از زندگی با شوهرم خسته شدم

مدت هاست که احساس میکنم از زندگی با همسرم خسته شدم و دیگر حوصله ی تحمل کردنش برایم خیلی سخت شده چطوری میتونم مجددا گرمی رابطه را مثل روزهای سابق به خانه بازگردانم چون با وضع فعلی ممکن است کار بیخ پیدا کند و یک دعوای درست و حسابی درست کنم و حتی خدای نکرده کار به طلاق و جدایی بکشد علت اینکه من دیگه حال و حوصله ی همسرم را ندارم چیه و چرا پس از گذشت مدتی با اینکه خصوصیات و اخلاقیات شوهرمم زیاد بد نیست اما از طرف من یکم رابطمون سرد و بی روح شده؟سوالاتی هستند که کاربران در قسمت های مختلف سایت در بخش مشاور خانواده مطرح میکنند در واقع یکنواخت بودن زندگی و رفتار مرد و زن در خانه بصورت تدریجی میتواند زندگی را بی روح کند خب حالا راه حل چیست؟ برای پیدا شدن چنین مشکلاتی قطعا راه حل هایی نیز وجود دارد در این بخش از توپ تاپ بصورت خلاصه مهمترین این موارد ذکر شده اند همیشه و همیشه نق زدن دستور دادن توقعات بیجا لج و لجبازی در خانه بین زن و مرد روزنه ای برای بی روح شدن و سرد شدن رابطه ها داشته استفرقی نمیکند که این مشاوره برای آقا ها باشد یا خانم ها چرا که کامنت های متعدد و فراوانی نیز با این عنوان داشتیم:از زندگی با زنم خسته شدم

1-اولین فاکتور داشتن درک متقابل زن و شوهر است

از مهم ترین پس اندازهایی که زن و شوهر می توانند در این بانک داشته باشند این است که واقعا در این جست وجو باشند که طرف مقابل را درک کنند و ارتباطی صمیمانه داشته باشند. آن چه برای زن مهم است ، باید همان قدر برای شوهر هم مهم باشد و برعکس. زندگی یک قانون طلایی دارد که می گوید:" همان طور که با دیگران رفتار کنی ، با تو رفتار خواهند کرد ".یعنی همان طور که دوست داری همسرت تو را درک کند و حرف هایت را بفهمد ، تو هم او را درک و سعی کن مسائل را از دید او نگاه کنی.

مشاجرات همیشه از نبود درک متقابل و نبود صمیمیت ناشی می شود. مرد احساسات زن را محکوم می کند، تمسخر می کند و انتقاد می کند و زن هم با شکایت کردن ازمرد، در او احساس شکست ، سرخوردگی و بی لیاقتی ایجاد می کند. ارتباط نزدیک زن و شوهر با یکدیگر فراتر از حرف زدن و گوش دادن است . این ارتباط شامل قدرت هم حسی و همدلی با طرف مقابل است؛ بدین معنا که فرد خود را جای همسرش بگذارد و مسائل را از دید او بنگرد تا او را بهتر درک کند.
2 - گنده کردن بیش از حد مسائل پیش پا افتاده و جزیی در زندگی زنانشویی
گاهی اوقات رفتارهای حاکی از ادب و مهربانی هر چند کوچک، تاثیر شگرفی روی طرف مقابل می گذارد. برعکس این قضیه هم صادق است. نامهربانی، بی ادبی، بی احترامی یا بی ملاحظگی برداشت بسیار زیادی از حساب بانک عاطفی به حساب می آید. زن و شوهر باید متوجه باشند که کوچک ترین رفتارها و حرکات از دید طرف مقابل در ارتباط زن و شوهر پنهان نمی ماند و تاثیرات خود را در روح و روان او باقی می گذارد.
3 - وفای به عهد
در ارتباط زن و شوهر ، اگر دو طرف به قول و قرار خود پایبند باشند ،پس انداز عظیمی کرده اندو اگر زیر قول و قرار خود بزنند ، برداشتی کلان از حساب بانک عاطفی خود انجام داده اند. چون طرف مقابل با این کار، دیگر هیچ قول و تعهدی را قبول نخواهد کرد .
4 - آشکار کردن توقعات و خواسته ها
تقریبا علت بیشتر مشکلات ارتباطی بین زوجین ریشه در انتظارات مبهم درباره وظایف و اهداف دارد . توقعات مبهم به ناامیدی ، دلسردی و نداشتن تفاهم منجر می شود .زن و شوهر توقعاتی از هم دارند، اما این توقعات را واضح و صریح بیان نمی کنند و هیچ تلاشی هم برای روشن کردن انتظارات خود از یکدیگر نمی کنند . وقتی انتظارات زن و شوهر در ارتباط شان روشن و واضح نباشد و بیان نشود ، کم کم احساسات درگیر می شود و سوء تفاهمات کوچک و ساده باعث از بین رفتن روابط صمیمی می شود.
5 - نشان دادن قاطعیت وثبات شخصیت
قاطعیت و ثبات شخصیت موجب ایجاد اعتماد می شود.نداشتن ثبات شخصیت تقریبا هر گونه تلاشی را برای ایجاد اعتماد بالا از بین می برد .اگر زن یا شوهر ریاکار باشند، هرگز نمی توانند در ارتباط زن و شوهری اعتماد طرف مقابل را جلب کنند. قاطعیت به این معناست که زن و شوهر با همه افراد با اصول مشخص و واضحی رفتار کنند. اگر زن و شوهر در غیاب و حضور فامیل ، دوستان و همکاران رفتار یکسانی از خود نشان دهند،این رفتار باعث اطمینان بالا در همسر می شود و او احساس می کند که شریک زندگی اش ، نقاب به چهره نزده است و نقش دیگری را بازی نمی کند.
6 - عذر خواهی خالصانه برای برداشت از حساب
وقتی از حساب بانکی خود برداشت می کنید، باید از صمیم قلب از طرف مقابل عذر خواهی کنید. با عذر خواهی صمیمانه ، اعتماد بسیاری را به صورت پس انداز در ارتباط با همسرتان، به حساب خود ریخته اید، مانند: «من اشتباه کردم»، « نسبت به شما کم لطفی کردم»، «نسبت به شما بی احترامی کردم»، «شأن شما را نادیده گرفتم» ، «واقعا متاسفم» و ...این که از صمیم قلب و به دور از هر گونه چاپلوسی از کسی معذرت خواهی کنیم، نیاز به شخصیتی قوی دارد .افرادی که از امنیت درونی برخوردار نیستند ، نمی توانند عذر خواهی واقعی داشته باشند . آن ها احساس می کنند اگر معذرت خواهی کنند ، تحقیر می شوند و در هراسند مبادا دیگران از این ضعف آن ها سوء استفاده کنند. در واقع امنیت درونی آن ها بر اساس عقاید دیگران است و از این که دیگران چه فکری درباره آن ها می کنند، نگران هستند

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...