحشان آزاد بود.

***************************

شهدای جنگ تحمیلی یادآور تمام زجرهایی هستند که مردم ما در آن زمان کشیدند. حال که بر سر مزار این شهدا می روی، به تک تک آنها درود فرست. آنها تمام دلیلی بودند که تمام آن زجر کشیدن ها و شکنجه شدن ها پایان یافت و مردم توانستند دوباره آزاد باشند.

***************************

میپرسی چرا آن زمان مردم به جبهه های جنگ می رفتند و جانشان را فدا می کردند؟ پس لحظه ای فکر کن که در خانه ات نشسته ای و ناگهان دشمن در خانه را باز کرده و خانواده ات را به اسارت می برد. آن زمان چه میکنی؟ حتی اگه در حق خانواده خودت نباشد و برای خانواده دوست یا همسایه ات این اتفاق افتاده باشد به دفاع خواهی پرداخت. آن زمان این اتفاق می افتاد. آن زمان دشمن به خاک کشور که خانه همه ماست تجاوز کرد و تمام آن میهن دوستانی که به جبهه های جنگ می رفتند، برای دفاع از خانه شان بود که این کار را میکردند، خانه ای که نامش ایران است و تو برای آنها جزوی از‌ خانواده شان حساب میشدی. اگر شهیدان و مدافعان جنگ تحمیلی نبودند اکنون هیچکدام از ما آزاد نبودیم. پس درود بر تک تک این غیور مردان و شیر زنان.

متن کوتاه درباره جنگ تحمیلی

شهدای جنگ تحمیلی به مانند فرشته هایی پر و بالشان سوخت تا من و تو بتوانیم اکنون نفس راحتی بکشیم و با غرور در خیابان های کشورمان راه برویم.

***************************

جنگ تحمیلی اتفاقی زیبا در دل تلخی ها بود. این جنگ خسارات زیادی بر دست ما گذاشت اما قدرت اتحاد را به ما نشان داد، غیرت واقعی یک ایرانی را به دشمن نشان داد.

***************************

خاطرات جنگ تحمیلی همگی یک چیز را با صدای بلند فریاد می زنند. غیرت ایران و ایرانی هیچوقت به هیچ تجاوزگری اجازه دخالت به کشورش را نخواهد داد، حتی اگر‌ان تجاوزگر از خودش بزرگتر باشد.

***************************

مردم در زمان جنگ تحمیلی اسارت ها و شکنجه های بسیار دیدند اما با این حال به پای کشورشان ماندند و عقب نکشیدند. این یعنی آزادی، این یعنی عشق، این یعنی آزادگی.

***************************

کشور ما ایران تا ابد پاسدار خون شهیدان است، پاسدار خون پیر یا جوان و زن یا مردی است که در زمان جنگ تحمیلی به جبهه های جنگ قدم گذاشتند و از خاکشان دفاع کردند.

***************************

امام حسین علیه السلام می فرمایند اگر دین نداری لااقل آزاده باش. خوش به حال آن مردمی که در زمان جنگ دین داشتند اما با قدم گذاشتن به جبهه های جنگ و دفاع از حریم کشور نشان دادند که آزادگی هم دارند.

***************************

جنگ تحمیلی به ما درسی بزرگ میدهد. دشمن هیچگاه دلسوز مردم و کشور نیست و اگر از دستش بر بیاید چه ناموس و چه خاک را به غنیمت خواهد برد. این یعنی اعتماد به دشمن یعنی اجازه دادن به تجاوز او به حریم و ارزش هایمان.

***************************

در میان تمام داستان ها، داستان هایی که از دوران جنگ تحمیلی و دفاع مقدس بیان می شوند را بیشتر از همه دوست دارم. چون این داستان ها افسانه نیستند، ماجرای پهلوانان خیالی را روایت نمی کنند، این داستان ها از قهرمانان واقعی حرف می زنند، قهرمانانی که پا به جبهه های جنگ می گذاشتن و از کشورشان دفاع میکردند.

***************************

جنگ تحمیلی داستانی فراسوی خیال است، فراسوی باور است. کجا دنیای را دیده ای مردمی اینگونه یکپارچه و متحد کنار هم قرار بگیرند و جلوی دشمن بایستند؟ کجای دنیا دیده ای که مردم سال ها به دفاع و حفظ حرمت های کشورشان بپردازند؟ در هیچ جا نمی توانی نمونه ای به مانند جنگ تحمیلی ایران را بیابی.

***************************

دشمن خود حمله میکند و خود شکست می خورد. چه داستان خنده داری. و این وسط عزت از کیست؟ همانی که دفاع می کند و پیروز می شود. بله منظورم ایران است. ایرانی که در زمان جنگ تحمیلی دفاع کرد و در نهایت پیروز میدان شد.

***************************

اگر به حفظ ارزش ها و حرمت هایی که شهیدان برایش جنگیدند ادامه ندهیم، اگر ایران آزاد را به بند و اسارت دشمن بدهیم، اگر برای کشور تلاشی نکنیم، خون شهیدان مان پایمال می شود. این شهیدان در زمان جنگ تحمیلی از خود گذشتند تا ما اکنون عزت و افتخاری زبانزد در بین همه مردم جهان داشته باشیم.


دیگر مطالب پیشنهادی :

مجموعه شعرهای زیبا برای شهیدان

تحقیق درباره سردار قاسم سلیمانی برای کودکان


هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...