ناشناسsays:

سلام وعرض ادب خدمت شما خواب دیدم در مغازه ای هستم و قصد خرید یک زیلو(زیرانداز) دارم ، فروشنده برام یک زیلوی باریک وبلند آورد و پهن کرد کف مغازه تا ببینمش، وقتی نگاش کردم پسندکردم اما بخاطر اینکه باریک وبلندهست گفتم از این مدل نمیخام، یه دونه میخام که پهن وبزرگ باشه و برای نشستنِ چندنفر جای کافی باشه، بعد فروشند اونیکه پهن کرده بود رو تا کرد و گذاشت سرجاش و یه دونه بزرگترشو برام آورد(ایندفعه شبیه روفرشی بود)

نیایش ساداتsays:

سلام.خواب دیدم تو یه خونه خیییلی بزرگ هستم ک اطاق های بیشماری داره وکّلی نفرهست ک داره قالی های سرخ تمیز پهن میکنن باخودم میگم اینقدرقالی روازکجا آوردن یعنی اینجاچی خبرباشه انگارکدوم مراسم هست ومنم همینجورقدم میزنم وپهن شدن قالی هارونگاه میکنم لطفابگیدتعبیرش چیه؟

مهساsays:

سلام خواب دیدم خونمون عوض شده ی خونه خیلی بزرگ با وسایل قشنگتر و بیشتر و میدیدم که تعداد خیلی زیادی فرش هست اما رنگ زمینه هاشون متفاوته یکی قرمز یکی کرمی یکی ابی و ... کنار هم کنار هم پر از فرش بود و پر از نقش و نگار های زیبا ی یخچال تو اشپز خونه بود و مامان بزرگم هم اومده بود میگفت یخچال های دیگه رو بزارید تو اتاق ولی من دوس نداشتم بعد دیدم برادرم و یکی از پسر عموهام میخوان با چاقو منو بزنن و من فرار میکردم و رفتم به مادرم گفتم

شقایق شریکیsays:

سلام وقت بخیر من خواب دیدم که ی فرش آبی رنگ دارم که اون رو فروختم و به مردم نذری برنج دادم

مsays:

با سلام ؛ تعبیر خواب خودکار و مداد و پاک کن زیر فرش چی میشه؟ ممنون

یسناsays:

سلام من خواب دیدم به یه خونه ای میرم ولی اهل اون خونه اشنا نبودن برام بعد کع میخاستم برگردم خونمون بهم یه چیزایی دادن گفتن مانیازشون نداریم رفتم خونه بازش کردم یه قالیچه کوچک با یه طرح زیبای روی قالیچه که من سریع گفتم چه قشنگه برای زیر پارچه ی ختم قران (چون که درواقعیت قرار بود ختم قران بگیریم)بزاریمش یکی از فرشا حالت پتو داشت ولی از پتو بزرگترمشکی رنگ نرم و لطیف بود یکیش هم نه فرش بود نه پتو تشک بود تعبیر خوابم چیه

مsays:

با سلام بنده همون کامنت یکی مونده به آخریم که گفتین به شرایط بستگی داره بنده پسر مجرد ۲۰ ساله پشت کنکوری هستم تعبیرش چی میشه؟ ممنون

پروانهsays:

سلام استادگرامی،خداقوت،راستش من خواب دیدم که خواستگاری برام اومده که اولش ازچهرش خوشم نمیادولی بعدکه خوب بهش نگاه میکنم کم کم ازش خوشم میادضمن اینکه او وخانواده اش هم تمام شرایطی که پدرم برایشان گذاشته بود(بااینکه سخت بود)روقبول کردن ولی درخواب درخانه ما دارقالی خیلی بزرگی بود که انگارواسه من بود وتقریبا مقداری ازقالی روبافته بودم وپدرخواستگارم ازدارقالی وبافندگی من خوشش اومدوگفت که مارسم داریم اگردخترازپسرخوشش اومده وجوابش مثبته یک چیزی به پسرمیده چه بهترکه یک دارقالی باشه ،برای همون من وخواهرم شروع کردیم به چله کشی یک قالیچه کوچک که اونو به خانواده اون پسره بدیم اینم بگم که من اصلا توبیداری قالی نمیبافم اصلاچله کشی بلدنیستم

TehraniTaranehsays:

سلام خواب دیدم که مراسم پاتختی نامزد فردی که قبلا بهشون علاقه داشتم و الان ازدواج کرده اند در خونه مادر بزرگم بود همه دست میزدند و کل میکشیدند قالیچه منو به عنوان کادو به اون دختر دادند

asays:

سلام دیشب خواب دیدم چند تا از پرسنل خانم محل کارم در یکی از اتاقهای منزلمون مشغول شستن یکی از فرشها هستند. آب چرک فرش کاملا مشخص بود. ناگهان متوجه شدم که اتاق پر از اثاثه و بدون تخلیه اتاق دارن فرشو میشورن. ازشون خواستم تخلیه کنن..

س.ناشناسsays:

سلام صبح خواب دیدم با خانوادم رفتیم خونه ی دوستم دیدنش چند روز قبلتر تولدش بود و ما بعد رفتیم دست خالی هم بودیم خونشون خیلی بزرگ و تو در تو بود و مجلل مادشم بود دوستم با مادرش پچ پچ حرف میزد شایدم از حضورمون راضی نبود خلاصه مارفتیم توی یه قسمتی از خونه که برخلاف بقیه جاهای خونه خیلی ساده بود و چندتا قالی کوچیک کنار هم انداخته بودن خواهرم انکار روی قالی یکم آب ریخته بود در حد یه تنگ آب دوستم ناراحت و عصبانی بود و اصرار داشت که اونجارو باید خشک کنیم چون باباش ببینه عصبانی میشه خواهرم بهش گفت بهم سشوار بده تا خشکش کنم ولی اون قبول نکرد شوهرم رفت شیرینی بخره و بیاره خیلی با دوستم صمیمی و عیاق شده بود و این موضوع منو اذیت میکرد بعد انگار ما رختخوابامونو انداختیم همونجا که قالی خیس شده بود و گرفتیم بخوابیم یه جا هم احساس کردم یکی از قالیهای خودمونو انداختیم رو قالی خیس بعد دوستم اومد بیدارم کرد و گفت پاشو شوهرت فالوده خریده بیا بخور من از دست شوهرم ناراحت بودم گفتم نمیخورم خودت برو

...says:

سلام. متاهل هستم. خواب دیدم یه نفر اومده خونمون داره کمک میکنه دار قالی وصل کنیم برای قالی بافتن. البته یکم از قالی رو بافته بودیم. انگار اون آقا اومده بود برای چله کِشی.درست یادم نیست.

مریمsays:

سلام خسته نباشید دیشب خواب دیدم توی یه فضای تپه مانندی بودم که پر از فرشای قرمز پهن شده بود و به راحتی داشتم راه می رفتم تعبیرش چی میتونه باشه و از طرفی هم خواب دیدم تو یه مکان شلوغ مثل خوابگاه هستم.

الاامیریsays:

خواب دیدم مادر همسرم یک قالی بسیارخوشرنگ قرمز نو روی شانه گرفته و به خانه ماامد و ان را به من داد و من در خواب در دوران عقد در خانه ی مادری ام بودم.در واقع ازدواج کردم و خانه خودم هستم.

سوگلsays:

با سلام همین الان خواب دیدم شوهر سابقم در پشت بام خانه قبلیمان فرش ۶متری میشوید و هربار فرش را به دو یا سه قسمت تقسیم میکند تا به بقیه بدهدو برادرش هم برای اینکار کمکش میکند و من هم برای شستن و تقسیم کردنش کمک میدم ،،و دخترم روی بالکن آویزان شد و افتاد و منم جیغ ،وقتی رفتم پایین ببینم چه اتفاقی افتاده دیدم دخترم نمرده و کنار دخترای فامیل نشسته ولی بدن و صورتش انگار کبود شده بود بخلطر اینکه از بلندی افتاده بود،،،تعبیرش چیه

ناهیدsays:

سلام خواب دیدم خواهرشوهرم با موتور اومده تا باهم فرش آشپزخونه که برای جهازمه رو ببریم خونه من من فرش رو آوردم بازش کردیم پیشش چند تا فرش دیکه هم بود یه فرش دوازده متری یه فرش باریک و بلند که برای راهرو خوبه یه دونه هم پادری که با منگنه به فرش باریک وصل شده بود من گفتم همشو با موتور نمیتونیم ببریم فقط همین فرش آشپزخونه رو میبریم بارونم میومد خواهرشوهرم گفت من میرم تو هم بیا منتظرم من رفتم لباس بپوشم و بیام اما لباسامو پیدا نمیکردم فرشا هم ماشینی بودن

موناsays:

سلام من ظهر خواب دیدم تا با شوهرم نشستیم بعد یهو شوهرم یه زغال داغ پرتاب میکنه و فرش در حالت پرده قرار گرفت و زغال از وسط فرش رد شد و اندازه ته لیوان فرش سوخت بعد دیگه فرش سرجای خودش بود من کلی عصبانی شدم و گریه کردم که چرا همچین بلایی سر این فرش آوردی گفتم تا درست نشه نمی‌بخشمت و داشتم حرص میخوردم، لطفا تعبیر کنید ممنون از زحمات شما

سیدمحمد ضیاsays:

دیشب خواب دیدم که ازپلهای یه خونه دارم میریم بالا پلها خیلی شیک بود و داشت میشستنش بعد رسیدم یه سه تت اتاق بزرگ که سه تا فرش بزرگ انداخته بودن توش یه زنم همرام بود که لباس عروسی تنش بود بعد تو را زنم را دیدم تنها تو ماشین بود با چتد تا مرد غریبه افتادم دنبالشون و گرفتمشون یکی از این مرده گریه میکرد و میگفت به زن من که خاک برسرمن که عاشق تو شدم بعد رفتم شکایت کردم دستش و ۱۰۰ تا شلاق حکمش بود بعد خواب دیدم به یه دخترم و مثل این که عاشق هم بودم رفته بودیم طبقه پایین خونه مامانم بعد مامانم حموم بود داشتم میومد پایین گفتم کسی همرامه نیا ولی اخرش اومد پایین و اون دختره را بوسید دختره میگفت ماخیلی ثروتمندیم خیلی ثروتمندیم بعد خواب دیدم رفتم دستشویی و پاکت سیگار و فنکدم افتاد تو چای دسشویی

ژیلاsays:

خواب دیدم که همسایه قدیمی مان یک فرش خیلی زیبا ودستباف وقرمز اورده جلوی درمنزل قدیمیان گذاشته.وقتی بازش میکنیم تو کوچه میبینم همش پرز وگردو خاکه.من بهش میگم بردار جارو خیس کن جاروش کن اون گردو خاکا وپرزا بره.اونم جارو می کنه.منم نصف دیگشو با جارو پرزاشو میگیرم اونقد خوشگل میشه.میگم کاش منم واسه خونم ازینا میخریدم.بعدش اون خانمه میگه اینو مادرت بافته.حالا نمیدونم دست خانمه جیکار داشت ولی اونم فروخته بودتش میگفت الان میان ببرن.بعد جارو کردن فرش باجاروی خیس فرش هم خیس شده بود

سین.بsays:

سلام وقت بخیر، من خواب دیدم تعداد زیادی فرش قرمز نو و یک شکل دارم که از سقف یه اتاق اویزونشون کرده بودم به ترتیب و منظم و کنار هم ، وقتی دیدمشون تعجب کردم و خوشحال شدم

آسمانsays:

سلام.. دیشب خواب دیدم بخشی از قالی خونه رو که نو نبود از عرض جداکردم (برای کاری که الان یادم نیست چیه) انگار این کار رو قبلا هم انجام دادم ولی پیش خودم میگه عیب نداره دوباره میزارمش سرجاش انگار میشد چسباند و...بقیه خواب یادم نیست ..ممنون میشم تعبیر بفرمایید

محسنsays:

سلام خواب دیدم با دوستم تو خیابون هستیم جایی مثل گودال دو تخته قالی و دو تا پتوی بود دوستم رفت ان ها را بیرون اورد ار گودال شخصی ازمون پرسید اینها را از کجا اوردید گفتیم این ها مال خودمونه از عسلویه اوردیم دیگه قالی و پتو را برداشتیم دوستم گفت یه قالی و پتو برای تو و یکی هم برای من من همش فکر می کردم خب این ها حرامه ما پیدا کردیم

مهساsays:

با سلام. من خواب دیدم یک فرش نو و زیبای ۶متری از مسجد به من و همسرم هدیه دادند. اگه لطف کنین تعبیرشو بگید ممنون میشم.

شیماsays:

سلام، من خواب دیدم من دارم به برادرم میگم علاوه بر دکترا فوق لیسانس تو هم قبول شدم اونم حسودی کرده خونه رو صحنه ی جنگ کرده یه چیزی پرتاب میکنه طرفم که فرش خونمون میسوزه و سوراخ میشه دوبارم سوراخ میشه و میسوزه. پدر و مادرمم تو خونه بودن ، مادرم سعی میکرد فرش سوخته رو درست کنه و بهترش کنه. حالا دوست برادرمه خونوادش خیلی دلشون میخواست بیان خواستگاری من درحالیکه من قبلا چت کرده بودم با دوست برادرم و حرفای زشت و بی ابرویی زده بودم بهش نگران بودم اگه خواستیم باهم چت کنیم میفهمه من بودم ، دوست برادرم میگفت من قصد ازدواج ندارم ولی خانوادش مشتاق بودن ، نمیدونم فهمیده بود یا نه . میشه تعبورش بهم بگید

سارا کریمیsays:

سلام و تشکر از پاسخگوییتون دو روز پیش خواب دیدم با مادرم رفتیم برای خرید فرش ولی فرشهایی که میدیدم بسیار کهنه و پاره و خراب بودن بطوری که اصلا بدرد نمیخوردن همین موقع از خواب پریدم ممنون از سایت خوبتون

الsays:

سلام خواب دیدم رفتم حموم و وقتی از حموم اومدم فقط حوله روی سرم بود. زیر پام یه فرش نویی بود که خودم خریده بودم. بعد که داخل اتاق های دیگه شدم پر از فرش بود و خانم مرجانه گلچین ( بازیگر) خونمون بود و کارم داشت .

ساراsays:

سلام خواب دیدم خواهرم و زن داییم تصمیم گرفتن خونه هاشون رو با هم عوض کنن وقتی رفتیم خونه داییم مرتب کنیم تا اثاث خواهرم بیاریم گفتم این چکاری کردی اول که خونه خیلی بزرگه نمیتونی فرشش کنی بعد نقاشی نشده و زشته خیلی دیواراش نگاه کن خلاصه شروع کردیم به مرتب کردن دیدم داییم اینا فرش های کهنه ای داشتن داییم یکیشون که بهتر بود جمع کرد که ببرن اون یکی خونه و بقیه اثاثا که نیاز نداشتن چیدم یکی از اتاقا که جای اثاث خواهرم باز بشه و چندتا از فرش هایی که خیلی سفت بودن وبرای داییم بود گذاشتم که خونه خالی نباشه ومنتظر بودم خواهرم فرشای خودش بیاره که جایی بندازم نمای بهتری داشته باشه بعد زن داییم اومد و ازم خواست با هم فرش ببافیم

هالهsays:

سلام وقتتون به خیر من نیمه شب خواب های مختلفی دیدم برام جالب بود اول خواب دیدم که در واحد آپارتمان رو باز میکنم میبینم جلو در خونه دو تا فرش قرمز انداختن بعد میگم این که فرش ماست یکی میاد میگه اینا رو جلو در واحد انداختن فرش تمیز تمیز نبود ولی کثیف هم نبود جای دیگه خواب میبینم دو تا دختر بچه دارن میرن بارون میاد یا فقط زمین آب داره یادم نیست فقط یادمه بغلشون میکنم که برسونم خونه یکی این دست یکی دست دیگه ولی تو راه حیوون سگ و گربه اینا نشستن ولی کاری ندارن از کنارشون رد میشیم در آخرم میبینم یکی رفته دم در خونه کلیدش و از مستاجر بگیره منم منتظر ایستادم میبنم یه آقا پسر جوون دستش و حلقه کرد دور گردنم گفت به من تیکه کن تو با دویست هزار پول مشکلاتت حله خواهرمم می بینه همون موقع من این حرفا رو میزنه خوابم مبره انگار

شیرینsays:

سلام من خواب دیدم دنبال کار بودم..ی جایی رفتم با مادرم گفتن اینجا به صورت خصوصی نیرو برای کار میخواد..داخل که رفتم دیدم قالی بافی بود..منم میخواستم بدونم میتونم قالی ببافم رفتم جلو و دست به کار شدم..اما مرده اومد گفت باید به صورت ببافی..تار و پود آویخته به دار رو قشنگ میدیدم که چجوری بهم میبافه..بعد منم امتحان کردم..دیدم منم یاد گرفتم..بعدشم از اونجا رفتم نمیدونم دست به کار شدم یا نه..البته در بیداری و حال حاضر دنبال کار هم هستم.. لطفا تعبیر کنید

سمیه فsays:

باسلام من به نیت خواهرم خوابیدم. وخواب دیدم مشغول شستن قالی هستم و چرک های آن را بیرون می آوریم وحسابی تمیزش میکنیم و چرک وهمه چیز را از آن خارج میکنیم ،تعبیرش چیه ممنون

فاطمهsays:

سلام . وقت بخیر. من رویای صادقه زیاد میبینم .یعنی خوابهام اکثرا تعبیر میشن چه مستقیم چه بصورت نماد..چند وقت پیش خوابی دیدم خیلی برام سواله تعبیرش چیه..خواب دیدم خونه ای خیلی بزرگ دارم و زیبا و دو اتاق را میبینم که مادرم هی از این اتاق به اون اتاق داره مرتبشون میکنه برای فرزندانم (من هنوز فرزندی ندارم ) یکی اتاق دخترانه و یکی هم پسرانه و در کل ترتیب و چیدمان خونه را مادرم انجام داده بود تو سالن خیلی بزرگش چندین فرش دست باف دیدم و یکی از مهمان ها گفت قدر مادرت را بدون همه اینها رو از حرم امام حسین برات اورده و خونتو فرش کرده ..این فرش ها رو به هر کسی نمیدن چطور این کار را انجام داده و ... بیدار شدم. تعبیرش رو بگید ممنون میشم.

محمدsays:

سلام خواب دیدم، بابام یه قالیچه دست باف قدیمی که رنگ کرم داشت ومامانم اونو بافته بود، انداخته روی بخاری یه دفعه اتیش میگیره و بعد تو حیاط خونه، من خاموشش میکنم بعد خودش ترمیم میشه، انگار قبل سوختن ممنون

سحر رادsays:

با سلام. دیشب خواب دیدم. توی یک اتاقی هستم که یکی از دوستان قدیمی بهم یک فرش رنگارنگ نشون داد گفت وسط فرش سوراخ شده و زیرشو یه تیکه پلاستیک مشکی گرفته بود. بهم سوزن و نخ مشکی داد گفت. این سوراخو با این نخ بدوز و رفو کن..منم متعجب ازش پرسیدم این نخ رنگه فرش نیست..تا خواستم شروع به دوختن کنم از خواب بیدار شدم. میخواستم بپرسم تعبیرش چیه. ممنونم از سایت خوبتون

سوگلsays:

با سلام خواب دیدم گلیم فرش آشپزخونم رو بردم توی حیاط قدیمی پدرم پهن کردم و دراز کشیدم و افتاب همه جا رو گرفته بود منم بلند شدم گلیم فرشو کشیدم سمت سایه که افتاب اذیتم نکنه و دوباره روش دراز کشیدم

سانازsays:

سلام خسته نباشید،مادرم دیشب خواب دیده که عروسی نامزد سابقم هست و جلو خونشون جشن عروسی مختصری دارن ما هم دعوتیم،موکتی که مال ما بوده رو روش بیس می ریزن و میگن تا مردم راحت باشن ولی مادرم موکت رو از زیر سنگها می کشه بیرون و میگه اول باید سنگریزه ها ریخته بشه بعد موکت رو اونا پهن بشه اینجوری که سنگریزه و خاک و آفتاب شدید موکت رو خراب میکنه و اینکه خانواده ش با هم جلو خونه شون دست میزدن و می رقصیدن،در واقعیت من و نامزدم از هم جدا شدیم و الان هرکدوممون با شخص دیگری عقد هستیم.

الههsays:

سلام.من دومرتبه طی این چند روز خواب قالی دیدم.دیشب خواب دیدم به همراه مادرو پدرو خواهرم به یه مغازه بزرگ رفتیم که توش هم وسایل چوبی بود هم یه عالمه فرشهای بزرگ قرمز رنگ که به طنابهایی مثل رخت آویزون بودند منم داشتم روی این فرشهای آویزون شده راه میرفتم.

S.javadisays:

با سلام.امروز بعد از ادان صبح خواب دیدم که تو خونه امون یک فرش دستباف روی دار بود و کمیش بافته شده بود،بعد من رفتم از یخچال یک توت فرنگی برداشتم خوردم بعد به همسرم گفتم کاش فرش و یکم بزرگتر میبافتیم تا اونو ۸میلیون میفروختیم،میشه تعبیرشو بهم بگین

لیلاsays:

سلام. من تو خواب دیدم مادرم که فوت کردن، کنار رودخانه پر آبی نشستن و تمام فرشها و موکتها و پتوهای خونه من رو ریختن کنارشون و دارن میشوین ، بهشون گفتم مامان فرشام گلی نشن ، گفتن خیالت راحت من همه رو میشویم و خشک میکنم و تحویلت میدم. در کنار وسایل دیدم یه قربانی هم کردیم مادرم پوست اون رو داشت تو آب میشست. ممنون از تعبیر های دقیق تون

حنانهsays:

سلام خواب بافتن قالیچه نیمه کاره یه مرده ناشناس تعبیر داره ، خودمو مشغول بافتن ندیدم،فقط دیدم بهم گفتن بقیه شو من باید ببافم....من اصلا تو واقعیت قالی بافی بلد نیستم.

vafasays:

سلام من خواب دیدم تدکوچه بودم که دیدم درخونمون یک فرش قشنگ پهن شده رفتم ومرتبش کردم بعدرفتم توخونه مامانم بهم گفت دست وپات بشوررفتم توحموم ودستپام شستم دیدم

مالکیsays:

سلام وقتتون بخیر خواب دیدم تو‌خیابونی هستم که پر بود از فرشای بزرگ شاید به اندازه ی بیست سی متر بعضیهاشون هم داخل مغازه بودن تعبیرش چی میتونه باشه

vafasays:

سلام وقت بخیر،خواب دیدم توخونمون داشتم فرش میشستم فرش کامل شستم به خواهرم گفتم فرش توسالن هم بده بشورم گفت اونوبعدمیشوریم

تنهاsays:

سلام من تو خواب دیدم که رویه یه قسمت از فرشمون نوعی حشره کک مانند هستن که خیلی زیادن من هم جارو برقی و روشن کردم و شروع کردم اونا رو به جارو کشیدن ۲ تا زنبور هم بودن که هی اینور اونور پرواز میکردن

هانیهsays:

با سلام..و خسته نباشید خواب دیدم پسر برادرم که شش ساله هست..فرش آشپزخونه رو اورده بود که ببریم..من اتدازه کردم..بعد منم میگفتم اشتباه میکنی گفت مطمئنم بریدم فرش رو بردیم آشپزخونه دیدیم اشتباه انداره کرده..عصبانی شدم شروع کرد به گریه کردن..بعد فرش دیگه بود اونو انداختم کنارهاشو داشتم اندازه میکردم..دید دارم درست میکنم گریه اشو قطع کرد

Rooyaasays:

سلام . من خواب دیدم ۴ تا فرش دست باف انداختم پذیرایی خونم و کلی مهمون دارم ومادرشوهر فوت شده ام هم بینشون بود بهش میگم من انباری خونه شما یه سری وسایل دارم مادرشوهرم میگفت هیچی تو انباری نیس وقتی اصرار کردم کلید بزرگی‌بهم داد رفتیم خونشون و انباری رو باز کردم کمد و ظرف و پارچه هایی که مال من بود اونجا توی انباری بود منم برشون داشتم از اونجا دراومدیم و دیدم انباری کناریش که مال برادرشوهرم بود بارون باریده و از سقف اب چکه میکنه من بهشون گفتم که انباری اینجوری پیش بره خراب میشه . تعبیرشو لطف میکنید باتشکر.

ساراsays:

سلام دیشب خواب دیدم که محل کار قبلیم هستم و کنار همکار قدیمیم ک خانوم هست و داریم میبافیم با کاموا و میل اون دورج بافته بود ولی من تو ی رج بودم و رنگ کاموا ابی یا سبز بود و میبافتم هی انکار نمیشد نمیتونستم و سعی میکردم ببافم ک اون اومد گفت اینجوری بباف و خودم بلد بودم ولی نمیشد یعنی کار پیش نمیرفت .ممنونم مجرد هستم .

سوگلsays:

با سلام خواب دیدم فرش،خونم توی خونه قدیمی پدرم پهنه و مادرم توی اتاق روش اب میگرفت و میشست منم میگفتم اینجوری،که خشک نمیشه باید ببری بیرون بشوری ولی زود خشک و تمیز شد با تشکر

نرگسsays:

بإسلام و خدا قوت و تشكر از تعابيير فوق العاده تون در مورد شخص من خيلي از تعابيير اتفاق افتاد و برام جالب بود . من خواب ديدم در جاي هستم كه فضاي باز و بزرگي هست و كلي فرش سفيد خام اونجاست و دو تا اقا اونجا فرش ها رو طراحي و رنگ ميكردن و من متعجب بودم از اين سبك فرش ها و شيوه كار روي اونها و فرش ها رو نگاه ميكردم كه توسط اون افراد به شكلهاي متفاوت طراحي و رنگاميزي ميشدن و روي يكي از فرشها يك شعري براي مادر طراحي و رنگاميزي شده بود بعضي ها روي زمين پهن بودن و بعضي ايستاده و عمودي بودن

فاطمهsays:

با سلام .من بعد نماز صبح خواب دیدم که فرشهای خونه رو جمع کردیم که بشوریمشون و تو حیاط خونه گذاشته بودیم ومیخواستیم شروع به کار کنیم که دیدم یه دفعه برادرم چند تا فرش دیگه آوردمن با خودم گفتم اینهمه فرشو میخوایم چکار کنیم وگفت اینا مال آستان قدسه یعنی مال حرم امام رضاست یکیشو باز کردیم و فرش قرمز زیبایی بود ولی کثیف بود میخواستیم همشو بشوریم میشه لطف کنین تعبیرشو بگین متشکرم

مبیناsays:

واب دیدم که دختر خاله ام داره می نویسه که فرش های خونه ما بعد یک مدتی ایشون میخرن و اسم خودش و شوهرش رو نوشت پای اون برگه فامیلیه شوهرش رو نوشت قاسمی در حالی که حسینی هست و بعد تاریخ زد و نمی دونسته چطوری بنویسه چند مدت دیگه من گفتم بزن سال 99 تعبیرش چیه

Zsays:

سلام من خواب دیدم که یه نفر اومده خونمون و سیگار می کشید بعد من رفتم بیرون و اومدم دیدم سیگار گذاشته بود رو پالازموکتمون وکمی سوخته بود موکتمون عسلی رنگ هست

👑سارا👑says:

سلام خسته نباشید خالم خواب دیده بود ک یه قالیچه پرنده بوده سوار قالیچه شده بودن و پرواز کردن همه سوار شدیم فقط مامانم و داییم سوار نشده بودن از خالم پرسیده بودن چرا ما نیومدیم گفته شما سنگین بودین تعبیرش چیه

آآآsays:

سلام من امروز خواب دیدم توی حرم یکی از ائمه ع هستم و خیلی خلوت بود داشتم فرش های حرم رو با چیزی که تو دستم بود پاک میکردم خادم حرم ازم تشکر کرد گفتم فرشا هنوز تمیز نشدن بذارین جارو بکشم گفتن الان نصفه شبه نمیشه چندنفر هم خواب بودن تو حرم

مریمsays:

سلام و خسته نباشید خواب دیدم تو اشپزخونه ی طبقه ی پایین خونمون بودم رفتم تو یهو دیدم یه در مخفی بود درو باز کردم انگار ادامه ی اشپزخونه بود و خیلی سال بود پنهون بود از دور که نگاه میکردی اشپزخونه یکسره بود و بزرگ ولی وقتی میرفتی تو اون دره مشخص بود رفتم تو دیدم کلی فرش رو هم پهن شدن تو یه اتاق خیلی زیاد بودن جلوتر رفتم دیدم باز یه اتاق دیگه همینجوری پر فرش رو هم پهنن به اتاق اخری رسیدم دیدم یه سری پتو هم هستن. خواستم برگردم که دوتا فرش کوچیک رنگ‌روشن ور داشتم گفتم اینارو فعلا بندازم تو اشپزخونه دم دست باشه باز از اتاقا رد شدم که برگردم که فرشا رو نگا کردم خیلی زیاد بودن پیش خودم گفتم که حتما مامانم که فوت شدن این جای مخفی رو درست کرده اینارو اینجا گذاشته که استفاده کنیم بعدا ... اخر سر برگشتم تو اشپزخونه یه سماور عجیب غریب در حال قل زدن بود که من میخواستم چایی دم کنم و خواهرم از اون اب جوش داشت میریخت تو یه ظرف

ناشناسsays:

سلام، ۲۷ رجب خواب دیدم توی حیاط بزرگ خونه ی یکی از آشنایان کلی قالی قرمز(انگار اکثرا دستباف بودن) پهن کردن و من و دو سه نفر دیگه مشغول شستن اونها بودیم، تعبیرش چیه؟

مهرخورشید سیاوشsays:

سلام و احترام خواب دیدم در یک مغازه ی فرش فروشی کار می کنم ولی انگار قبلش زندان بودم و صاحب فرش فروشی که حاجی مردی بود متدین منو استخدام کرده بود حاجی بهم زنگ زد و گفت سه تخته فرش بزار کنار تا فلانی بیاد ببره گفتم چشم سه تخته فرش ۱۲ متری سبز و قرمز و صورتی به سختی جدا کردم و لول کردم گذاشتم توی وانت باری شاگرد دیگر حاجی که پسری بود با خشم نگاهم کرد چشم هایش سبز بود بلند شد و رفت و ماشین و فرش هایش رو دزدید باهاش درگیر شدم خیلی کتک خوردم سر و صورتم خونی شد ولی نگذاشتم که مال حاجی رو ببرن حاجی زنگ زد و با عصبانیت سرم دادکشید و گفت چرا هنوز فرش ها رو نفرستادم جریان رو گفتم ازم تشکر کرد و گفت خدا خیرت بده بابا می دونستم برای تو اشتباه نکردی گفتم خدایا من یه دختر هستم زندانی(نمی دونم چرا) بودم حالا هم کار تو فرش فروشی با این سختی لطفا تعبیر کنید

مریمsays:

سلام من خواب دیدم یه موکت بزرگ و نو میخواستم بخرم ولی تو خواب به دوستم میگفتم ببین اگر بگیرم اینجوری هرکی از در میاد با پا منظورم پای خاکی یا کفش بود میاد روش دوستم بهم گفت برای خودت فقط بخر اندازه زیر پای خودت منم گفتم حالا که قرار کوچیک بخرم از ان فرشا میخرم که تار بلند داره و نرم هست ممنون

نگارsays:

سلام خواب دیدم مادرم دوتا گلیم ک یکیش کوچکتر ویکیش بزرگتر رود را آوارد و گفت اینا کادو های پاتختی دوستته ک مردم آواردن ببر براش منم میخاستم حاضر بشم برم مونده بودم اونای ب اون بزرگی رو چجوری ببرم بعد لاشو باز کردم ک فشره لول کنم ک حجمش کمتر بشه ولی وقتی باز کردم طرحش با چیزی ک از پشت دیده میشد خیلی فرق میکرد ی جانماز انگار ابریشمی بود آبی روشن خیلی قشنگ بود و وقتی ک تاش کردم خیلی قشنگ جمع و جور شد انگار انازه ی جانمازه ولی خیلی قشنگ و نرم بود بعد چند تا شکلات رو اپن آشپزخونه بود یکیشو برداشتم و خوردم و میخاستم برم ک یکی از دوستام اومد خونمون و نشد ک برم

ساناز فرزانهsays:

سلام، من متاهلم، خواب دیدم خانه پدریم هستم توی اتاق خونه هیچ فرشی نبود برادربزرگم روی زمین خالی ( گچی بود کف) خوابیده بود ،اینطرف تر هم خواهر م خوابیده بود میگفت اینجا بوی داداشمو میده(منظورش داداش کوچیکمه که تازه فوت کردن )،ناراحت شدم در اتاق رو باز کردم رفتم هال،دیدم اونجا رو زمین فرش قرمز پهن هست ولی رو زمین خالی گچی،گفتم باز خوبه،انگار مهمون بود منم یه شال که رنگش مابین قرمزی ‌،صورتی و قهوه ای بود،سرم بود که مال خودم نبود گفتم اینو درآرم بدم صاحبش ،یه شال دیگه هم دستم بود به نظرم زرشکی و مشکی ،قشنگ بود ولی مال من نبود دادم صاحبش ،تا مال خودمو سرکنم،تو کیفم دوتا شال نو خودم بود یکیش سفید مشکی بود درآوردم که سرم کنم جلو آینه،همش تو آینه شال رو روی سرم درست میکردم قیافم شکسته شده بود وبد دیده میشد،بعد پدر ومادر همسرم ( دایی وزنداییم هستن) نمیدونم چی به برادرم گفتن اون داشت گریه می‌کرد و اینا دلداریش میدادن تا گریه نکنه بعد رفتن

مريمsays:

سلام و وقت بخير خواب ديدم فرشي را شسته بودم و روي طناب پهن كرده بودم تا خشك شود و ريشه هاي آن را با دست فشار ميدادم كه آبش چكيده شود .و در همين حين خيلي گريه ميكردم براي دو تا برادرزادهام كه توي خوابم فوت كرده بودند و انگار توي خوابم اسم يكيشون حميد بود درصورتيكه در واقعيت اسم برادر زاده هام علي و عرفان هست . ممنونم تعبير بفرماييد

هانیهsays:

سلام .. خواب دیدم داخل پاساژی هستم و فرش کهنه ای دیدم که احساس کردم حرکت میکنه و پامو گذاشتم روش دیدم حرکت کرد و یک متر بالا رفت و به سمتایه مختلف میرفت . باتشکر از سایت توپ تاپ .

افسانه بهروزیsays:

سلام،دیشب خواب دیدم رفتم یه فروشگاه خرید کردم، تو راه برگشت دیدم مراسم ختم یکی از آشناهاست،که الان اصلا نمیدونم کی بودن، و من فهمیدم و نشستم پیششون ولی خیلی زود بلند شدم و رفتم،بهم گفتن تو از کجا فهمیدی فلانی مرده گفتم خودشون بهم گفتن.و دیدم فرش های ما زیر پای کسایی که صاحب عزا بودن پهنه،۵ تا فرش بود.و مراسم هم توی مسحد نبود بیرون بود تو فضای باز. تعبیرش چی هست؟

لیلا خاتولهsays:

خواب دیدم فرش نو از خونه بردم مسجد و ی فرش کهنه و سوراخ گرفتم آوردم انداختم تو خونه میشه. تعبیرشو بهم بگین ممنون

مهتاب شعبانیsays:

سلام خواب دیدم مادربزرگم که فوت کردن،کامیونی پرازفرش رانشانم میدادومیگفت اینهاجهازهایی هستندکه برادرش برای اوخریده

مهتاب شعبانیsays:

سلام خواب دیدم مادربزرگم که فوت کردن،کامیونی پرازفرش رانشانم میدادومیگفت اینهاجهازهایی هستندکه برادرش برای اوخریده،بنده متاهل هستم

طیماsays:

سلام ، وقت بخیر خواب دیدم دوستم اومد خونمون مهمونی توی اتاق نشست کف زمین فرش شده بود روی فرش نشسته بود بعد از صحبت و پذیرایی یه لحظه رفتم آشپزخونه برگشتم دیدم با هول داشت میگفت یه لیوان آب بیار فکر کردم چیزی ریخته رو فرش رفتم دیدم فشفشه یا عود روشن کرده بوده اون خاکستر اود ریخته رو فرش و فرش رو به اندازه یه دایره اندازه یه سر سوخته بود و س‌راخ شده بود با اب جلو بزرگتر شدن دایره رو گرفتم و سعی کردم با انداخت چیزی رو دایره رو بپشونم و عصبانی بودم از دست دوستم و تعجب میکردم خاکستر چطوری اون دایره به اون بزرگی رو سوراخ کرده کلا و دوستم با شرمنده منزل و ترک کرد

سحر شیخ احندیsays:

سلام خواب دیدم رفتم خونه ی قدیمی خواهرم توی یک اتاق 5 تا دار قالی بود که نیمه بافته بودن خواهرم یک نقشه بهم داد وگفت که از روی این نقشه بباف. ممنون

ملیسا اقامحمدsays:

خواب دیدم مه خانه پدرم قدیمی تر شده ولی همه جایش فرش شده و حتی یک متر هم بدون فرش نیست . جاهایی که فرشهای بزرگ پوشش نداده بود با فرشهای کوچک پر کرده بودند و من خواستم یکی از فرشهای کوچک را بردارم ولی برنداشتم و خانه دوست قدیمی ام فقط در وسطها فرش داشت و کهنه تر بود و خانه پدرم از خانه آنها بهتر بود . در حالی که در واقعیت خانه دوستم خیلی بزرگتر و بهتر از خانه پدری ام است

افسانه محمدیsays:

خواب دیدم توی یک خونه ای هستم شبیه خونه خودم نبود نمیدونم تفریحی اونجا رفته بودیم دوتا اتاق فکر کنم داشت تواتاقش فقط رو فرشی قرمز پهن بودفرش نبود یک نفر مهمان میخواست بیا دتو اتاق من به مادرم که ایشون فوت کردن گفتم تو اطاق دیگه فرش تر تمیز داشتیم مامانم فرش لوله شده رو زیر بغلش کرد اورد با هم دیگه یک گوشه اش مامانم گرفت یک گوشه رو من پهنش کردیم من گفتم وقتی این هست چرا نندازیم مامانم یک پلاستیک با خودش ا ورده بود که توش انگار پسته بود که دهنشون باز بود و نون شرینی هم بود تو پلاستیک مقداری اب هم بود که من گفتم چه خوب اینا رو بردارم

مهشیدsays:

با سلام و احترام ، خواب دیدم نشستم پای دار قالی و میبافم بعداز بافتن چندتار به قالی که میبافتم نگاه کردم دیدم جای دار قالی کوچیک خودم یه دار بزرگتر هستش و راه راه با رنگهای مختلف ، دار قالی خودم کمی اونطرف تر بود و این دار نمیدونم از کجا اومده بود ، میشه تعبیرخوابم رو بگید ؟ ممنون میشم

فضه کربلایی علیsays:

سلام من خواب دیدم به خونه برادر شوهرم رفتم دیدم که خانمش تو آشپزخونه یک قالی انداخته ولی بازم روش یکی دیگه هم پهن کرده تعبیر خوابم چیست ممنون

مها رادsays:

سلام . من خواب دیدم که با مادرم به یک فرش فروشی رفتیم ومن یک فرش یاچیزی شبیه روفرشی بود خرید کردم و خیلی زیبا بود

سعید شریفیsays:

سلام من خواب دیدم ک فرش شسته شده و بسیار تمیز مسجد را روی دیوار پهن میکنم تا خشک شود فرش از تمیزی برق میزد اما فرش کهنه و نصفه بود

سعید شریفیsays:

سلام من خواب دیدم ک فرش شسته شده و بسیار تمیز مسجد را روی دیوار پهن میکنم تا خشک شود فرش از تمیزی برق میزد اما فرش کهنه و نصفه بود

مریم حسینیsays:

سلام لطفا تعبیر خواب من را جواب بدید خواب میدیدم تو حرم امام حسین بودم و یه اتاق بود با چندین فرش زیبا که همه اونجا نماز میخوندند منم وضو گرفتم ومیخواستم نماز بخونم که بهم گفتند تو اون اتاق نماز بخون و گفتند فرشهای این اتاق روی دریاست و جالبه که در اب فرو نمیره منم که شنا بلد نبودم نگران شدم و گوشزد کردم که من شنا بلد نیستم و کسانی که اونجا بودند گفتند اهسته راه برو هیچ مشکلی پیش نمیاد و من رفتم و اونجا نماز خوندم و جالب بود که روی فرش که نشسته بودم موج دریا را احساس میکردم لطفا خواب منو تعبیر کنید