تعبیر خواب دایناسور

انسان ها به هنگام خواب و رویا تصاویری را می بینند که بعد از بیدار شدن ، گاها بعضی از آن ها را به یاد می آورند هر چند هنوز علت و چگونگی خواب دیدن انسان در طول خواب ، تحت آزمایش محققان بوده ولی تا کنون قادر به کشف علت آن نبوده اند.

اگر شما از آن دسته افراد هستید که بعد از بیداری ، خوابتان را به یاد دارید و کنجکاو هستید تا تعبیر آن را بدانید ، با ما همراه باشید.هنوز هم کسانی هستند که تصمیمات آینده و طرز فکر خود را بر طبق خواب هایشان پیش ببرند.

دیدن هر حیوان در خواب نشان دهنده ی یک راه و یک راهنما برای شماست. خصوصیات هر حیوان نماینگر خوی عجیب و باور نکردنی شماست! مثلا اگر ببینید که از حیوانی فرار می کنید ، بدین معناست که از فکری یا کاری در زندگی واقعی تان در حال فرار هستید و سعی می کنید آن را به عقب برانید ، یا اگر ببینید که حیوانی را از آسیبی نجات می دهید ، یعنی شما احساسات و ویژگی های شخصیتی تان را خواهید پذیرفت و خودتان را به همین شکل دوست خواهید داشت.

این نوع خواب ها ممکن است به نیاز ، تمایلات و حتی غرایز شما مربوط باشد ، اما بدانید که گاهی اوقات می توان از خواب ها به عنوان یک راهنمای مفید استفاده کرد و متوجه شد ضمیر نا خود آگاه ما قصد دارد چه چیزی را به به صورت غیر مستقیم به ما بگوید.

اگر دایناسور در خوابتان دیدید به چه معناست؟!

به طور کلی دیدن دایناسور در خواب به معنای سمبل و نمادی از طرز فکر قدیمی و کهنه است یا به عبارتی دیگر بخشی از گذشته ی شما یا یک ویژگی شخصیتی تان که تغییر کرده و شما هم اکنون آن خصوصیت را ندارید.

حتی ممکن است نشان دهنده ی این باشد که نیاز است شما از طرز قدیمی و سابقتان دست بکشید و آن ها را رها کنید و طرز فکر جدیدی را جایگزین کنید.تعبیر کنندگان خواب غربی بیان می کنند که دیدن دایناسور در خواب نشان دهنده ی نگاه ، دید و افکار قدیمی شماست و شما نیاز دارید تا آن افکار را کمی تغییر دهید ، مسائل قدیمی را پشت سر بگذارید و فقط رو به جلو حرکت کنید.

اگر تکه ای از استخوان یک دایناسور را دیدید ، یعنی به زودی یک خوش شانسی بزرگی در زندگی شما اتفاق می افتد و باعث شادی شما خواهد شد.اگر در خواب دیدید که شما دایناسوری را می کشید به این معناست که ارتباطتان با گذشته را به طور کامل قطع خواهید کرد.

دیدن اینکه دایناسوری به دنبال شماست ، نشان دهنده ی این است که در ذهن خود ترس مفید نبودن دارید و فکر می کنید دیگر مورد نیاز بقیه نیستید ، یا در بعضی موارد گفته می شود که شاید مسائل قدیمی بر گشته اند تا باز شما را در گیر کنند.غالبا تعبیر خواب دایناسور بدین معناست که افکار قدیمی تان را رها کنید و از عادت های قدیمی دست بکشید!

گردآورنده : توپ تاپ

مطالب مرتبط...

19 نظر

  1. تیناتیناsays:

    سلام. دختر مجردی هستم امروز صبح خواب دیدم تو یه خونه بزرگ با اتاقای زیاد هستم و یکی از خواهرامم اونجا بود یه دایناسور بزرگ اونجا اومد ک انگار خواهرم از قبل اونو دیده بود و کاری به کسی نداشت اول ک دیدمش ترسیدم و اومد طرفم ک بلند شدم فرار کنم ولی وقتی بهش نگا کردم انگار لبخند میزد و میخواست باهام بازی کنه من می دوییدم و اونم دنبالم میومد با خوشحالی و انگار داشتیم بازی میکردیم بعد رفتم‌ تو جمع دوستام انگار قرار بود مراسم عقد انجام بشه بعدشم با خواهرام تو بازار بودیم ک من داشتم یه سری بشقاب چوبی با نقش و نگار سنتی میخریدم دیگه بیدار شدم.... لطفا تعبیرشو بگید. ممنون

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      این خواب از شما می خواهد تا اجازه ندهید احساس ترس، شما را وادار به گرفتن تصمیماتی کند که می توانند آرامش روانی شما را به خطر اندازند.

  2. نازنین پنازنین پsays:

    سلام.وقتتون بخیر.دختری مجرد هستم.من در خوابم دیدم که تعداد زیادی دایناسور به منزل ما اومده بودند ولی با کسی کاری نداشتند و رام بودند و من به آنها غذا میدادم.لطف میکنید تعبیرش رو بگید بهم؟ممنون از شما

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام به نظر میرسد در شناخت اطرافیانتان دچار مشکل هستید

  3. تینا نتینا نsays:

    من خواب دیدم شخص مورد علاقم به یک دایناسور تبدیل شده و باهم داریم از دست یه دایناسور بزرگ قرمز فرار میکنیم و شخص مورد علاقم با این که دایناسور بود ولی اهلی بود با من خیلی خوب بود جوری که من داشتم فراریش میدادم از دست دایناسور بزرگ و خیلیم مهربون بود البته اول آدم بود بعد اینجوری شد

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      درود ، یادآور آن است که لحظات خوش گذرا و موقتی بوده و بایستی قدر لحظات زیبا را بدانید

  4. شهرزادشهرزادsays:

    سلام خواب دیدم که دارم با مادرم مارمولک های خونه رو میکشیم و بعد یکی از انها تبدیل به یک دایناسور بنفش شد والتماس میکرد که نکشیمش سمی که مادرم بهشون زده کم کم میکشتش ولی من حس میوردم داره دروغ میگه و دنبال ی چیزی بودم که بزنم تو سرش و بمیره

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام بیانگر افکار قدیمی است و ممکن است شخصیتتان تغییر کند

  5. امینامینsays:

    من خواب دیدم که توی یک مکانی دوتا دایناسور بزرگ که پدر و فرزند بودند رو دیدم و دایناسور فرزند رو من کشتم و دایناسور پدر و یک کسی که حالت جادوگر داشت کشت و از وقتی که اون دایناسور ها مردن ازشون دوتا دایناسور کوچیک متولد شد و قرار شد که من اون ها رو بزرگ کنم.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      به نظر میرسد یکنفر که بدی شما را میخواهد در نزدیکی شمااست

  6. احساناحسانsays:

    من خواب دىدم کھ بامادر وپدرم تو ىک وىلا در باغ ھستىم وپدرم مى رود در ىک انبارى ناگھان صدایى مثل داىناسور امد بعد پدرم امد پایین بعد ساىھ اى شبىھ بھ گودزىلا روى دىوار دىدم .مابھ سمت باربیکیودویدیم رفتیم داخل باربیکیو ومادرم گفت من ىک راھ بلدم بعدازدودکش رفت بالا ومن وبابام رفتیم دنبالش ما روى سقف رفتیم از بالاى دیوار پریدیم توى باغ ،حیوانى کھ شبیھ گودزیلا بود در باغ بود.ما یواش یواش رفتیم جلو ناگھان آن حیوان ما را دید و بھ ما ماشین پرت کرد ماجاخالى دادیم ناگھان اسبى با تمام قدرت خود را بھ آن حیوان کوبید وآن حیوان مردسپس بھ باغبان گفتم یک حیوان درباغ بود.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      دچار مشکلاتی می شوین که یکی از آشناهاتون یا دوستانتون به کمکتون میان

  7. MikaaMikaasays:

    سلام‌.‌..‌خواب دیدم که یک دایناسور بزرگ به رنگ سبز خیلی چشمگیر و براق وارد خانه ما شده و دنبال یک جایی برای استراحت و ماندن میگردد.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام کابوس خواهید دید

  8. ایمانایمانsays:

    سلام با آرزوی سلامتی برای شما دوست عزیز خواب دیدم یه اژدها یا دایناسور بود نمیدونم اومده پشت در خونه ، من و همسرم تو خونه بودیم اژدها از در میخواست بیاد تو هی ضربه میزد شیشه پنجره هم رنگ قهوه ای روشن بود تو خواب گفتم اگر این بیاد سمت شیشه حتما میاد تو که یه هو در خونه شیشه نشکن شد مشخص بود که داره ضربه میزنه تا اینکه شیشه هه یکم ترک ورداشت گفتم الاناست که بیاد تو یه هو دیدم یه دایناسور دیگه که یکم تپل تر بود از پشت اومد با هم درگیر شدن که زورش بیشتر بود فرار می‌کرد اونم دنبالش یه هو دیدم یه حیوان دیگه بزرگ‌تر شبیه انسان یا گوریل بود یه هواپیمارو گرفت روهوا مچاله کرد دور دستش گفت الان به حسابش میرسم ممنون از شما

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام و سپاس مسئله ای براتون پیش میاد که باید روش کنترل داشته باشین تا حل شه

  9. behzadbehzadsays:

    من خواب دیدم .با دایناسور ها متحد شدم (رام کردم). و تقریبا تمام نزدیکان خودم رو شکنجه میدادم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      چالش های درونی دارین و نسبت به بدی های آن بی توجهین

  10. هادیهادیsays:

    سلام ممنون از سایت خوبتون لطفا تعبیر خواب من را هم بفرمایید من خواب دیدم در یک جایی گویا اطراف و حاشیه شهر هستیم به اتفاق خانواده چندین گرگ هم اونجا بودند به طور اتفاقی از تپه ای بالا رفتم و دیدم پشت تپه چند دایناسور هستند و جایی که دورتا دورش فنس کشی بود. دو تا دوتا گرگ ها را با ترفند نیاوردم نزدیک دایناسور ها و اونا میخورند و از این کار خوشم نیامد. بعد از مدتی دیدم در تمام شهر پراکنده شدند و من هم همراه بقیه فرار کردیم. من به داخل خانه ای رفتم که چند نفر غریبه اونجا بودن. و شروع به محکم کردن قفل ها و ورودی خونه کردیم. ترس از ورود دایناسورها داشتم که از خواب بیدار شدم.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام سپاس به خشم و احساس سرکوب شده ای در شما اشاره دارد

  11. اکرماکرمsays:

    تو خواب دیدم حیوانی به در ضربه میزنه باسرش صحنه عوص شد خوابیده بودم مادر وخواهرمم اونجا بود دایناسوری به من نزدیک شد وکنار من خوابید منم از زیر پتو با ترس نگاش میکردم ولی باهام کاری نکرد ومهربون بود

  12. اکرماکرمsays:

    باسلام وخسته نباشید. پس چرا تعبیر خواب من پاسخ داده نمیشود

  13. سحر زارعیسحر زارعیsays:

    سلام من ۱۳ سالمه و خواب دیدم که در خانه بزرگ ، قدیمی و کاه گلی مادربزرگم در روستا هستم من در خواب دیدم که دایناسوری بزرگ و قهوه ایی به دنبال ماست و سردرگم به دنبال ما میگرده و برای اینکه ما رو پیدا کنه هی قسمت هایی از خونه رو خراب میکنه تا ما رو پیدا کنه من و تمام خونواده داشتیم تند تند حاضر میشدیم تا سوار ماشین بشیم و فرار کنیم من گفتم اگه ما بریم تا سوار ماشین اون میاد ما رو با ماشین میبره بعدش من گفتم اگه تلوزیونو خاموش کنیم از بین میره ما هم سریع تلوزیونو خاموش کردیم و اون از بین رفت (البته من در حین حاضر شدن خیلی شاد بودم و هی با خانواده شوخی میکردم و سربه سرشون میزاشتم و ترسمو تو خودم میریختم )

  14. سحر زارعیسحر زارعیsays:

    میشه زودتر جواب بدین

  15. رضا سلیمانزادهرضا سلیمانزادهsays:

    سلام من یه پسر ۲۷سالم دیشب تو خواب دیدم از یه سری دایناسور برای برگردوندن عشقم که رفته کمک میخام واونا یه گروه بودن که داشتن دنبالش میگشتن

  16. اسمااسماsays:

    سلام من یک دختر مجرد ۱۷ ساله هستم که در خواب دیدم با چند تا از دوستام به مسافرت رفتیم و وقتی داشتیم برمیگشتیم چند تا دایناسور حمله کردند و ما در خانه ای قایم شدیم بعد دیدم که یکی از دایناسورها که بزرگ اونها بود امود تو خونه و من دست هایش را گرفتم که دوستانم فرار کند و آنها جایی نرفتند بعد به او التماس کردم که اجازه بدهد ما از انجا برویم اولش قبول نکرد ولی بعد با هم دوست شدیم دایناسور ها از اونجا رفتن و ماهم فرار کردیم

  17. RomisaRomisasays:

    سلام ، من یک خانوم باردار هستم ک در خواب دیدم در یک جایی همانند بیابان ک تنها هم نبودم تعدادی دایناسور در حال دویدن به این طرف و آن طرف هستن ، ک من هم خیلی ترسیده بودم و یکیش جلو آمد و کمی دستم را داخل دهانش برد و من سریع کشیدم بیرون دستم فقط کمی خیس شد . در ضمن یکی از دوستانم ک تازه مادرش فوت شده است هم آنجا بود و کلا لباس قرمز تنش بود لطفا تعبیر خوابم بگویید

  18. مهشید یار محمدیمهشید یار محمدیsays:

    سلام من خواب دیدم داخل یه جاده بودم داخل ماشین وداشتم رانندگی میکردم که یهو ماشین خاموش شود هر کاری کردم ماشین روشن نشد بعد رفتم داخل یه جایی که مثل یه غار بود من وپدرو مادرم رفتیم داخل اون غار بعد یه دفعه دایناسور ها از اون طرف اومدن سمت ما چند نفر دیگه هم بود که دایناسور ها اونارو خوردن بعد یکی از دایناسور اومد تو غار پدرم یه وسیله برداشت وبه دایناسور علامت میداد که نیاد سمت ما وبره سمت پدرم یکی از دایناسور مادرم رو بو میکرد که یهو نگاش اوفتاد سمت من بعد رفت بیرون تو خوابم شب بود من رفتم بیرون که دیدم یه پسر اون جایی که دایناسور ها ازش بیرون میومدن نشسته بود داشت با گوشی کار میکرد یه دفعه اومد سمتم من فهمیدم که همون دایناسور که نگاش افتاد به من دیدم که تبدیل به یه پسر زیبا شده بود میشه لطفا بگید تعبیرش چیه ؟

  19. MohammadMohammadsays:

    سلام.من در خواب دیدم که به یک دایناسور بزرگ گوشتخوار دوپا تبدیل شدم و در بالای یک کوه قرار داشتم،دیدم یک زن داشت از کوه بالا می آید منم سنگ های بزرگ را هل می دادم پایین تا به او بخورد ولی بهش نمی‌خورد او هم مرا دید،سعی میکرد از کوه بالا بیاید ولی نمی‌دانست چطور،اون زن شبیه یکی از فامیلامون بود و دایناسوری که من بهش تبدیل شدم به رنگ آبی بود.