تعبیر خواب چاقو زدن به همسر

دانیال پیشامبر نوشته اند اگر مردی خواب ببیند بر علیه همسر خود تیزی یا چاقو میکشد و قصد زدن ضرباتی به او را دارد به تعبیر جدایی زود هنگام و یا غم و رنج برای مرد میباشد اگر زنی ببیند بر علیه همسر خود چاقو کشی میکند به تعبیر این است که فرزندانش گمراه خواهند شد و خانواده ی خود را در سختی قرار میدهند در این مطلب از توپ تاپ کمی بیشتر درباره ی همین موضوع بحث کرده ایم

سوال: سلام من خواب دیدم که از دست زنم عصبانی شدم به طرف آشپزخانه رفتم و کارد میوه خوری را برداشتم و به طرفش حمله کردم اولش مقاومت میکرد ولی من از شدن ناراحتی چند ضربه ی چاقو را به پهلوی خانمم زدم و از شکمش خون جاری شد تعبیرش چیه؟

پاسخ: در اینده ای نزدک مشکلی بزرگ بر سر سراه ما قرار خواهد گرفت که دامنه ی آن خانواده تان را درگیر خواهد کرد

شیخ طوسی میگوید چاقو زدن به همسر و کشتن آن در خواب تعبیری نمیتواند داشته باشد به جز کم شدن برکت نعمت و روزی و همچنین حاصل شدن غم و زنج زیاد برای مرد خانواده اگر به هنگام چاقو زدن خون هم دیدی به نشانه ی مرگ زود هنگام یکی از بستگانتان است

سوال: من دیدم که همسر خودم را بخاطر حیانتی که در حقم انجام داده بود با چاقوی تیز میکشم و چند ضربه جاقو داخل قلبش وارد کردم اونا به بیمارستان بردند و روی تخت بیمارستان بخاطر اینکه خون زیادی ازش رفته بود مرد تعبیرش چیه؟

پاسخ: این روزها بسیار مراقب باشید که نکنتد بخاطر موضوعی از کوره در بروید چرا که ممکن است کاری انجام دهید که باعث یک عمر پشیمانی شما شود

علی مدنی میگوید اگر زن و یا دختر جوانی خواب ببیند که شوهر خودش را به هر دلیلی با چاقو میزند و یا قصد کشتن زخمی کردن آن را دارد بخاطر اختلافی که بین خودش و همسرش پی شآمد میکند دعوای بزرگی به راه خواهد انداخت که باعث آبروریزی خواهد شد

برای مشاهده ی مطالبی مشابه روی ادرس زیر کلیک نمایید

تعبیر چاقو زدن

تعبیر خواب چاقو خوردن به شکم

31 نظر

  1. میلادمیلادsays:

    سلام استاد بزرگوار. دیشب 25 فروردین خواب دیدم که مزرعه ای کنار روستایی بودم بعد برای اقامه ی نماز جمعه یا نماز جماعت بود رفتم نماز بخوانم و تو صف جماعت ایستادم و بقیه شو دقیقآ یادم نیست که تمام کردیم نمازو یا نه. اما در ادامه جایی بودم اتاقی بزرگ بود یک نفر چاقوی آشپزخانه کشید به روی یک نفر دیگر و خواست اذیتش کند ما هم همه از شخص چاقو بدست خواهش کردیم، که آرام باشد، نفر تهدید شونده فرار کرد، در این اثنا نفر چاقو به دست یک بچه که آنجا بود برداشت و چاقو را گذاشت کنار گردنش خواست مثلاً او را بزند اما بنظرم قصد اصلیش ترساندن افراد دورو بر خودش بود که نزدیکش نشوند، منم گفتم: شما خیلی محترمی هرگز این کارو نمیکنی بچه را بزنید شما با شخصیت هستید. اینو که گفتم: بچه را زمین گذاشت و فرار کرد و دنبال فردی رفت که مد نظرش بود. ممنون میشم و آرزوی موفقیت دارم براتون. تعبیرشو میخواستم. البته من آن شب خیلی خسته بودم چون کوه رفته بودیم.

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      نصیحت دیگران در این رویا توسط شما به روزهای دلنشین و ارام شما در سنین سالمندی اشاره دارد و خداوند همیشه و در همه حال لطفش شامل حال شما شده است

  2. مولودمولودsays:

    سلام استاد جان. بعد از ظهر خواب دیدم که همسرم تصویر پس زمینه ی گوشیشو عکس خودش در حالیکه روسری سرش نبود گذاشته بود منم ناراحت بودم ولی چیزی بهش نگفتم و خودش میدانست که به این عکسها ناراحت میشم، بعد می خواست شارژیر مودم اینترنت و شارژیر گوشیمو از دستم بگیرد که من استقامت کردم و بهش ندادم البته خانمم در این حالت کمی تبسم داشت. ممنونم

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      اکثر این رویاها تعبیر برعکس دارند و بر اعتماد و وفاداری بیشتری زوجین اشاره دارد

  3. میلادمیلادsays:

    دوستتون دارم معبیرن خواب. همیشه سالم و سربلند باشید. الهی آمین

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      پاینده و برقرار باشید

  4. پسرپسرsays:

    سلام استاد من خيلي خيلي نگرانم((خواهشا زود جوابم را بدهيد))خداي نكرده تعبير اين خوابم ب معشوقه اي ك خيلي بهش وابسته ام ربطي نداره ايا؟من حس ميكنم شايد مقداري مادرم با رابطه من ومعشوقم فعلا ناموافقه و منم ميترسم بگم يكيو دوست دارم وحس ميكنم بگم همه چيو خراب كنه و اين خوابو ساعت حدودا ١٠ صبح ديدم..و البته سركار هم مدنيه نميرمو اجاره جام درنمياد و تصادف و كلي خسارت و ضرر مالي و درنيومدن اجاره هم برام كشكل شده اين خواب نميدونم ب كدام موارد زندگيم اشاره دارد..... خواب ديدم درون خانه اي بوديم كه دايي و زن داييم بودن و دختري هم رفت تو اون يكي اتاق يادم نمياد و خواهر و مادرم در اتاق راجب فال حرف ميزدند دختر خالم تو واقعيت فال ميگيره و اون تو خواب بهشون گفته بودو من فال گوش وايساده بودم پشت دراتاق فال اينده خواهرم بودو راجب اينده من و معشوقمم بود حس ميكردم ميگفتم ممكن هرچي بشه تو اينده واسه ازدواج خواهرم چون مشخص نيست نميزاشتن بشنوم و فكرم نميكنم چيز بدي بود راجب من ! وخواهرم هم كه در واقعيت بيمار است نميتواند راه برود تو خواب با لباسي زيبا و جديد خوش رنگ(قرمزو بنفش)لباس مهموني ايستاده بود و من هم عصابي بودم فك كنم كمي گريه كردم و نارخت و عصابي بودم به مادرم گفتم خودمو ميزنم و ديودم به اشپزخانه و مادرمم سعي كرد جلومو بگيره (تو خانه اي ك بوديم برام اشنا نبود نميدانم متعلق به كي بود)و دو چاقو دسته سياه و دسته قرمز ميوه خوري يادمه كه با مشكيه فك كنم رو دست چپم بيشتر به سمت بازو ك زياد تو ديد نباشه خط مينداختم دو خط كوچيكم پايين تره بازوم و دوتا هم زدم به سرم نه وسط سر بالاي سر كمي ب سمت چپ و كمي راست تر از فرق و خون زيادي از دستم اومد و دستمال سفيد قرمز شد و سرم چون مو داشتم خونش مشاهده نشد و مادرم ميگفت كاش با قرمزه حداقل اينكارو ميكردي(احتمالا منظور اون تمييزتر بوده..اما هر دوچاقو سالم و تمييز بود)مادرم ب زن داييم گفت و اون گفت فك نميكردم تا اين حد حالش بد داييمم حلو تلوزيون دراز كشيده بود و گفت فك نميكردم مغزتم مشكل داشته باشه!رفتيم بيرون كه خواهرم جلو راه ميرفتم و بعد مادرم و من اخر بودم و سه تا زن چادري داشتن ميومدن از جلو من ب مادرم گفتم چرا همه چيو ب من نميگي ومتاسفانه درخواب فوش هم ميدادم در پاسخ و بد دهن شده بودم و يادمه ديدم كفشام سالمن ولي كمي كثيفه جلوش و كفشاييه تو واقعيت دارم ولي بند روش نبسته بودم ك دست كردم جيب عقبم ديدم بند اومد تو دستم و يادم ني يه چيزيو پرت كردم تو خونه مردم شايد بنده بود و بعد دكه ديدم ميخواستم سيگار بگيرم و جلومادرم تاحالا نكشيدما و چون ترك كردم نرفتم سمتش... خواهشا بگيد تعبيرش چيه خداي نكرده ربطي به جدايي كه نداره از معشقوق!!!!!قبل اين خواب هم يادمه معشوقمو ديدم و يكي از پسر اشنا كه پيشمم كار ميكنه هم پيشمون بود و وقتي معشوقم رفت همش ميترسيدم شماره معشوقمو نگرفته باشه چون انگار حس كردم چن لحظه اي غافل شده بودم گوشيه پسررو گرفته بودم همش دنبال شماره و اسمش بودم و شماره اي ك ميگفتم بزنرو درست نميزد و بعد خودم گوشيشو برداشتم و سعي كردم موفق نميشدم چيزي پيدا كنم يجام تو ماشينم نشسته بودم دركنار خيابان كه يه دختر جوان و خوش رو به من امار ميداد و صداش زدم بحرف زدن پرداختيمو همون پسرهم ك گفتم ميگفت مخشو بزن و منم باهاش حرف ميزدمو خنده رو بود و خودمم دست بالا ميگرفتم يجام حس كردم تف هاي پسره انگار پاچيد بمن كه منم بدم اومد فك كنم تف هم كردم و خواب ديدم دختري به من امار ميداد تو اسانسور بعد طبقه بالا پياده شدم و دست ودهنمو با اب سرويس بهداشتي ميشستم و درخواب خودمو با ي پسر ديگه هم مقايسه ميكردم ك قبلا ميشناختمش از نظر قيافه و صدا حس ميكردم من حقيرتر باشم نسبت ب اون همش تو خواب به معشوقم فكر ميكردم وهميشه هرلحظه تو فكرشم تروخداااا كمكم كنيد هر جور درگيري و مشكل باشه مهم ني فقط جدايي نباشه اي خدااا...با تشكر و معذرت بابت پر حرفي خواهشا زود پاسخ دهيد

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      سلام فرزندم ، یر به هیچ وجه به این معناهایی که شما عنوان کردید نیست بلکه فقط بیانگر اتفاقات تلخ و شیرینی است که در ادامه رابطه تان با معشوق خواهید داشت که حتی نگران کننده نیست !

  5. مریممریمsays:

    سلام من خواب دیدم خواهرم چاقویی برداشته و داره گلوش رو میبره من بهش میگم چرا این کارو میکنی و میگه که میخوام سرم رو ببرم و بعد بزارم سر جاش و ادم دیگه ای بشم. حتی کمی از گلوش رو بریده ولی خونی نیومده. من هم در ابتدا فکر میکنم شاید داره کار درستی میکنه ولی بعد ک فکر میکنم میبینم با این کار میمیره و از این کار منصرفش میکنم

    • مدیر سایتمدیر  (toptoop) :

      نگرانی تازه ای برای ایشان در راه است که ممکن است او را کمی مایوس و یا حتی افسرده سازد که البته موقتی می باشد

  6. آزادهآزادهsays:

    سلام خسته نباشید.شوهرم خواب دیده که منو باچاقویی کشته وشکممو پاره کرده.تعبیر چی میتونه باشهه؟ممنون

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      باسلام تعبیر خواب به معنای محبت و علاقه ایشان نسبت به شماست.

  7. فرزادفرزادsays:

    سلام استاد من عمه ام خواب دیده که شوهرش رو با چاقو زده ولی خون نیامده و شوهرش هم مرده تعبیر چیست

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام بیانگر به وجود امدن مشاجرات است

  8. مینامیناsays:

    سلام من خواب دیدم یه دزد اومده تو خونه و با یه چاقوی بزرگ ب همه جای بدنش میزنم و مامان و برادرم هم منتظر نگام میکنن،ولی دزد انگار چیزیش نمیشه و سعی میکنه با قیچی بهم آسیب برسونه ولی نتونست و من باهاش مقابله کردم،و با چاقوی بزرگ میزدم تو دستش و اون دیگه از درد ب خودش میپیچید و درواقع نشد کاری کنه

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است مورد حسادت واقع شوید

  9. باقرىباقرىsays:

    سلام شنبه هفته گذشته تو خواب ديدم كه پسر خالم(كه ٤سال پيش قراربود عقد كنيم ولى من به هم زدم) و خواهرش بين كتاباى من دنبال يك دفتر طوسى رنگ هستن و ميگن كه با اون دفتر زندگيتو بهم ميزنيم ،در مقابل اون ٢نفر من و همسرم ايستاده بوديم و من هى تكرار ميكردم كه من خطايى انجام ندادم و نميترسم بعد با ى چنگال ٣بار زدم تو سر پسر خالم و رد چنگال موند انگار پوستش رو ميكندم و خون ميومد بعد كه نگاه كردم ديدم كسى كه بهش چنگال زدم شوهرم هست

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام ممکن است مسائلی باعث رنجشتان شود

  10. ساراساراsays:

    لام خواب دیدم خواهر بزرگم یه خطایی انجام داده من جلوشو گرفتم با چاقو زد به سینم خون همه جا رو گرفت حس کردم روحم از تنم جدا شد فوت کردم

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      اکثر این رویاها تعبیر برعکس دارند و بر اعتماد و وفاداری بیشتری زوجین اشاره دارد

  11. نگیننگینsays:

    سلام،خواب دیدم همسرم توخواب باهام بداخلاق بودویه چاقودستش بودهمش تهدیدم میکردوچاقومیاوردسمت گلوم میگفت حواست به حرف زدن ورفتارت باشه ومن ترسیدم گفتم همسرم اخلاقش خوب نیست،چاقوکشیدن چه تعبیری داره؟

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      محبت و علاقه همسرتان نسبت به شما زیاد است بهتر است قدر دان او باشید

  12. علی قاسمیعلی قاسمیsays:

    سلام خواب دیدم میخواستم با پسر عمه بریم بیرون و شوهر عمه مخالف بود بعدش عمه ام با چاقو شوهر عمه ام رو کشت و ما بدون احساس ناراحتی رفتیم بیرون ممنون میشم تعبیر بفرمایید

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      در جایی که شخصی از شما دفاع می کند

  13. زينب كبيريزينب كبيريsays:

    سلام خسته نباشيد من خواب ديدم تو ماشين همسرم بودم تا همسرم خواست سوار شه ٣/٤ نفر اومدن اونو زدن من هرچي تلاش ميكردم با ماشين زيرشون كنم نميتونستم و يكيشونو ديدم با چاقو زد به همسرم و از خواب پريدم خواستم تعبيرشو بهم بگين

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      همسرتون در حوزه ی کاریش با دیگران دچار مشکل میشه

  14. امیرحسین صدیقیامیرحسین صدیقیsays:

    سلام خسته نباشید. خانم‌ من توی خواب دید که من میخام با چاقو پوستشو دربیارم و بکشمش. توی خواب دیده که کفن اورده بودم و میخاستم کفن کنمش.از طرفی توی خواب تشنش بود و به من اصرار میکرد که بهش اب بدم ولی من مانع میشدم.خانمم میگه این اتفاقا توی دوران قدیم بود. میگفت لباسهای قدیمی پوشیده بودیم و من بهش میگفتم از ابوبکر دستور گرفتم که پوستتو در بیارم و بکشمت. ممنون میشم تعبیر خوابشو بگین خیلی ذهنمونو درگیر کرده.

    • مدیر سایتمدیر(modiriyat) :

      سلام سپاس نگرانی و دغدغه ی فکر یزیادی دارن شب ها هنگام خواب گلاب استشمام کنن

  15. ن. فرهادین. فرهادیsays:

    سلام ببخشید همسرم خواب دیده که به دستور کسی دوضربه چاقو به گردن من وارد کرده و کمی خون اومده، بعد ناراحت بوده و در پی این که چسبی پیدا کنه و گردن من و چسب بزنه. میگه من اما نمردم. خواستم ببینم تعبیرش چی میتونه باشه؟

  16. م.انجم شعاعم.انجم شعاعsays:

    با سلام من باردار هستم و اوایل بارداریم هست خواب دیدم با چاقو شوهرم را زدم و زدم زیر قلبش و چاله ای ایجاد شده.و باز دستش را از مچ جدا کردم خیلی استرس دارم که ببینم به بارداریم ربطی داره یا نه ممنون میشم که که تعبیرش را برایم بگویید با تشکر

  17. رضارضاsays:

    سلام استاد من خواب دیدم با نامزدم سوار ماشین یکی از آشناها شدیم بعد اون‌به من‌ گفت کی زنی از تو خوشش اومده و دوست داره باهات نزدیکی کنه من هم بهش گفتم این خانوم نامزد بنده هستن و دلم نمیخواد جلوی ایشون از این حرف ها به من بزنید چون ممکن هست بد برداشت کنن حالا بزنید کنار ما پیاده میشیم همین که نامزدم پیاده شد ماشین را روشن کرد و گاز داد نزاشت من پیاده بشم خیلی رفت جلو و بزور نگهش داشتم بعد پیاده شدم دویدم سمت نامزدم نامزدم هم بودو داشت میومد و فرار کرد تو کوچه ها رفتمپیداش کردم گفته چی شده همش فرار میکنی گفت فقط فرار کن که گیر اون نیوفتم گفتم چی شده دوباره فرار کرد هر چی گفتم وایسا ن ایستا یک دفعه اون مرده جلوش ضاهر شد و با دوتا شمشیر به جونش افتاد شروع بزدن نامزدم کرد بعد یک دفعه شمشیر هارو از دست مرده گرفت پیکی رو تو شکمش فرو کرد و در آورد و بعد ضربدری شمشیر روز روی گردنش گذاشت و سر مرد رو از تنش جدا کرد و کشتش ومن از خواب بیدار شدم تعبیرش چیه

  18. الهام باقری حالهام باقری حsays:

    سلام وقت بخیر من دیشب خواب دیدم 2 نفر به همسرم حمله کردند و همسرمو از پشت سر به کتفش چند ضربه چاقو زدند و خون دیدم و از دور منم دویدم به سمت همسرم و در دست منم یه چاقوی شکسته بود که خواستم با اون چاقو شکسته چند ضربه به ضارب همسرم بزنم که نتونستم ممنون میشم تعبیر خوابم رو بدونم

  19. سعیدامیدسعیدامیدsays:

    سلام..امروز بعدازظهرخواب دیدم همسرم تقریبا5مترروبروی من ایستاده.ومن یهو چاقو رو دراوردم وپرتاپ کردم به طرف سمت راست ولی چاقورا دراورد.فکرکنم اثری نکرد وعادی بود

  20. الیاسالیاسsays:

    سلام خسته نباشید من خواب دیدم درحال جهیزیه بردن خودم هستم همراه با نامزدم و ۲تا داداشش و پسر عموم و رفیقم که ماشین تصادف و سقوط می‌کنه و نامزدم و یکی داداشش و پسر عموم رو صورتشان پتو می‌کشند و من سریع میروم پتو رو از صورت نامزدم کنار میزنم از سرش خون می‌ره قرمز رنگ و داداشش هم همینطور نامزدم بی‌حال میخواد چشاشو ببنده من نمیذارم و دلداریش میدم و گریم میگیره و از خواب می پرم مرسی تعبیرش رو بگید

  21. ح بح بsays:

    سلام خسته نباشید. خواب دیدم به یکی چاقو زدم نه یکی،دوتا خیلی زیاد.شب بود و آدمه هم آدم خوبی نبود.دو نفر هم همراه من بودن

  22. دلشاد مزوریدلشاد مزوریsays:

    سلام، من تو خواب دیدم زنم با یەنفر ناشناس کە تو عمرمندیدە بودم قست کشتنم را داشتن باچاقو، البتە قبل حملە دست و پاهای زنم و مردرو با زنجیر بستە بودم بعدش زنم دستاشو باز کرد با چاقو بهم حملە کرد ولی نزاشتم بهم بزنە و چاقورو ازش گرفتم.

  23. احسان اکبری راداحسان اکبری رادsays:

    سلام وقت بخیر در خواب دیدم شخصی با پشت چاقوی اره ای به بدن همسرم می‌کشد و در گیر و داد این موضوع آن شخص مقداری از موی همسرم را برید

  24. محمد تقی باقریمحمد تقی باقریsays:

    سلام علیکم یکی از خانواده ما خواب دیدن که من دارم قرآن می خوانم بعد پشت سر من خواهرم چاقو نگهداشته می خواد منو می خواهد بکشد ولی من دارم میگم که من قران میخونم اگه من را هم بکشن و اینکه بعد هم این خواب دیدم که خواهر پسرم مرده بعد من موقع نماز صبح دیدم که یک جمعی هست کنار من نشستن بعد چهار کتاب هست ولی یک کتاب دست من هست مثل این هست که کتاب انجیل است

  25. وحیدوحیدsays:

    سلام خواب دیدم همسرم بهم میگه اون چاقو که تو متور گذاشتیو بده من دستم باشه

  26. حسینحسینsays:

    سلام من دیشب خواب دیدم با شوهر خواهرم ک خیلی مشکل دارم ینی در حالت عادی خیلی از دعواهامون ب پلیسوکلانتری رسیده دیشب خواب دیدم باهاش داعپام شده بدش خواهرم اومد بهش بگ ک بیخیال قضیه شه مادر شوهر خواهرم بود یکی خاله هامم همینطور مادر خودم و یکی ک‌فک میکنم عموم بودهم بود همینا فقط بعدش اولش ی سیخ گوجه دستش بود داغ بود گذاشت روی دست خواهرم اونم گف من تحمل این چیزا رو ندارم این سیخو ببر اونور بعدش یدفه ی چاقوی میوه خوردی اومد تو دستش افتاد بجون خواهرم میخاسن واقورو بزنه اما خواهرم مقاومت کرد ی یهو یجوری چاقورو فرو کرد ک خون پاشید قیافه خواهرم قشنگ جلو چشمه منم ک اومد فرار کنم برم تو خیابون یکی پیدا کنم ک بگیرنش افتاد دنبالم ک ب منم چاقو بزنه تعبیرش چیه؟!

  27. محدثه محجوبمحدثه محجوبsays:

    خواب دیدم. شوهرم. دوتا بچه های خواهرمو. چاقو زده. یکیش فوت کرده. یکیش. زخمی. بچه خودمم دار زده. بعد به حکم. قاضی. اعدام کردند شوهرم رو. البته من. چارپایه از زیر پاش کشیدم وقتیم میخواستن خاک کنن. خیلی با سنگ زدمش. و روحش. از تو خاک بلند شد گفت تو غلط میکنی. حالا نمیدونم چی گفته بودم. منم. یک سوره خوندم . برادرشوهرمم. یک تو گوشی منو زد. تعبیرش چیه.

  28. انیتا رستمیانیتا رستمیsays:

    سلام استاد من امروز خواب دیدم باهمسرم وماشین بودیم میرفتیم یه لحظه یه آقایی آمد نمیدونم چیکارکردهمسرم باشمشیر رفت منم رفتم دنبالش اون اقایه شمشیر زد بهم زخمی شدم بعدش ماروبرد پیش گروگانا پیش رئیسش ماروعزیزت میکردن منم گریه میکردم میگفتم مارو عزیت نکنید همسرم اذیت نکنید منم گوشی همسرم گوشی خودم پیش خودم بود میخواستم زنگ بزنم به 110 نمیتونستم روبه رورعیسشون بودم بعد نوبت به نوبت اذیت میکردن مردم نوبت شوهرم رسیت دادزدم گریه میکردم میگفتم شوهرمواذیت نکن بعدعصبانی شدم چایی رخیرتم صورتش بعد دوباره التماس کردم گفت برید ازادیت بعد باشوهرم باماشین رفتیم

  29. مینا جمالیمینا جمالیsays:

    سلام میشه لطفاً جواب من رو بدین خیلی کنجکاوم.من خواب دیدم که با داییم دعوام شده و همسرم به داییم چاقو زد منم باهاش دعوا کردم و بیرونش کردم و به داییم کمک کردم داییم نمرد ولی خیلی خونی شده بود تعبیرش چی میتونه باشه؟

  30. شراره چراغیشراره چراغیsays:

    سلام استاد وقت بخیر دیشب خواب دیدم همسرم تو خواب تو شکمم چاقو زد و بلافاصله خون بالا آوردم و حتی مراسم فاتحه خودمم تو خواب دیدم ممنون میشم تعبیر رو برام بگید

  31. ماهانماهانsays:

    بعد از مشاجره پدرم چاقوی بزرگی را به کتف مادرم فرو کرد و من فریاد زدم همزمان با اینکه پدرم مادرم را سوار ماشین می‌کند فرار می‌کنم تا دیگران را مطلع کنم و به پلیس زنگ بزنم اما پدرم دنبالم می‌آید و تلاش می‌کند. برای گرفتن من، اما فرار می کنم و پسر داییم را می بینم، به او می گویم چه اتفاقی افتاده است، اما او حرفم را باور نمی کند ک پدرم همچین کاری را کرده باشد. پدرم خیلی عصبانی بود