علي جعفريsays:

درود من خوابي ديدم كه چند بخش بود تو بخش اول ديدم كه همسرم كه چند وقتي هست دجار اختلاف هستيم و از من دوره تو يه مهماني با دوستاش بود و چنتا پسر هم دورش بود كه ميخواستن بهش نزديك بشن همه تو اون جمع ميدونستن كه من شوهرشم ولي باز انگار ميخواستن حرص منو در بيارن همسرم خوشحال بود ولي من اونجا نبودم ولي ميديدم همه چيرو بخش دوم ديدم پيش همسرم هستم دوتا سگ داريم يه سگ بزرگ سياه و يه سگ كوچكتر ديدم سگ كوچكتر با صورت زخمي مياد سمت من اولش ترسيدم بعد ديدم كه زخمي اومد خودشو چسبوند به من و من شروع به نوازشش كردم سگ بزرگ زخميش كرده بود انگار و فرار كرده بود به همراه همسرم سگ و برديم دكتر و معالجش كرديم تو بخش ديگه خوابم تو يه پاركينگ بودم يه ماشين لوكس اومد يه پسر با يه سگ بزرگ و با هيبت و زيبا ازش پياده شدن من محو تماشاي سگ بودم و اون سگ هم خيلي اروم و با وقار بود ولي هم خودش و هم صاحبش انگار چشمشون يه مشكلي داشت مثله اب مرواريد و بعد هم با صاحبش رفتن ممنون ميشم تعبير خوابم رو بگيد چون احساس عجيبي دارم به اين خواب با تشكر

مه روsays:

من در دنياي واقعي سگي نر از نژاد دالميشن (سگ سفيد با خال هاي مشكي)دارم من در خواب با او پياده روي ميكردم كه در مسير سگ هاي ضعيفي رو ديدم كه كمين كرده بودند ولي چون سگ من يك سگ شكاريه از من محافظت كرد و از اون مسير رد شديم با اينكه سگم نر بود يهو يه توله سگ بدنيا اورد ، سفيد و خيلي پشمالو و من خيلي دوسش داشتم تعبيرش چيه؟!

مریمsays:

سلام..من خواب دیدم دو تا سگ سفید عاشق هم شدند و باهم جفت گیری کردند....یه سگ بلندتر و یه سگ کوتاهتر بودش....میشه تعبیرش را بگید

Sweetsays:

سلام خسته نباشید من خواب دیدم که رفتم مدرسه و تو راه برگشت یه سگ داره میاد که شکمش به اندازه ده سانتی متر پاره شده و محتویات توی شکمش رو میبینم بعضی جاها دنبالم میومد و من هم دلم مسوخت و میخواستم کمک کنم هم یکم میترسیدم بعد دوتا آقا اومدن و به سگ نون دادن و میگفتن که باید درمانش کنن بار چندمه که من این خوابو میبینم ممنون میشم تعبیرش کنید.

فتانهsays:

سلام خواب دیدم در محله ای بودیم که سگ بسیار بزرگ و قوی هیکل با رنگ تیره ،چشمش به ما افتاد و حمله کرد و ماهم فرار کردیم از دیوار ها خودمون رو به پشت بوم خونه ها رسوندیم اما اون باز هم میومد،وقتی برگشتم نگاه کنم ببینم کجاست دیدم به آدمی حمله کرده و مغز سرش رو داره میخوره،همه مردم ازش فراری بودن بعد از اون باز خواب دیدم زنی ظالم صاحب اون سگه و به وسیله اون از همه اخاذی میکنه،از من هم وسایل و شناسنامه ام رو گرفت ولی من گریه کردم و اون پسش داد? با تشکر

آینازsays:

سلام من دیشب خواب دیدم که توی یه خانه خیلی بزذگ با اتاق های زیاد بودم یهو رفتم در یکی از اتاق ها رو باز کردم دیدم چند تا سگ بزرگ و حشتناک توی اتاقا هستن سریع در اتاقو بستم. سگ ها دوس نداشتن درو روشون ببندم متوجه شوم دارن درو هل میدت اما حمله نمیکردن . کلا متوجع شدم قصد حمله به منو ندارن اما من بشدت ازشون میترسبدم برگشتم دیدم بجه ها دارن با سگ ها بازی میکنن منم سریع بچه هارو میکشیدم که این کارو نکنن ولی هر چی از سگا حداشون میکردم بازم بچه ها میرفتن باهاشون بازی میکردن. دیگ اومدم بیرون دیدم یه سگ اومده سمت من و خودشو به من میزنه که بهش دست بزنم منم بشدت میترسبدم و هی میخواستم هم خودم فرار کنم هم بچه هایی که اونجا هستنو ازشون دور کنم در حالی که سگ ها نمیخواستن اسیبی برسونن

مهديsays:

سلام و خسته نباشيد!!! خواب ديدم كه در مغازه اي بودم و در مغازه يك خانواده امدند كه يك سگ سفيد داشتند، داشتيم از آنجا بيرون مي آمديم كه ناگهان آن سگ به من تكيه كرده و با (آرامي و محبت) دست مرا ليسيد ، ولي من بسيار ترسيدم ، سگ را بلند كرده و به دست صاحب دادم، وقتي هم كه از مغازه داشتم بيرون ميرفتم خجالت كشيدم!

الهام جعفریsays:

سلام وقت بخیر در خواب دیدم منزل یکی از اقوام هستیم و ایشان کلی سگ دارند از کوچک تا بزرگ و حتی سگی که تازه متولد شده بود من همه سگ ها رو در قالیچه گذاشتم وبه کنار رودخانه بردمشون و میخواستم سگ های جنینی رو به رودخانه بندازم که از انجامش منصرف شدم و دوباره سگ ها رو در قالیچه گذاشتم و به همان منزل برگشتم با صاحب خانه صحبت میکردم و گفتم میخواستم این سگ های جنینی رو بندازم دور که صاحب سگ ها گفت نه این ها عتیقه و ارزشمند هستند این سگ ها هم بزرگ شده و همانند بقیه می شود ودر میان ان سگ ها سگ سفید پشمالویی بود که موها ش بلند بود و من بیشتر از بقیه دوسش داشتم و با من بازی می کرد و از سر و کول من بالا می رفت ممنون و خدا قوت

lمشکاتsays:

سلام من دیشب خب دیدم خونه پدر بزرگ مرحوم هستیم پدر بزرگ و مادر بزرگم بودند اتاق قدیمی که درش زیاد پفت وبستی نداشت رو به حیات باغ ما داخل بودیم ومن دوتا سگ تقریبا بزرگ شبیه کرگرن با خال سیاه دیدم و پر زور به نظر میومدند من در وبستم تا نتونند بیان داخل و سگها فشار میدادند و من هم در ومحکم گرفته داشتم و سعی کردم برای دفاع سگها رو به طرف خارج هول میدادم و یادمه گردن سگ بود یا بینی رو محک فشار میدادم طوری که احساس کردم سگ شل شده و نمیتونه نفس بکشه که حتی با خودم گفتم ،نمیره اما چندشم می شد که دستم به سگ خورده حتی انگار بدنش خار داشت و دستم و کمی آزرده بود بعد دیگه نمیدونم چی شد اما سگها رو دیگه ندیدم .تشکر

Starsays:

سلام من خواب دیدم یه سگ سفید داشتم که خیلی دوستم داشت به حرفم گوش میکرد بعد کم کم مثل یه خوراکی تموم شد ذره ذره ازش کم میشد تا تموم شد

فریده فریدsays:

با سلام من خواب دیدم یک کوچولو و زیبایی پیش من به امانت گذاشتن خیلی آروم بود و من خیلی احساس خوبی داشتم باهاش بازی میکردم و خونه هم تنها می موند بدون هیچ مشکلی تا اینکه یه هفته وعده ای که داده بودن تموم شد و نیومدن ببرنش با برادرم فک کردیم حموم ببرمیش و موهاشو کوتاه کنیم که یهویی خود سگ رفت و تبدیل به یه دختر کوچولو زیبا شد که موهاشم کوتاه کرده بود خودش من خیلی خوشحال شدم از اومدنش براش عروسک و کتاب داستان بردم ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید

پریا بیدارsays:

سلام وقت بخیر اقایی هست وکیل هست و دیشب خواب دیدم که یک مشتری دارد که در کار پرورش سگ هست و دیدم که سگ رو با انسان لقاح داده بود و دو تا توله هم به من داد

مهتابsays:

سلام. خواب دیدم توی یک جاده هستم مردم زیادی هم اونجا بودند یک طرف جاده دریا بود از تو دریا سگ های به رنگ سیاه بیرون میومدن و به طرف دیگه جاده میدویدند

zahrasays:

سلام من خواب دیدم رفتم تو خونه ای که توش یه سگ بزرگ سیاه هست که حرفم میزد ینی یجوریایی تبدیل به انسان میشد و قصد تجاوز به من رو داشت حتی دستمم گاز گرفت اجازه ندادم بهم نزدیک شه اخر انداختم تو یه اتاق درم قفل کرد منم نصف شب قایمکی از اتاق بیرون رفتم و خواستم از بالای دیوار حیاط بپرم بیرون که دیدم یه پسر که از اقوام بود و میشناختم کمکم کرد و دستمو گرفت و فراریم داد یجوری منتظرم بود از قبل وخیلی نگرانم شده بود

کارل جانسونsays:

سلام استاد گرامی من در خواب سگ سخنگویی را دیدم با من تقریبا عین دوست بود بعد سر اینکه براش غذا بیارم شلوارمو از پشت گاز گرفته بود ?

مsays:

سلام خسته نباشید من خواب دیدم با هم عروسم رفتیم سفر و تو یه جاده ای قدم میزدیم که داخل جنگل بود اولش سگ وحشی ای رو دیدیم که با ترس از کنارش رد شدیم و سگه با ما کاری نداشت همینطور که جلو میرفتیم یه لحظه به پشت سرمون نگاه کردیم و حیوانی شبیه ببر دیدیم که انگار دنبال غذایی بود ولی اونم با ما کاری نداشت ولی ما خیلی ترسیده بودیم و بخاطر اینکه بهمون حمله نکنه خیلی راه رفتیم ولی موقع برگشتن اثری از ببره نبود ولی یه سگ دیگه رو دیدیم تا اینکه به خونه رسیدیم ممنون میشم تعبیر خواب منو بگید

ستارهsays:

سلام خواب دیدم یه دختر جوان از اون دخترای پولدار و اهل خلاف که چندتا بادیگارد داره یک توله سگ داشت که همش دور و برش بود و اون دختر سگو به اسم عشق من صدا میکرد. توی خواب یادم نبود که این اسم عشقمه اما چون اسم امام دوازدهم بود به شدت ناراحت و متعجب شدم اما انگار اون از لج و برای دق دادن من و حالا بقیه ی شیعه ها همش اونو به این اسم صدا میکرد. ناگفته نماند عشقم داره با کسی دیگری نامزد میکنه که نمیشناسم

نازانsays:

سلام خواب دیدم که تو کوچه ای که منزل قدیمی مادربزرگم در آنجا بود جلوی در خانه ی یکی از همسایه ها تشک ام راپهن کرده بودم که بخوابم اما یک سگ زیر پایم یک سگ در کنارم و چند سگ در بالای سرم مرده بودند و چون بوی بسیار بدی داشتند نمیتونستم بخوابم بلند شدم که بروم جای دیگر بخوابم که بیدار شدم

....says:

سلام ، دیشب خواب دیدیم چندتا سگ دنبالم کردن منم از ترس رفته بودم رو دوش ی نفر و سگ ها دور اونو گرفته بودند و پارس می کردند ممنون میشم تعبیرشو بگین

سحرsays:

با عرض سلام و خسته نباشید . دیشب خواب دیدم دو تا سگ سیاه و قوی هیکل و بزرگ پشت درب خونمون هستن و درب خونه رو به شدت هل میدن که در رو باز کنن یا بشکنن . من هم پشت درب خونه هستم و دارم به شدت درب رو در خلاف جهت اونا هل میدم وسعی میکنم نگذارم درب باز بشه . هی درب خونه در اثر فشار اونا باز میشد و من دوباره با فشار زیاد میبستمش . کلی وسیله هم پشت در گذاشته بودم تا سنگینی کنن و نذارن در بازشه .در خواب گویا این یه مسابقه بود و کلی آدم هم داشتن ما رو تماشا میکردن . وقتی از خواب بیدار شدم ساعت ۶ صبح بود . نمیدونم تعبیرش چیه .

ساراsays:

سلام.چند شب پیش خواب میدیدم پسری که دوستش دارم یک سگ سیاه و بزرگ داره.تعبیرش چی میشه؟ممنون

royasays:

سلام من خواب ديدم كه اومدم ماشين رو از يه اتوبان رد كنم نميدونم چي شد كه ماشين با سرعت رفت تو يه جاده فرعي دنبال ماشين ميدوييدم كه بهش برسم تو اون جازه يه سگ ولگرد بود اولش كاري باهام نداشت اومد سمتم نگاه ميكرد اومدم ديت بزنم نازش كنم كه حمله نكنه كه دستمو گاز گرفت و اومدم اروم كنمش باز گاز گرفت كه ديگه داد زدم مردم اومدن كمكم كردن و يگ رو گرفتن دستام فقط خراش برداشته بود كه گفتم بايد برم بيمارستان امپول بزنم

سیدرضاsays:

سلام خواب دیدم باشخصی صحرا بودیم ناگهان سگی میخواست به ما حمله کند ولی آن شخص دعایی خواند که پس از آن از دهان سگ خون میامد تعبیرش چیست؟با تشکر

زهرهsays:

سلام وقت بخیر. من خواب دیدم که تو خونه خودمون یک سگ قهوه ای دنبالم کرده بود. اول رفتم بالای میز ناهار خوری اما بازم میتونست دنبالم بیاد بنابراین روی مبل ها می دویدم و سعی میکردم فرار کنم که در آخر صحنه خوابم عوض شد و من الان یادم نمیاد. ضمنا یک سوال هم داشتم برای اینکه شر خواب بد رو از خودمون دور کنیم به غیر از صدقه چه کار دیگه ای میتونیم انجام بدیم؟ باتشکر

فاطمهsays:

سلام خواب ديدم سگي كنارم حالت درازكش نشسته و آروم خوابيده خيلي آروم و منم نگاش ميكنم . در بيداري سگي ندارم . ممنون ميشم تعبير كنيد

پونهsays:

سلام من خواب دیدم دوتا سگ سیاه متوسط بودن که من دستامو مشت کردم گذاشتم تو ذهنشون یکم دستمو زخمی جزئی شد یکم خون اومد اصلا ازشون نمیترسیدم میخواستم بهشون نزدیک بشم اونام اصلا وحشی نبودن ،بعد کم کم انقد به من خوو گرفتن و حتی شب یکیشون روی تختم میخوابید ولی موهای بدنش تمام تخت و پوتمو پر کرد تعبیرش بگین ممنون میشم

وحیدsays:

سلام استاد ببخشید بازم مزاحم شدم دو شب پیش خواب دیدم که انگار توی یه خونه گیر افتادیم و حیوانات وحشی بیرونن و نمیتونیم بریم بیرون کلا انگار همه کفتار بودن و از توی پنجره نگاه کردم و دیدم که چندتاشون دارن دور خونه میچرخن یکم بعد دیدم یکی از کفتار ها یه بچه به دنیا آورد جلوی چشم من به دنیا اومد و تموم شد

هدی محمدیsays:

سلام استاد.من دیشب خواب دیدم در جایی هستم انگار مثل یک روستا بود دو سنگ در اطراف خود دیم کی یکی فهوه ای بود و از کنارم گذاشت بعدی سیاه بود و من هم از دیدن این دوسگ احساس ترس داشتم کهبهم حمله نکنن.قهوه ای رفت و سیاه با ارومی به من نزدیک شد دست راستم را در دهانش گرفت و نگه داشته بود ولی گاز نمیگرفت من میترسیدم بکشم دستمو که یه وقت عصبانی نشه حمله کنه از یک از اقواممومن خواستم پوزه سگ را بگیره تا من دستمو بیارم بیرون و این کار رو انجام دادم.سگ هم به ارامی رفت تعیبر چیه استاد ؟

آریاsays:

سلام و درود خواب دیدم سگی سفید که از وسط دونیم شده از رود آب میخورد و سر سگ ( نیمه جلو ) از نیمه پشت خودش با له له زدن و پارس کردن میخواد که به او وصل بشه، خودشو به نیمه عقبش میچسبوند اما اون وصل نمیشد، من دلم سوخت.

Afsanesays:

سلام خواب ديدم كه در خانه مان دو سگ سفيد زيبا هست من بسيار ناراحتي كردم و جيغ و داد كردم ولي كسي صدايم رانميشنيد ناراحت بودم كه شايد كثيف كاري كنند به همسرم فرياد زدم كه اينا رو از اينجا ببر او هم گفت كه ميخواهم نگهشان دارم از ناراحتي از خواب پريدم

مینا شجاعیsays:

سلام خسته نباشین خواب دیدم با مامانم از تو دره ای داریم رد میشیم که بالاش جاده بود نگاه کردم به بالا دیدم چند تا سگ سفید یه دست ردیف وایستادن مامانم گفت چاره ای نیست باید برسیم بالا و فرار کنیم مامانم رسید بالا و دووید منم رسیدم و با سرعت فرار کردم تو خوابم قدمایی برداشتم واسه فرار خیلی بلند بود مثل پریدن و نگاه پشت سرم کردم دیدم اصلا سگا کاری بهمون نداشتن و نیومدن دنبالمون تا رسیدیم به آبادی چند تا مغازه و اتوبوس بود که ما قصد مسافرت داشتیم انگار به مشهد ممنون از تعبیرتون

rezasays:

سلام خواب دیدم بغل خونمون که یک زمینی هست یک سگی که بسته هم بود 7 یا 8 تا بچه زاییده .

حسینsays:

سلام من خواب دیدم با برادرم هستم در یک پارکینگ ماشین به محضه اینکه چند متری از برادرم جدا شدم یک‌سگ امد و‌پاچه شلوار اورا گرفت وبرادرم من را صدا زد و من به کم او رفتم به محضه اینکه به سمتش رفتم و‌صدا کردم سگ برادرمو رها کرد و دورتر شد و بعد شروع کرد که به سمت من حمله کند اما من یک گاز اشک آور داشتم که مشغول بودم ان را از جیبم در بیارم و از خودم دفاع کنم در مجموع آسیبی ندیدم

کیاناsays:

سلام، خواب دیدم یه پسر بچه با ظاهری روستایی عاشقم شده بود و بخاطر من باهمه دعوا میکرد و اصرار داشت قبولش کنم، یه سگ خالدار هم داشت که همراهش بود، ممنون میشم تعبیرش کنین

معصومه.پsays:

سلام وقتتون بخیر .دیشب خواب دیدم در باغمان هستیم و من ودایی هایم کنار هم ایستاده ایم و از دور بر سگ ها حمله میکنند و ما انها را میکشیم و هی سگ ها حمله میکنند تمامی ندارند.تعبیر بدی دارد؟خیلی ممنونم که به نظرم پاسخ میدید

علی علیزادهsays:

با سلام خواب دیدم دو سگ میخوان بهم حمله کنن یکی از پشت یکی از جلو اونی که جلو بود و گفتم به دوستم مواظب اون باش اونی که پشت بود و با سنگ زدم اونم فرار کرد منم پشت سر اون اونو تعقیب کردم بعد سگ سیاه شد و محو شد بعد دیدم توی یه بیابان برزگ قرار گرفتم در حالی که یکم از حمله سگها میترسیدم یهو یکی بهم گفت با دستات پرواز کن منم با دستام بال زدم و از زمین بلند شدم در حالی که کمی میترسیدم و ورد زبان این جمله بود که من ادم عباس ابن علی هستم و از هیچ چیزی نمیترسم .ممنون

Ftisays:

سلام،خواب دیدم ی سگ کوچولوی خیلی خوشگل تو خونمون رو بالشت خابیده و ی موهای خوشگلی داشت همینجور ک من داشتم موهاشو نوازش میکردم چشاشو بست،ممنون میشم تعبیرشو بگید

ساحلsays:

سلام من خواب دیدم دارم یه راهیو میرم چندتا٣تا سگ اونجا بود یکی کرمی یکی مشکی یکی خاکستری اول دیدمشونترسیدم ولی با ترس جلوشون وایسادم در رفتن ولی اون سگ مشکیه اومد جلو کوچیک بود اومد حمله کنه با پام پرتش کردم دور بعد دوباره دنبالم اومد اما من فرار نمیکردم بازم ااز خودم دورش کردم تا دیگه نیومدتعبیرش چبه؟

حجت رضاییsays:

دیدم دراز کشیدم رو زمین و دارم مقداری گوشت چرب که خیلی لذیذ بود میخورم و استخوان اون رو تف میکنم بیرون که یهو یک سگ نزدیکم شد و بلند شدم با پام اونو دور کردم و پامو گذاشتم رو سرش و لگد کردم

لیلاsays:

سلام خواب سگ سفید بزرگی را دیدم که جلوی در خانه است و من با ترس و لرز به او نهیب میزنم و دورش میکنم سگ درحال فرار مدام عقب را مینگرد و حالتی در صورتش پیداست که انگار قصد آسیب زدن نداشته ناراحت است و میخواسته پیش من بماند؛ دوست حسود و دشمن دارم

حیرانsays:

باسلام خواب دیدم تعدادی سگ بی ازار پیش خونمون زیر سلطه ی یه مرد یادم نیس اون مرد اشنابود یانه ولی من باش راحت بودم یهو میخاستم از درحیاط وارد خونه بشم ک یهو یک سگ بزرگ که هم سگ بود هم مار از بالای پشت بوم هجوم اورد بهم منم فرار کردم پیش اون مرد ک صاحب سگ خوبابوداون سگه ماریه سیاه بود خیلی بدنگاهم میکرد نتونست بهم اسیبی بزنه وفرارکرد

رعناsays:

سلام ‌.خواب دیدم چندتا سگ وگربه دم در حیاط خونمونن .ومیخان به زور ببان تو ‌.یکی از سگا دیدم منو محکم چسبیده وولم نمیکنه ‌.ومیگه ولت نمیکنم هیچوقت ‌..هرکاری کردم ولم نمیکرد ‌.تو فکر ساختن لونه براش بودم ‌.بعد دیدم دوتا انگشتر نگین دار که یکیش زنگ زده بود تو انگشتامه ‌.واون سگ بهم داده .ومن نمیخاستم کسی ببینه اون دوتا انگشترو

سیمینsays:

سلام خواب دیدم مسیری رو میرفتم که سگ های بزرگ و کوچک زیادی داشت شاید 6یا7میشدن از کنارشون که رد میشدم میترسیدم ولی اونا با من کاری نداشتن من از ترس برای اینکه یه موقع سمتم نیان چخشون میکردم اونام میرفتن یکیشون خیلی کشیده بود و زرد

حورياsays:

سلام ،من خواب ديدم توي پاركينگ خونه كلي مدفوع هست و وقتي خواستم در خونه رو باز كنم ٢تا توله سگ سفيد و توسي خيلي خوشگل چسبيده بودن به در و من يكيشونو برداشتم تا نگهش دارم خيلي ازش خوشم اومده بود وقتي در خونه باز شد ديدم كلي توله سگ كه تقريبا همشون يه شكل و يه اندازه و يه رنگ بودن تو خونه بودن

امیرsays:

سلام خواب دیدم داشتم به یک سگ ماده نان میدادم و اون میخورد بعد عصبانی میشد و من دوباره بهش نان میدادم و میخورد و دوباره اخمو و اعصبانی میشد و من دوباره غذا میدادم ارام میشد

Sarahsays:

با سلام.من دو شب گذشته خواب دیدم درجایی هستم(مکان عمومی-مانند خیابان)و چندتا سگ قهوه ای ولگرد به سرعت به سمت افرادی که در اطراف من هستند می دوند و به سمت من نمی آمدند ولی من در درون بسیار ازشان می ترسیدم.[من در واقعیت از سگ بسیار می ترسم].تعبیرش چه می تواند باشد؟سپاس.

اsays:

سلام، وقت بخیر، خواب دیدم یه سگ کوچولو داریم که مال مادرمه، خیلی کوچیک و سیاه، بردیمش بیرون داشتم ، داشت راه میرفت صدای چند نفرو شنیدم که آشنا بودن فهمیدم دوستامن، راهمو ادامه تا به سر پیاده رسیدم سلامشون کنم، فکر کردم اگر برگردم و بشناسنم ذوق میکنن، اما حوسشون نبود، رفتم دست گذاشتم رو بغل یکیشون و بهش سلام کردم داشت حرف میزد و اصلا نگامم نکرد، بعد کلی ثدازدنش نگام کرد و لبخند زد و گفت خوبی؟من بهشون حرف زدم و عصبانی شدم که من اشتباه کردم شما دیگه دوست من نیستید، و رفتم پیش خواهرم برگشتم، رفتم خانه که از گروهشون لفت بدم نمیدانم چرا ندادم

Martinasays:

دم صبح خواب دیدم در یک مهمانی یه سگی بود که صاحابش نزدیکش واساده بود رفتم جلو دستمو دراز کردم سگه بهم دست داد امدم عقب بیام سگ به من گفت بوس بده منم دهنشو بوس کردم.

مsays:

سلام من دیشب خواب دیدم بالای کوه و لبه یه پرتگاهیم با چند نفر دیگ خیییییلی بلند بود ترسیده بودیم دو نفر بودن که با زور میخواستن مجبورمون کنن ازونجا بپریم پایین ولی ما زیر بار نرفتیم و تااینکه اوتا رفتن و ماه هم احساس آزادی کردیم‌... اونا دوتا سگ داشتن ک پیش ما جا گذاشتنشون من یکی از سگا رو بغل کردم سگه هم انگار منو دوست داشت و اومد بغلم خیلی نرم و خوشگل بود با خودم بردمش خونه

Parisasays:

سلام من تا الان ۲بار خواب سگ خودم رو دیدم که باخودم میبرمش هرجا که بخوام و همش همرامه اصلا هم اذیت نمیکنه دیشب خواب دیدم با خودم میبرمش دانشگاه. تعبیرش چیه

حجت رضاییsays:

دیدم با یکی از همکاران قدیمی رفتیم به یک جایی در حومه شهر که یک پارک زیبا پر از گل و گیاه داشت و دیدم همکارم داره دنبال سگها میکنه و میخاد یکیشونو بگیره و سگهای بسیار با ارزش و زیبایی بودند و منم یه این کار راغب شدم و افتادم دنبال سگها تا این که یک سگ کوچک سفید و زیبا رو با پام شکار کردم و گرفتم که بهش یک دسته گل و یک تیشرت زیبا هم وصل شده بود و همکارم گفت سگ رو بردار بریم و منم این طور برداشت کردم از حرفش که گرچه سگ رو من گرفتم ولی متعلق به اونه چون اون مارو اورد به اینجا و نشون داد همچین جایی هست و منم گفتم اگه تونستی تیشرت چسبیده به سگ رو بعدا بده به من و اونم قبول کرد

بهشتهsays:

سلام خسته نباشید. خواب دیدم که من و دوستام کنار جاده روی زمین خاکی نشسته بودیم که یهویی یه سگ نسبتا کوچیک یعنی از توله بزرگتر بود پوست صورتش سیاه و بدنش سفید بود و ظاهرش خیلی ترسناک اومد سمتمون.اولش سگه یجا استفراغ کرد.بعد اومد جلوتر.کنار یکی از دوستام.دوستم درحالیکه ترسیده بود روشو اونور کرده بود..و مثه اینکه سگه وقتی از کسی رد میشد که نمیتونست گازش بگیره استفراغ میکرد. بعد که دوستمو اونجوری دید ازش گذشت.چیزایی که استفراغ میکرد خیلی زیاد بودن و مایع بود و رنگ سیاهی داشتن..بعد اومد سمت من. من حتی نمیتونستم بلندشم فرار کنم..من از شدت ترس همون جور که نشسته بودم چشامو بستم..وقتی نزدیکم شد فکر کرد من مُرده م به خاطر همین پوزشو مالید به انگشت سوم دست راستم.. بعد از خواب پریدم..انگاری میخواس از اینکه مرده بودم یا نه مطمئن شه.میشع لطف کنید تعبیرشو بگید.

نریمانsays:

سلام خواب دیدم دنبال سگی که میشناسم میگشتم و هوا تاریک بود در راه دوتا سگ نر خوابیده میدیدم که بهشون سنگ پرتاپ میکردم بعد همون سگ ماده که میگشتمش پا شد و به طرفم دوید و خودشو انداخت روی من و داشت صورتمو لیس میزد البته از سر دوستی، بعد یک گربه سفید و دوتا توله سفیدش اونجا بود و سگ انگار حرف میزد و بهم میگفت برای این گربه های کوچیک غذا اوردم

Kobrasays:

سلام وقت بخیر،خواب دیدم یه جایی هستم شبیه خونه ،کلی توله سگ با رنگهای متفاوت دور و برم هستن که دارن با من بازی میکنن و به دست و پام میپیچن ،تو خواب از بودن با اونا حس خوبی داشتم ، ممنون میشم تعبیرش و بگید.

م.قsays:

سلام. خواب دیدم ی سگ بزرگ زرد اهلی مال خاله ام هست و تو راهرو خانه قبلی پدربزرگم پشت سر خاله ام آروم راه میره هرجا خاله ام میره و منم ی سگ کوچک دارم که داشتم جلوم به حالت بازی بالا و پایین میپرید واق واق میکرد به حالت بازی کردن ...خاله در شرایط بیداری بسیار مومن هستند و عجیب بود سگ داشته باشن. متشکرم

ساراsays:

سلام و تشکر از پاسخگوییتون خواب دیدم یکی از شاگردام که دختر بچه ست توی خوابم پیش یه سگ زرد کم رنگ بود اون سگ با بچه هی داشت بازی میکرد و دستش رو بو میکرد و بوس میکرد و لیس میزد بعد منم اومدم ایستادم پیششون دستمو که دراز کردم سگ دست منو گاز گرفت ولی اصلا دردم نیومد با من مثل اون دختر مهربون نبود

سمیرا احمدیsays:

با سلام و خسته نباشید. دیشب خواب دیدم که گله ای سگ بدنبال منو خواهرام هستن. من با یکی از خواهرام به امامزاده ای پناه بردیم. یکی از سگها همچنان بدنبال خواهر دیگرم میدوید. ممنونم از تعبیر زیبای شما

زینبsays:

سلام دیشب خواب دیدم تو کوچه چنتا سگ دنبالم کردن و من خیلی ترسیدم و فرار کردمو درو بستم خاستم ببینم تعبیرش چیه ممنون

زینبsays:

سلام دیشب خواب دیدم تو کوچه چنتا سگ دنبالم کردن و من خیلی ترسیدم و فرار کردمو درو بستم خاستم ببینم تعبیرش چیه ممنون

شیواsays:

سلام من خواب دیدم که در روستا هستم و اونجا مادر بزرگم هم بوود نمی دونم چی میشه که تصمیم می گیریم بربم بیرون قدم بزنیم من و مادربزرگم میریم بیرون در محوطه‌ی بیرون پر سگ بود ما از کنار سگ های بزرگ و سیاه سفید رد میشدیم و اونا با ما کاری نذاشتن و من مرتب تو ذهن خودم می گفتم نباید بترسم اونا که هنوز حمله نکردن و با مادر بزرگم از کنارشون رد میشدیم تا اینکه به جایی رسیدیم که یه خرس سیاه وبزرگ   اونجا بود که ترسیدیم  و  برگشتیم تو مسیر برگشت سگ ها بد نگامون می کردن و من  هم دیگه نمی تونستم  جلوی وحشتم رو بگیرم با مادر بزرگم سریع خومون رو بع در رسوندیم   در حالی که یکی از سگ های بزرگ تعقیبمون می کرد  ما به داخل رسیدیم و من سریع در رو قفل کردم تا سگ های دیگه نرسیدن  از پشت در همین جوری دیگه صداشون رو میشنیدم که پارس می کردن  تا اینکع  در زدن و یه ماشین اومد دم در  گفتن برادرمه  ومن همجنان می ترسیدم سگ ها بیان  ولی خب برادرم اومد داخل و همین اما کل خواب حس ناامنی و تاریکی می کردم

مهدیsays:

سلام من دیشب خواب دیدم که توی ی صحرا بودم ک ی خونه اونجا بود و رفیقامم بودن ی اقای خیلی بزرگ جثه و فلج هم اونجا بود ک واسم از فلجیش میگفت ک چجوری شده بعد ب یکی دیگه میگفت ی کارایی واسش انجام بده اما من میرفتم ک انجام بدم واسش اما نمیشد هردفعه خواستم از خونه برم بیرون سگای صحرا بهم حمله میکردن و بازم میومدم داخل بار ۴ گفتم از ی راه دیگه میرم ولی بازم سگا حمله کردن باقیشم یادم نیس خودمم فلج هستم تعبیری داره یا پریشانه؟؟؟

فاطمهsays:

سلام ببخشید من خواب دیدم که ناگهان به سگی خالدار سفید با خالهای سیاه برخورد کردم و هردو ترسیدیم و کمی عقب رفتیم و سگ وحشی نبود واینکه من هر خوابی که درمورد سگ میبینم توی یک جای خاصی برام اتفاق میافته یعنی همیشه توی یه خیابونی هستم و اونجا با سگ برخورد میکنم لطف بفرمایید تعبیرش چی میشه

آزادهsays:

سلام .دیشب خواب دیدم دم در خونه مادرم یک سگ نشسته وقتی خواستم برم سمت در به من حمله کرد و به حرف اومد وبهم فحش داد

a.bsays:

سلام من امروز نمیدونم قبل از اذان صبح بود یابعدش ولی خواب میدیدم که وسطایه خوابم دیدم یه جایی هستیم وداریم باماشین میریم یادم نیست کی راننده بودوکی کنارم ولی ازیه جایی داشتیم میگذشتیم که من سگ های خیلی زیادیو میدیدم که عادی بودن هرچی بیشترمیرفتیم سگ های بزرگتری بودن اخرین سگم یه سگی بود که به حدی بزرگ بود که رنگش قهوه ای وقرمز شده بود ازبزرگی مثل خرس بود ودرحال زدن یه بچه سگ باچوب خیلی نازک بودومن خیلی ترسیده بودم درخواب ونگران یه چندتا ادمی که انگار خانم بودن.بودم ولی اون ادماانگاراصلا نمیترسیدند بعدم که رد شدیم.ممنونم تعبیرشو بگین

فریده فریدsays:

با سلام من خواب دیدم یه سگ خیلی مهربونی دارم ولی بیرون از خونست و هروقت میخواد بیاد داخل کلا با آب خودشو میشوره و من خیلی حس خوبی بهش داشتم ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید.

زهراsays:

سلام وقت به خیر. دیشب مادرم خواب دیده یه سری از اقواممون یه سگ بزرگ قهوه ای رو میارند خونه ما و میبرند تو زیرزمین خونه ما نگهش میدارند.‌مادرم میره و اعتراض میکنه که باید سگ رو از خونه ما ببرید بیرون.‌هر کجا خودتون هستید ببرید اونجا. ما تو زیر زمین خونه امون نماز هم میخونیم.‌ مادرم اون سگ رو از خونه بیرون میکنه.‌ سگ آروم بوده و اصلا حمله هم نمیکرده.‌ به راحتی بیرونش میکنه.‌ ممنون میشم‌تعبیرش رو بفرمایید.‌ با تشکر.

زهراsays:

سلام استاد و ممنونم از شما بابت تعبیری که فرمودید. فقط یه نکته ای رو میخواستم خدمتتون عرض کنم که ما با اون اقوامون بر سر یه موضوع ملکی اختلاف داریم و از راه دادگاه طرح دعوا کرده ایم. تعبیر این خواب میتواند به موفقیت مادرم در آن دادگاه و نقش بر آب شدن طرح هاو نقشه های آنان بشود ؟! با سپاس فراوان

امیرsays:

سلام و درود ...خواب دیدم جلوی یک مغازه تعدادی زیادی نان بود که من هم یک بسته پر میکردم و میگرفتم .....و زمین هم فک کنم باران باریده بود یکم خیس شده بود ...بعدش من با نان راه خونه را میگرفتم و در راه گله ی گوسفند از جلوم رد میشد بعدش یک سگ ماده به طرفم میومد و منم خوشحال میشدم و یکم بهش نان میدادم ولی اون پا فشاری میکرد و زیادتر میخواست و من یک سنگ خیلی کوچیک را بر میداشتم بهش میزدم فرار میکرد

Shahimsays:

سلام، من خواب دیدم توی حیاط خونه پدربزرگم هستم و دوتا سگ بزرگ قهوه‌ای اومدن .یکیشون اومد جلوتر و ازم پرسید چندتا سگ اینجا دارید منم بهش گفتم همین یه سگی اینجا بستیم رو داریم،رفت یه دستی به سر سگمون( ماده و دوبرمن) کشید و گفت همین،گفتم آره. یکدفعه دیدم می‌خواد حمله کنه.گفتم نه اون طرف خونه بازم سگ داریم.گفتم الان میرم از عموم جاشو میپرسم وبهت میگم.فهمید که می‌خوام فرار کنم پس دنبالم کردن ،منم به سمت داخل خونه دویدم و از بقیه کمک خواستم .عموم یکیشون رو با تفنگ زد و اون یکی فرار کرد ولی موقع فرار می‌گفت دوباره برمی‌گردم.

na shsays:

سلام. من خواب دیدم همراه با خانوادم از ی مکانی خارج شدیم ی سگ ولگرد سفید که قیافه بدی هم داشت دنبال من میومد منم یکم ازش میترسیدم به برادرم گفتم با من بیا از این سگ میترسم ولی نیومد.بعد سگه به من پارس میکرد کسیم باهاش کاری نداشت اخر سر خودم عصبی شدم سگه یه مکس کرد ترسید فرار کرد.

عرشیاsays:

سلام خسته نباشید من خواب دیدم که با مادرم در حال قدم زدن بودیم و یک سگ کوچک سفید در دست او بود و از دور پسری همراه سگش که داشت میومد سگش جلوتر از خودش آمد مادرم سگ کوچک را رها کرد و سگ بزرگ که سفید رنگ بود سگ کوچک را خورد و هرکاری هم میکردم نمی‌ترسید

حجت رضاییsays:

دیدم دارم با ماشینم میرم و بعد رسیدم به ته جاده که دیدم جاده خاکی شد و دیدم دور دست تعداد زیادی سگ درشت که بیشترشون سیاه بودن ولی خاکستری و سفید هم توشون بود و پر هیبت بودن و ترسیدم و دیگه جلو نرفتم و خواستم دور بزنم و برگردم

فاطمه محمدیsays:

من در خواب دیدم به همراه خواهرم کوچکترم در زمین کشاورزی هستیم و چندین سگ آنجا هست که 2تایشان گویی مرده بودند ما می خواستیم از بقیه شان فرار کنیم ولی آنها خیلی کاری به ما نداشتند

فاطمه هدایتیsays:

سلام ممنون از سایت خوبتون خواب دیدم ی سگ ک لباس مردونه پوشیده بود و رو دوپا راه میرفت تو سالن بود و همه میخاستن بندازنش بیرون داشت ب همه حمله میکرد وقتی که داشت میرفت بیرون من رفتم تو سالن اومد ب من حمله کنه ک رفتم تو اتاق و اونم پرید تو اتاقم منم ب زور با این ک میترسیدم از اتاق انداختمش بیرون

اروینsays:

سلام خواب دیدم در باغ کیویمون هستم با پدرم شب هوا تاریکه یهو یه صدای وحشتناک بچه اومد پدرم کمی با من فاصله داشت یهو با سرعت خیلی زیاد دوتا سگ گرگی بود فک کنم دقیق نمیدونم ولی دوتا بودن نژادشو کمی ترسیدم دوتایی با سرعت خیلی زیاد اومدن روم منم نشستم و دراز کشیدم که دستمم سر گذاشتم له تشم یهو اومد از من رد شدن رفتن ب من هیچی نشد منم زود از خواب پریدم

ستایشsays:

سلام استاد. خوابی بسیار عجیب و نگران کننده دیدم. خواب دیدم سه تا سگ که رنگ غالبشان سفید بود اما رگه هایی از رنگ مشکی هم داشتند، در یک اتاق مقابلم به حالت دراز کش و مطیع قرار دارند. اشخاصی دیگه ای هم توی اتاق بودند که اصلا خاطرم نیست چه کسانی بودند فقط بهم گفتند این سه تا سگی هست که نذر کرده بودی!!! بعد سیخهای کباب روی پارچه سفید تمیز قرار می دادم روی بدن سگها می گذاشتم و سگها هنوز زنده بودند و (انگار کباب ها آماده سرو بودند و بدن سگ ها مثل میز غذاخوری مورد استفاده قرار می گرفت) و پارچه که میخواستم روی بدن سگ بندازم سگها آروم خودشون رو روی زمین مینداختن انگار باهام همکاری می کردند. توی خواب خودم همش متعجب بودم که چطور ممکنه سگ نذر کرده باشم. نگرانم. میشه تعبیر بفرمایید. این روزها آشفتگی زیادی رو تجربه می کنم

میم قیمیsays:

سلام خواب دیدم یه محفلی هست با دوستام شرکت میکنیم همه هنرمند و آرتیستها دور هم جمع میشیم گپ میزنیم راجع به هنر و جامعه،توی خواب من با اونها نشسته بودم یکی از خانومهای اونجا یه سگ سیا و سفید ازین پشمالوها داشت سگه اومد بغل من من بردمش توی اتاقم منو میبوسید من میبوسیدمش خیلی احساسی بود انگار میفهمید منو. من دیدم صاحبش ناراحت شده سگ رو پس فرستادم ولی سگه ولم نمیکرد از پشت در بزور سرش رو میگرفت لای در من راهش نمیدادم که بهم وابسته نشه،و وحشی نبود خیلی عاطفی . ببخشید تعبیرش چیه؟

Asays:

با سلام واقعیتش خواب دیدم در محل کار پدرم دوتا سگ هست که یکی زرد و درشت هیکل و ظاهرا نر و دیگری توله سگی سفید بود که من با آنها رابطه خوبی داشتم حتی حرف های منم میفهمیدن در همین آن یک سگ ماده سیاه شکاری با توله اش اومد نزدیک من کمی بو کرد بعد در همان فاصله شروع به پارس کردن کرد خواستم نوازشش کنم اما اجازه نداد و عصبانی بعد رفت یه گوشه تا توله اش رو شیر بده حتی وقتی هم نگاهش میکردم بازم پارس میکرد بعد چند دقیقه خانمی از دور دست اون سگ رو صدا زد و فهمیدم صاحبشه و اون سگ رفت اگه میشه لطف کنید و تعبیرش رو بگید با تشکر

fesays:

من خواب دیدم یک سگ سفید بسیار بزرگ و زیبا را سر بریده اند و سر آن را روی ماشین گذاشته اند و من و پدرم هم به آن ماشین نزدیک می شویم اما من از آن سگ بسیار میترسم

شادمان شفیعیsays:

استاد سلام من دیشب خواب دیدم یه توله سگ به نسبت لاغر سفید دنبالم میومد عادی دنبال میومد منم خوشم نمی اومد دست گذاشتم رو گردنش خفش کردم بعد اون دیگه گم شد دنبالم نیومد ممنون از سایت خوبتون

صادقsays:

سلام من خواب دیدم که با دوستم در صحرا در حال مسابقه دادن و دویدن هستیم و دوستم جلو تر از من میدوید که ناگهان چهار سگ به او حمله کرده اندو من هم از ترس به این طرف و آن طرف میدویدم برای کمک اما هیچکس نبود

محنا میرزاییsays:

سلام خواب دیدم تو یک دریای پر از موج و پرتلاطم با شوهرم رویک تکه چوب بودیم ب سختی رسیدیم ب ساحل اونجا چن تا سگ زرد بود ک داشتن مارو گاز میگرفتن ما ب هر بدبختی بود ازشون فرار کردیم و رفتیم روی همون تکه چوب و ب دریا برگشیتم ولی اینبار دریا اروم شده بود

alirezasays:

باسلام‌خسته‌نباشید,خواب‌‌دیدم‌من‌وخواهرم روی‌یه ‌جایی‌سکومانندی‌نشسته‌بودیم که‌دوتاسگ یکی زردویکی سیاه دارن به‌سمتون حمله ورمیشن که من به‌خواهرم گفتم فرارنکن وایشون فرارکرد که سگ زردپای خواهرموگرفته بود امامن‌وایستادم وسگ سیاه بهم نگاه میکردوپارس‌میکرد بعدش ساکت شد ممنون‌میشم‌تعبیرشوبگید

منصورsays:

سلام.خواب دیدم توی برف دارم میام یک عده زیر برف قایم شدن مثل دزدا ومن اونا رو دیدم توی برفا بسرعت دویدم واونا رو رد کردم رسیدم به جایی که دونفر اونجا بودن با تعدادی سگ به اونا گفتم که یه عده اونجان ویک نفر از اونا با تعدادی سگ رفتن سراغ اونا واونیکه پیش من موند با دوتا سگ که یکی از اون سگها سفید بود و بچه اساس ترس میکرد که بهش گفتم نترس وسگ سفیدهیک لامپ روی زمین بود که جلوی نور لامپ رو میگرفت تا دزدا اونجا رو نبینن به اونم گفتم که لازم نیست بترسی وجلوی نور چراغ رو بگیری.

Maryamsays:

باسلام خواب دیدم توی جنگل هستم از روبرو سگی ب شگل سیاه وسفید بسمتم میاد و من از ترس وارد ی جایی شدم و در وبستم و سگ همچنان پشت در بود ولی نتوست داخل بشه

minasays:

سلام خواب دیدم که سر سگی را در دستهای خود دارم خیلی بزرگ بود و ان را به خونه پدرم میبرم که دم در حیاط میبینم خانوادم تو حیاط هستند داخل نمیرم،یکی از برادرام و مادرم می ایند که سر سگ را از من بگیرند،درحالی که سر سگ داشت از هم جدا میشد من زبان سگ را گرفتم و سر سگ را به دست برادرم دادم احتاط میکردیم که به لباسمون نخوره ولی پیراهن مادرم کمی خونی شده بود که مادرم گفت اشکال نداره عوضش میکنم، ممنون

فاطمهsays:

سلام وقت بخیر. دیشب خواب دیدم خاله ام با دوستش و پسر دوستش خونه مون(خونه قبلی مون) مهمون هستن. پسر دوست خالم یه سگ قهوه ای داشت که با خودش آورده بود توی خونه. منم دائم بهش می گفتم باید بره بیرون نگران نجسی سگ بودم، و جالب اینکه مامان من خیلی حساسه اما توی خواب با سگ مشکلی نداشت و سگه از دستش غذا می خورد( در خواب تمام مدت استرس وجود سگ رو توی خونه داشتم و با صاحب اش برای بیرون بردن سگ از خونه مون دعوا می کردم). ممنون میشم تعبیرش رو بفرمایید. مرسی

اناهیدsays:

سلام من خواب دیدم یه سگ بزرگ امده بود داخل خونمون و حرف میزد و به همه دستور میداد بعد با پدرم درگیر شدن و پدرم رو کشتن تو خواب همه خیلی وحشت داشتیم

Zahrasays:

با سلام و وقت بخیر خواب دیدم از کنار بیابانی رد شدم و بر سر تپه ای دود آتشی به چشم میخورد و سگی بر فراز تپه بود، با نگرانی به سگ که طوسی رنگ بود نگاه میکردم که نکند تو آتش بسوزد که در کمال تعجب دیدم سگ با دندانهایش تعدادی پتو بر روی آتش انداخت و تمامی آتش و دودهایی که میدیدم خاموش و از بین رفت، بلافاصله دیدم تعدادی حیوان که فقط میمونش تو ذهنم مونده به طرف سگ رفتند و همه حیوانات (حیوانات جنگل بودن به نظرم) با خوشحالی همدیگر رو بغل میکردن!!!

آذرsays:

با سلام خواب دیدم برای وضو گرفتن وارد حیاط خانه یکی از اقوام دور در روستایی شدم {آن خانه سالهاست از بین رفته و ویرانه شده } وقتی وارد شدم یک سگ بزرگ خیلی زشت طوسی رنگ که خیلی گرسنه هم بود به طرف من حمله کرد و من از ترس نتونستم فرار کنم و سگ گازم گرفت ولی اصلا درد نداشت و بعد آروم شد .تعبیر این خواب چیه با تشکر .

ایمانsays:

سلام خواب دیدم با مادرم سوار موتور سیکلت هستیم که مادرم رانندگی میکنه سر راه یه ماشین میگیره جلومون که ردش میکنیم من بهش ناسزا گفتگو فرار کردیم بعد رفتیم دم یه خونه که توش همسرم هم بود ۲ تا سگ سفید با خال سیاه داشتن من و همسرم روی مبل نشسته بودیم که پشتمون پاسیو بود داشتن سگارو تو اونجا میشستن قطره های آب میپاشید به صورت همسرم من ممنون

هلیsays:

سلام.من خواب دیدم با خواهرم و همسرشون رفتیم به مسجد و اونها میرن داخل ولی من میخوام برم دستشویی که توی حیاط مسجد کنار حوض سگی رو میبینم که خودش رو میکوبه به اینور و اونور و همه دورش جمع بودن،ولی من میترسم با خودم میگم که از اونور برم بهتره،از اونور که میرم شلوغ نبود ولی دیدم یه سگ کرمی تغریبا بزرگ داره سگ دیگه ای که همون شکل و شمایل رو داشت رو میخوره ،تغریبا بیشتر از نصف سگ دیگر رو خورده بود ، منم کلا بیخیال شدم و خواستم که برگردم نمیدونم چیشد که خودمو خونه مادر بزرگم دیدم که مادر بزرگم و بابام کنار هم نشسته بودن منم ماجرا رو گفتم براشون اونام تعجب کردن... چه تعبیری میتونه داسته باشه؟؟؟

طناز خزاییsays:

سلام من خواب دیدم با اقوام بیرون رفتیم بنزین ماشینمون تموم شد دوتا ماشین بودم وتو هردو ماشین جمعیت زیاد بود پدرم رفت بنزین بزنه بزنزین که زد ماشینا چند متر از پمپ بنزین رفتند پایین تر ومنو مامانم از ماشینمون پیاده شدیم وبسمت پدرم رفتیم بهوای اینکه سه نفری تا پارک پیاده میام وشما باماشین برید ب پارک که رسیدیم ی سگ خیلی خیلی بزرگ وسیاه دیدیم اول بلند شد وبعد دوباره نشست خوابید خیلی اروم بود میخواستیم جا که بندازیم من موافق نبودم ومیگفتم ممکنه سگه وحشی بشه و خطر ناکه ومن از جایی که سگ بود دور شدم وپدرم گفت کاری باما نداره وارومه در حالی که سگ خیلی بزرگ و سیاه بود

asays:

سلام دیشب خواب دیدم که روی پله های طبقه دوم خانه ای که چند سال پیش اونجا زندگی میکردم نشسته بودم. سگی رو کمی دورتر از خودم دیدم. در خواب اون سگ اهلی و آشنا بود و من به خودم میگفتم نباید از اون بترسم، کاری با من نداره. درهمین فکرها بودم که پارس کرد و بعد نزدیک شد. دستهام و سرمو رو زانوهام گذاشته بودم و سعی میکردم نترسم. سگه نزدیک شد و لباسهامو از جلو لیس زد. یه کمی خیسیشو احساس میکردم. یه تار از موهاش هم رو لباسم مونده بود ترسم یکمی بیشتر شده بود ولی انگار بعدا رفت.رنگ سگه فکر کنم زرد بود

Yashilshamssays:

سلام و وقت بخیر، ببخشید من خواب دیدم، توی خواب، سگی داشت گوساله ای رو می خورد، منم هر کاری کردم می خواستم نزارم برخوردش ولی خورد. خواستم ببینم تعبیرش چیه.

علی حسینیsays:

سلام ببخشید من دیشب خواب دیدم دارم در بازار سرپوشیده گشت و گذار میکردم و وارد یکی از سراهای بازار شدم دیدم یکی از دوستان همکلاسی دبیرستانم شاگرد یک مغازه کوچک لوازم صوتی تصویری شده بود بعد از سلام و احوالپرسی از او جدا شدم و به قسمت دیگری از بازار سرپوشیده رفتم و وارد سرای دیگری شدم که فقط یک مغازه درحال تخریب اونجا بود که من خیلی متعجب شده در حال نگاه کردن بودم که ناگهان یک سگ بزرگ قهوه ای رنگ که گویا نگهبانی از اون مغازه میکرد بیرون آمده شروع به واق واق کردن کرد و من ابتدا غافلگیر شدم ولی بدون فرار چون طبیعت رفتار سگ را میشناختم پا و دستانم را باز کردم تا بزرگتر بنظر سگ برسم و شروع به دویدن به سمت سگ کردم و چند سنگ از روی زمین برداشتم و بسمتش پرتاب کردم و یکی از اون سنگ ها به بدن سگ و دیگری به سر سگ برخورد کرد و سگ فرار کرده به داخل مغازه پناه برد و درب هم بست و من هم از فرصت استفاده کردم تا کسی نرسیده بود از آنجا دور شدم و روز بعد در خیابان انتهای بازار شهرمان در حال قدم زدن بودم و قصد ورود به بازار را نداشتم که همان سگ به همراه صاحبش و سگی دیگر را در سمت دیگر خیابان مشاهده کردم سگ با دیدن من از دور چند بار واق واق کرد ولی من بدلیل حضور صاحبش بسرعت از محل دور شدم و وارد خیابانی که به موازات بازار شهرمان هست وارد شده و با خیال راحت به قدم زدن خودم ادامه دادم.

امیرsays:

سلام خواب دیدم که در یک مدرسه ای هستم و نقاطی از حیاط برف روی زمین بود و یک دوستم با یک پسر دعوا میکرد و منم خیلی هیجان زده بودم که کدومش با زورتره...بعدش دیدم با دوتا از دوستم از یک جایی میگذریم و شب بود و به دوستام میگفتم که کجا میرید آفتابگردان ها اون یکی طرفه ولی اونا نمیومدن و منو مجبور میکردن که با آن ها برم و بعدش یک سگ پارس میکرد و یک مردی با سرعت میومد و سگو میزد و یک سگ دیگه هم به طرف من میومد و پارس میکرد .

لیلاsays:

سلام من خواب دیدم که یک سگ سفید داشت وارد پارکینگ ما می شد بعد من داداشم که کوچیکه بیرونش می کردیم بعد اخرشم که رفته بود بیرون دستم رو گاز گرفت (روبه روی خانه ی نا زمین خاکی است)در رو به روی خونمون هم سگ زیاد بود البته من فقط سگ قهوه ای را دیدم

فاsays:

باسلام، بنده خوابی دیدم که گویا یک سگ سفید بزرگ که خیلی هم ارام و مطیع و سالم بود دم در خانه پدر بزرگم( پدر بزرگم فوت کردن ) هست، که انگار مال من بود، در خانه نشسته بود و مال من بود، حرف هام رو گوش میداد و مطیع و مهربون بود، حس کردم نر باشه و خیلی تمیز بود و از نژاد هاسکی بود.

زهراsays:

سلام من خواب دیدم در یه زمین بزرگ هستم و یه دونه سگ مشکی کوچیک وارد شد و بعد یه عالمه گوسفندزرد به دوره سگ مشکی جمع شدن انگار میخاستن از سگ مواظبت کنن بعد یه سگ رنگی اومد باز یه عالمه گوسفند اومدن سمتش....تعبیر چیه؟

مهدیsays:

سلام . مادرم خواب دیده رفته حرم مولا رضا سلام داده و دیده با دوستاش میخاستن برن بازار ولی مادرم گفته من که پول ندارم و نرفت و برگشت دوباره مو لا رو سلام داده بعد دیده داخل خونمونه بعد لباس پوشیده که بره ارایشگاه بعد رفت بیرون دید که ده تا سگ هستن بعد برگشت خانه

زهرهsays:

سلام خواب دیدم که اول صبحه و هوا تاریک منم کنار جاده وایسادم تا ماشین بگیرم برم دانشگاه ولی ماشینی نگه نمی داشت که یهو یه سگ مشکی یا قهوه ای پررنگ واق واق کنان سمتم میاد و هی خودشو بهم می مالونه و پامو گاز می گیره که یهو یه ماشین نگه می داره من سریع تو ماشین می شینم.یه پیرمرد و خانم جوون وقتی این صحنه رو می بینن برام نگه می دارن و منو می برن خونشون ولی بچه هاش از دیدن من خوشحال نمی شن.انگار که یه فرد اضافی باشم.یکی دو روز اونجا می مونم و بهشون تو کارای خونه کمک می کنم و در آخر هم به عنوان هدیه چند تا جوراب نو داشتم که بهشون میدم جای گاز سگ هم یادمه که جای دندوناش مونده بود رو پام ولی زخمی نشده بود.همچنین دیدم که کلی وسیله مادرم می ذاره تو مغازه لباس فروشی که بفروشم ولی یهو مغازه خیلی شلوغ میشه و وقتی خلوت میشه من می بینم که خیلی وسایلو دزدی کردنو بردن.

طلاsays:

با سلام. خواب دیدم که توی حیاط خونمون ایستادم. از توی کوچه صدای سگ میاد خیلی ترسیدم. دویدم و داشتم که در رو میبستم حمله کرد که بیاد تو پوزش لای در گیر کرد اما در رو هل دادم و موفق شدم در رو ببندم و نیاد تو. یک سگ خاکستری رنگ بود. تعبیرش چی میشه؟ با تشکر

پریsays:

سلام من دیشب خواب دیدم ی سگ سفید کوچولو ازنژاد اشپیتزدارم ک بغلش کردم و باخودم بردمش بیرون و میبوسیدمش بعد انقد گشتیم ک تو بغلم خوابش برد منم نوازشش میکردم و عاشقش بودم تعبیرش چیه؟ممنون

مهساsays:

باسلام وخسته نباشید.خواب دیدم یه سگ بزرگ و سفید و زیبا تو خونمونه که خیلی هم مهربون بود و مدام دنبال من میمد و خودش رو لوس میکرد..منم اصلا نمیترسیدم ازش و به سرش دست میزدم.ممنون

صادقيsays:

سلام من خواب ديدم رفتم به اتاق خواب و ديدم كه شوهرم روي تحت خوابيده و يك سگ سياه بزرگ كه پشم و مو ندارد و انگار چرمي است روي شوهرم افتاده است و وقتي من در را باز ميكنم برميگرده و من رو نگاه ميكنه و از روي شوهرم هم بلند نميشه ميشه تعبيرش رو بگيد؟

فرهیsays:

سلام...وقتتون بخیر...من خواب دیدم که یه سگ سیاه کوچک دم دره خونمون بود با چند تا دیگه سگ بزرگ...برای همشون غذا بردم اون سگ کوچک رو هم باخودم اوردم توخونه وازش مراقبت کردم...بعد معلوم شد که اون سگ صاحب داشته ومن اونو به صاحبش تحویل دادم...بعد من یه سوال فقط از صاحب اون سگه پرسیدم که چند سالشه سگتون...گفت ۹۰سالشه وخیلی عمر میکنن این نژاد سگ..تعبیری داره؟ممنونم

فریناز...says:

باسلام. خواب دیدم من و نامزدم تو اتاق خونه ما خوابیدیم و یسگ سیاه هار از پنجره اتاق میاد داخل اتاق و نامزد من از رختخواب بلند میشه و فرار میکنه در اتاق هم میبنده و منو تنها میزاره و سگ میاد سمت من که گازم بگیره اول به من زل زد نگاه کرد منکه جرات بلندشدن و فرار کردن نداشتم سر جام موندم و از خدا کمک خواستام که سگ بطرز عجیبی منو رها کرد و رفت و پنجره رو نگاه کردم دیدم یگربه از هم پنجره پرید بیرون رفت ! بعد فوری از اتاق بیرون اومدم دیدم نامزدم تو اتاق دیگه رو کاناپه نشسته و درم بسته که سرش داد زدم که تو خجالت نمیکشی فقط بفکر جون خودت بودی و... و از خونمون انداختمش بیرون و همون لحظه هم حس کردم مرد همسایه هم از خونشون میخواد بیاد بیرون به نامزدم گفتم صبر کن اون بره و تورو نبینه که اینجا بودی بعد تو برو.ممنون میشم تعبیر بفرمایید

ترانهsays:

سلام و خسته نباشید.خواب دیدم یمردی در خیابان چاقو دست گرفته و سر سگهارو میخواد ببره و گوشتش رو بفروشه و یسگ کرمی رنگ بزرگ رو گرفت دستش و سگ با مهربونی به صورت مرد نگاه کرد و اون مرد بدون غفلت سگ رو ذبح کرد و من جلو چشمامو گرفتم که کشته شدن سگ رو نبینم ولی وقتی چشمامو باز کردم دیدم پوست سگ رو کنده سرش رو بریده و مثل گوسفند گوشتشو گذاشته کنار خیابون و میگه شما هم اگر نخرید مردم بی بضاعت و نیازمند میخرن ! ممنون از تعبیرتان

Farensays:

سلام وقتتون بخیر. ..خواب دیدم دارم میرم سرکار حالا نمیدونم کار خودم بود یا بجای کسی داشتم میرفتم ک از خیابونی ک میخواستم برم یه سگ ایستاده بود و من ترسیدم و از خیابونای دیگه هم ک میخواستم برم بازم دم همشون یدونه سگ بود و من مونده بودم ک چیکار کنم ...ممنون میشم تعبیر و بگید.

زهراsays:

سلام. من در خواب دیدم که دارم توی راه قدم میزنم که معشوقم که قبلا دوست بودیم را میبینم و اون تبدیل میشه به یک سگ سفید بزرگ و چشمهاش سبز و نورانی بودن و با اون چشمهاش یک کبوتر که پرواز میکرد گیج کرد و دندان گرفت و کشت و بعد به طرف من نگاه کرد،من ترسیدم. بعد ما خانه اومدیم و چشماش دیگه سبز نبود ولی هنوز سگ سفید بود به طرف من نگاه میکرد و انگار میدونست که من از اون میترسم و ناراحت بود و به طرف در رفت و دم در موند و از اونحا نگاهم میکرد. میشه تعبیرش کنید

سپيدهsays:

با سلام من خواب دیدم که خونه حیاط داری داریم که از دیوار خونه همسایه بغلی دو تا سگ یکی سفید ویکی سیاه وسفید و زیبا وارد خونه ما شدند و وارد اتاق شدند و پدرم سگ سفید و نوازش کرد بعد هم با اینکه خیلی بزرگ بودند رفتند یه گوشه خونه نشستن کلی هم مهمون داشتیم

سحرsays:

سلام خواب دیدم همسایه ی سابقمون حین ناهار خوردم ما میاد توی حیاط با چند تا برگه برای کار اداری و یه توله سگ خوشگل و مهربان و زیبا رو هم با خودش میاره، و میده به من ! من اون توله سگ و خیلی دوس داشتم و کنار من میخوابید و خواهرم هم براش از لباسهای تن خودش لباس میدوخت واسش ! توی خواب خیلی دوسش داشتم و حس خوبی بهش داشتم

فاضلیsays:

سلام من خواب دیدم که صدای سگ میادو همه ترسیدن و رفتن داخل خونه ازپنجره نگاه کردم یک سگ خیلی عجیب دیدم که اصلا تو دنیای واقعی وجود نداره ترکیبی از ببرو سگ بود بعد جلوش یه پای انسان بود ک از رون قطع شده بود صاحبش اومد بالا تو خونه ی ما من فرار کردم ولی درو شکست و گف میام میبرمت من هرچی گریه میکردم خانوادم اهمیت نمیداد یجورایی بود انگار اخرای دنیاعه تعبیرش چی میتونه باشه

میناsays:

سلام خواب دیدم که من پیش مادرم هستم ولی هرچی می خواهم به مادرم نزدیکتر بشوم ‌باهاش حرف بزنم یک سگ سیاه پا کوتاه زشت نمی زاره من با مادرم ارتباط داشته باشم

عاطفهsays:

سلام چند وقت پیش خواب دیدم یک گرگ زخمی رو بغل کردم و دیشب خواب دیدم یک سگ سیاه و آروم رو بغلم گرفتم معنی این خواب‌ها چیه؟

نرجسsays:

سلام خواب دو سگ نر و ماده رو دیدم که ماده تازه زایمان کرده بود تو خونمون و سه تا توله دنیا آورده بود انگاری التماس میکردن ک بذارم تو خونمون بمونن منم جا نداشتم ولی در آخر دلم رحم اومد قبول کردم یه صحنه ۳ تا توله رو بردم پیش مامانشون ک شیر بخورن کلی کیف کردم شیر خوردنشونو دیدم و در اخرم چهارمیو جلو چشم خودم زایمان کرد تعبیر داره خوابم؟! مرسی

سینانظمیsays:

سلام خواب دیدم صدای توله سگ میاد،دیدم ظاهراچندنفریه توله سگ مشکی رواذیت میکردن بعدمن رفتم بایه تیکه مقوا گرفتمش گذاشتمش یه گوشه، دوباره توهمون منطقه داشتم ردمیشدم دیدم صدای توله سگ خیلی شدیده،رفتم دیدم دوباره یه توله سگ مشکی بود اما ازیه نژاددیگه دوباره بایه تیکه مقواگرفتمش،گذاشتمش تویه خونه نیمه کاره یاسپردمش به کسی رفتم،اصولاسگ روخیلی دوست دارم امامثه سگ ازیگ میترسم،وخیلی هم چندشم میشه

سینانظمیsays:

سلام خواب دیدم صدای توله سگ میاد،دیدم ظاهراچندنفریه توله سگ مشکی رواذیت میکردن بعدمن رفتم بایه تیکه مقوا گرفتمش گذاشتمش یه گوشه، دوباره توهمون منطقه داشتم ردمیشدم دیدم صدای توله سگ خیلی شدیده،رفتم دیدم دوباره یه توله سگ مشکی بود اما ازیه نژاددیگه دوباره بایه تیکه مقواگرفتمش،گذاشتمش تویه خونه نیمه کاره یاسپردمش به کسی رفتم،اصولاسگ روخیلی دوست دارم امامثه سگ ازسگ میترسم،وخیلی هم چندشم میشه

فروغsays:

سلام وقت بخیر من قبل از ظهر خواب دیدم وارد یه ساختمون چند طبقه خیلی خیلی بزرگ شدم کلی اتاق و راهرو و پله داره و پر از ادمه که اونجا یه پسر همراهم شد و یه مسیری رو با هم رفتیم و صحبت کردیم و بعد گفت کاری داره و رفت دنبال کارش توی راه یه پسر دیگه رو دیدم که قایم شده بود رفتم پیشش همراهم شد،با من که بود پلیس کاریش نداشت بعد یه مسیری با هم رفتیم و باید جدا میشدیم وقتی خواست بره من بغل کرد و چند بار بوسید البته به هم احساسی نداشتیم بعد از ساختمون اومدم بیرون یه حیاط خیلی بزرگ و خیلی سرسبز و پر از گل بود واحساس خیلی خوبی داشتم که یه نفر پشت سرم گفت که دوستان مواظب باشید اینجا گرگ هست داشتم میرفتم که به در خروجی برسم که یه گله شاید بیست سی تا سگ ریختن روم،نه پارس میکردن نه گازم گرفتن ولی کلا وزنشون روم بود و منم دراز کشیده بودم بعد سمت چپم یه خانوم بود بهش گفتم بیا دستم بگیر میترسید گفت زنگ زدم به پلیس بیاد بالا سرم یه دختر تو پنجره اتاق بود دستم گرفتم سمتش گفتم کمکم کن اونم گفت میترسم یه اقایی بود پیش در اونم کمکم نکرد همشون ترسیده بودن منم احساس کردم خیلی نیرو دارم دو تا دستم گرفتم به در خروجی بلند شدم یه دفه همه حیونا پخش پلا شدن رفتن و آدمایی هم که دور برم بودن خشکشون زد که چطوری خودت نجات دادی منم خوشحال از در خارج شدم ویه پیرمرد گفت تو خیلی قوی بیا من ببر اون دست خیابون ،این پیرمرد تو ساختمونم بود ولی محلم نذاشت منم گفتم عیب نداره بردمش اون دست و کنار خیابون اینقدر سرسبز بود و زیبا و پر از گل و هوا هم عالی بعد یاد پسر اولیه افتادم انگار دوس داشتم بیاد ببینمش منتظرش بودم همینطوری راه میرفتم و به گلا دست میکشیدم خیلی زیبا بودن یه مغازه گل فروشی هم بود گلای مصنوعی قشنگی هم داشت و یه دسته گل مصنوعی توش دیدم اندازه یه اتاق مال عروسی بود بعد گفتم عروس چجوری این بلند کنه و ازخواب پریدم

دلارامsays:

باسلام،من خواب دیدم که رفتم خونه دوستم و اون توی خواب سگ داشت.میخواست ببرتم‌تو حیاط دنبالش رفتم و رسیدیم به زیرزمین خونه دیدم یه فضای مستطیل شکل وجود داره که دورش سنگ کار شده برای رفت و امد و سمت چپم چندتا شیر آب وجود داشت که اب میریخت تو اون فضای مستطیل شکل مثل حوضچه بود و از اونجا خیلی خوشم اومد گذشتیم و وارد حیاط شدیم که دیدم یه سگ اونجاست وپر آلاچیقه شب بود نمای جالبی داشت روی یکی از آلاچیقا نشستم و سگ میومد سمت انگار دوست داشت باهاش بازی کنم دیگه به زور سگ‌از من دور کرد و به سگش گفت اگه فلان کار انجام بدی جایزه داری(غذای سگ)دیگه اون رفت دوتاآلاچیق اون ور تر ولی روی ۲تا پاش ایستاده بود و داشت من نگاه میکرد.دوستم ازم خواست براش چیزی بندازم که اون بگیره پرت کردن اون وسیله همزمان شد با دویدن سگ به سمت دوستم که صاحابش بود و به سگش جایزه اش داد و سگه دوید سمت من و زبون دراورد که جایزه ای که دوستم بهش داده رو به منم نشون بده باتشکر از سایت خوبتون

Zasays:

باسلام و خسته نباشید من دیشب خواب دیدم داخل خونه ای هستم که یک سگ هم بود،،اما این سگ از یک سگ دیگه که بیرون خونه بود میترسید و خودشو قایم میکرد،،من هم اومدم و کل پرده ها و کرکره ها رو کشیدم که اون سگ بیرون خونه ،سگ داخل خونه رو نبینه ،،خودمم کمی از سگ بیرون خونه میترسیدم اما از اخر دیدم چشمای مظلومی داشت

سعيديsays:

سلام و درود خدمت شما.خواب ديدم سرايدار ما توله سگ هاي اطراف خونه رو ب ي جاي متروكه ميبره و اونهارو ميكشه و گوشت سگها رو ميداد بيرون.و وقتي من متوجه اين عمل شدم باهاش درگير شدم. تعبير اين خواب عجيب چيه

دلارامsays:

ادمین نمیخوای تعبیر کنی؟😒😒😒😒

الهام رنجبرsays:

دخترم تب داشت در اون حال خواب دیده یه توله سگ سفید رو با ناراحتی دفن می کرده ممنون از شما

mhsays:

سلام . خواب دیدم در منزل قدیمی مادربزرگم سگی به من حمله کرده و دست و پاهای من رو خورده من بدون دست و پا رو زمین افتاده بودم و نمیتونستم از خودم دفاع کنم و سگ داشت گوشت تنم رو هم می خورد و من به آسمان نگاه کردم شب بود و گفتم خدایا تو شاهد باش چقدر به من ظلم کردند و دو تا فرشته هم اونجا ایستاده بودند و مشغول نوشتن بودند و ثبت و ضبط می کردند چون من اونها رو هم شاهد گرفته بودم بر این ظلم . تعبیرش چیه با تشکر

Nasasays:

با سلام. من خواب دیدم دوتا از گربه های تو حیاطمون از پنجره اتاقم توریش رو پاره کردن اومدن داخل داشتم دنبالشون میدویدم که بگیرمشون بکنمشون بیرون ازم فرار میکردم تا یکیشون رو گرفتم توی دستم تبدیل شد به موش اومدم بندارمش بیرون از پنجره همون لحظه یک سگ خوشگل پشت پنجره بود که اونو حل دادم و از پنجره افتاد بیرون «اتاقم طبقه دومه»سگ سالم بود ولی ی خانم که توی حیاط بود بغلش کرد و می‌گفت بی رحمی چکارش داری و هنوز یکی از گربه ها توی اتاقم بود

ستاره ستاریsays:

خواب دیدم توی خیابونم، تولد امام زمان بود و همه مردم مثل هیات های سینه زنی کنار هم راه مرفتند ولی شادی میکردن منم ازشون فیلم میگرفتم با یک دوربین بزرگ بعد یادم اومد کیف دوربین رو جا گذاشتم برگشتم که بردارم توی یه کوچه دو تا سگ مریض رو دیدم یکی سفید با لکه های قهوه ای روشن و اون یکی قهوه ای تیره بود، سگ سفیده چوب توی ران سگ قهوه ای کر من از ترس اومدم کنار بعد سگ سفیده اومد بیرون و در حالیکه قیافه وحشتناکی داشت و دندوناش مثل اسکلت دندون انسان بودمنو نگاه کرد من تو فکر برداشتن سنگ بودم ولی سگه مریض تر از اونی بود که بتونه به من حمله کنه لطفا تعبیرش رو بگین

امیدsays:

با سلام خدمت شما توی خاب دیدم که برادرم صاحب یک سگ ژرمن قهوه ای است و با خودش اورده خانه و اون سگ هیلی اروم و خوشگل بود که یهو دوید سمته من و دسته منو توی دهانش کرد اما گاز سفت که پاره کنه نمیگرفت و اون لحظه که من ترسیده بودم داداشم صداش کرد تا دستمو ول کرد اما بعدش خیلی اون سگ خودشو بمن نزدیک میکرد و من هم نوازشش میکرد بعد یهو دیدم همون سگ توی یکی از اتاقهای خاته رفت که زن داداش(سابقه برادرم) روی تخت خاب بود و پرید به صورت وحشیانه ای حمله به سینه و شکم زن برادر سابقم کرد و انگار سینه اونو داشت گاز میگرفت و از خواب پرید.ممنون

ستارهsays:

سلام.من دیشب خواب دیدم .مادرم برای محافظت از مرغ و جوجه هامون رفته ۴ تا سگ خریده.که هرکدوم از سگ ها حداقل یک متر و ۷۰ قدشون بود. و عظیم الجثه بودن.با مادرم کاری نداشتن و مادرم هم خیلی عادی بود .ولی من ازشون میترسیدم رنگاشون تیره بود یکی دوتاشون قهوه ای تیره بودن یکی هم سیاه بود به نظرم.من همش سعی میکردم ازشون دور باشم ومیترسیدم ازشون ولی اونا کاری با من نداشتن.

درساsays:

سلام من خواب دیدم ک با یه گروهی رفتیم ب تفریح با مینی بوس هم دختر هم پسر هم زن مامانمم همراهمون بود جایی ک رفتیم حالت کوه مانند بود ک سربالایی داشت و کلی خونه هم بود مث روستا تو هواهم خوب بود روز بود تو یکی از خونه ها رفتیم کنار پنجره نشستم افتاب بود بیرونو نگا میکردم بعد یهو خابم پرید ب جایه دیه دیدم تو خونه شیکه نمدونم همون خونه بود فک کنم ولی برعکس بیرونش درون خونه شیک و زیبا بود یکی از دوستام ک زن بود و بزرگ و مامانم همراهم بود تو خونه یه سگی داشتم سفید و خوشگل ازون پشمالوها خیلی ناز بود سرشو هی ناز میکردم خودشو لوس میکرد دنبالم میومد بغلم میگرفتم را میرفتم بوسش میکردم و این خابو صبح دیدم من تعبیرش چی میشه؟!

مریمsays:

سلام من خواب دیدم خونه نشسته بودم یه سگ سیاه بزرگ و یه سگ سفید بزرگ اطرافم بودن .سگ سیاه مهربونی بود ولی من یکم ازش میترسیدم خودشو میچسبوند به من چشماشو میبست و خودشو لوس میکرد هر چی میخواستم جدا بشم باز خودشو کش میداد

زهراsays:

ببخشید نمی خواید یه سری به صفحه تون درمورد تعبیرخواب ماهی بزنید؟؟؟

...says:

خوابیطزتدربز

fatemehsays:

سلام ممنونم میشم جواب بدین من خواب دیدم ی خانواده ۴ نفره غریبه سگی نگه میداشتن و انها براثر ویروسی که سگ داشت بیار شدن و ۳ نفر آنها مرد و ی نفر زنده موند که داشت مصاحبه میکرد و اون سگی که داشتن انگار داشت واق واق میکرد ب! میتونم بدونم تعبیرش چیه؟🙏

نازیsays:

سلام در خواب سگ کوچولو و خوشگل و پشمالو دیدم و از صاحبش اجازه گرفتم که بهش دست بزنم و وقتی دست زدم انگار یه پوست لزج را لمس کرده باشم چندشم شد و بعد یه سگ خوشگل دیگه دیدم به اونم دست زدم دقیقا پوستش لزج بود که تعجب کردم چرا اینجوری ان. چندوقت پیش هم خواب مشابهی دیدم که البته یه پره کوچیک پشمالو بود ولی وقتی دست زدم انگار یه پوست لزج و چندش آور داشت.ممنون میشم تعبیرشو بگین

بارانsays:

سلام من خواب دیدم که در شب تعدادی سگ وحشی فک کنم ده تا بودن نمیدونم همه یک شکل و رنگ تیره دنبالم میکردن و میدویدم