متن درباره نوه دار شدن

اتفاقای زیبای زیادی تو زندگی آدم رخ میده که یکی از اونا نوه‌دار شدنه. با تولد نوه‌تون همراه و یار دختر و عروستون باشید و لحظات لذت‌بخشی رو واسه خودتون و اون‌ها ایجاد کنید. به پسرتون توصیه‌های لازم رو بگید و ازش بخواید که در راه بزرگ کردن بچه‌شون همدم همسرش باشه.

همونطور که می‌گید در نگاه اول عاشق همسرم شدم، این اتفاق با دیدن تولد نوه‌تون هم برای شما اتفاق خواهد افتاد. فرزندتون که به دنیا میاد اصولا چند سال بیشتر نیست که زندگی مشترکتون رو شروع کرده‌اید. هنوز تو خاطرات روز عروسی و ماه عسل غرقید و تا بخواید تجربه‌ی کافی رو برای مراقبت و نگهداری اون بیاموزید بزرگ شده و قد کشیده و شما بازه‌ی زمانی زیبایی از زندگیتون رو در حال آموختن سپری کرده‌اید، درسی که از دوران دانشگاه هم سخت‌تره ولی لذت‌بخش‌تر ولی باز با این میزان لذت یه وقتایی شما رو تا انتگرال گرفتن سر کلاس حسابان میبره و اشکتون رو درمیاره.

حالا که نوه‌تون متولد میشه با تجربه هستید و به راحتی می‌تونید به عضو جدید خونواده عشق بورزید و به این فکر کنید که خداوند چه معجزات خارق‌العاده‌ای در جهان آفرینش خلق کرده؛ بماند که گاهی مجبورید سر تسلیم در برابر این موجودات عزیز فرود بیارید و علی رغم میل باطنی هر چی که می‌خوان فراهم کنید. همین حس اولیه، عشق و محبت بین شما و نوه‌ی دلبندتون رو ایجاد می‌کنه؛ حس زیبایی که شما رو به دوران تولد اولین فرزندتون می‌بره.

یادتون میاد که بلد نبودید چه‌ طور به نوزاد شیر بدید. نوزاد تو حموم از دستتون سر می‌خورد و چند باری شده بود که تا آستانه‌ی کوبوندن مغز بچه‌تون به زمین پیش رفته بودید و خداروشکر اتفاقی نیفتاده بود. یادتون میاد که چقدر از عوض کردن جای بچه بدتون میومد و می‌گفتین اه اه بو می‌ده و چه کار چندشی. من دیگه به کارام نمی‌رسم و باید از شغلم استعفا بدم. اصلا شوهرمم باید همین کارو کنه و بشینه تو خونه ور دل من دو تایی شاید بتونیم از پس بزرگ کردن بچه‌مون بربیایم؛ من که تنهایی نمی‌تونم.  

بعدم کلی با شوهرتون کل‌کل داشتین که بابا این بچه که فقط مال من نیست مال توام هستا. بیا یه بار تو جاشو عوض کن، یه بار تو حمومش کن. من نمیخوام بهش شیر بدم برو شیر خشک بخر و هزار تا از این بهونه‌ها که بعد دو سه روز که با فرزندتون گذروندید به این فکر کردید که اینا چه حرفای مسخره‌ای بود که روز اول می‌گفتم؛ بابا من عاشقشم. کل کاراش رو خودم انجام میدم. اصلا شبا هم نمی‌خوابم و پا به پاش بیدارم. اصلا خوابم باشه می‌خوام صورت قشنگش جلوی چشام باشه. یه ساعت نبینمش دلم ضعف میره واسش؛ الهی مادر به فداش شه.  

روزهای سختی رو که برای کسب تجربه و آموختن نحوه‌ی مراقبت، نگهداری، تربیت و رفع سایر نیازهای فرزندتون سپری کردید رو به یاد بیارید و سعی کنید اجازه ندید که دختر یا پسرتون هم تمام زمان در حال تجربه کردن باشه. همراه و یار فرزندتون باشید تا با عشق نظاره‌گر بزرگ شدن فرزند عزیزش باشه.

شما که نمی‌خواید مثل مادر شوهر خودتون فقط زخم زبون بزنید و بگید اه اه اینم بچه‌اش کشیده سمت مادرش خدا کنه مثل داییش کچل نشه یا مثل مادرتون که می‌دید بچه‌اش شبیه دومادشه ولی می‌گفت قربونش برم از سر تا پاش شبیه خونواده‌ی خودمونه. چشش کشیده به خاله شهلاش. دماغش که عین دماغ خدا بیاموز بزرگ خاندان هوشنگ خانه. وای رنگ پوستشو بگو عین یه تیکه برف سفیده؛ اینو که کشیده به خودم. مدل لاله‌ی گوششو نگاه کن با دخترخاله‌ی ناتنی پسرخاله‌ات اصلا مو نمی‌زنه. قربونش برم کشیده به فک و فامیل خودمون؛ خدارو شکر کشیده به طایفه‌ی خودمون وگرنه معلوم نبود کی باید واسش زن پیدا می‌کرد؛ اصلا کی زنش می‌شد.

 روزهای اولیه‌ی بعد از زایمان به کمک فرزندتون بشتابید و در کارهای خونه کمک کنید، در کار نظافت خونه و پخت غذا کمک کنید؛ حداقل چند روزی که خودتون اونجایین از دست پخت بد دختر یا عروستون خلاص بشید، نحوه‌ی حمام کردن کودک رو به مادرش بیاموزید تا نوه‌تون رو نکوبونده روی کاشی‌های حموم و ضربه مغزیش نکرده، بگید که هر واکنش و گریه‌ی نوزاد چه معنی‌ای داره؛ الان کارت در اومده باید بری جاشو عوض کنی، الان که اوضاع داغون‌تره باید تا بیدار شدن خروس همسایه تو هم بیدار باشی اونم بچه به بغل و هی بگی مرد پاشو یه ذره هم تو بچه رو بغل بگیر، بهش بگید بهتره که به بچه چطور شیر بده و در چه زمان‌‌هایی؛ هر چند این دوره زمونه شیر خشک مد شده ولی باز اونم بگید تا بچه از گشنگی تلف نشده،.

لالایی‌هایی رو که برای فرزندتون می‌خوندید رو دوباره براش بخونید و ازش بخواید که واسه نوه‌تون هم بخونه و خودتون هم در زمانی که اونجا هستید براش لالایی بخونید؛ علاوه بر این می‌تونید یه لالایی رو با صدای خودتون ضبط کنید و از فرزندتون بخواید که هر از چند گاهی موقع خواب این لالایی رو برای نوه‌تون پخش کنه، عروستون که عمرا واسش بزاره. البته اگه صداتون خوبه وگرنه تو رو خدا رو مخ بچه‌راه نرید بزارید خودش یه جوری کنار میاد با شرایط و یه کاری می‌کنه تا خوابش ببره ولی اگه صداتون خوب نیست خودتون با پای خودتون بکشید کنار از این داستانا و بچه رو از یه گریه‌ی طولانی رها کنید. این کار باعث میشه نوه‌تون شمارو جزو آدم‌های خاص زندگیش به شمار بیاره و بگه هیچوقت نمی‌تونستید خواننده‌ی خوبی بشید!

اگه کتاب خوبی در مورد تربیت فرزند سراغ دارید، بهش پیشنهاد بدید؛ خودتون که نخوندید ولی واسه کلاسشم که شده بگید که من اون دوران خیلی مطالعه داشتم. به خودتونم زحمت هم ندید برید یه سرچ بزنید تو اینترنت هزار تا کتاب ردیف میشه واستون اسم همونارو بگید کلی هم کلاس بزارید که من قبل زایمان مثل کنکور روزی 8 ساعت مطالعه داشتم و ... .

با گذر زمان و بزرگ شدن، نوزاد به راحتی میتونه چهره‌ها رو تشخیص بده و حتی دیدن چهره‌ها براش یه فرایند لذت‌بخشه پس سعی کنید زود به زود بهشون سر بزنید و اینقدر برید و برید که تا تهش بگن دیگه نیا. بابا خسته‌مون کردی، بزار یه روز واسه خودمون باشیم.

  اگه شرایطش رو ندارید که سر بزنید (اگه مادر شوهر باشید عروستون از خداشه)، از فرزندتون بخواید که عکس شما رو به نوه‌تون نشون بده تا خاطرات مشترکی از شما در ذهنش ایجاد بشه. یا حتی می‌تونید یه لباس یا روسری رو که بوی عطری که همیشه استفاده می‌کنید رو داره در خونه‌ی فرزندتون قرار بدید تا با حس بوی عطر به یاد شما بیفته، حالا فکر کنید بچه به بوی اون عطر حساسیت داشته باشه باید فاتحه‌ی یه رابطه‌ی خوب رو بخونید!

راهکارهای زیادی وجود دارند که می‌تونن شما رو به یک مادربزرگ و پدربزرگ عالی برای نوه‌تون تبدیل کنند. هر پدر و مادری که توانایی و هنر حمایت به جا و به موقع از فرزندشون رو داشته باشن، قطعا برای بچه‌های فرزند‌شون هم این چنین خواهند بود. پس لازمه عشق و محبت به نوه، عشق و محبت به فرزنده. اگه بچه‌تون رو ول کردین به امون خدا و خودش به لطف خدا به اینجا رسیده، الان واسه نوه‌تون هم کاری از دستتون برنمیاد. یا اونم میزارن به امون خدا بزرگ شه یا این طفل معصوم از پدر و مادر شانس آورده.

 در دوران بارداری حامی دختر، پسر، داماد و عروستان باشید و در کمک و یاری به آن‌ها نه افراط کنید و نه تفریط. نه انقدر رو مخشون برید که مجبور شن بگن بسه دیگه نه انقدر حالشون رو نپرسید که بگن انگار مارو نمی‌خواستن و اگه برمی‌گشن عقب مارو سقط می‌کردن!

بین نوه‌ی دختر و پسر فرق نزارید. مثلا فکر کنیم شما عاشق نوه‌ی پسرید و حالا عروستون دختر به دنیا آورده، هی نرید بگید بابا از عروسم شانس نیاوردیم حکمت خدارو ببین اقدس خانوم زن همسایه شیش تا نوه‌ی پسر داره اونوقت من یدونه نوه دارم اونم شد دختر. تو این شرایط اولا اینکه این نوزاد مال پسر خودتون هم هست و خودتون هم دخترید، جنسیت آدما مهم نیست، مهم اینه که در آینده چقدر انسانیت خواهند داشت. به خدا همین دخترا یه وقتایی کارایی رو واسه آدم انجام میدن که هیچ پسری انجام نمیده. حالا اگه شرایط برعکس هم بود همینطور.

تا می‌تونید دختر و عروستون رو از نظر روحی و روانی آروم کنید و به اون‌ها این حس رو القا کنید که همواره با تمام توان یاریگر اون‌ها خواهید بود و از کوچکترین مساعدتی دریغ نخواهید کرد. چرا که قطعا شرایط سلامت روانی و جسمانی مادر در جنین او نیز تاثیرگذار خواهد بود و در رشد و پرورش نوزادی که به دنیا خواهد آمد، تاثیر مستقیم دارد؛ هر چند معلومه از اولین روزای ازدواجشون کنایه‌های نیش‌داری به عروس و دوماد زدید ولی تورو خدا بزارید این بچه تو آرامش پا رو این کره‌ی خاکی بزاره و به غلط کردن نیفته از همون روز اول.  

طبق تحقیقات مادرانی که در دوران بارداری دچار تنش و اضطراب بوده‌اند دارای فرزندانی بدقلق، بد خواب و بد غذا می‌شن؛ پس لااقل واسه خلاص شدن خودتون از یه نوه‌ی شیطون و بد اخلاق هم که شده، حرفی نزنید که آب تو دل دختر و عروستون تکون بخوره. پس سعی کنید که برای آرامش روانی مادر تلاش کنید و تنش‌ها و مشکلات رو کنار بذارید. و اگه با حضورتون نه تنها به مادر آرامش خاطر نمی‌دید، بلکه آرامش رو از اون می‌گیرید بهتره که در مکانی که مادر هست حاضر نشید تا استرس‌ها از اون دور بمونه؛ البته میدونم که نمیشه، مگه میشه مادر دختره بیاد و شما نرید یا برعکس. والا فک میکنن واسه بچه‌تون ارزش قائل نیستید.

چه بسا بهتر که اگه مشکلی هم هست کنار گذاشته بشه؛ حالا یه ده روز خوش و خرم کنار هم زندگی کنید. همه قبول دارن که دعوای مادر شوهر و عروس تمومی نداره و به هر حال شما طئنه می‌زنید.

 از دوران سخت بارداری خودتون و کارهایی که دوشادوش همسرتون انجام می‌دادید؛ از شیر دوشیدن و قالی بافتن و ... و حرف زدن راجع به این‌که شما خیلی زحمت می‌کشیدید و شرایطتتون به آسونی دختر و عروستون نبود، زمان استراحت نداشتید و ... حرفی نزنید چون هر زمانی با توجه به شرایط خود هم راحتی و هم دشواری‌های خاص خودش رو داره و قطعا مقایسه‌ی دو فرد و دو نسل مختلف کار درستی نیست. هی نگید والا ما ده تا بچه به دنیا آوردیم این ادا اصول رو نداشتیم. یکی رو بسته بودم کمرم، یکی تو بغلم، اون یکی رو خوابونده بودم، یه بچه هم تو شکمم. حالا تو فک کردی کره‌ی ماه رو فتح کردی حامله شدی؟! قبول کنید یا حداقل سعی کنید درک کنید که خیلی فرق کرده اوضاع. چیه قدیم مونده که این بخواد بمونه!

روز زایمان حتما  نزد دختر و یا عروستون باشید و با عشق و محبت با اون رفتار کنید. اون رو متوجه کنید که چقدر دوستش دارید و چقدر واستون آدم ارزشمندیه و از تولد نوه‌تون به چه حد خوش‌حالید. کادوی مناسبی تهیه کنید؛ مناسب نه به جهت قیمت، بلکه مناسب برای ابراز میزان علاقه. شاخه‌ای گل رز هم می‌تونه عشق شما رو به زیبایی بیان کنه. حالا بماند که اگه طلا بخرید واسش از خوشحالی ذوق مرگ می‌شه! فک کن مادر شوهر آدم واسش طلا بخره، اصلا جزو وقایع عجیب روزگار تلقی میشه.

عروستون رو به چشم دخترتون ببینید. و به این فکر کنید دوست دارید که مادرشوهر دخترتون چه طور باهاش رفتار کنه؛ شما هم دقیقا همون طور رفتار کنید. وقتی نوزاد رو آوردن که ببینید اول اجازه بدید که در بغل پدر و مادرش آروم بگیره و بعد اونو در آغوش بکشید. چون با وجود عشقی که بهش دارید قطعا عشق پدر و مادرش خیلی بیشتر از عشق شماست و اون‌ها زمان زیادی رو منتظر این اتفاق خوشایند بودند. بزارید یکم راحت باشن و بعد شروع کنید به نظر دادن راجع به جزئیات صورت نوزاد.

حالا فک کنید قراره یکی از مادرا بره بمونه پیش مادر تازه زایمان کرده. تورو خدا تو بیمارستان جنگ جهانی سوم رو شروع نکنید و با درایت به اینکه بالاخره هر کی با مادر خودش راحت‌تره لطف کنید بزرگی کنید بگید شما برید مواضب دخترتون باشید باور کنید چیزی رو از دست ندادید و خودتونو از دست یه مدت نظافت و پخت و پز خلاص کردید، نوهن‌تون که بزرگ‌تر شدن کلی می‌تونین باهاش خوش بگذرونین.

به پسرتون توصیه‌های لازم رو بگید که در نگهداری از بچه به خانمش کمک کنه و بنده خدارو تنها نزاره. قرار نیست همه‌ی شب بیداریا واسه خانمش باشه. واسه یه بارم شده یکم مصلحت عروستون رو هم در نظر بگیرید.

خلاصه اینکه کاری کنید که زندگی مسالمت‌آمیزی رو برای سالیان سال در کنار دختر و دوماد یا پسر و عروس و نوه‌ی عزیزتون داشته باشید و باهم حسابی خوش بگذرونید. همونقدر که شما نوه‌هاتون رو دوست دارید اونا هم قطعا عاشق شما میشن.

گردآورنده : توپ تاپ

مطالب مرتبط...

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...