شعر های زیبا درباره کرونا

در این روزها هرجا که قدم بگذارید صحبت کرونا است از دغدغه های مردم و نگرانیشان بابت سلامت گرفته تا بحث های تحلیلی در مورد بهبود وضعیت موجود.در این میان شاعران و نویسندگان زیادی به موضوع کرونا و بحث های پیرامون آن پرداخته اند از متن و شعر های جدی گرفته تا طنز.

شعر کرونا:

امروزه بحث داغ تمام محافل و مجالس ویروس کرونا و موضوعات پیرامون آن مانند قرنطینه و رعایت پروتکل های بهداشتی می باشد.در این میان شاعران نویسندگان زیادی دست به قلم شده اند و به موضوع بیماری کرونا و مباحث پیرامون آن پرداخته اند.بعضی از آن ها از دید تحلیلی و برخی دیگر از جنبه طنز درباره ی این بحران پیش آمده نوشته  اند.در ادامه این مقاله به بررسی تعدادی از این اشعار می پردازیم.

دوبیتی های کرونا:

در این بخش از این متن به تعدادی از دوبیتی هایی می پردازیم که شاعران کشورمان برای کرونا و شرایطی که به دنبال شیوع این ویروس پیش آمده است سروده اند.

او مانده که توی کفش ما پا بکند /  طرح کرونا و سیل اجرا بکند

 سال نود و هشت، گمانم مانده‌ست /  تا کار عقب مانده خود را بکند! " احمدرضا قدیریان "

****************

نه از کرونا رفع تنش خواهد کرد / نه اینکه به تولید، جهش خواهد کرد

این دولت مقتدر که من می بینم / جیب همه را پر از شپش خواهد کرد! " عباس احمدی "

****************

در کشور ما تماس کمتر شده است / فعالیت خواص کمتر شده است

 از لطف حضور کرونا در کشور/ چندی ست که اختلاس کمتر شده است " حسن باقری "

****************

گر داخل خانه‌ات نشستی مردی / در  بر دگران اگر  ببستی مردی

مردی نبود سفر در این وضع خراب / شاخ کرونا اگر شکستی مردی! " علیرضا تیموری "

****************

انگشت نمای این و آن کرد مرا / سجاده نشین آستان کرد مرا

آبی که از این رسانه ها گرم نشد / آخر کرونا نماز خوان کرد مرا! " سعید بیابانکی "

****************

نه سیزده امسال بدر خواهم شد / نه هرگز از این کار پَکرخواهم شد

هستیم قرنطینه و از  بیکاری/ تا آخر امسال پدر خواهم شد! " عبدالرحمن قنبری "

****************

باید پس از این فرارِ معکوس کنم / جای رؤسا تکیه به ویروس کنم

مأیوس از آینده‌ام و می‌خواهم / هر کس کرونا گرفته را بوس کنم! " شروین سلیمانی "

****************

این مرد که از ترس بلای کرونا / در خانه نشسته در عزای کرونا

از بس که در این خانه‌نشینی خورده / حالا خورُنا گرفته جای کرونا " سعید عندلیب "

****************

صد دل به سر زلف تو بستم بانو /  فـــــرمانبرِ دستـور تو  هستم بانو

 گفتی که بیا ســــرزده الوعده وفا /  دیدی که قرنطــــینه شکستم بانو " حسن راهپیما "

قرنطینه:

کدخدا گفته که از خانه کسی در نرود / ده قرنطینه و با قفل کسی ور نرود

همچنان گفت که اینترنت تان مجانی است / تا که در خانه کسی حوصله اش سر نرود

گاوتان مرد اگر هم به درک!هیچ کسی / خارج از خانه پی یونجه و شبدر نرود

مومنان! کل عبادات جماعت تعطیل / شیخ هم قول شرف داده که منبر نرود

راستی عقد و عروسی شده موکول به بعد / بابت صیغه کسی جانب محضر نرود

کدخدا گفت نه تنها که شمال آلوده است / هیچ کس سمت قم و مشهد و بندر نرود

عاشقان در کف معشوق بمانند ولی / عاشقی دور و بر خانه دلبر نرود

قول داده است که بهداشت به ما ماسک دهد / تا کسی سمت دوتا برگ چغندر نرود

مردم ده بخدا وضع خراب است! کمک! / تا که اوضاع از این مرحله بدتر نرود

کدخدا خسته شد و سرفه خشکی زد و گفت / بخدا آب گلو بود....!کسی در نرود

شیخ با خسته نباشید دم گوشش گفت / حرف در کله این خواهر مادر! نرود

شعر مسلم حسن شاهی در مورد کرونا:

یکی دیگر از واکنش های هنرمندانه شاعران به موضوع کرونا و قرنطینه شعر مسلم حسن شاهی از شاعران طنزپرداز در مورد ضرورت در خانه ماندن و خود قرنطینگی می باشد.این شعر بدین صورت است :

در کوچه و بازار هم اکنون خبری نیست / در خانه بمانید که بیرون خبری نیست

عید است علی رغم غم و غصه بخندید / امسال شمال و لب کارون خبری نیست

هرجور شده جور نمایید که فردا / از پنبه و روغن و صابون خبری نیست

از مسجد و از مدرسه فعلا بگریزید / در کعبه و در معبد آمون خبری نیست

المنه لله که در میکده باز است / در محکمه و قاضی و قانون خبری نیست

ای شیخ درین برهه ی حساس کنونی / یک ماه نرو پشت تریبون خبری نیست

هرکس خبری دارد ازو باز بگوید / دیریست از آقای فریدون خبری نیست

شعر دکتر اصغر دیندار در مورد کرونا:

گفتم کرونا آمده از چین و ز ووهان / آلوده شده شهر قم و مرکز ووهان

گفتا که عجب اینهمه شهر است چرا قم؟ / یکدفعه بگویید که سوهان نخورینان!

گفتم که نه منظور من این است که فعلا / تا قم نشتابید که سوهان بخرینان

شاید کرونا آمده ایران که بگوید / بهداشت مهم است رعایت بکنینان

بیخود نروید جایی اگر، کار ندارید / رفتید اگر، ماسک به صورت بزنینان

با آب و کمی مایع صابون بشویید / دستان لطیف خودتان را، وخیزینان

وقتی که رسیدید به هم ، روی نبوسید / بوسیدنتان هیچ! به هم دست ندینان

در جمع اگر عطسه زدید و کخه کردید / سر را به گریبان کنالچه ببرینان

در لحظه پر وسوسه پول شمردن / انگشت به آب لب و لوچه نچشینان

در سینه اگر گشته نفس های شما تنگ / با زر به حلق کس دیگر ندمینان

روزانه در این مدت اگر دوش نگیرید / بیش از خود ویروس خطرناکترینان

چون در همدان بوده یکی مورد مثبت / نزدیک به هر مورد مشکوک نشینان

بازار خرافات وطن یکسره داغ است / بس فایده اسپند بر آتش نکشینان

تا کم نشد زحمت ویروس از ایران / با وحشتتان جانب دریا ندوینان

در خانه بمانید اگر قحطی ماسک است / گفتند نبوده ست و گفتم نگینان

ورنه دم نوروز و در آغاز طبیعت / میواست که یک ماه قرنطینه بشینان

بیهوده نترسید ولی گر نگرانید / در خدمتتانم چو به سینا برسینان

من دکتر "دیندارم" و پیوسته در اورژانس / پرپر شده ام تا که شما ورنپرینان

شعر محمد رضا پرچمی در مورد کرونا:

محمدرضا پرچمی شاعر و مداح اهل بیت هشتگ در خانه بمانید را با زبان شعر بیان کرده است.متن این شعر عبارت است از:

امروز اگر دغدغه‌مند و نگرانید

" در خانه بمانید "

بر آتش بحران همگى گل بنشانید

" در خانه بمانید "

پیشینه تاریخی دیرینه دوران

اى ملت ایران

گر مدعی دانش و فرهنگ جهانید

" در خانه بمانید "

در رشت و قم و نصف‌جهان و رى و کرمان

در مشهد و تهران

یا ساکن شیراز و اراک و همدانید

" در خانه بمانید "

خدمت به اطبا و پرستار نکردید، نکردید

در شهر نگردید

خیری نرساندید اگر، شر نرسانید

" در خانه بمانید "

خواهید که ایران بشود فاتح و پیروز

در موسم نوروز

این‌قدر از این شهر به آن شهر نرانید

" در خانه بمانید "

فرصت شده در خانه به هم عشق بورزید

هر روز بخندید

وقت است غبار از دل و از خانه تکانید

" در خانه بمانید "

یک‌وقت عزیز خودتان می‌رود از دست

این واقعیت هست

من آنچه که شرط است نوشتم که بدانید

" در خانه بمانید "

بر کاسب و مستأجر و خود رحم نمایید

محبوب خدایید

این فرصت پیش‌آمده را قدر بدانید

" در خانه بمانید "

آن چند سلبریتی معروف که هستند

گویید برقصند

کمتر وسط غصه ما، دُر بفشانید

" در خانه بمانید "

اى محتکران نان نخورید، از تب ویروس

اى عده منحوس

بر گرده مردم همه‌تان، بار گرانید

" در خانه بمانید "

خنجر به دُم فیل زدى هفته‌اى یک‌بار

اى دولت پرکار!

بهتر که نیایید که اسباب زیانید

" در خانه بمانید "

اى ملت ما بدتر از این را گذراندید

در بند نماندید.

چون رود خروشان همگى در جریانید

" در خانه بمانید "

این مملکت از روز ازل، مال حسین است

بین‌الحرمین است

در خلوت خود بعد دعا، روضه بخوانید

" در خانه بمانید "

شعر ویروس کرونا:

شعر صادق ستوده در وصف ویروس کرونا:

این جهان ساکت و زیبا شده تا آمده‌ای / بیشتر عاشق و شیدا شده تا آمده‌ای

دل همه فکر خودش بود و بسی غرق طمع / نگران همه عالم شده تا آمده‌ای

داشت می‌مرد زمین زانهمه بی مهری ما / نفسی آمد و زنده شده تا آمده‌ای

رفته بود عشق و محبت ز دل و خاطره ما / همچو مهمان عزیزی شده تا آمده‌ای

مست پیروزی خود بود بر عالم بیداد / رویش از هیبت تو کم شده تا آمده‌ای

همه جا داشت خرافات خدایی می‌کرد / مات و درمانده و عاجز شده تا آمده‌ای

فکر آزادی انسان ز ستم بود محال / تازگی قابل مطرح شده تا آمده‌ای

یک تلنگر به شعور همه باید می‌خورد / یک‌کم عالم بخودش آمده تا آمده‌ای

شعر کرونا و کادر درمان:

در دوران شیوع ویروس کرونا تمام افراد در جلوگیری از شیوع این ویروس بسیار نقش موثری دارند ولی افرادی که بیشترین زحمت را می کشند و در جلوگیری از شیوع یاری رسانی می کنند کادر درمان هستند.پزشکان و پرستاران و سایر افرادی که در کادر درمان شبانه روز در تلاش هستند و بی وقفه برای جلوگیری از شیوع بیش تر و بهبود شرایط تلاش می کنند.

اهالی قلم از تلاش بی وقفه این افراد چشم پوشی نکرده اند و با شعر خود از زحمت های این افراد پر تلاش قدردانی کرده اند.شعر زیر نمونه ی یکی از این اشعار است که به پاس قدردانی از این عزیزان سروده شده است.شعری که در ادامه می خوانید سروده ی فریدون حداد می باشد.

ای پزشک، ای روح عیسی در زمان! / ای پرستار، ای هُمای مهربان!

دست خود را پیش آور، ای عزیز! / تا بکارم بوسه ای بر آن، ز جان

شد «کرونا»، باعث و بهانه ای / تا بَرآرَم حرف دل را بر زبان

تُحفۀ درویش باشد شعر من / می پذیر آن را، به رسم ارمغان

ای فرشته! ذکر بیماران، تویی / چون، پر و بال تو باشد آشیان

از وجود توست که جاری شده / در تن دنیا، مسیحای روان

قلب اگر که می تپد در طول عُمْر / از تو دارد عرض اندامـی چنان

اعتبار بودن و پایندگی / نذر امضای تو شد در هر مکان

هست مدیون سرنگ و سوزنت / هر رگ غیرت که باشد خون رسان

ای درخت پرثمر، ای چتر سبز! / زندگی از ریشه ات، در جَرَیان!

میوه ات، «سیب سلامت» بود و هست / سایه ات، بر سفره های آب و نان

طبع تو، تازه تر از فصل بهار / شاهد حرفم، بُوَد رنگین کمان

با حضور سبز تو، در باغ عُمْر / نقش می بندد نشاط ارغوان

مرغ شادی گشته از شوق تو، مست / با وجود توست، دنیا شادمان

آرزویم، بهترین ها بَهرِ توست / لایق تو، بهترین نام و نشان

قاصد از عرش آمده، با احترام / تا به جا آرد سپاست، بیکران

حاجب رضـوان به چشم و گوش خویش / دیده و بشنیده نامت در جنان

غمگسار خیل بیماران، تویی / جسمشان از نبض  روحت، پُرتَوان

با حضورت، مَحْو گردد کوه درد / در غیابـت، اوج می گیرد فغان

مرد و زن، دارد ز مِهرَت یادگار / مِهرِ تو، نقش دل پیر و جوان

گرمیِ خورشید، از سیمای توست / در نگاهت، رنگ پاک آسمان

ابرها،در بارش باران لطف / وامدار اشک هایت، بی گمان

قطره ی اشک تو، مروارید عشق / راز عشقت با خدا، گشته عیان

بس مبارک بادَت این عشق جَمیل! / که بُوَد بی حدّ و اندازه،گران!

مرهم درد دل بیمار نیست / کس به جز تو،با وجود پانسمان

رنگ ایثار تو دارد طیف خـاصّ / نه همه چشمی تواند دیدن آن

شد زبان شرح من،بس گنگ و لال / آنچه خواهم ز تو گویم،نَتَوان

گر بخواهم از تـو گویم یک کلام / قهرمانی!قهرمانی!قهرمان!

نمره ات در دفتر حق،بیست شد / تو سرافرازی به روز امتـحـان

شرح بیداری و بی خوابی تو / نیک داند عالِم راز نهان

کاش می شد حسّ زیبای تو،دَرْک / لحظۀ بهیاری و بانگ اذان

کاش می شد که ببینند؛گُداخت / دلت،از دوری فرزند،چه سان

کاش می شد که بدانند؛تو هَم / خود،کسی داری؛بَرایَت نگران

کاش می بست از خجالت،پلک را / در نگاه خسته ات،چشم زمان

کاشکی در زیر پایت،به عمل / یک وجب هم بود فرش اِمتِنان

کاش می شــــد؛تاجر طَمّاع دهر / از برای سود تو، بیند زیان

کاش از نیروی وجدانت،کمی / یافت می شد در وجود دیگران

کاشکی آن هرزه گرد بی خیال/ول نگردد هر طرف، دَوان دَوان

وقت را «در خانه ماندن»،کرده صَرف/در عمل نه بلکه تنها در بیان

کاش او خود را قَرَنطینه کند/تا بَراُفتَد این بلای جان سِتان

کاش می شد شرمسارت،غول مرگ/تا نگیرد جان مردم،بی امان

کاش می شد؛هرچه ویروس پلید/رخت بَربَندَد، رَوَد از این جهان

ای پرستار، ای پزشک، ای نور چشم!/بِشْنُو این حرف دلم را از دهان:

حاضرم گردم فدایت، بی دریغ/فاش می گویم به تو، این را بِدان

می نهم من، سر به زیر پای تو/مـی روم من، تو بمان، این را بخوان:

شعر «حدّاد» است با «فریاد» صدق/نام تـو، جاوید و مانی جاودان


سایر مطالب پیشنهادی :

متن درباره کرونا را شکست می دهیم

متن درباره کرونا برای پروفایل

متن درباره کرونا از زبان کودکان


هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...